eitaa logo
[روایَت عاشقے]
928 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
5هزار ویدیو
26 فایل
تقڏݵم ݕه باݧࢫێ بے ݩشاݩ🌹 مَدیون شہداییم خادم الشهدا👈 🌱🌸 نظر دل نوشته روایت عاشقی 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16774064395805
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا بھ سعادتِ ڪسے ڪھ تمامِ زندگیش مجاھدت و پایانِ عمرش باشد ... و آغازِ مرگِ مستڪبران و بیدارے و نجاتِ مُستضعفان جهان گردد...✌️🏻
(ع) ☀️وقتی نوکر رنگ مولا می گیرد!؟ 🌷در باغ شهادت باز است هنوز🙌 به در ، ، حمله کردند و او را کردند... به در در حمله کردند و با این را جلوی در روز روشن مظلومانه شهیدش کردند. را در و این شهدای آستانه ی ظهور و بودند. انسانیت از خجالت آب شد و انسان به مرحله پایین تر از حیوانیت رسید... باید تا ابد بر این درندگان که نام خود را معترض و آشوبگر گذاشتند، بگرید و از این بگیرد... ❤️ 🤲 @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mahmoud Karimi - Janam Zahra.mp3
4.26M
دردای من‌ بی درمونه.. @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://EitaaBot.ir/counter/489 ختم‌صلوات هدیه به بانوی بی نشان خانم حضرت زهرا.س.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[روایَت عاشقے]
زندگی آرمان علی وردی جوان طلبه بسیجی دهه هشتادی، چه ویژگی هایی داشت که برازنده شهادت شد؟ #شهید_ار
³؛ اصلی ترین و مهمترین ویژگی آرمان وظیفه شناس بودن اوست. هر لحظه به این فکر میکرد که الان وظیفه من چیه؟ از حاج آقا میرهاشم حسینی هم شنیدیم که اخلاص همان عمل مداوم به وظیفه بیرونی انسان است. فارق از اینکه در درون چه احساساتی داریم همین که مداوم به وظیفه عمل کنیم، همین اخلاص را حاصل میکند و نیازی به تلاش جداگانه نیست. آرمان هم این سبک زندگی را به جد پیگیری میکرد. دبیرستانی بود که مسئولیت کار های اجرایی هیات شباب المهدی (عجل الله تعالی فرجه) را بر عهده گرفت و چند سال به خوبی آن هیات را برگزار کرد. خاطره: یکی از دوستان شهید میگوید یکی از جلسات هفتگی هیات بود، تعداد حضار جلسه خیلی کم بود. سه چهار نفر. به آرمان گفتم هیات این هفته را تعطیل کنیم؟ گفت نه ما باید کار خودمون را درست انجام بدیم و برای یک نفر هم هیات را برگزار کنیم. آرمان دانشجوی مهندسی بود اما برای احساس وظیفه ای که نسبت به علوم دینی کرده بود علیرغم مخالفت ها، از دانشگاه انصراف داد و وارد حوزه شد. برای جهاد تبیین که حضرت آقا فرمودند، خیلی دغدغه داشت. با هرکسی که میتوانست، طلبه و دانشجو و دانش آموز و حتی مردم عادی صحبت میکرد و مطالب را با بیان شیرین خودش بیان میکرد و توضیح میداد. حتی در سفر های اربعین با عربی دست و پا شکسته با عراقی ها صحبت میکرد که فلان جریان انقلابی نیست و انگلیسی عمل میکنه و... در کنار همه اینها وقتی کشور به آشوب کشیده شد و امنیت از بین رفت آرمان مثل همیشه برای عمل به وظیفه آماده بود. مادر شهید میگوید: چند مرتبه گفتم آرمان شرایط خطرناکه، برای چی میری؟ گفت: مادر جان اگر من نروم، دیگران نروند، پس کی برود؟! بالاخره باید یک نفر نظم را برقرار کند؟! روز آخر وقتی آماده رفتن از حوزه میشد یکی از رفقا همین مطلب را میگوید که کجا میخوای بروی؟ تو چیکار داری و... . آرمان جواب میدهد:«آدم نباید سیب زمینی باشه! تو هم بیا با هم بریم» _عزیز ❤️ 🤲 @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا