eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
256 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
34.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علی ای همای رحمت دکتر محمد اصفهانی @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
    آرایه های پرکاربرد عبارتند از:    : حرفی گفته شود و دلیل ادبی آورده شود،مانند : پلک دلم میپرد شنیده ام کسی می آید به مهمانی(دلیل اینکه پلک دلم میپرد این است که کسی به مهمانی می آید)  در حسن تعلیل: استعاره، تشخیص(جان بخشی به اشیاء) و اغراق وجود دارد.  در بیت بالا: پلک دل استعاره از دلهره و هیجان داشتن( همچنین دل پلک ندارد پس تشخیص هم هست) و پریدن پلک دل اغراق محسوب میشود.    : ضد حسن تعلیل است. مصراع های یک بیت که هیچ ربطی به هم ندارند و معمولا ضرب المثلند. مانند:هر که جز ماهی ز آبش سیر شد     هر که بی روزیست روزش دیر شد     :تشبیهی که یک طرفش(مشبه، مشبه به یا وجه شبه) حذف شده باشد یا کسی را صدا بزنیم. مانند: بت من، گل من.    : نماد کردن چیزی که حقیقی نیست.مانند: برزیل، ایتالیا را برد.(تیم ورزشی برزیل، تیم ورزشی ایتالیا را برد)    :(دو حالت دارد) 1- اشاره به حدیث و آیه. مانند: بسم الله.  2-اشاره به داستان: من فرهاد و تو شیرین.    :(دو حالت دارد) 1- آوردن آیه کامل: بسم الله الرحمن الرحیم(حروف مقطعه نیز تضمینند مانند الف لام میم)  2-یک سخن از دیگری:مانند به قول معروف    (تضاد): دو کلمه ضد هم با فاصله بیایند: هیچ سیر را طاقت گرسنه نیست(سیر و گرسنه متضادند)    (یا متناقض نما) 1-دو کلمه ضد هم کنارهم بیایند: دولت فقر(دولت به معنی ثروت است)  2-دو کلمه ضد هم با فاصله که بشود کنار هم آورد(مثلا متمم اسم بینشان باشد) جمعیت از آن زلف پریشان    (مبالغه یا غلو): بزرگنمایی. مانند: فلانی خدای فوتبال است.    (.نظیر): حداقل 3 کلمه در یک ردیف(مربوط): شمع گل پروانه    .آرایی(نغمه حروف): حداقل 3 حرف در یک ردیف: باغ بی برگی(واج ب)    : مخلوط کردن 2حس با یکدیگر: صدا شنیدن،شور دیدن.    : جمله ای با طعنه. مانند: کمیتش لنگه. شاخ شمشاده. فلانی ریش سفیده    :(4حالت دارد): 1- عادی:تمام ادات تشبیه باشند: سرزمین من مانند زمرد است.  2-بلیغ: به زبان گفتاری: سرزمین من زمرده.  3-(از فرمول "این آن است، آن این است" استفاده می کنیم،اگر جواب درست بود تشبیهی و اگر نبود استعاری است) مانند: آتش عشق(عشق آتش است، آتش عشق است. بلی پس اضافه، تشبیهی است)  4- : مانند: دست ادب(ادب دست ندارد،دست ادب ندارد. جواب خیر، پس اضافه،استعاری است)    جناس:(2حالت دارد) 1-.تام: دو کلمه با دو معنی متفاوت با املا یکسان: داد مرا داد(سهم مرا به من داد).  2-: دو کلمه که یک حرف با هم اختلاف داشته باشند. مانند: جام و بام. خدا و جدا.    : یک کلمه در دو معنی متفاوت. مانند: آهو کشی آهویی بزرگ است.( آهوی اول= حیوان و آهوی دوم=جرم، گناه)  فارسی ونگارش فنی وحرفه ای 🤟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰҈꙰꙰꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰ @arayehha 🤟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰ *🦅꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭‌꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭ٖٖٖٖٖٖٖ⚘꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭ ❄️☃️❄️ ⚘꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🦅* 🕊️*🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃*🕊️
