eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
245 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️مرورآرایه ها تعریف اصطلاحات👇 ╰⊰⊹✿ @arayehha✿⊹⊱╮ 🛑واج : کوچک ترین بخش گفتار و واحد آوایی مستقل هست . مجموعه ای از واج ها هجا را به وجود می آورند. مثال برای واج = ب، ل، َ ، ا ، گ و... انواع واج : ۱- صامت ۲- مصوت 🛑صامت : «صامت» در لغت به معنی ساکت و بیصدا هست.  در زبان فارسی معیار ۲۳ صامت وجود دارد. این صامت‌ها عبارتند از: 《ء (=ع) ب پ ت (=ط) ث (=س ،ص )ج چ ح(=ه) خ د ز (= ز ض ظ) ژ س ش ف ق (غ) ک گ ل م ن و ی》 ╰⊰⊹✿ @arayehha ✿⊹⊱╮ در زبان فارسی، از چند حرف برای نشان دادن برخی از صامت‌ها استفاده می‌شود. به‌ عنوان مثال، می‌توان به چهار نشانه‌ی متفاوت (ز / ذ / ض / ظ) اشاره کرد که برای نشان دادن یک واج صامت، از آن‌ها استفاده می‌شود زیرا این حرف ها در تلفظ یکسان هستند و ما آنها رو بر اساس تلفظ شان یک واج محسوب میکنم. 🛑مصوت : آوایی است که با لرزش تارآواها از گلو بیرون می آید و هنگام آدای آن دهان گشاده می ماند. مصوت‌ها در زبان فارسی دو نوع هستند: 1. مصوت کوتاه = َ ِ ُ 2. مصوت بلند = آ ای او ╰⊰⊹✿ @arayehha ✿⊹⊱╮ 🛑هجا : هجا از ترکیب واج‌ها ساخته می‌شود. به بیان بهتر، هجا مجموعه ای از واج‌هاست که در یک لحظه و بدون فاصله و قطع کردن آن‌ را ادا می‌کنیم. همه ما هجا کردن کلاس اول ابتدایی را به یاد داریم که مثلاً عبارت «بابا آب داد» را به صورت «با / با / آب / داد» و در چهار هجا آن را میگفتیم به این عمل هجا بندی می گوییم. ╰⊰⊹✿ @arayehha✿⊹⊱╮
📕 ها اول میریم سراغ رکن های چهار هجایی که بیشترین کاربرد رو دارن. مَفاعیلُن = U _ _ _/ ت تن تن تن / فاعِلاتُن = _ U _ _ / تن ت تن تن / مُستَفعَلُن= _ _ U _ /تن تن ت تن / مَفاعیلُ = U _ _ U / ت تن تن ت / فاعِلاتُ = _ U _ U / تن ت تن ت / مُستَفعَلُ = _ _ U U / تن تن ت ت / مَفاعِلُن = U _ U _ / ت تن ت تن / فَعَلاتُن = U U _ _ / ت ت تن تن / مُفتَعِلن = _ U U _ / تن ت ت تن / فَعَلاتُ = U_UU / ت ت تن ت / ╰⊰⊹✿ @arayehha ✿⊹⊱╮ رکن های سه هجایی: فَعَلُن = U U _ / ت ت تن / فاعِلُن = _ U _ / تن ت تن / فَعولُن = U _ _ / ت تن تن / مَفعولُن= _ _ _ / تن تن تن / مَفعولُ = _ _ U / تن تن ت / مَفاعِل= U _ _ / ت تن تن / ╰⊰⊹✿ @Lemon_literature ✿⊹⊱╮ رکن های دو هجایی و یک هجایی: فَعَل = U _ / ت تن / فَع لَن= _ _ / تن تن / فَع = _ / تن / و البته ارکان5 هجایی هم داریم که بسیار کم استفاده می شن 2نمونه را مثال می زنم: پنج هجایی: مُستَفعَلاتُن= _ _ U_ _ / تن تن ت تن تن / مُتَفاعِلُن = U _ UU _/ ت ت تن ت تن / ╰⊰⊹✿ @arayehha ✿⊹⊱╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود... حسین منزوی توضیحات استاد کاکاوند @arayehha
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ هوشنگ ابتهاج: "تو یه مهمانی چند نفر منو صدا کردن فهمیدم اینا تازه از فرنگ اومدن، به من گفتند ما شعرهای شما را بیشتر از شعرهای حافظ دوست داریم.‌ گفتم علتش اینه که شما شعر نمی فهمید، خب بی ادبی بود حرفی که من زدم ولی من ناچار بودم این حرفو بزنم" @arayehha
