eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
246 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق از مصدر عَشَقَ به معنی چسبیدن و الصاق است . به گیاه پیچک نیز عَشَقَه گفته می‌شود چون به دور تنه‌ی درخت می‌پیچد و از آن بالا می‌رود و آن را می‌خشکاند . این تمثیل مقام عشق است که به هر دلی که وارد می‌شود احوال ناسوتی آن را از بین می‌برد . در این مسیر ، تنها انسانهای کامل هستند که با طی طریقِ مراتب عالی و تکامل معنوی ، قادر به درک جوانب گوناگون حقیقت می‌شوند . عشق را به دو صورت حقیقی و مجازی ، تقسیم کرده‌اند . عشق حقیقی ، عشق به لقاء محبوب حقیقی ست که همان ذات احدیت است مابقی عشقها ، مجازی و بر اساس مبدا و منشاء انها به عشقهای مجازی ممدوح و مذموم تقسیم می‌شوند . مولانا ، عشق را طبیب تمام بیماری‌های نفسانی می‌داند . شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت‌های ما ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما ( دفتر اول مثنوی معنوی ) 🌺 @arayehha
✳️ علت نامگذاری شهر تهران چیست؟ در مورد وجه تسمیه تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد. پاره‌ای از پژوهشگران (ران) را پسوندی به معنای دامنه گرفته‌اند و شمیران و تهران را بالادست و پایین‌دست خوانده‌اند. برخی دیگر تهران را تغییر شکل یافته (تهرام)به معنای منطقه گرمسیر دانسته‌اند. در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است و همچنین عدّه‌ای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده می‌شود در میان کوه‌های اطراف، گود به نظر می‌رسید و بدین سبب(ته ران) نام گرفت. @arayehha
‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ ۲ اسفند سالروز درگذشت حیدر یغما (زاده ۲۰ دی ۱۳۰۲ نیشابور -- درگذشته ۲ اسفند ۱۳۶۶ نیشابور) شاعر او به‌سبب شغل خشمالی، به «شاعر خشتمال نیشابوری» مشهور شد که در کوره‌ پزخانه‌‌ای در نیشابور کار می‌کرد و با بی‌سوادی شعر می‌سرود و بسیاری از اشعارش دیدگاه او به‌جهان بود. وی را گاهی متهم می‌کردند که اشعار شعرای قدیم را پس و پیش می‌کند و به نام خودش می‌نویسد، اما بعضی شعرهای او را به‌نام خودشان می‌خواندند. او که نیاکانش اهل خور و بیابانک اصفهان بودند، دو نسل قبل‌تر به خراسان آمدند و در شمال نیشابور ساکن شدند. وی چون خانواده‌اش، تنگدست بودند، ناگزیر به کار کردن بود و از رفتن به‌مدرسه بازماند و تا میانسالی از خواندن و نوشتن بی‌بهره بود. اما با این‌که خواندن و نوشتن نمی‌دانست، از دوران کودکی دلبستگی فراوانی به شعر و شعرگویی داشت و اشعار فردوسی و سعدی و عطار و خیام را می‌خواند و به انجمنهایی می‌رفت که در آنجا با ادب‌پیشگان و شعر شناسان آشنایی پیدا کرد. آنان با شنیدن شعرهای او که برخاسته از ذوق او و پر از بیت‌های زیبا و پرمایه بود، او را به شعر سرایی دلگرم کرده و در این راه راهنمایی‌اش می‌کردند. وی تا میانسالی سواد نداشت و پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن هم دست نوشته‌ای بسیار بد و پر از غلط‌های املایی داشت. وی چون از وزن و قافیه چیزی نمی‌دانست، شعرهایش دارای ایرادهای بسیاری بود. هر چند که شعرسرایان دانش‌آموخته هم از پاره‌ای از این ایرادها به دور نبوده‌اند. آرامگاه وی در شادیاخ، میان راه آرامگاه خیام و عطار است ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @arayehha