پدر 🔸 زبان‌ها و گویش‌های ایرانی در پهنۀ گسترده‌ای، از دامنه‌های کوه‌های قفقاز در شمال غربی فلات ایران تا بلوچستانِ پاکستان، در جنوب شرقی ایران؛ و از دره‌های رود زَرافشان در تاجیکستان، در شمال شرقی فلات ایران، تا کرانه‌های جنوبی تنگۀ هرمز و جنوب ایران، پراکنده‌اند. سخن‌گویانِ زبان‌ها و گویش‌های ایرانی نو در ایران، تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان، شبه‌قارۀ هند، ترکمنستان، چین (در ایالت سین‌کیانگ)، قفقاز (گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و داغستان)، ترکیه، عراق، عمان و... زندگی می‌کنند. این سرزمین‌ها در روزگاران گذشته بخشی از قلمرو سیاسی یا فرهنگی ایران‌زمین بوده‌اند. پیوند زبان فارسی و دیگر زبان‌ها و گویش‌های ایرانی، بسیار پررنگ و چشمگیر است. در «ایران‌بوم» گوشه‌هایی از این پیوندها را نشان می‌دهیم. 🔸 از «/» برای نشان دادن تلفظ‌های گوناگون و از «،» برای نشان دادن معنای یکسان واژه‌ها بهره برده‌ایم. @arayehha
بیست و ششم دی ماه سالروز درگذشت «رکن الدین خسروی» نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر                    "روحش شاد و یادش گرامی" @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۲۶ دی سالروز درگذشت رکن‌الدین خسروی (زاده ۱۶ اسفند ۱۳۰۸ تهران – درگذشته ۲۶ دی ۱۳۹۵ انگلستان) نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر او در سال ۱۳۲۷ از دبیرستان البرز تهران دیپلم ادبیات گرفت و سال بعد به‌دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۲۹ این رشته را ترک کرد و مشغول تحصیل در رشته ادبیات در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۳۴ در دوره ۶ ماهه کلاسهای تئاتر پروفسور دیوید سون شرکت کرد و به فراگیری هنرهای نمایشی پرداخت. وی همچنین در سال ۱۳۳۵ در کلاسهای هنرپیشگی و کارگردانی محمدی فروغی شرکت کرد و از نخستین دانشجویان در این رشته بود. در سال ۱۳۳۶ با همکاری دکتر فروغ، اقدام به تاسیس اداره هنرهای دراماتیک کرد و در سال ۱۳۳۷ با کارگردانی و به روی صحنه آوردن "جایی که صلیب گذاشت شد" در اداره هنرهای دراماتیک و ضبط تلویزیونی این نمایش قدم بر این عرصه نهاد. وی همچنین در این مدت در اداره هنرهای دراماتیک توانست چند تئاتر دیگر را کارگردانی و اجرا کند مانند: سایه دره، نوشته: ویلیام سینگ خاموشی دریا، نوشته: ورکور پیک نیک در میدان جنگ، نوشته: فرناندو آرابال. او در سال ۱۳۴۲ شروع به همکاری با گروه تئاتر دانشگاه تهران کرد و مشغول کارگردانی این گروه و اجرای نمایش‌هایی در آنجا شد و در همین سال از سوی اداره هنرهای دراماتیک برای شرکت در دوره‌های آموزشی بازیگری و کارگردانی کانون تئاتر انگلیس عازم لندن شد. وی در سال ۱۳۴۹ برای تحصیل در رشته کارگردانی تئاتر در مدرسه دراماسنتر با ریاست افتخاری پیتر بروک عازم لندن شد و در سال ۱۳۵۲ به تهران بازگشت و لبخند باشکوه آقای گیل نوشته اکبر رادی را به روی صحنه برد. او در سال ۱۳۵۴ همکاری خود را با گروه تئاتر دانشگاه صنعتی شریف به‌عنوان کارگردان گروه آغاز کرد. در سال ۱۳۶۰ دعوت به پذیرش استعفا و بازنشستگی شد و سال ۱۳۷۵ میهن را به مقصد لندن ترک گفت. وی تا پایان سال ۱۳۷۱ نیز در آموزشکده هنر "فرهنگسرای نیاوران" به‌تدریس "بازیگری" "کارگردانی" و "تاریخ نمایش در ایران" اشتغال داشت.  