تحلیل ادبی بیت: کی‌ام ز شهد لبت کام جان شود شیرین؟ نه خسروم نه مگس با شکر چکار مرا؟! تقی الدین اوحدی بلیانی شهد لب : لب از شیرینی مثل شهده شیرین شدن کام: کام جان: کام داشتن جان شکر: ایهام هم با توجه به خسرو، نام بانویی هست که خسرو قبل از اینکه به وصال شیرین برسه باهاش وصلت کرد و معشوق خسرو بوده هم با توجه به مگس، همون معنی شکر میده چون مگس ها شکر و قند شیرینی دوست دارند. بنابر این «شکر» دو معنی داره که ساختند. شیرین: ایهام تناسب اینجا شیرین فقط به معنی خودش به کار رفته ولی در معنی نام «شیرین»(همسر و معشوق خسرو) با خسرو و شکر داشته. [شکر در حقیقت صنعت استخدام دارد اما از جایی که این صنعت در مباحث کنکور نیست همان ایهام می‌گیریم] واژه «کی» هم که معنی «چه زمانی؟» بکار رفته، در معنای دیگرش که لقب پادشاهان ایران بوده با خسرو ایهام تناسب داره. تکرار واج های «ش» و «س» یک واج آرایی ریز ولی ملموسی درست کرده و داریم بیت هم داره به داستان خسرو و شیرین @arayehha
واژه‌شناسیِ مُدَّ ظِلُّهُ العالی جملۀ عربیِ دعاییِ «مُدَّ ظِلُّهُ العالی» دربارۀ افرادِ بسیار بزرگ و محترم، به‌ویژه روحانیانِ والامقام، به کار می‌رود. معنای تحت‌اللفظی‌اش می‌شود: سایۀ بلندش دراز/ کشیده باد. معنای کنایی‌اش: عمرش دراز باد. سایه‌اش از سرمان کم نشود. مُدَّ: فعلِ ماضیِ مجهول، از ریشۀ «م‌دد»، بر وزنِ فُعِلَ (در اصل: مُدِدَ)، به معنیِ «کشیده شد». واژه‌های امتداد، ممتد، و مدید از همین ریشه‌اند. ظِلّ: سایه. هُ: ضمیرِ مفردِ مذکرِ غایب؛ مالِ او. ال‍: حرفِ تعریف. عالی: بلند؛ رفیع؛ والا. واژه‌های اعتلا، تعالی، متعالی، عُلُوّ، علی، و عَلیّه از همین ریشه‌اند. ⛄️❄️ C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
وب‌گیر یا وایرال وام‌واژۀ انگلیسیِ «وایرال» (viral) در توصیفِ ویدئویی به کار می‌رود که به سرعت در سراسرِ اینترنت منتشر شده و خیلی‌ها آن را دیده‌اند: این ویدئو چن روزیه وایرال شده. من معادلِ دورگۀ «وب‌گیر»، یعنی تسخیرکنندۀ اینترنت، را برایش پیش‌نهاد می‌کنم. «وب‌گیر» را به قیاسِ «جهان‌گیر» (تسخیرکنندۀ جهان) و «عالَم‌گیر» ساخته‌ام. یکی از معانیِ «گرفتن» تسخیر کردن است. پس مثلاً می‌توانیم بگوییم: این ویدئو چن روزیه وب‌گیر شده. پنج‌شنبه ۱۴۰۰/۵/۲۸ ⛄️❄️ C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
🌸🍃 نکاتی در رابطه با تعیین وزن : ☑️در تعیین کردن مرز هجا ها و نوع تقسیم بندی ارکان،اگر وزن بیت را میشد به دو صورت متفاوت برش زد یعنی : یک بار به وزن همسان رسید و یک بار هم به وزن ناهمسان ؛ در این صورت وزن همسان بر وزن ناهمسان ترجیح داده می شود . 🖇مثال : تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است یک منزل از آن بادیه ی عشق مجاز است این بیت را میتوان به دو صورت برش زد : 1)مستفعل/ مستفعل/ مستفعل/ فع لن 2)مفعول/مفاعیل / مفاعیل/ فعولن ☑️اگر بیت را میشد به دو روش برش زد و هر دو ناهمسان بودند ؛ هیچ کدام برتری خاصی نسبت به دیگری ندارند. ╰⊰⊹✿ ✿⊹⊱╮ 🖇مثال : در دل همان محبت پیشینه باقی است آن دوستی که بود در این سینه باقی است مفعول/فاعلات/مفاعیل/فاعلن یا مستفعلن/مفاعل/مستفعلن/فعل ╰⊰⊹✿ ✿⊹⊱╮ ☑️اگر یک رکن سه بار و یا چهار بار پشت سر هم تکرار شود ، وزن همسان داریم . 🔴دقت کنین که اگر از رکن آخرش ، یک بخش هجایی هم حذف بشه ،باز هم همسان محسوب میشه . 🖇مثال : اشتباهی که همه عمر پشیمانم از آن اعتمادیست که بر مردم دنیا کردم فعلاتن/فعلاتن/فعلاتن/فعلن ╰⊰⊹✿ ✿⊹⊱╮ ☑️ اگر ناچار به یافتن تعداد «تغییر کمیت مصوت کوتاه به بلند بودید» در این صورت ابتدا خط عروضی بیت یا ابیات مورد سؤال را که به صورت سماعی پیدا کرده‌اید در برگه‌ی سؤال یادداشت کنید و ابیات را بر مبنای آن تقطیع کرده و به تعداد اختیارات تغییر کمیت مصوت کوتاه به بلند کنارش ضربدر بزنید ( توجه کنید که سایر اختیارات دیگر شما را گمراه نکند . ╰⊰⊹✿ @arayehha ✿⊹⊱╮
