واژهشناسی «زمستان»
«زمستان» از دو بخش تشکیل شدهاست:
زَم*: برف و سرما؛
ـستان: پسوندوارهٔ زمان.
در نتیجه، «زمستان» یعنی «زمان سرما».
★ «زمهریر» هم یعنی «سرمای سخت».
@arayehha
4_5970007668176196118.mp3
2.37M
مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
تن تن ت تن/تن تن ت تن/تن تن ت تن/ تن😍
❄️آرایه های ادبی❄️
@arayehha
4_5961027406956337051.opus
2.67M
نقد شعر بانو پروین اسحاقی
دکتر داودرضا کاظمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
4_5961027406956337049.opus
1.87M
نقد شعر دکتر مریم حسینزاده
دکتر داودرضا کاظمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
📚 #داستانک
چهارده ساله که بودم؛ عاشق پستچی محل شدم.
خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود.
وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و زمین ریخت! انگار انسان نبود، فرشته بود ! قاصد و پیک الهی بود ، از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده نوزده سالش بود. نامه را داد. با دست لرزان امضا کردم و آنقدر حالم بد بود که به زور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم، شد هر روز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی! تمام خرجی هفتگی ام ، برای نامه های سفارشی می رفت. تمام روز گرسنگی می کشیدم، اما هر روز؛ یک نامه سفارشی برای خودم می فرستادم، که او بیاید و زنگ بزند، امضا بخواهد، خودکارش را بدهد و من یک لحظه نگاهش کنم و برود.
تابستان داغی بود. نزدیک یازده صبح که می شد، می دانستم الان زنگ میزند! پله ها را پرواز میکردم و برای اینکه مادرم شک نکند ، میگفتم برای یک مجله مینویسم و آنها هم پاسخم را میدهند. حس میکردم پسرک کم کم متوجه شده است. آنقدر خودکار در دستم می لرزید که خنده اش میگرفت. هیج وقت جز سلام و خداحافظ حرفی نمیزد. فقط یک بار گفت : چقدر نامه دارید ! خوش به حالتان !
و من تا صبح آن جمله را تکرار میکردم و لبخند میزدم و به نظرم عاشقانه ترین جمله ی دنیا بود. چقدر نامه دارید ! خوش به حالتان ! عاشقانه تر از این جمله هم بود؟ تا اینکه یکروز وقتی داشتم امضا میکردم، مرد همسایه فضول محل از آنجا رد شد. مارا که دید زیر لب گفت : دختره ی بی حیا. ببین با چه ریختی اومده دم در ! شلوارشو ! متوجه شدم که شلوارم کمی کوتاه است. جوراب نپوشیده بودم و قوزک پایم بیرون بود. آنقدر یک لحظه غرق شلوار کهنه ام شدم که نفهمیدم پیک آسمانی من ، طرف را روی زمین خوابانده و باهم گلاویز شده اند! مگر پیک آسمانی هم کتک میزند؟ مردم آنها را از هم جدا کردند. از لبش خون می آمد و می لرزید. موهای طلاییش هم کمی خونی بود. یادش رفت خودکار را پس بگیرد. نگاه زیرچشمی انداخت و رفت. کمی جلوتر موتور پلیس ایستاده بود. همسایه ی شاکی، گونه اش را گرفته بود و فریاد می زد. از ترس در را بستم. احساس یک خیانتکار ترسو را داشتم ! روز بعد پستچی پیری آمد، به او گفتم آن آقای قبلی چه شد؟
گفت: بیرونش کردند! بیچاره خرج مادر مریضش را میداد. به خاطر یک دعوا ! دیگر چیزی نشنیدم. اوبه خاطر من دعوا کرد! کاش عاشقش نشده بودم
از آن به بعد هر وقت صبح ها صدای زنگ در میشنوم ، به دخترم میگویم: من باز میکنم ! سالهاست که با آمدن اینترنت، پستچی ها گم شده اند.
دخترم یکروز گفت: یک جمله عاشقانه بگو لازم دارم
گفتم :چقدر نامه دارید. خوش به حالتان! دخترم فکر کرد دیوانه ام!💔
#چیستا_یثربی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
✅ چطور از ابتدایی، معلم دبیرستان بشیم؟؟
🔺این سوال را چند نفر از دوستان عزیز پرسیدند لازم دونستم تا توضیحاتی در این مورد بدم.
