بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَالسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَالسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَالسَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ
دراولین فراز زیارت عاشورا، عبارات سلام جلوه گر است.با سلام برامام حسین (ع) علاوه برادای احترام وخضوع و خشوع خود ،ارتباط با امام شهید را با گروهی از حق طلبان (جبهه حق)مشخص می کنیم تا اعتقاد خود را که همان محتوای سلام است اظهار نمائیم.
سلام برحسین(ع) فرزند رسول خدا،علی مرتضی،زهرای اطهر(رهبران بزرگ نظام توحید وانسان های کامل)وسپس بر خونی که خدایش خونخواهی،خون تو خواهد کرد و پسر کسیکه خدا خونخواه اوست. [2][2]
با فهم کلمه ثار در این زیارت و دیگر دعاها برجسته ترین جبهه گیری تاریخی اجتماعی را اعلام می نماییم و وراثت وی را بعنوان حجت خدا در زمین،رهبر بزرگ نظام توحیدی وارث رسولان وابلاغ کنندگان و پیام آوران نظام توحید را مطرح می نماییم.
وسلام برکشته ای که خون کسانش ریخته شده است.این جمله می تواند، ما رابه خصوصیات وچگونگی عمل رهروانش آگاه نموده،الگوی عملی ما درزندگی دنیوی باشد تا بفهمیم چگونه می توان یاورحسین شد وچه سان یاوری او را به انجام رساند .
ما در این زیارت به حسین (ع)بعنوان فرزند رسول خدا و فرزند امیرالمومنین و فرزند بهترین زنان عالم سلام می دهیم.
سلامی نه بر مبنای مسایل و خصوصیات خانوادگی و خونی ونژادی که در اسلام جایی ندارد و بلکه سلام در این مفهوم به حسین (ع)یعنی وارث ارثیه حقیقی و با شکوه و با عظمت آنها که رهبری الهی و امامت توحیدی آنها جز یقین ثابت ،اخلاص ، شرافت ، صبر و صفا و…. جایگاه دیگری ندارد .
زائر در این جا بیان می کند که جبهه اعتقادی وی در تاریخ کدام است ، از زمره ی چه کسانی است و از چه کسانی می خواهد باشد .
مفسرین نوشته اند این فراز از دعا فراز تصدیق است و منطبق بر قسمت اثبات و تصدیق کلی “ لا اله الی الله” ، چرا که در جملات بعدی از واقعه کربلا بعنوان بزرگ ترین مصیبت وارده بر خود و به جمیع مسلمانان از همان زمان تا زمان های بعدی و حتی تا فرداها وحتی به عنوان بزرگ ترین مصیبت برای اهل آسمان ها یاد می کند .
این تصدیق یک تصدیق عادی نیست بلکه یک اعتقاد قوی است که نفی و طرد کسانی را مطرح می کند که روبروی حسین (ع) و مکتب او قرار گرفته اند.
می خواهد بگوید : “ نمی شود گفت هم حسین حق بود و هم یزید ”
و هیچ توجیهی هم بر دغل کاری و نیرنگ های یزیدی نمی توان افزود تا اعتقادش به پوچی متمایل نشود .
بنابر این توجه است که با خاتمه فراز تصدیق ، فراز نفی خود را همزمان آغاز می کند .
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِوَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ
رزیه دراصل به معنی نقص است ومصیبت، لابد به نقیصه دراموال وانفس وثمرات خواهد شد .
زائردراین قسمت وسیع بودن حرکت وقیام را متذکرمی شود وبربزرگی مصیبت برخود وجمیع اهل این مصیبت(اهل اسلام) تا کید می کند و می خواهد اعلام کند قیام امامش، قیام یک فرد و گروه اندک نیست، که این مصیبت برفرشتگان و گروه های طرفدار توحید که مقام قرب خداوند را دارند و بر تمام مسلمانان بسیارسنگین وغیرقابل تحمل است .
و اما فراز نفی که پس از فراز تصدیق شروع می شود با عبارت فَلَعَنَ اللَّهُ شروع می شود.
فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِوَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَاوَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْبَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ
بلی نفی و بیزاری بر گروهی که طراح و بنیان گذار ظلم و جور هستند و نه تنها این برائت و بیزاری شامل سردمداران ظلم و جور می شود بلکه همه ی آنها که مقام و منزلت شما را ندیده گرفتند و بر کشتن اولاد و اکباد شما قیام کردند حتی زمینه چینان و نه تنها آنها ، که همه پیروان آنها ، و دنبال کنندگان مشی و مرام آنها و حتی دوستان آنها هستند .
و این تسلسل نه تنها زمان فرزند رسول خدا را شامل می شود ، بلکه همه اعصار و قرون ، هر جا که ندای مظلومیت است و آنها که با هر وسیله به یاری کفر می شتابند ، مورد نفرت من هستند و خود در این جبهه نمی خواهم باشم .
