eitaa logo
سوزستان
1.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
655 ویدیو
25 فایل
می‌نویسم آنچه را باید نوشت... دستنوشته های زهرا آراسته نیا ارتباط با من: @suzestan کانال اختصاصی اشعار: @ghatre_ashk
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین نوشت های یک مادر - قسمت سوم ⭕️ وقتی مادر جوگیر میشود هوا گرم شده بود، اسرا به شدت بی‌قراری می‌کرد، مبینا بهانه بستنی گرفته بود با اون همه مواد افزودنی! کوثر بنده خدا هم چون کفشش مناسب نبود صبورانه درگیر پادردش بود و در چنین موقعیت حساس کنونی‌ای!! اقای همسر یهو غیبش زد😯 بعد از چند دقیقه یه خرما تپید تو حلقم و به خودم که اومدم دیدم جناب همسر جان با لبخند داره بهم خرما می‌خورونه و میگه: بخور! خرمای مدینه ست. من که اوضاع اعصابم به هم ریخته بود هرچی اون می‌گفت مدینه، سی پی یوی ذهنم نجف می‌شنید و با خودم میگفتم: خب خرمای نجف تو مسیر نجف-کربلا دیدن که انقد ذوق نداره ببین رو دیوار کی یادگاری نوشتیم!! 😒 وقتی بی اعتنایی منو دید دوباره گفت: خرمای خود مدینه ست ها! موکب بقیع! و تازه اون موقع بود که سلولهای خاکستری مغزم گفتن هاااااا مدیییینه با نجف فرق فوکوله! 😅 تندی سرمو برگردوندم طرف موکب و با دیدن تابلوی بالاش که نوشته بود هیئه البقیع ، اهالی مدینه المنوره، احساء و قطیف، گوییا انرژی ناشی از شکافت هسته ای در من فعال شده باشد به طرف موکب دویدم، دویدنی!! با خوشحالی جلوی مرد موکب‌دار ایستادم و گفت: شای ایرانی یا عراقی؟ با اشاره گفتم فرق نمیکنه و به زبان آوردم: عراقی. چای عراقی و خرمای مدینه رو که ازش می‌گرفتم گفتم: إن‌شاءالله مشایه الی بقیع و مرد با خوشحالی جواب داد: إن‌شاءالله بر که می‌گشتم در ایکی ثانیه تمام درسای همون یه ترم خوندنم جلوی چشمم مرور شد و اطلاعات احساء و قطیف و شیعیان عربستان توی ذهنم رژه رفت و رحمت بادی گفتم استاد سعدی و دیگر اساتید «پردیس فارابی دانشگاه تهران» رو که به لطفشون حالا می‌تونستم جلو شوهرمو بچه ها چهارتا کلمه دیتا بدم و ژست یه شیعه‌شناس قهار رو بگیرم... هنوز لحظه ای از ژست‌گرفتگیم نگذشته بود که حس استکبارستیزی خودشو پابرهنه انداخت وسط و داد زدم أه بین این همه جمعیت یه نفر مرگ بر اسرائیل نمیگه. فقط هی اللهم عجل لولیک الفرج! تا اسرائیل هست که امام زمان نمیاد! 😠 چونان جراحان اتاق عمل در حین رفتن به سمت تخت عمل... عه ببخشید سکویی که بشه روش چیزی نوشت، داد میزدم: مبینا دفتر نقاشیتو بده! کوثر خودکارتو بده! یه برگه از دفتر نقاشی کندم و روش و نوشتم و زدم پشت کوله‌م حالا حس می‌کردم صلواتهای به نیت فرجم بیشتر مورد عنایت خدای مظلومان بود.... ✍زهرا آراسته‌نیا @arastehnia
به نام قاصم الاعدا، قسم بر سوره اسرا که بیت العنکبوت تو نخواهد ماند پابرجا تو آن ویروس منحوسی، عفونت‌خیز و کودک‌کش ولی نابود خواهی شد همین امروز یا فردا ببین همراه گشته سامری با لشکر فرعون عصایت را بیاور چاره‌ای کن حضرت موسی به لبهای کبوتر شاخه زیتون مصنوعی ست به زیر تک تک پرهای او تیغی ست ناپیدا حقیقت، تلخی آوار روی خانه ی مجنون حقیقت، لخته ی خون است روی پیکر لیلا لباس رزم پوشیده قلم بر قامتش، کافی ست برای دفن اسرائیل، حجم بیت شاعرها به روی خانه‌ات ردّ شهاب و رعد و سجیل است به زودی راه افتد راهیان نور تا حیفا سپاه قدس می‌آید هم از مشرق هم از مغرب که خون‌خواه «سلیمانی» ست هر آزاده ی دنیا یقین دارم اسیران را خدا آزاد می‌سازد که خونین‌شهر دیروز است اینک‌ مسجدالاقصی @arastehnia