☕️ آیا ما با سوادیم؟ سواد چیست؟ تعريف كلاسيك سواد، توانايی خواندن و نوشتن است.اما بر اساس تعريف يونسكو، شخص با سواد فردی است که تمام پارامترها زير را در خود دارا است: ١- سواد عاطفی توانايی برقراری روابط عاطفی با خانواده، همسر و دوستان، به نحوی شایسته. ٢- سواد ارتباطی توانايی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه، شامل آداب معاشرت و روابط اجتماعی نیکو. ٣- سواد مالی توانايی مديريت اقتصادی درآمد، یعنی دانش چگونگي پس انداز، سرمايه گذاری، و مديريت هزینه. ٤- سواد رسانه اين كه بدانيم كدام رسانه ها معتبر و كدام نا معتبر است. یعنی توانايی تشخيص راستی و درستی اخبار و ديگر پيام های رسانه ای. و از کپی کردن و اشاعه مطالب نادرست پرهیز کنیم . ۵- سواد آموزش و پرورش توانايی تربيت فرزندان به شکل شایسته. ۶- سواد رايانه توانايی استفاده از مهارت های هفت گانه ی رايانه یا  ICDL، شامل مفاهيم پايه ی فن آوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از رايانه، مديريت فايل ها، واژه پردازی و ... امروز، در قرن بیست و یکم، داشتن سواد خواندن و نوشتن، یا حتى اخذ مدرک دانشگاهی، دال بر با سواد بودن فرد نیست. @arayehha
قصیده چیست ؟ «قصیده» از ریشه «قصد» گرفته شده و معنی آن «مقصود» و «قصد شده» است. دلیل استفاده از این واژه نیز این است که شاعر قصد می‌کرده بزرگان را مدح و وعظ کند یا رخدادی را تهنیت و تسلیت بگوید. غالبا تعداد بیت‌های قالب قصیده بین ۱۴ تا ۶۰ بیت می‌تواند باشد. حتی در دیوان بعضی از شعرا قصیده‌هایی با تعداد بیت‌هایی بیشتر از ۱۷۰ تا ۲۰۰ هم دیده شده است. در قالب قصیده، قافیه مصراع نخست با قافیه‌های مصراع‌های زوج یکسان است. از نکات دیگری که در قالب شعری قصیده می‌توان دید وجود وحدت موضوع بین بیت‌های قصیده است که البته با گذشت زمان این ویژگی کم رنگ‌تر شده است. @arayehha
غزل چیست؟ غزل در لغت به معنی «سخن گفتن با معشوق و عشق‌ورزی با او، حکایت از جوانی و حدیث صحبت و عشق» است. در ادبیات، غزل‌ یک قالب شعری است که پنج تا دوازده بیت دارد. البته شاعرانی نیز هستند که غزلیاتی بیشتر از دوازده بیت دارند. اما معمول است که شعری با تعداد ابیات کمتر از پنج تا را غزل نمی‌شماریم. لازم به ذکر است که تعداد ابیات غزل به سلیقه سراینده بستگی دارد. مثلاً می‌توان گفت تقریباً غزل‌های حافظ یکی‌ دو بیت کوتاه‌تر از غزل‌های سعدی هستند. @arayehha
🍁☕️ رباعی چیست ؟ رُباع در لغت به معنی چهارگان و هر چیزی است که چهار جزء داشته باشد. به همین ترتیب، رباعی یا چهارتایی یکی از قالب‌های شعر فارسی است که چهار مصراع دارد. بسیاری رباعی را یک قالب شعری ایرانی خالص می‌دانند. 📜@arayehha
دوبیتی چیست ؟ دوبیتی یکی از قالب‌های شعری کوتاه است که دو بیت (یا چهار مصراع) دارد و مانند رباعی مصراع اول و دوم و چهارم آن قافیه دارد، اما وزن آن با وزن رباعی فرق دارد. سرودن دوبیتی سابقه‌ای طولانی دارد و در کتاب‌های ادبیات از آن به‌عنوان «فَهلوی» یا «فهلویات» نیز نام برده شده است. فهلوی در فرهنگ لغت برای آن چنین تعریفی بیان شده است: شعری که به یکی از زبان‌های محلی ایران - جز زبان ادبی و رسمی - به وزنی از اوزان عروضی یا هجایی سروده شده و بخشی از آن‌ها در قالب دوبیتی است. دوبیتی رایج‌ترین قالب شعری بین قشرهای مختلف مردم است. گوینده بسیاری از دوبیتی‌ها که اغلب آنان از روستاییان و چوپان‌ها بوده‌اند 📜 @arayehha
