🍃🌹
📌#اسم_اعظم «#حجاب_کبیر »
✳️ براي مخفی ماندن از چشم دشمنان و ستمگران و کسب هیبت و جلال و بزرگی و پیروزي بر دشمن و نیل به خواسته ها و حاجت ها، لذا اگر کسی بخواهد از چشم دشمن مخفی باشد یا به دیده جلال و بزرگی رؤیت شود و به خواسته هایش نیل پیدا کند باید که بر این دعا مداومت نماید:
💥بسم االله الرحمن الرحیم؛ اللّهم اَسأ َلُک بِسرِّ هذه الاسماء العظامِ اَنْ تَحجبنی عنْ شَرِّ منْ بغانی بِسوء منْ خَلْقکمنَ
الجِنِّ و الانْسِ و اَنْ تَهیج روحانیۀ محبتَهم علَی بِسرِّ اسمک الخَفی یا خَفیِّ السرِّ یا عظیم و لا حولَ و لا قُوه الّا بااللهِ العلی العظیم💥
📚گوهر شب چراغ، جلد۲
📚📚
🏴حدیث کسا، شأن نزول آیه تطهیر
🔸 حدیث کسا که شأن نزول آیه تطهیر است، بسیار مورد توجه حضرت آیتالله بهجت قدسسره بود و میفرمودند:
❇️«خیلی دیده شده و گفتهاند که حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف را در مجالس توسل یا حدیث کساء حاضر دیدهاند».
✅ایشان هر روز بر خواندن حدیث کسا مداومت داشتند و برای برطرف شدن گرفتاریها و شفای بیماران، قرائت مکرر این حدیث را توصیه میکردند.
✨گاهی نیز افراد خانواده را دور هم جمع میکردند و به همراهشان حدیث کسا میخواندند.
📚 کتاب حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، ص١١٧
مجموعه بیانات آیتالله بهجت قدسسره پیرامون حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#فاطمیه
📚📚
@Hazrate_Abalfazllمهدی رسولی .mp3
زمان:
حجم:
5.01M
ابراهیم قبله آرباطان
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
یا حسین بیر بئله اجلالیوه ماشا الله
مکتب و نهضت و آمالیوه ماشا الله
کربلاوه، گوزل اقبالیوه ماشا الله
امّ و اب، بنت و اخ و آل یوه ماشا الله
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
شور جمعیته باخ، یوللارا باخ، موکبه باخ
بو قَدَر شوکته باخ، عزت و تاب و تبه باخ
عشقه باخ، نهضته باخ، مقصده باخ، مکتبه باخ
زائرین عرشه اوجالدیبدی حسین، مکتبه باخ
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
گئدیرم بوسه وورام قبر جنان منظرینه
بیر زیارت الییم قاسمینه اکبرینه
آغلیام بیرده ابولفضله علی اصغرینه
یار و انصاره سلام عرض الییم یکسرینه
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
سایمشام بیر بیر عمودی یتیشم محضریوه
آند وئرّم سنی، سینه نده یاتان اصغریوه
ایستی گون، آتلار آیاقینده قالان پیکریوه
بیر عنایت گوزیویلن باخاسان نوکریوه
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
تا جهان واردی فراتی دونه القانه گوروم
قورویا، محتاج اولا قطره ی بارانه گوروم
دونمه یه دور و بری باغ و گلستانه گوروم
دونه هر بیر قدمی آتش نیرانه گوروم
شکر اولا خالقه کی کرب و بلا زائری ام
من حسین نوکرینین نوکرینین نوکری ام
اربعینین دور آقا، عالم اسیریندور آقا
عرشی حیرت ده قویان پاک ضمیریندور آقا
کعبه ی اهل ولا، راسِ منیریندور آقا
زائر سوخته دل، چونکی سفیریندور آقا
🌸😭 پیشکش وجود ومرام حیدری تان
هدایت شده از خادمان امام زمان عجل الله 4
✨مسابقه بزرگ عهد فاطمی✨
😍 بـــــــــدون قـــــــرعـــــه کــشـــــی
👌 بــــــدون امــــتحان و آزمــــــون
😊 و کامـــــلا ســــاده و رایــــــــگان
مــــــــیتونی بـــــــرنــده یکــــی از
جـــــــــــــــــوایــــز زیـــــر باشـــــی: 👇
🎁 3 کمک هزینه ۱۰ میلیونی کربلا
🎁 5 قرعهکشی ۶ میلیونی مشـــهد
🎁 ۱۰۰۰ کــــــــتیبه فاطمی
✅ فقــــــــــط کـــــافیه وارد کانال
خادمــــــان امام زمان (عج) بشی
و از طریق پیـــــــــام سنجاق شده
ثبت نام کنید😊👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1723334719C00bdc13985
#15036
سلام خدمت همه ی ذاکرین محترم
یک مریض خیلی بد حال داریم که از سرش باید اسکن بگیرن وآندوسکوپی معده بشن
هیجده میلیون تومان هزینه داره خواهش میکنم هر عزیزی هرچقدر داره کمک کنه
باتشکر از شما شعبان پور
💳بانک ملی شعبان پور
6037998105409568
▪️کرامت جانسوز حضرت ابالفضل علیه السلام▪️
رفقااگه ما سال دیگه نبودیم،آی نوکرا برا عباس سنگ تموم بذارید،حسین برا عباس سنگ تموم گذاشت،براش خرج کن از دلت از جیبت از زن و بچت