این اعلام ، آگاهی و قدرت تمیز فرد را به دنبال دارد ، یعنی من که بیان ظلم و جور را نفرین و لعنت می کنم ، و خود را حق طلب معرفی می کنم قدرت تشخیص دارم و معتقد به نظام توحیدی و عدل و داد خداوندی و معتقد به معاد هستم و این اعتقاد مرا به حراست و دفاع از آیین و نظام حق فرا می خواند ، اعتقادی که در زمان نمی گنجد بلکه تا روز قیامت ادامه خواهد داشت .
و حتماًدر کنار هر حق و هر بیداد افرادی هم هستند و من به عنوان یک مرید نه تنها با حق خواهان عالم موافقت دارم ، بلکه در صلح و سلامتم با هرکس که با شما در صلح باشد ، و جنگ و جهادم با کسانی است که با شما در مبارزه باشند .
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
این فراز هم در دنبال فراز های قبلی است و مؤید همان اصل توحیدی “لا الله الی الله” می باشد. مبتنی بر ایده و موازین قرآنی ، آنجا که می خوانیم :
محمد رسوال الله الذین اشداء علی الکفار رحماء بینهم
در این جا می خواهد بگوید که درمسیرحرکت کردن ، همان جهت حرکت به سوی خداوند را انتخاب نموده است ( کمال مطلق) و این همراهی و همکاری با حسین (ع) با هر کسیکه با حسین (ع) سر همکاری و همراهی داشته باشد ، ادامه خواهد داشت و مبازره دائمی ما با کسانی است که با حسین(ع) و با همراهان امام حسین (ع) سر مخالفت داشته باشند .
در واقع زائر می گوید :
(ع) را بزرگ داشته و خونحواه اوست .
پس خود را در ولایت و زعامت امامی می خواهد ، پیروزمند و از خانواده ی عصمت و طهارت ، تا خدای نکرده ضعف و لغزش در این راه توحیدی با او قرین نشود .
زائر عزت و آبروی خویش را در حین تقرب خداوند به شفاعت و حق حسین (ع) طلب می کند و می خواهد با تقرب به خداوند و نزدیکی به رسول اکرم (ص) و امیر المومنین (ع) و فاطمه (س) و امام حسن (ع) پایه های اعتقادی و عملی رفتار خویش را مشخص و مؤید سازد و برای تصدیق بیشتر بر این مدعا با لعن و نفرین و بیزاری جستن از بنیانگذاران ظلم ، حرکت توحیدی و مشخصه پویندگی خویش را با قرار دادن الگوهای مجسم اعلام نماید ، تا همراه و همدل ظلم ستیزان گردد.
او پس از تمیزِ حق و باطل می خواهد محدوده ی عملی و رفتاری خود را هم اعلام و مبارزه ی دائمی خود را پیش رو داشته باشد تا وابستگی ها و علقه ها نتواند اورا بی تفاوت و بی احساس بار آورد ، بنابراین ملاک های دوستی و دشمنی خود را اعلام می نماید .
إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْفَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِکُمْأَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِوَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِوَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی (ثَارَکُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًى (مَهْدِیٍّ) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْوَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِمُصِیبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلاَمِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (الْأَرَضِینَ)
پس از تکرار جمله ی “من در صلح هستم با هر که مسالمت دارد با شما و در جنگم با هر که بجنگد با شما و … ” تأییدی دیگر بر انتخاب راه و جهت زندکی و حرکت اوست .
در اینجا زائر خود را یک گام جلو تر می بیند ، او خود را در حالی می بیند که محبت خداوند نصیب او شده و معرفت و شناخت ائمه و دوستان ائمه را شامل حال خود می بیند که به عنوان رزق و روزی او بهترین جهت گیری در زندگی ، به او اکرام شده است .
وی می خواهد بجهت این کرامت ، حرکت عاشقانه اش را در دنیا و آخرت در مسیر رضای خداوند قرار دهد یعنی حقیقتاً خود را به او بسپارد و قدم های صادق و مخلصانه ی خود را در راه اعتلای هدف راستینش ، که با ائمه مطابق و هم جهت است ، ثابت و استوار گرداند .
و حالا پس از این دوفیض عظمی ( شناخت و معرفت ائمه و بیزاری از دشمنان) از خداوند می خواهد مقام محمود و پسندیده ای برای او قرار دهدو اورا چون خود ، خون خواه خون حسین(ع) قرار دهد با هدایت گر و امامی ظاهر ، گویا و به حق ، از دودمان عترت و رسالت که در نهایت هدایت راه را به عهده داشته و رسالت بزرگشان راهنمائی انسان ها است .
