📚حکایت بوذر جمهر:
روزی شاه ایران (انوشیروان) بر بوذرجمهر (حکیم آگاه آن عصر) غضب کرد و او را در خانه تاریک، زندانی نمود، و فرمان داد تا او را در آن جا به غل آهنین ببندند، بوذرجمهر چند روز در این حال سخت باقی ماند، انوشیروان اشخاصی را نزد او فرستاد که از احوال او جویا شوند، ولی آنها وقتی نزد او می آمدند، او را با چهره گشاده و شاد می دیدند.
❓ از او پرسیدند علت چیست که شاد هستی؟
بوذر جمهر در پاسخ گفت:
من معجونی ترکیب یافته از شش چیز درست کرده ام، که در پناه آن، شاد هستم.
پرسیدند:
آن معجون چیست؟
گفت:
✅آن معجون از این شش چیز ترکیب یافته:
1⃣ اطمینان به خدا
2⃣ مقدرات الهی انجام می شود.
3⃣ صبر و استقامت
4⃣ اگر صبر نکنم، از بی تابی کاری ساخته نیست.
5⃣ فکر کردم که سخت تر از این حالی که اکنون در آن هستم نیز، وجود دارد.
6⃣ از این ستون تا ستون دیگر فرج است!
این خبر به انوشیروان رسید، انوشیروان او را آزاد نموده و احترام بسیار به او کرد.
منبع:
محدث قمی، انوار البهیة، ص 500- 502.
🌴🌴🌴🌴🌴
#عصر
#درس۱۶
#صبر
#ایستادگی
#استقامت
#بردباری
#بوذرجمهر
🟡🟢🔵🟠🟣