نمایش‌های "کوهولین" "ادیپوس "ادیپ شهریار" و "باغ آلبالو" حاصل همکاری بسیاری از دانشجویان این آموزشکده بود. او علاوه بر اجرای آثار نمایشنامه‌نویسانی چون آنتون چخوف، ژان پل‌سارتر، آگوست استریندبرگ کارهایی دیگر از نویسندگان ایرانی از جمله اکبر رادی و غلامحسین ساعدی نیز بر روی صحنه برد. کتاب خسروی در سال ۱۳۸۶ به‌کوشش محمد ایوبی از سوی نشر تجربه منتشر شد. این کتاب به‌بررسی آثار اجرایی وی و نقدها و نظرات منتشر شده در مورد نمایش‌های او می‌پردازد. یکی از سالن‌های تماشاخانه سه نقطه در تهران به نام رکن‌الدین خسروی نام‌گذاری شده‌ است. این تماشاخانه در ۱۹ خرداد ۱۳۹۲ با پیامی از او افتتاح شد. آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است. @arayehha
‍ ۲۶ دی سالروز درگذشت مرتضی عبدالرسولی (زاده سال ۱۲۸۴ فیروزکوه -- درگذشته ۲۶ دی ۱۳۷۳ تهران) خوشنویس، آهنگساز‌ و استاد ادبیات دانشگاه تهران او مدتی علوم قدیمه را خواند و بعد به خوشنویسی روی آورد و در اثر پیشرفت و زیبایی خط شهرت یافت و آثارش مورد پسند خط‌شناسان شد. پس از پایان دوره تحصیل، بنا به ذوق فراوانش به هنر خط، ابتدا به راهنمایی پدرش، علی عبدالرسولی که او نیز از خوشنویسان روزگارش بود به فراگرفتن خط شکسته مشغول شد. سپس نزد عبدالحمید ملک‌الکلامی معروف به امیرالکتاب که استاد خوشنویسی بود، به یادگیری خطوط نسخ و ثلث پرداخت و به‌زودی آن‌چنان موفق شد که استادش او را از شاگردی معاف داشت. وی چون از آن استاد گذشت برای یادگیری اصول و قواعد خط نستعلیق نزد علی منظوری حقیقی که از خوشنویسان بنام بود رفت و به مشق پرداخت و سپس به مکتب استادان دیگری راه یافت که خود از خطاطان ارزنده آن زمان شد. او در موسیقی نیز شاگرد حبیب سماعی، استاد و نوازنده سنتور بود. عماد خراسانی درباره وی چنین سروده‌است: تو درون دل آشفته ما جا داری کانچه دل می‌طلبد از تو، مهیا داری خط دلجوی تو چون سرخط آزادی جان  پنجه‌ای زنده کن روح نکیسا داری آرامگاه وی در مزار سلطانی بیدخت گناباد است. @arayehha
‍ ‍ ‍ ۲۶ دی سالروز درگذشت سرور لاهیجانی (زاده ۵ مهر ۱۲۹۱ لاهیجان -- درگذشته ۲۶ دی ۱۳۵۷ تهران) شاعر، فرهنگی و فعال جنبش زنان او فرزند "احمد مستوفی محصص‌" و مادرش "ساره سلطان" هنرمند خط و نقاشی بود و این برای سرور امتیاز بزرگ به‌شمار می‌رفت که از کودکی توانست نزد استاد باشد. برای آموزش او معلم سرخانه گرفتند و سرور در درسهایش موفق بود. به‌گفته "علی‌اکبر مشیرسلیمی" او در ۹ سالگی پنج هزار بیت شعر حفظ بود و از ۱۰سالگی به سرایندگی و سخنرانی پرداخت. در ۱۵ سالگی به‌رشت رفت و به تدریس ادبیات در دارالمعلمات پرداخت و همزمان به جمعیت‌های جنبش زنان ایران پیوست و با چاپ اشعاری درباره حقوق زنان و آزادی زنان، در رشت پرآوازه شد. او در زمانی که هیئت آمریکایی، همه تاسیساتش را به‌دولت ایران واگذار کرد و دبیرستان دخترانه «فروغ» رشت هم یکی از آنها بود، به‌مدیریت آن دبیرستان منصوب شد. شاید در همان روزها بود که حضور پروین اعتصامی در رشت، نخستین دیدار این دو زن ادیب در محل دبیرستان رخ داد. به نظر می‌رسد پروین قبلاً از سروده‌های سرور در رسانه‌ها با او آشنا شده و سپس به دیدار او آمده بود. دیداری که منجر به‌دوستی این دو زن ادیب تا پایان عمر شد. نامه‌های این دو تن به یکدیگر معروف است، به‌ویژه قطعه غم‌انگیزی که سرور در سوگ پروین اعتصامی سرود و در مجله ایران‌شناسی چاپ شد. سرور درسال ۱۳۰۷ با پسرعمویش "عباسعلی محصص" ازدواج کرد زمانی که فرزندان سرور برای تحصیلات دانشگاهی به‌تهران رفتند، خود وی نیز به‌ناچار به‌تهران مهاجرت کرد. سرور در سال ۱۳۱۳ در مسابقه انجمن ادبی ایران برای هزاره استاد سخن فردوسی شرکت کرد و رتبه ممتاز را به‌خود اختصاص داد. در نخستین انجمن ادبی گیلان با این که همه اعضا حتی سخنور بزرگ «اسماعیل دهقان» دوست داشتند سمت ریاست انجمن به او واگذار شود، ولی سرور با احترام به استاد، نیابت ریاست را پذیرفت و با مدیریت خاص خود اداره انجمن را به‌عهده گرفت. در نخستین کنگره شعرا و نویسندگان ایران نیز در ردیف «ملک الشعرای بهار» و دیگر نامداران شعر و ادب ایران بر کرسی هیئت رئیسه جای گرفت. از این شاعر خوش قریحه پنج هزار بیت شعر باقی مانده است. @arayehha
تصحیف در لغت به معنای خطا در صحیفه و تحریف به معنای منحرف ساختن است، با توجه به معنای لغوی و استعمالات این دو واژه نزد قدما، تحریف اعم از تصحیف است و هر گونه تغییر در کلام را شامل می‌گردد، اما تصحیف تنها قسمی از تحریف است که در آن تغییر واژه از یکسانی یا شباهت لفظی یا کتبی دو کلمه ناشی می‌شود. به طور کلی، تصحیف را به تصحیف لفظی و تصحیف معنوی تقسیم کرده‌اند به نظر می‌رسد که می‌توان اشتباهات معنوی را از اقسام تحریف، و نه تصحیف، به شمار آورد و آن را در قسم تبدیل به کلمۀ غیر مشابه جای داد. تحریفِ متن و به تبع آن تصحیفِ متن را گاه مؤلِف همان متن یا گویندۀ سخن پدید می‌آورد، گاه افرادِ قبل از وی یعنی ناقلان و مؤلفان مصادر کلام وی و گاه افراد پس از وی یعنی ناسخان آن متن و در هر سه صورت تحریف ‌کننده را محرّف و تصحیف ‌کننده را مصحّف یا صَحَفی گویند. تحریف و تصحیف یا عمدی است یا سهوی. تحریف و تصحیفِ عمدی از عواملی چون تعصب مذهبی ناسخان و اعمال سلیقه آنان ناشی می‌شود. عوامل سهوی تحریف و تصحیف شامل چند گروه است: گروه نخست عبارت است از کسالت و خستگی راوی هنگام نگارش، تساهل و بی‌دقتی وی، تندنویسی و ناهم‌خوانی سرعت کتابت با سرعت تلفظ کلمات و عبارات توسط کاتب برای خودش. گروه دوم عبارت است از ساختار خط عربی، ناخوانا بودن متن اصلی، آسیب دیدگی متن اصلی بر اثر عواملی چون پرش مرکّب و گرد و غبارگرفتگی و آب‌دیدگی، اصلاحات و تغییرات نسخۀ قبلی و در هم آمیختگیِ نسخۀ اصلی بر اثر کم فاصله بودن سطرها. ساختار خط عربی بر اثر ویژگی‌هایی چون اتصال حروف به یکدیگر و شباهت زیاد حروف با یکدیگر، به‌ خصوص حروفی که فقط با نقطه از هم متمایز می‌گردند و وجود دندانه در کتابت برخی حروف زمینه‌ساز وقوع تصحیف است که معمولاً با حذف و جابجایی و کم و زیاد شدن نقطه‌ها و دندانه‌ها صورت می‌گیرد. حذف الف میانیِ اسم‌هایی چون ابراهیم، خالد و عثمان و نگارش برخی از حروف به شکلی مشابه حرف دیگر هم چون «ر» شبیه به «و»، «ل» شبیه به «ک» یا «د»، «ک» شبیه به «ع» و «ن» شبیه به «ر» و نیز عکس این حالات، تصحیفات شگفتی را پدید می‌آورد. گروه سوم عبارت است از: نامأنوس بودن متن، ناآشنایی کاتب یا راوی با رسم‌الخط متن، فاصل‍ه زیاد یا بسیار کم ناسخ یا شنونده از نوشته یا گوینده، اتکای ناقل به حافظۀ خویش و عدم مراجعه مجدد به مصدر