🔺ابتدا باید بدونید که شما دانشجومعلم متعهد هستید. تعهدتون هم در رشته ابتدایی هست پس تا زمان پایان تعهدتون نمیتونید تبدیل وضعیت داشته باشید.
🔺مدت زمان تعهد نیز حداقل ۵ سال بعد از اتمام تحصیل هست.
🔺نکته ی دیگه ای باید ذکر کنم دانشجومعلمی که علوم تربیتی با گرایش آموزش ابتدایی رو تموم کرده دیگه نمیتونه دبیری زیست،ریاضی،فیزیک و ... باشه چون مدرک تخصصی اونا رو نداره.
🔺پس بایدمدرک کارشناسی ارشدتون رو تو یه زمینه ای بگیرید که تخصصی تر باشه تا شرط علمی تبدیل وضعیت رو داشته باشید.
🔺مثلا یه فارغ التحصیل علوم تربیتی میتونه ارشدش رو تو رشته ادبیات فارسی بگیره و بعدا به دبیری ادبیات تبدیل بشه. ولی مثلا بخواد معلم شیمی بشه یا باید از لیسانس شروع کنه بخونه یا با پاس کردن بعضی پیش نیاز ها تو یه مدت بعدش کارشناسی ارشد رو شروع کنه بخونه.
🔺باز هم یه نکته مهمی که هست باید بگم اینه که تبدیل وضعیت تو هر زمان دلخواه نیست. باید بخشنامه ی تبدیل وضعیت بیاد و فرم های مورد نیاز روپر کنید بدید و بعدش از میان افراد متقاضی افراد واجد شرایط رو به تعداد نیاز انتخاب میکنن.
🔺ممکنه دو نفر از لحاظ امتیاز ارزشیابی و مدرک علمی و ... باهم کاملا برابر باشند و از بینشون باید یه نفر برای تبدیل وضعیت انتخاب بشه. در این حالت ملاک های دیگری مثل میزان ساعات ضمن خدمت نیز در انتخاب فرد مورد نظر دخالت داده می شوند.
🔺افراد متقاضی انتقالی حق ارسال فرم های تبدیل وضعیت رو ندارند و باید درخواست انتقالشون رو لغو کنن. افرادی هم که تازه انتقالی گرفتن و از یه شهر دیگه اومدن تا ۳ سال حق تبدیل سِمَت و وضعیت ندارند.
❗️پس:
❌ابتدا باید صبر کنید تا تعهد خدمتتون تموم بشه.
❌به فکر کسب مدرک تخصصی اون رشتهای که میخواهید بهش تبدیل بشید باشید.
❌تا میتونید ساعات ضمن خدمت و مدرک تحصیلی خودتون رو ارتقا بدید.
❌منتظر اومدن بخشنامه های تبدیل وضعیت باشید.
❌افرادی که تازه انتقالی گرفتن تا ۳ سال حق تبدیل وضعیت ندارند.
8 اسفند زادروز #شیخ_بهایی
#بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی (زاده ۸ اسفند ۹۲۵ ـ درگذشته ۸ شهریور ۱۰۰۰) عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، مورخ و دانشمند ایرانی
📔«کشکول»
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حل مشکل آب زاینده رود ازشاهکارهای #شیخ بهایی
#فرزند_ایران
8اسفند زادروز شیخ بهائی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
آرایه های ادبی
8 اسفند زادروز #شیخ_بهایی #بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی (زاده ۸ اسفند ۹۲۵ ـ درگذ
به مناسبت
هشتم اسفند زاد روز شیخ بهایی
بی وفا نگارمن ،می کند به کارمن
خنده های زیر لب ،عشوه های پنهانی
دین ودل به یک دیدن باختیم وخرسندیم
درقمار عشق ای دل کی بود پشیمانی؟
شیخ بهایی
اشعار عاشقانه وعارفانه ی مولوی طراوت ومفهوم خاص خود را دارد.
شیخ بهایی همچون مولوی درمخمسی این اندیشه را مطرح می کند خداوند
درهمه جا حاضر وناظراست
"مقصودمن از کعبه وبتخانه تویی تو
یعنی همه دلها راهی به حق دارد.
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شوداز هرمژه چون سیل روانه
گه معتکف دیرم وگه ساکن مسجد
یعنی که تورا می طلبم خانه به خانه
شیخ بهایی درزمان شاه عباس اول زندگی می کرد
هم معمار بود هم ریاضیدان هم تمایلی به عرفان داشت.
طرح ریزی کاریز نجف آباد،مهندسی تقسیم آب زاینده رود، حمام شیخ بهایی،
معماری حرم امام رضا،چینی خانه ی بقعه ی شیخ صفی واز او به یادگار مانده است.
درشاعری هم دست داشت
ولی بجز مخمسی که براساس غزلی از خیالی بخارایی سروده است وچندغزل معروف ،شعرهای اودرخورتوجه نیستند.
ولی اهمیت اشعاراو دراین است که
درعهد صفوی
سخنانی با چاشنی تند عرفانی سروده است
وبر ریا و تزویر تاخته است وجنبه هنری وعرفانی مذهب را مطرح کرده است.
یکی از کتابهای شیخ بهایی کشکول شیخ بهایی است
شیخ بهایی دراین کتاب از همه چیز سخن گفته است
.از تاریخ .عرفان .ادب
تعیین حجم و وزن اجسام .از شیمی و خواص فلزات.کشکول از نکته های ظریف اجتماعی بهره ها دارد
وشناختی از جوامع وفرهنگ ان روزگاربه دست می دهد.
درکشکول چند رباعی از ابوسعید ابوالخیر امده است .یکی ازآنها این است
ما،با می ومستی ،سرتقوا داریم
دنیا طلبیم ومیل عقبی داریم
کی دنیی ودین ،هردوبه هم جمع شوند
،این است که ما نه دین، نه تقوا داریم
@arayehha
لهراسپ بهرامیان
سمیرم
برگرفته از کانال گردش قلم
دربارۀ «بیتفاوت»
در کتاب غلط ننویسیم (در مدخل «بیتفاوت»، ص ۸۵) آمدهاست:
«بیتفاوت [...] که براثر گرتهبرداری [...] در نیم قرن اخیر در رسانهها و نوشتهها کموبیش متداول شده، غلط است و بهجای آن باید گفت بیاعتنا، بیعلاقه، بیتوجه، لاقید، و نظایر اینها.»
این سخن یکی از دهها تجویز نادرست و غیرعلمی این کتاب است که پس از سی سال همچنان در کتابها و کارگاههای ویرایش تکرار و از آن تقلید میشود. در ادامه، دلیل نادرستی این سخن و درستی «بیتفاوت» را میآموزیم.
۱) ساختِ صفتِ «بیتفاوت» «بی-» + اسم است. این صفتها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
دستۀ اول:
صفتهایی که موصوف آنها فاقد چیزیاند: «بیادب» (آنکه ادب ندارد)؛ «بیخاصیت» (آنچه خاصیت ندارد).
دستۀ دوم:
صفتهایی که ویژگی کسی یا چیزی را بیان میکنند: «بیناموس» (ویژگی آنکه از لاابالیگری یا کارهای نامشروع پرهیز نمیکند، نه آنکه ناموس ندارد). همچنین: «بیامان»، «بیامانت»، «بیجا»، «بیفکر»، «بیکله»، «بینماز»، و ... . «بیتفاوت» نیز از همین دسته است.
۲) «بیتفاوت» معمولاً در سه معنای کمابیش مترادف بهکار میرود که از آنها معنای اول و دوم رایجتر است:
- صفتِ کسی است که در برابر هیچکس یا هیچ چیزی احساس مسئولیت نمیکند و واکنشی نشان نمیدهد.
- صفتِ کسی است که تحت تأثیر عوامل یا شرایطی همهچیز برایش یکسان است.
- صفتِ کسی است که نه اهل جانبداری است و نه مخالفت؛ خنثاست.
