eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
61 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
💎سالگرد مظلومانه تخریب سال ۱۳۴۴هجری قمری مصادف با سی و یکم فروردین ۱۳۰۵هجری شمسی حدود ۱۰۰سال قبل عليهم السلام ونيز قبر علیه السلام در احد به دست اهل خلاف تخريب شد علت و انگيزه دركتب مختلفى كه بر رد عقائدضاله تأليف شده، بيان گرديده است. باتخريب قبورمطهر ائمه بقيع عليهم السلام اشياء نفيس وبا ارزش آن حرم رابه يغما بردند آنان اضافه بر قبورمطهر ائمه معصومين عليهم السلام، قبور دیگری رانیز تخريب نمودند كه عبارتند از: قبر منسوب به قبرمطهر عليهاالسلام مادر عليه السلام قبرمطهر عليهاالسلام قبر جناب ابراهيم فرزند پيامبر صلی الله علیه وآله قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق عليهماالسلام قبر دختران پيامبر صلى الله عليه وآله قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر صلی الله علیه و آله قبور شهداى زمان پيامبر صلى الله عليه وآله که همگی بعداز تخریب قبورمطهر ائمه بقیع علیهم السلام خراب گشت وهابيان سال ۱۳۴۳قمری درمكه گنبدهاى قبر حضرت و حضرت ابوطالب وحضرت خديجه علیهم السلام و زادگاه صلى الله عليه وآله وحضرت زهرا عليهاالسلام را باخاک يكسان كردند درجده نيز قبر و ديگر قبور راتخريب كردن در گنبد منور نبوى رابه توپ بستندولى به بهانه ترس ازمسلمانان قبر شريف راتخريب نكردند. همچنین گنبد ومرقد حضرت عبدالله وآمنه پدر ومادر پيامبر علیهم السلام وديگر قبور راهم خراب كردند درهمان سال به حمله كردند وضريح مطهر را كندند و جواهرات واشياء نفيس علیه السلام را كه اكثراً ازهداياى سلاطين وبسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند وقريب به ۷۰۰۰نفر ازعلماء، فضلا وسادات و مردم راكشتند سپس به سمت حمله کردند كه موفق به غارت نشدند وشكست خورده برگشتند 📓مستدرک سفينةالبحار ج۶ ص۶۶ 📓كشف الارتياب ص۷۷ 🖐شهداءالفضيلة علامه امينى ص۳۸۸ بنابر مشهور هنگامی که اهل خلاف به قبور اهلبیت علیهم السلام حمله کردند، شیعیان ایستادگی کرده و درگیر شدند بزرگ وهابیون اعلام کرد که تا ۳روز دیگر خودتان این بقعه راخراب کنید وگرنه ماتخریب میکنیم ولی شیعیان تاپای جان دفاع میکردند. شب سوم، بزرگ درعالم رؤيا حسن_علیه_السلام رادید وحضرت به او فرمودند خودتان بااحترام حرم راجمع کنید وگرنه آنان باجسارت حمله خواهند کرد شیعیان بدستورحضرت غسل کرده وبعداز زیارت،باگریه واشک حرم مطهر رابا احترام جمع میکنند عليهم السلام اللهم عجل لولیک الفرج اللهم لعن جبت و الطاغوت ▪️‌‌دوستان خود را از فیض این پست بهره مند سازید و نشر دهید ▪️ایـن کانال را بـه دوســتان خـود معــرفی کنید‌ ‌
عليهاالسلام 📌تاریخ وفات حضرت امّ البنین صلوات الله علیها روشن نیست ولی اگر هر روز برای ایشان بزرگداشت بگیریم کم است. ما در کربلا غیر از اهل بیت علیهم السّلام کسی را نداریم که همه‌ی دار و ندار خود را خرج کرده باشند. امّ البنین سلام الله علیها یک ویژگی دارد که هم چهار پسر خود را داد و هم اسم خود را داد. بعد از واقعه‌ی کربلا اسم حضرت عوض شد، دیگر امّ البنین باقی نمانده بود. «لَا تَدعونِي وَيكَ أمُّ البَنينِ تُذَكَّرينِي بِليوثِ العَرينِ‏»[1] 📌می‌گوید: من را به یاد شیر بچّه‌هایم نیندازید، دیگر مادر پسرانی باقی نمانده است. تا زمانی که آن‌ها بودند شما هیچ وقت از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه نمی‌شنوید که بگویند: «أینَ؟» من باز هم این جمله را تکرار می‌کنم و به این ایمان دارم ولی نمی‌خواهم بگویم چرا. اگر کسی می‌خواهد در این عالم معرفت پیدا کند، باید به امّ البنین سلام الله علیها توسّل کند. این خانم صاحب ادب و معرفت است. امیر المؤمنین سلام الله علیه دیدند اگر بخواهد عبّاس بن علی علیه السّلام به دنیا بیاید این‌که فقط پدر او علی باشد کافی نیست لذا گشتند و کسی را پیدا کردند که بتواند عبّاس بن علی تربیت کند و فقط هم نه عبّاس بن علی، اگر برادران حضرت ویژه نبودند به امّ البنین، امّ العبّاس می‌گفتند. آن‌ها ویژگی‌هایی داشتند که کنار قمر بنی هاشم سلام الله علیه جمع بسته شدند؛ امّ البنین. 🔖در کربلا وقتی قمر بنی هاشم صلوات الله علیه دید یک به یک همه بر زمین افتادند، برادران خود را جمع کرد و فرمود: مادر ما با بقیه فرق می‌کند –این حرف من است- امّ البنین روی شما سرمایه‌گذاری کرده است. مباد سنگی یا تیری بر بدن پسر پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بنشیند قبل از این‌که شما زنده باشید. بروید، می‌خواهم قبل از رفتن به میدان، جان دادن شما را هم ببینم، می‌خواهم هر چیزی که دارم در راه حسین علیه السّلام فدا کنم. 🔖وقتی یک پدر شهید بگوید: بریده شدن گلو و صدای خرخر کردن یک سر بریده آسان‌تر است تا شنیدن بدگویی به علی علیه السّلام، این‌ها دارند به پسر فاطمه سلام الله علیها دشنام می‌دهند. آن‌ها آمدند مقابل سیّد الشّهداء سلام الله علیه ایستادند. این بچّه‌ها در طول عمر خود خاک بودند. این‌جا آمدند به سیّد الشّهداء سلام الله علیها پشت کردند و رو به دشمن کردند، سرها افراشته، «جَعَلوا یَقُونَه بِوُجوهِهِم» تیرها که می‌آمد، سرهای خود را به سمت تیرها می‌بردند، «و نحورِهم» گردن‌ها را آسیب دادند تا این‌که یک به یک به زمین افتادند. وقتی یک به یک بر زمین افتادند، نوبت قمر بنی هاشم صلوات الله علیه رسید، آن کسی که همه‌ی وجود خود را خرج امام حسین علیه السّلام کرده است، سربازی که امام صادق علیه السّلام در مورد او می‌فرماید: «أَشْهَدُ أَنَّكَ … غَايَةَ الْمَجْهُودِ»[2] تو نهایت تلاشی که می‌شد انجام داد را انجام دادی، «وَ نِهَايَةُ الْمَأْمُولِ[3]» از این بیشتر آرزو نداشت که کسی بتواند کاری انجام بدهد. 💠نگاه کرد، یک به یک سربازان او بر زمین افتادند. کسانی که رزمنده هستند و در جلسه حضور دارند می‌دانند هیچ چیزی سخت‌تر از این برای یک فرمانده نیست که خودش سالم مانده باشد امّا یک به یک سربازان او افتاده باشند. یک وظیفه هم داشت که خیلی او را اذیّت می‌کرد، باید می‌آمد نزدیک خیمه‌ها و از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه دفاع کند، نگاه ملتمسانه‌ی بچّه‌ها که از او توقّع داشتند و مشک در دست آن‌ها بود، وقتی می‌بینند نمی‌تواند وظیفه‌ای که دارد را انجام دهد آمد و مقابل حضرت قرار گرفت. یک عدّه همین‌جا آمدند و در لحظات آخر به سیّد الشّهداء صلوات الله علیه گفتند: اگر کاری نداری ما برویم، دیگر نمی‌توانیم برای تو کاری انجام دهیم. ولی عظمت عبّاس بن علی سلام الله علیه این است که (گفت) از این‌که نمی‌توانم کاری برای تو انجام دهم شرمنده هستم، کجا بروم؟ گفت: «قَدْ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةَ الدُّنیا» از حیات دنیا بیزار هستم، «قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»[4] سینه‌ی من سنگین شده است، بگذار بروم و جان خود را فدای تو کنم. هر کسی در این واقعه آمده با سیّد الشّهداء صلوات الله علیه وداع کند، هر کدام یک داستان دارند. این‌جا یک مسئله‌ی عجیب وجود دارد. به محض این‌که آمد به حضرت گفت: می‌خواهم بروم جان خود را فدای تو کنم، نوشته‌اند: «فَبَكَى الحُسَينُ عَلَیه السَّلام بَكاءً شديداً»… . ✍پی نوشت : [1]-‌ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏ 3، ص 187. [2]-‌ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏ 6، ص 66. [3] در زاد المعاد – مفتاح الجنان، صفحه‌ی 387. [4]-‌ بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏ 45، ص 41.