eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
26 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
تفریح باید اینگونه باشد 💠 قال امیر المومنین علیه السلام: لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود 📚 وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴ 🔆 یکی از مسائلی که انسان باید هنگام تفریح یا مسافرت مد نظر داشته باشد ، محو بودن دین ، خصوصا نماز است داستانک: 🌸 مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد: یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل از خدمت شمارسیدم برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم به من خوش گذشت. 🍃امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟ عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. 📚 جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶
💠 موسي ـ عليه السلام ـ در مكاني نشسته بود، ناگاه شيطان كه كلاه دراز و رنگارنگي بر سر داشت، نزد موسي ـ عليه السلام ـ آمد و (به عنوان احترام موسي) كلاهش را از سرش برداشت و دربرابر موسي ـ عليه السلام ـ ايستاد و سلام كرد، و بين آن دو چنين گفتگو شد: موسي: تو كيستي؟ ابليس: من شيطان هستم. موسي: ابليس تو هستي،‌ خدا تو را دربدر و آواره كند. ابليس: من نزد تو آمده‎ام تا به خاطر مقامي كه در پيشگاه خدا داري، به تو سلام كنم. موسي: اين كلاه چيست كه بر سر داري؟ ابليس: با (رنگها و زرق و برق) اين كلاه دل مردم را مي‎ربايم. موسي: به من از گناهي خبر بده كه هرگاه انسان مرتكب آن گردد، تو بر او مسلط گردي. ابليس گفت: «اِذا اَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ، وَ اسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَ صَغُرَفِي عَينيهِ ذَنْبُهُ؛ 🌸در سه مورد بر انسان مسلّط مي‎شوم: 1⃣ هنگامي كه او از خود راضي شود (و اعمال خود را بپسندد و خودبين باشد) 2⃣ هنگامي كه او عملش را زياد تصوّر كند 3⃣ هنگامي كه او گناهش را كوچك بشمرد.»[2] ديدار موسي ـ عليه السلام ـ از غذاي كرم در دل سنگ 💠 هنگامي كه حضرت موسي ـ عليه السلام ـ از طرف خداوند، براي رفتن به سوي فرعون و دعوت او به خداپرستي، مأمور گرديد، موسي ـ عليه السلام ـ (كه احساس خطر مي‎كرد) به فكر خانواده و بچّه‎هاي خود افتاد، و به خدا عرض كرد: «پروردگارا چه كسي از خانوادة بچّه‎هاي من، سرپرستي مي‎كند؟!» خداوند به موسي ـ عليه السلام ـ فرمان داد: «عصاي خود را بر سنگ بزن.» 🍃موسي ـ عليه السلام ـ عصايش را بر سنگ زد، آن سنگ شكست، در درون آن، سنگ ديگري نمايان شد، با عصاي خود يك ضربة ديگر بر سر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و در درونش سنگ ديگري پيدا گرديد، موسي ـ عليه السلام ـ ضربة ديگري با عصاي خود بر سنگ سوم زد، و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمي را ديد كه چيزي به دهان گرفته و آن را مي‎خورد. پرده‎هاي حجاب از گوش موسي ـ عليه السلام ـ به كنار رفت و شنيد آن كرم مي‎گويد: «سُبْحانَ مَنْ يرانِي و يسْمَعُ كَلامِي و يعْرِفُ مَكانِي و يذْكُرُنِي و لا ينْسانِي؛ پاك و منزه است آن خداوندي كه مرا مي‎بيند، و سخن مرا مي‎شنود، و به جايگاه من آگاه است، و به ياد من هست، و مرا فراموش نمي‎كند.»[3] به اين ترتيب، موسي ـ عليه السلام ـ دريافت كه خداوند عهده‎دار رزق و روزي بندگان است، و با توكّل بر او، كارها سامان مي‎يابد. توبه‎اي كه موجب بارندگي پربركت شد 💠 عصر حضرت موسي ـ عليه السلام ـ بود، مدّتي باران نيامد و زراعتها خشك شدند و بلاي قحطي همه جا را فراگرفته بود، مردم به محضر موسي ـ عليه السلام ـ آمدند و با التماس از او خواستند، نماز استسقاء بخواند تا باران بيايد. موسي ـ عليه السلام ـ با جمعيتي بالغ بر هفتادهزار نفر به صحرا رفتند و نماز باران خواندند و هرچه دعا كردند، باران نيامد. موسي ـ عليه السلام ـ عرض كرد: «خدايا! با هفتادهزار نفر، هرچه دعا مي‎كنيم باران نمي‎آيد، علّتش چيست؟ مگر مقام و منزلت من در پيشگاهت كهنه شده است.» خداوند به موسي ـ عليه السلام ـ خطاب كرد: «در ميان شما يك نفر است كه چهل سال است معصيت مرا مي‎كند، به او بگو از ميان جمعيت خارج شود، تا دعايت مستجاب گردد.» 🔆 موسي ـ عليه السلام ـ عرض كرد: صداي من ضعيف است و به هفتادهزار نفر جمعيت نمي‎رسد. خداوند فرمود: «تو اعلام كن من صدايت را به همه مي‎رسانم.» موسي ـ عليه السلام ـ اعلام كرد، همه شنيدند. آن مرد گنهكار ديد هيچكس خارج نشد، دريافت كه آن شخص خودش است، با خود گفت: اگر برخيزم و بيرون روم، رسوا مي‎شوم، و اگر بيرون نروم، باران نمي‎آيد.» همانجا نشست و توبة حقيقي كرد، پس از آن بيدرنگ باران پربركت آمد. موسي ـ عليه السلام ـ عرض كرد: خدايا! كسي از ميان جمعيت خارج نشد، پس چطور شد باران آمد؟ خداوند فرمود: «سَقَيتُكُمْ بِالَّذِي مَنَعْتُكُمْ بِهِ؛ شما را به خاطر همان شخصي كه به سبب او باران را قطع كرده بودم، سيراب كردم.» (يعني توبة او باعث باريدن باران گرديد) موسي ـ عليه السلام ـ عرض كرد: «خدايا! او را نشان بده تا زيارتش كنم» خداوند فرمود: «آنگاه كه او گناه مي‎كرد رسوايش نكردم، حالا كه توبه كرده رسوايش كنم، من كه نمّامي را دشمن دارم هرگز نمّامي نمي‎كنم، من كه عيب‎پوش هستم هرگز عيب كسي را فاش نمي‎سازم و آبروي كسي را نمي‎ريزم.»[4] عذرخواهي موسي ـ عليه السلام ـ از خداوند 💠روزي حضرت موسي ـ عليه السلام ـ هنگام عبور فقير برهنه و تهيدستي را ديد كه بر روي ريگ بيابان خوابيده بود، او وقتي كه موسي ـ عليه السلام ـ را ديد، نزدش آمد و گفت: «اي موسي! دعا كن تا خداوند هزينة اندكي به من بدهد كه از نداري و فقر جانم به لب رسيده است.» موسي ـ عليه السلام ـ براي او دعا كرد، و از آنجا گذشت و به سوي كوه طور براي مناجات رفت. پس از مدّتي از همان مسير بازمي‎گشت ديد مردم همان فقير را دستگير كرده و
جمعيتي بسيار در گِردش اجتماع نموده‎اند، پرسيد: «چه حادثه‎اي رخ داده است؟» حاضران گفتند: اين مرد شراب خورده و با عربده و جنگ‎طلبي، به يك نفر حمله كرده و او را كشته است، اكنون او را دستگير كرده‎اند، تا به عنوان قصاص اعدام كنند. 👈 به گفتة لطيفه‎گوها: گربة مسكين اگر پر داشتي تخم گنجشك در زمين نگذاشتي 🍃موسي به حكم الهي اقرار كرد و از جسارت خود در مورد آن فقير بدسيرت استغفار نمود. بنده چـو جـاه آمد و سيم و زرش سيلي خواهد به ضرورت سرش آن نشنيدي كه فِلاطون چه گفت؟ مـور هـمان بـه كه نباشد پَرَش[5] 📚 پی نوشت: [1] . همان، ص 289. [2] . اصول كافي، ج 2، ص 624. [3] . تفسير روح البيان، ج 4، ص 96 و 97. [4] . ثمرات الحياة، ج 3. [5] . گلستان سعدي، باب س •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
فلسفه ۲ سجده 💠 قرآن کریم بارها و بارها نمونه هایی کوچک از قیامت و زنده شدن مردگان را مثال می زند که یکی از نمونه های آن را در روی زمین می بینیم. در حدیث است که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند : « اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور » . هر وقت بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید . 🌸 یعنی بهار مثالی و الگویی از قیامت است یکی از هزاران فلسفه نماز ؛ بودن به یاد مرگ و قیامت است در سوره حمد “مالک یوم الدین” می گوییم و یا در هر رکعت ۲ سجده انجام می دهیم 🍃 به راستی فلسفه ۲ سجده چیست ؟ از حضرت على علیه السلام در مورد فلسفه سجده سؤال شد، حضرت فرمود: سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى. و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد. سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) عَنْ مَعْنَى السُّجُودِ فَقَالَ مَعْنَاهُ مِنْهَا خَلَقْتَنِی یَعْنِی مِنَ التُّرَابِ وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السُّجُودِ مَعْنَاهُ مِنْهَا أَخْرَجْتَنِی وَ السَّجْدَهُ الثَّانِیَهُ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنِی وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السَّجْدَهِ الثَّانِیَهِ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنِی تَارَهً أُخْرَى‏»؛[ بحار الأنوار، ج ‏۸۲، ص ۱۳۹] 💎 این سخن اشاره یه این آیه شریفه دارد: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْرى‏»؛ [سوره طه،آیه ۵۵.] ما شما را از آن [زمین‏] آفریدیم و در آن بازمى‏‌گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى آوریم •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💎بسم الله الرحمن الرحیم 💎 📣توجه..📣توجه..📣 🟢💫✨💫✨💫✨💫 ✅ برای اولین بار در کشور دوره جامع آموزش مداحی و روضه‌خوانی به صورت ترمیک، با روش تدریس معکوس📕 ‌ 🔰 فقط تهرانیها ثبت نام کنند(رایگان) ⚠️تعدادافرادکلاس محدودمیباشدوکلاس برای خواهران وبرادران مشتاق آموزش تخصصی تشکیل میشود 🎤🎤جهت اطلاع وثبت نام به آیدی زیر مراجعه فرمایید👇👇👇👇 💎آیدی مسئول ثبت نام✍✍👇👇 @mohamdirm ✅لینگ کانال آموزش مداحی رایگان 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2791768652Cb8d2e997c1 ✅مهلت ثبت نام تا آخر آذر ماه می‌باشد ✍✍✍✍✍
پرسش : چه احادیثی از ائمه(علیهم السلام) در مورد امام مهدی(عج) نقل شده است؟ پاسخ: اخبار و روايات فراوانى از پيامبر اسلام و هر يك از امامان(عليهم السلام) درباره تولد، غيبت، ظهور و قيام جهانى و ساير ويژگي هاى حضرت مهدى نقل شده و در واقع سال ها پيش از تولد آن حضرت، خصوصيات و ويژگي هاى او - از قبيل اينكه: او از خاندان پيامبر(صلی الله علیه وآله)، از فرزندان فاطمه(عليها السلام) و از نسل حسين(علیه السلام) است و با قيام جهانى خويش زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد - پيشگويى شده است. تعداد اين روايات به حدى فراوان است كه درباره كمتر موضوعى از موضوعات اسلامى اين اندازه حديث وارد شده است. با آنكه عصر هر يك از ائمه و يژگي هايى داشته و توجه آن بزرگواران قاعدتاً معطوف به مسائل و موضوعات حادّ روز بوده، امّا در عين حال، موضوع حضرت مهدى - عج الله تعالى فرجه الشريف - همواره مورد نظر آنان بوده و به مناسبت هاى گوناگون بيانات و پيشگويي هاى فراوانى نموده اند كه ذيلاً به عنوان نمونه آمارى اجمالى از احاديثى كه از ائمه در اين زمينه رسيده از نظر خوانندگان محترم مى‏ گذرانيم: 1 - امير مؤمنان(علیه السلام) 51 حديث، 2 - امام حسن(علیه السلام) 5 حديث، 3 - امام حسين(علیه السلام) 14 حديث، 4 - امام زين العابدين(علیه السلام) 11 حديث، 5 - امام باقر(علیه السلام) 63 حديث، 6 - امام صادق(علیه السلام) 124 حديث، 7 - امام موسى بن جعفر(علیه السلام) 6 حديث، 8 - امام رضا(علیه السلام) 19 حديث، 9 - امام جواد(علیه السلام) 6 حديث، 10 - امام هادى(علیه السلام) 6 حديث، 11 - امام حسن عسكرى(علیه السلام) 22
اسماء بنت عمیس گوید: در آخرین لحظات زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها حضور داشتم.آن بانوی بانوان عالم غسل کرد، لباس هایش را عوض کرد و در گوشه منزل به راز و نیاز مشغول شد. پیش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. فاطمه سلام الله علیها را دیدم که رو به قبله نشسته و دست ها را به سمت آسمان برده و با کمال اخلاص زمزمه می کند:اِلهي وَ سَيدي اَسْئَلُكَ بِالذَّينَ اصْطَفَيتَهُمْ وَ بِبُكاءِ وَلَدَی في مُفارَقَتِي اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شيعَتِي وَ شيعَةِ ذُرِّيتِی؛ خداوندا! ای آقـای مــن! از تــو میخواهم به حق انسانهایی که برگزیده ای و به ناله های دو فرزندم (حسن و حسین) در فراق من، از گناه شیعیان من و پیروان فرزندانم در گذری» صحيفة الزهرا ص ٢۱۰ فاطمه سلام الله علیها اسوه بشر ص۱۵۳