۳) «بیتفاوت» را میتوان با «بیطرف» (impartial) مقایسه کرد، زیرا «بیطرف» نیز صفت کسی است که از دو یا چند طرفِ دعوا از هیچیک جانبداری نمیکند، نه اینکه فاقد «طرف» است. بنابراین اگر «بیتفاوت» غلط باشد، «بیطرف» و دهها واژۀ مشابه آن نیز غلطاند و اگر واژههای مشابه آن درست باشند، «بیتفاوت» نیز درست است. هردو را بسنجید با «بیانضباط» (indiscipliné)، «بیقیدوشرط» (inconditionné)، «بیتناسب» (disproportionné)، و مانند اینها که همگی گردهبرداری و درستاند.
۴) شواهد «بیتفاوت»
۴-۱) شواهد بینشان و پسندیده
- «دنيای هزار و يک شب، از همان آغازِ گيرودارِ مجادلاتِ معتزله، نسبتبه عشق [...] نمیتوانستهاست بیتفاوت مانده باشد.» (عبدالحسین زرینکوب، از کوچۀ رندان، ص ۱۷۷) (وی، در همین منبع، تعبیر «بیتفاوتی رندانه» را برای حافظ بهکار بردهاست.)
- «ميان كوچه زنی را میبيند كه مَشک به دوش گرفتهاست. علی عليهالسلام آدمی نيست كه بیتفاوت از كنار اين مناظر بگذرد.» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۳، ص ۱۴۳)
- «پدر [...] راضی و بیتفاوت است؛ هم برنده است هم بازنده؛ - حرف زدنِ نرگس آرام است و بیتفاوت؛ - بیتفاوت دَمِ بار ایستاده بود.» (از منابع گوناگون داستانی، از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «بیتفاوت»)
۴-۲) شواهد نشاندار و ناپسند
- «فکر اینکه بعدها در حق کسی نیکوکاری بکنم یا [...] شیرۀ جانشان را بمکم، در آن دقیقه، بیشک برایم بیتفاوت بود.» (فئودور داستایِفسکی، جنایت و مکافات، ترجمۀ مهری آهی، ص ۶۱۱)
ترجمۀ پسندیده و طبیعی: ... برایم یکسان بود؛ برایم فرقی نداشت.
- «اگر من مهرههای چوبی [شطرنج] را با مهرههای عاج عوض کنم، این تغییر در نظام بازی بیتفاوت است.» (هرمز میلانیان، آزادی و بند در زبان و مقالات دیگر (گردآوردۀ احمد خندان)، ص ۴۱)
تعبیر پسندیده و طبیعی: ... در نظام بازی تأثیری ندارد؛ ... در نظام بازی تفاوتی ندارد.
یادآوری:
فرهنگستان، در حوزۀ روانشناسی و علوم سلامت، واژۀ «بیاحساسی» را برای apathy تصویب کرده، اما برای erotic apathy تعبیر «بیتفاوتی شهوانی» را تصویب کردهاست. این نشان میدهد که «بیتفاوت» نیز بهطور کلی در زبان پذیرفته و متداول شدهاست و کاربرد آن اشکالی ندارد. بر پایۀ جستوجوی گوگل نیز بسامد «بیتفاوت»، تا چهار برابر، بیشتر از سایر واژههای مترادف آن است.
۵) اهل زبان هر واژهای را برای برآوردن نیازی یا بیان مقصودی بهکار میبرند و معمولاً دو واژهٔ عیناً مترادف در زبان وجود ندارد. برای مثال، واژههایی که در ادامه آمدهاند کمابیش متردافاند، ولی نمیتوان همیشه و همهجا از آنها بهجای هم استفاده کرد: بیاعتنا، بیتوجه، بیتفاوت، بیمسئولیت، بیرگ، بیعار، بیخیال، بیفکر، بیاحساس، بیانگیزه، بیقید. این واژهها، افزون بر تفاوت معنایی، ممکن است تفاوت کاربردی و سبکی نیز داشته باشند.
۶) در نتیجه، از آنجا که «بیتفاوت» مانند صدها واژۀ گردهبرداریشدۀ دیگر در گفتار و نوشتارِ امروز کاملاً رایج شدهاست، پذیرفتنی و درست است و کاربرد بجای آن اشکالی ندارد.
@arayehha