برای دیدنم ای کاش در قلب تو شوقی بود که حتی شمع هم با دیدن پروانه می‌لرزد ... +ARAIEHAYeadabi يك زيبا در اين بيت وجود دارد: علت لرزيدن شعله ى شمع با نزديك شدن بال پروانه به آن، لرزيدن شمع از شوق تصوّر شده؛ در مصراع دوم و طبيعتاً ديده مى شود. شمع و پروانه دارند و مصراع دوم است. پروانه و شمع اند @arayehha
«سیگار صرف‌کردن» امروزه اغلب «صرف‌کردن/ شدن» را دربارهٔ خوردن و نوشیدن به‌کارمی‌بریم و برای مواد مخدر و دخانیات تعابیری هم‌چون «مصرف‌کردن/ استعمال/ کشیدن» را به‌کارمی‌بریم. اما در متون عهدِ قاجار «صرف‌کردن» در توصیفِ مصرفِ دخانیات و دود و دم نیز به‌کارمی‌رفته‌است. جستجو نکرده‌ام شاید پیشینهٔ این کاربرد به سده‌های پیش‌تر نیز بازگردد. در «تحفة‌العالمِ» (نیمهٔ نخستِ سدهٔ سیزدهمِ قمری) عبدالطیف‌خانِ شوشتری، تعبیرِ «صرفِ افیون» به‌کاررفته‌است (به‌کوششِ دکتر صمدِ موحد، انتشارات طهوری، ۱۳۶۳، ص ۱۵۲). البته ترکیبِ «صرفِ افیون» یا «افیون صرف‌کردن»، گاه ممکن است اشاره‌داشته‌باشد به  تریاک‌خواری که می‌دانیم از گذشته‌های دور نیز مرسوم‌بوده. و حافظ در بیتی به مستی‌افزاییِ مصرفِ توأمانِ «افیون» و «شراب» اشار‌ه‌دارد: از آن افیون که ساقی در می افکند حریفان را نه سر ماند و نه دستار حتی در متونِ تاریخی و به‌خصوص تذکره‌های عهدِ صفوی، «تریاک‌خوردن» به معنای «خودکشی‌کردن» نیز آمده‌است. در روزنامهٔ خاطراتِ (۹_۱۳۰۱ قمری) بصیرالملک نیز تعبیرِ «صرفِ چای و غلیان» به‌کاررفته‌است (به‌کوششِ استاد ایرجِ افشار و محمدرسولِ دریاگشت، دنیای کتاب، ۱۳۷۴، صص ۲۰۹ و ۲۲۴). در «خاطرات و سفرنامهٔ» (۱۳۲۴ قمری) ظهیرالدوله نیز تعبیرِ «سیگار صرف‌کردن» آمده‌است (به‌کوششِ دکتر سیف‌الله وحیدنیا، نشرِ آبی، ۱۳۸۵، ص ۱۰۹). البته ظهیرالدوله جایی دیگر «سیگارکشیدن» را نیز به‌کار‌برده‌است (همان، ص ۱۱۷). ⛄️❄️ C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
او چو آمد من کجا یابم قرار کو بر آرد از نهاد من دمار همچنین جویای درگاه خدا چون خدا آمد شود جوینده لا گرچه آن وصلت بقا اندر بقاست لیک ز اول آن بقا اندر فناست سایه‌هایی که بود جویای نور نیست گردد چون کند نورش ظهور عقل کی ماند چو باشد سر دِه او کلُ شیء هالِک الا وَجهَهُ دفتر سوم @arayehha 📘یکی از شیواترین و جالبترین داستان‌های مثنوی که در دفتر سوم آمده و توصیه میکنم حتما مطالعه شود داستان آن پشه است که از باد به سلیمان شکایت می‌برد و سلیمان می‌گوید باید باد را هم حاضر کنم که پشه می‌گوید اگر او بیاید من دیگر نمیتوانم باشم که تمثیلی است از جوینده خدا که اگر او را بخواهی بیابی دیگر نباید از خودت اثری باشد و در شیواترین مثال سایه را مثال می‌زند که جویای نور است که آمدن نور به معنی حذف سایه است @arayehha
4_5974376925521514697.mp3
15.93M
🟪 شعرخوانی: ای میهن (فارسی دوازدهم، درس ۱۳) 🟪 خواننده: سالار عقیلی @arayehha