📌مقصود از اجل قطعی و غیرقطعی چیست؟ 1⃣در آیات و روایات به وجود دو نوع اجل برای انسان، تصریح شده است: اجل معلق (غیرقطعی، غیرمحتوم) و اجل مسمّی(قطعی، محتوم). اجل مسمی یا همان اجل قطعی، چنانکه از نامش پیداست آن اجلی است که قابل تغییر نیست، به خلاف اجل غیرقطعی که قابل تغییر است. 2⃣ پرواضح است که اجل و زمان قطعی مرگ برای خداوند روشن است و علم او به زمان مرگ انسان ها، معلق و غیرقطعی نیست. پس اگر میگوییم اگر احمد فلان کار را انجام دهد، عمرش بیشتر و اجلش به تاخیر می افتد، معنایش آن نیست که در علم خدا تغییری رخ می‌دهد، یا آنکه علم خدا به زمان قطعی مرگ معطل و وابسته است به اینکه بداند احمد فلان عمل را انجام میدهد یا نمی‌دهد. بلکه اگر به دو نوع اجل برای انسان ها نظر داریم، به نوع عملکرد انسان ها ارجاع پیدا می کند. 3⃣خداوند متعال، این عالم را بر پایۀ نظام اسباب و مسببات پایه ریزی کرده است، (الکافی، ج1، ص183). بی تردید، زمان مرگ نیز معلول و وابسته به اسباب خاص خود است. برخی از این اسباب برای ما شناخته شده و برخی نیز ناشناخته است. آن دسته از اسباب شناخته شده، معمولاً از طرق تجربی به دست آمده است و البته اسباب مادی و تجربی ناشناخته ای نیز برای انسان ها وجود دارد. چنانکه مصرف مواد غذایی سالم، استفاده از هوای مناسب، ورزش مستمر و ... در ازدیاد عمر، تأثیرگذار است، رعایت نکردن آن اسباب مادی نیز در کاهش عمر موثر است. البته توجه داریم که خداوند متعال قانون دنیا را چنین قرار داده، در عین حال او می تواند فارغ از این اسباب، حیات را کوتاه یا بلند قرار دهد. 4⃣ افزون بر اسباب مادی شناخته شده، اسباب مادی ناشناخته و نیز اسباب غیرمادی ای نیز وجود دارد که همچون اسباب مادی، در کاهش یا افزایش عمر انسان تأثیرگذار است. برای نمونه، بر اساس روایات صله رحم، صدقه و ... در افزایش عمر انسان موثر است.(الکافی، ج2، ص150) 5⃣ بر این اساس، چنانکه با کارهای خوب و مفید مادی و معنوی می توان مرگ را به عقب انداخت، با کارهای بد و مضر مادی و معنوی نیز می توان مرگ را به جلو انداخت. 6⃣ حاصل آنکه، اجل قطعی و غیرقطعی یا اجل محتوم و غیرمحتوم همه و همه تبیین و تفسیری دربارۀ چگونگی عملکرد انسان در دنیا و تعامل او با اسباب کاهنده و افزاینده عمر است تا انسان بداند که اگر یک زندگی سالم مادی و معنوی با لحاظ همۀ شرایط داشته باشد، می تواند بیشتر از دیگرانی عمر کند که ملتزم و پایبند به شرایط زندگی سالم مادی و معنوی نیستند. 7⃣ برای نمونه، دو نفر را در نظر بگیرید که هر دو مانند هم ورزش می کنند، تغذیه ای مشترک و مانند هم دارند، در فضای آب و هوایی یکسانی زندگی می کنند و خلاصه همۀ شرایط مادی مؤثر در میزان عمر را به یک اندازه رعایت می کنند. این دو قاعدتاً یک اندازه عمر می کنند. اگر یکی از آن دو بخواهد بیشتر از دیگری عمر کند، این افزایش عمر او معلق و وابسته به استفاده از شرایط معنوی مانند صله رحم، صدقه و ... است و اگر نخواهد از این عوامل استفاده کند، همان اندازه ای عمر می کند که اقتضای استفاده از اسباب مادی است. یا آنکه در همان اسباب و شرایط مادی، اگر مثلا عوامل افزاینده طول عمر وابسته به بیست عامل باشد. دو نفر، فقط از ده عامل استفاده کنند، طول عمر بیشتر یکی بر دیگری معلق و وابسته به استفاده از دیگر عوامل مادی است. 8⃣ تأکید بر این نکته ضروری است که چگونگی تأثیر عوامل مادی و معنوی بر همدیگر بر ما کاملاً روشن نیست و ممکن است صله رحم، تا حدی اجل را به تأخیر اندازد و از آن پس، عوامل مادی مانند بیماری، عامل تعیین کننده در زمان مرگ باشد.