قطعه چیست؟ «قِطعه» در لغت به‌معنی پاره و تکه‌ای از هر چیزی است. طبق آنچه در دکتر منصور رستگار فسایی در کتاب «انواع شعر فارسی» نقل کرده‌اند، ایرانیان جمع آن، یعنی «قطع» را می‌گفته‌اند و به همین دلیل، امروزه برخی به آن «قَطعه» می‌گویند. در اصطلاح ادبی، قطعه شعری که فقط مصراع‌های زوج آن هم‌قافیه باشند. در قیاس با سایر قالب‌های شعر منظوم فارسی، قطعه از نظر وزن، قافیه تعداد ابیات، زبان و مضوع بیشترین آزادی عمل را در اختیار شاعر قرار می‌دهد و از این رو، امکان تقلید کردن در این قالب شعری کم می‌شود. در کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی جلال‌الدین همایی، چنین بیان شده که قطعه شعری است با حداقل دو بیت و حداکثر شانزده بیت که البته گاهی، در صورت ضرورت، تا چهل بیت نیز می‌رسد. 📜 @arayehha
مثنوی چیست ؟ مثنوی واژه‌ای عربی و در لغت به معنی «دو دو» و مربوط به کلمه مَثنی (با تلفظ مَثنا) است. این نام‌گذاری به این دلیل است که هر بیت از مثنوی دو قافیه مستقل دارد و متفاوت از بیت بعد است. در ادبیات، مثنوی یکی از قالب‌های شعر فارسی است که در آن، هر بیت قافیه‌های متفاوتی دارد. 📜 @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
21 فوریه روزجهانی زبان مادری گرامی باد ... طبق دستورالعمل سازمان یونسکو: "هر کسی که نتواند زبان مادری خود را بنویسد و بخواند بی‌سواد محسوب می‌شود ... "یونسکو با انتشار پوستری به مناسبت روز جهانی زبان مادری، نوشت: اجازه دهید راز هایمان را به زبان مادری خود بیان کنیم⚘ @arayehha
✍ مُستَزاد مستزاد شعری است که به آخر هر مصراع آن یک یا چند کلمه اضافه می‌شود. و این کلمات معنی مصراع قبل یا بعد را کامل می‌کند. و این افزوده‌ها همه وزن یکسانی دارند و با مصراع قبل از خود نیز هم وزن‌اند. با افزودن واژه یا واژه‌هایی به پایان مصراعهایی چون ، قطعه ، غزل ، رباعی می‌توان مستزادی سرود ، به دلیل همین کلمات اضافه شده در پایان هر مصراع آن را «مستزاد» می‌گویند. قدیمی‌ترین مستزادها در قرن پنجم ه‍ . ق. سروده شده‌اند و در دوره‌های بعد کم و بیش مورد توجه شاعران بوده است. در عصر مشروطه این قالب در شعر نسیم شمال ، بهار و ادیب الممالک فراهانی رواج خاصی یافته است. درون مایه‌ی مستزاد می‌تواند مدح ، عشق ، عرفان ، اجتماعی و میهنی و ... باشد. اهمیت مستزاد از آن روست که می‌تواند از منابع مورد الهام نیما در کوتاه و بلند کردن مصراعهای شعر نو باشد. زیرا تنها قالب شعر سنتی است که مصراعهای آن با هم مساوی نیستند. ✍ از مهدی اخوان ثالث هر که گدای در مُشکوی توست ........... پادشاست شَه که به همسایگی کوی توست......... چون گداست باغ جهان موسم اردیبهشت .............. یا بهشت گر نَه ثنا خوانِ گلِ روی توست......... بی‌صفاست نرگس گلزار جَنان هر که گفت.......... یا شِنفت این که چو چشمانِ بی‌آهوی توست........ بی‌حیاست سرو شنیدم که قد آراسته ................ خاسته مدعی قامتِ دلجوی توست.............. بَد اَداست رحم کن ای دیده رخِ زردِ من........... درد من گرنه امیدیش به داروی توست......... بی‌دواست @arayehha