مقام محمود طلب شده از خداوند همان ولایت مطلق محمدی است و هنگامی به دست می آید که هدف و غرض از بعثت از مسیر دایره ولایت مشخص و به یقین تبدیل شده و انتشار ایمان در قلوب مستعده جاری شود تا بتواند ظلم و عصیان را از قلب شخص ریشه کن سازد ،
طلب درک این مقام منجر به دولت سعیده و طلعت رشیده ای است که همواره آرزومندیم و سپس طلب خون خواهی که این حالت تقرب کامل به خداوند است و یا در اصطلاح “خدا گونه شدن” که وراثت ثارالله به او برسد .
این درخواست در نهایت تشویش و تضرع است و هنگامی که بهترین اجر و ثواب را برای این مصیبت بزرگ طلب می کند در حقیقت طلب شفاعت و توسل است که به حق شرف و فضل ثابت را برای این خانواده از جانب خداوند می بیند ،لذا می خواهد با توسل و ایجاد رابطه توسط مقربی مؤید به قرب بیشتر ذات باریتعالی نائل آید .
چه ارزشمند است این شناخت و این درخواست !! در حقیقت عاشق در طلب وصال مولا می سوزد و از سوختن دل ، حلاوت و طراوتی بدست می آید که هرکز به وصف نیاید.
اقرار مکرر به بزرگی مصیبت و نقصانی که در جامعه حادث شده و این مصیبت مطلق موجودات (جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ )را شامل شده است که بزرگی و گستردگی مصیبت دیدگان نشان از بزرگی مصیبت و عظمت مقامی است که با شهادت خود بزرگترین درس ها را آموخته است .
زائر در این مقام به وجد می آید و کراماتی را درک می کند و اکنون در جوشش و سوز عشق بی منتهایش درجات و عنایات بالاتر خداوند را طلب می کند که فراز آن دعا چنین است .
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اللَّهِ عَلَیْهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ)اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذَابَ (الْأَلِیمَ)
سپس لعن و نفرین جاو دانه ی خداوند را بر رده های ستادی کفر بیاد می آورد و این بار هم نام آنها را متذکّر می شود ، دو علّت این نفرین را هم می آورد که چه گوهرهای گرانبهایی در این روز به ظاهر کشته شده و آل زیاد و مروان بر این جنایت شادی کردند .
پس افزایش لعن و نفرین را و عذاب را از خداوند بر آنها می خواهد اینجا تأیید دیگری بر درک میزان فاجعه و مقدار تألم است .
زائر در اینجا دقیقاً آگاه است که چه ثلمه ای بر جهانیان وارد شده است و چگونه رکن و ستون استوار دین اسلام را ذبح شرعی کرده و بر آن تبلیغات راه انداخته اند.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِیبِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالاَةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ (عَلَیْهِ وَ) عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
زائر در اینجا باز هم درخواست تقرّب به خداوند دارد خاصّه در این روز (عاشورا)و در موقعیّت موجودی که واقع شده است .
او به آگاهی رسیده است و آینده ی خودرا که تو أم با عشق و سوز ولایت می باشد با بیزاری جستن از آنها (سران کفر)و با دوستی و ولایت پیغمبر (ص) و خاندان پیغمبر (ص) ترسیم می نماید .
او اکنون خط ظلم و جور را از حقیقت کاملاَ باز شناخته و به یقین کامل رسیده است و چنین است که عاشق باید بسوزد تا سوز ولایت در قلب و دل اوخاموش نگردد و پشتوانه ی محکمی بر ادامه ی راه او باشد .آنگاه باید با آمادگی تمام در لعن و نفرین اوّل ظالم بحقّ محمّد(ص) و آل محمّد بکوشی و این مرام را تبلیغ کنی تا به تبرّی رسیده باشی.
غرض از تولّی و تبرّی در این زیارت مشایعت و متابعت واقعی از اهل البیت و قوام به این دو رکن است که می بینیم بصورت متعدده ابراز شده است و خطاب های گوناگون را دارا می باشد.
شفاء صدور و روشنی ابصار بیابد .
او برای درک و کسب فیوضات از هدایت گری امامان غافل نبوده از امام رئوف خود امام حسین(ع)و زینت عبادت کنندگان علی بن الحسین(ع) و اصحاب پاک و دلاور سید شهیدان چنین درخواستی دارد . تاخود واقف شده باشد که چگونه فرزند آدمی نه در راه پدر، بلکه در راه خداوندکه پدر هم پیرو آن است ایثار و فداکاری دارد ، لذا او هم باید ولایت را به فهم و تعقل بپذیرد و ادامه دهنده ی آن باشد .
زائر سپس آخرین فراز دعا را می خواند .
اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَاللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
هر چند مراد از این چهار نفر معلوم است ، ولی در اینجا قصه ی ظریفی است .
سیدِ محقق شهید ثالث ، قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المومنین در ذیل ترجمه شیخ الطائفه ابو محمدبن الحسن الطوسی ایراد کرده است که بعضی از مخالفان به گوش خلیفه ی عباسی رسانده که او و اصحاب او ، صحابه را سب می کنند و کتاب مصباح که دستور اعمال سنت متجهدان ایشان است ، بر آن گواهی می دهد .
خلیقه ، شیخ و کتاب را خواست و توضیح طلب کرد ، شیخ منکر شد و منظور اول ظالم را قابیل ، ثانی را عاقد کشنده ی ناقه ی صالح ، ثالث را قاتل یحیی بن ذکریا و رابع را ابن ملجم مرادی معرفی کرد .
زائر در این جا برای چندمین بار رده های ستادی کفر را مطرح کرده و از آنها بیزاری می جوید و لعن و نفرین ، برایشان آرزو می کند .
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِیاللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِوَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام
آنگاه باید به سجده رفت و خداوند را به شکرانه ی فیض بزرگ زیارت و معرفت و شناخت ائمه و معصومین و انتخاب راه ، سپاس گفت ، سپاس و حمدی که اختصاص به شکر کنندگان واقعی دارد .
زائر در این لحظه که اوج درک و دریافت فیوضات ربانی است از یادآوری این مصیبت بزرگ غافل نمی ماند تابه درک عالیه معصومین نائل گردد وشفاعت آنان را به عنوان بالاترین پشتوانه در ورود به جهان آخرت همراه داشته باشد و بتواند ثابت قدمی خود را اثبات نماید .
او خلوص ، پاکی و صداقت خودرا به منشاء پاکی ها مربوط می کند و با حسین (ع) ، اصحاب ، همراهان و بذل کنندگان جان در راه معشوق(راه امام شهید)همراه می گرددو آخرین درود خویش را به برکت این همراهی نثار می کند. که براو سلام باد.
قدم صدق در این جا ، پای و سابقه فضل است که چون انسان به این راه رود به صدق ارادت و حق عقیدت در دنیا و آخرت ، رستگار خواهد بود و باید این رستگاری را در امتداد خط سرخ شهادت بجوید و ادامه دهنده ی آن باشد .
امید که خداوند ما را هم به لطف و کرم خود امیدوار نماید و اعمال خالصی برای ما روزی نموده و آن را ذخیره ی آخرتمان قرار دهد . بحق حسین (ع) که به یاد و مأ تمش این جریده ی ناقص نگاشته شد .
منابع و مأخذ
• برداشت از کتب ادعیه ، راز نیایش منتظران (آیت الله موسوی اصفهانی ) و…
• حسینی ، سید محمد ، بررسی کوتاهی پیرامون زیارت . تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1364
• سیاهپوش ، سید محمود ، پرتوی از زیارت عاشورا .تهران: نشر ابجد ، 1357
• طهرانی، ابوالفضل، شفاء الصدور فی شرح زیاره العاشورا . قم: سید علی موحد ابطحی، 1367
• عزیزی تهرانی ، علی اصغر ، شرح زیارت عاشورا . قم : نشر دارالصادقین ، 1375
محدثی ، جواد ، زیارت عاشورا ، مقاله چاپ شده در روزنامه جمهوری اسلامی
[1] ) مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی
[2] )ثار در این جا (این معنی )همان دم است و اضافه به الله به جهت آن است که نشان دهد خداوند ولی دم حسین سلام الله علیهما و مطالبه کننده خون اوست .به معنی کین و خونخواهی هم آمده است.
[3] اشاره به نذری که بنی امیّه داشتند - دارد که اگر حسین علیه السّلام کشته شود آن روز را عید خود قرار دهند و اولاد خود را مسرور نمایند و به شکرانه ی این فاجعه این روز را روزه بگیرند.
[4] پسرِ زن خورنده ی جگرهای انسان،منظور هما ن هند مادرمعاویه است که پس از خوردن جگرحمزه سید الشهداء به
مداحی_آنلاین_امام_حسین_علیه_السلام_را_یاری_کنیم_استاد_رفیعی.mp3
3.58M
🥀 #محرم
💠امام حسین علیه السلام را یاری کنیم
🎤 #سخنرانی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
#اللهم_ارزقنا_کربلا😭🤲
#امام_حسین #امام_زمان #کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجالس روضه امام حسین (علیهالسلام) مستحب نیست، واجب است!
ایه الله مرتضی تهرانی
مداحی آنلاین - شیعه شدن نویسنده سنی - استاد رفیعی.mp3
1.66M