. 🌷لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَي الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ 📚 (رعد/١۴) تنها خواندن او حق است و كسانى را كه (مشركان) جز او مى خوانند هيچ پاسخشان نمى گويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آنرا بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست. پیام ﻫﺎ: 👇 ١- ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﺮﻭﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺎﺭﻱ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ. «ﻟﺎﻳﺴﺘﺠﻴﺒﻮﻥ ﻟﻬﻢ ﺑﺸﻲ ءٍ» ٢- ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻱ ﺷﺮﻙ ﻣﺮﺩم، ﺗﺼﻮّﺭﺍﺕ ﻭ ﺧﻴﺎﻟﺎﺕ ﺑﺎﻃﻞ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ. «ﻛﺒﺎﺳﻂ ﻛﻔﻴّﻪ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻤﺎء... ﻭ ﻣﺎ ﻫﻮ ﺑﺒﺎﻟﻐﻪ» ٣-، 👌ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﭘﺮ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﻲ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ. «ﻟﻪ ﺩﻋﻮﺓ ﺍﻟﺤﻖ... ﻭ ﻣﺎ ﺩﻋﺎء ﺍﻟﻜﺎﻓﺮﻳﻦ ﺍﻟﺎّ ﻓﻲ ﺿﻠﺎﻝ» ✍ انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «ليبلغ فاه» ولى راه وصول به آن را گم مى كند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بى نهايت طلب را سيراب نمى كند. «و ما هو ببالغه» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده.
و من كلام له عليه‌السلام في التزهيد من الدنيا و الترغيب في الآخرة أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّمَا اَلدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ اَلْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ وَ لاَ تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ أَسْرَارَكُمْ 👌اى مردم! دنيا سراى گذرا و آخرت خانه جاويدان است. پس، اگر از گذرگاه خويش براى سر منزل جاودانه توشه برگيريد، و پرده‌هاى خود را در نزد كسى كه بر اسرار شما آگاه است پاره نكنيد وَ أَخْرِجُوا مِنَ اَلدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ فَفِيهَا اُخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَيْرِهَا خُلِقْتُمْ 👌پيش از آن كه بدن‌هاى شما از دنيا خارج گردد، دل‌هايتان را خارج كنيد، شما را در دنيا آزموده‌اند، و براى غير دنيا آفريده‌اند إِنَّ اَلْمَرْءَ إِذَا هَلَكَ قَالَ اَلنَّاسُ مَا تَرَكَ وَ قَالَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ مَا قَدَّمَ لِلَّهِ آبَاؤُكُمْ فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَكُنْ لَكُمْ قَرْضاً وَ لاَ تُخْلِفُوا كُلاًّ فَيَكُونَ فَرْضاً عَلَيْكُمْ كسى كه بميرد، مردم مى‌گويند ؟ امّا فرشتگان مى‌گويند ؟ خدا پدرانتان را بيامرزد، مقدارى از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقى ماند، و همه را براى وارثان مگذاريد كه پاسخگويى آن بر شما واجب است 📚
1⃣ ☜ رزق و روزیت فراوان مےگردد🌷 از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد... 2⃣ ☜نوشته شدن حسنه🌷 امام صادق (علیه السلام) فرمودند : كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود... 3⃣ ☜عمرت زیاد می شود🌷 رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید.... 4⃣ ☜ خواب با وضو عبادت است 🌷 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.... 5⃣ ☜ مرگ با وضو شهادت است🌷 رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود... 6⃣ ☜ نورانیت در روز محشر 🌷 پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند... ودر پایان: 🌴🌴 خداوند میفرمایند 🌴🌴 وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ : وهر عمل خِیر وکار نیکی که برای خود از پیش میفرستید ، آن نزد خداوند (در سرای دیگر) خواهی یافت، قطعا خداوند به اعمال شما بیناست. 📚(بقره / ۱۱۰) 📚 منابع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵ وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷ ثواب الاعمال، شیخ صدوق