اصلی هنگام، نقل به معنا، اشتباه در فهم متن، ذهنیات راوی و تداعی معانی‌ای که هنگام مطالعه برای وی پیش می‌آید. در منابع متأخر، تحریف در تقسیمی کلی بر پنج قِسم است: سقط (نقیصه)، زیاده، قلب، تبدیل به کلمه مشابه (تصحیف) و تبدیل به کلمه غیرمشابه. از عوامل ایجاد سقط یا زیاده، وجود الفاظ مشابه در یک صفحه است که می‌تواند موجب پرش چشم از یک عبارت به مشابه آن و در نتیجه سقط شود؛ افتادن سطر در مواردی که حد فاصل کلمات مشابه نیست هم رخ می‌دهد، افتادن یک برگ از یک نسخه، در نسخۀ بعدی نیز نمونه‌ای از سقط است. وجود الفاظ متلازم نیز می‌تواند منشأ سقط یا زیاده شود؛ مثلاً، با توجه به تکرار «علی‌بن ابراهیم عن‌ابیه» در اسناد، گاه عبارت «عن‌ابیه» پس از «علی‌بن ابراهیم» افتاده و گاه به اشتباه افزوده شده است. وارد کردن حاشیه در متن به گمان حذف آن از نسخۀ اصلی، از دیگر عوامل زیاده در نسخه‌های متأخر است. قلب (= جابجایی) را می‌توان چهار نوع دانست: قلب حرف، قلب کلمه، قلب عبارت و قلب صفحه. قلب حرف و کلمه معمولاً از معکوس خواندن عبارت یا اشتباه ذهن در املای درونی یا نافرمانی قلم هنگام نگارش ناشی می‌شود. قلب عبارت غالباً از افتادگی عبارت از متن و سپس درج نادرست آن در قبل یا بعد از موضع خود ناشی می‌شود. قلب صفحه نیز از جابجایی اوراق نسخۀ خطی و توجه نکردن ناسخ بعدی به این امر ناشی می‌گردد، که گاه موجب درهم آمیختن دو باب می‌شود، مثل باب اصحاب‌الکاظم و با اصحاب‌الرضا در رجال برقی. جابجایی اوراق بیشتر در مواردی رخ می‌دهد که ورقه ارتباط روشنی با قبل و بعد خود ندارد. برای کشف و اصلاح تحریفاتی که ممکن است هنگام کتابت نسخه رخ داده باشد، باید آن را با دقت با اصل نسخه مقابله کرد. قرائت کتاب بر مشایخ یا قرائت مشایخ بر شاگردان نیز بیشتر به همین منظور بوده است. شناخت عوامل تحریف و دقت در مواردی که احتمال وقوع آن بیشتر است، هم‌چون الفاظ غریب و بویژه اعلام، در پیش‌گیری از تحریف و کشف آن بسیار مؤثر است. مصادر تصحیف و تحریف نیز غالباً به همین منظور تألیف شده‌اند. ❇️ منابع : دانش‌نامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اوّل، ج7، ص 353. @arayehha
✳️ ریشه‌شناسیِ عامیانه (مورچۀ ریشه‌شناس!) ❇️ مور... آن‌گه گفت: یا سلیمان، تو را چرا سلیمان گویند؟ گفت: ندانم، تا تو بگویی. گفت: معنی آن بُوَد که «یا سَلیمُ، آنَ لَکَ أنْ تَتوبَ إلی اللهِ بِقَلبِکَ». دانی که پدرت را چرا داوود گفتند؟ گفت: تا بگویی. گفت: معنیِ داوود آن است که «داوِ داءَکَ»؛ درمان کن دردِ خویش را. سورآبادی، قِصصِ قرآنِ مجید، ص ۲۸۴-۲۸۵. ❇️ ریشه‌شناسیِ درست سلیمان (Solomon) یعنی صلح و آشتی (هم‌ریشه با «مسالمت»). داوود (David) یعنی محبوب (هم‌ریشه با «وداد» و «مودّت»). @arayehha
🔹 ناویراسته در اثر بارش باران در گلستان بعضی‌ راه‌های ارتباطی مسدود شد و اکنون ۱۲ تیم امداد و نجات اعزام شده‌اند. 🔹 ویراسته اثر بارش باران در گلستان بعضی‌ راه‌های ارتباطی شد. اکنون ۱۲ امداد و نجات اعزام شده‌اند. 🔸 نکته ۱. «فرهنگ درست‌نویسی سخن» هم می‌نویسید: «اثر» در اصل به معنای جا و نشانه پا و هر چیزی است که از کسی یا چیزی به جا می‌ماند. بنابراین، شکی نیست که باید قبل از «اثر» از حرف اضافه «بر» استفاده شود. ۲. کاربست «بسته» به‌جای مسدود (فارسی‌نویسی) ۳. کاربست «گروه» به‌جای تیم (فارسی‌نویسی) @arayehha