یکی از سردارهای بزرگ بنام اکبر نوجوان که توی بازسازی حرم اباالفضل علیه السلام بوده خودش تعریف میکنه میگه: یه کسی خدمت می کرد تو تعمیر حرم،مدت ها اونجا بود،یکدفعه از هشت متر ارتفاع افتاد،ما بردیم این رو بیمارستان ، گفتند:ما امکانات نداریم ، به کار اینم نمیآد،این دیگه قطع نخاع شده،باید ببریدش تهران زودتر،این رو سوار آمبولانس کردیم که ببریمش سمت فرودگاه و بعد هم بریم تهران، همچین که سوار آمبولانس شد،رو کرد به ما گفت:یه دفعه دیگه من رو ببرید حرم،گفتیم:دیر میشه،خیلی اصرار کرد. خواب و رؤیا نمی خوام برات تعریف کنم. میگه:بردیمش با ویلچر تو حرم. وقتی تو حرم رسید یک کلمه گفت:عباس جان من اینجوری برم برا شما بد نمیشه؟میگه:یکدفعه رعد و برق شد،درها به هم کوبیده شد،همه چیز ریخت به هم،یه نیم ساعتی انگار طوفان شد،اینم انگار از حال رفت،بعد یکدفعه دیدیم پا شد،گفتیم:چی شد؟گفت:بخدا من که از حال رفتم،خود امام حسین و اباالفضل رو دیدم،اباالفضل به من فرمود: خودت رو که شفا دادیم هیچ،فلان فامیلتون که بچه دار نمی شد بهت گفته بود،بهش بگو حاجتش رو دادیم،فلان فامیلتون که گرفتار بود،بهش بگو حاجتش رو دادیم،حالا داری میری دست پر برو...... نوکرها حواستون رو جمع کنید،این جور نیست کسی بتونه راحت نوکری کنه،نوکر امام حسین همیشه لای منگنه هاست،همیشه لای گرفتاری هاست،مرد میدون گرفتاری ها نیستی دَم از حسین نزن،پا رکاب امام حسین مریضی داره،،گرفتاری داره😭😭😭😭😭😭😭
. بابا حاج اکبر ناظم تو دهه ی محرم بچه اش داره بال بال میزنه،رسید روز تاسوعا شد. دید بالا سر بچه اش،دیگه بچه رمقی نداره،چشم ها رفته،نفس ها دیر،ضربان قلب کُند. به خانمش گفت: خانم من برم؟زنه گریه کرد گفت:برو،فقط رفتی روی چهارپایه سلام من رو به اباالفضل برسون،بگو:کنیزت هم می خواست بیآد،بگو:من دستم بنده،تو می دونی دختر مریض باشه یعنی چی،تو مریضی رقیه رو دیدی،اومد و نرسیده به بازار بهش خبر دادند که ناظم دخترت از دنیا رفت،یه ذره فکر کرد،گفت: إِنَّا للهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ،رفت که رفت، بذارید به کارم برسم.گفتند:ناظم تو برو حالا یکی دیگه می خونه.گفت:یک ساله چشم براهه تاسوعا هستم،کجا برگردم،دیر نمیشه،اربابم سه روز جنازه اش رو زمین بود،رفت بالای چهار پایه،گفت:عباس از تو مُرده زنده کردن بر میآد، از ناظم نوحه خوندن،من کارم رو میکنم تو هم کارت رو بکن،شروع کرد نوحه خوندن. شاید اینجوری می خونده:
عباس نَجْلَ المُرتضی اَباالفضل
ای ساقی ِ لب تشنگان،ای جان جانانم،سقای طفلانم😭😭😭😭😭😭
شروع کرد ناظم نوحه خوندن،الله اکبر،ریخت به هم بازار همه گفتند:دمت گرم مارو تنها نگذاشتی روز تاسوعا،بچه ات هم که از دنیا رفت اومدی،سنگر رو حفظ کردی،بارک الله،یااباالفضل مزدش رو بده،عوضش رو بده،یه دفعه دیدند یکی دوید گفت: ناظم بچه ات پا شُد.ان شاءالله ازاینجا می ری بگن مریضت پا شُد،ان شاءالله از اینجا بری بگن مریضت خوب شد،روز تاسوعاست، مرده رو زنده میکنه،عباس جان:دل مرده ام رو زنده کن...خدایا به خاطر عباس همه ی مریض هامون رو شفا بده... صغیر و کبیر هر کی داره نوکری میکنه،کنیزی میکنه،ای خدا ازش قبول بفرما. عباس به برادرش امام حسین علیه السلام فرمود:آقا اینجا نمون،گفت:آقا من یه خواش ازت دارم،برو.فرمود:عباس جان می ریزند سرت،عرضه داشت آقاجان نری می ریزند سر زینب،ابی عبدالله برگشت،این بچه ها که اومدند استقبال امام حسین دید طرف زینب نمیشه بره،رفت طرف خیمه ی عباس،از اسب پیاده شد،رفت تو خیمه یه نگاه کرد،داداشم. عمود خیمه رو کشید،خیمه نشست، یه دفعه زینبم نشست،زن ها هم نشستند،خود ابی عبدالله اومد بیرون نشست زانوی غم بغل کرد،داشت گریه می کرد،زینب گفت:برم کنارش، کنار علی اکبر کمکش بودم الانم برم،یه ذره رفت جلو،یه دفعه بغضش یه جوری شکوفا شد،دید الان بره طرف حسین بدتر میشه،برگشت،گفت:رباب ،ام کلثوم،زنها،همه گفتند:جانم،فرمود:تموم شد،برید آماده شید برا اسیری،برید دیگه کار تموم شد...حالا این دستت رو بیآر بالا هرچی رمق داری داد بزن:حسین😭😭😭😭
منبع:
#کرامات الائمه