eitaa logo
[روایَت عاشقے]🇵🇸
923 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
28 فایل
تقڏݵم ݕه باݧࢫێ بے ݩشاݩ🌹 مَدیون شہداییم خادم الشهدا👈 🌱🌸 نظر دل نوشته روایت عاشقی 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16774064395805
مشاهده در ایتا
دانلود
همسر شهید دانیال رضازاده بر سر مزار شهید آرمان علی وردی،بهشت زهرا(س) 🕊 _امنیت ❤️ 🤲 @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مادر جان 4.mp3
زمان: حجم: 17.6M
سرود به سبک 🔸🔸🔸 مادر جان، فدای توجانم مادرجان! 🍃🍃🍃سلام مادرجان، سلامی از جنس لطافت باران سلام مادرجان، ما اومدیم که بگیم، می‌مونیم، با تو سر پیمان سلام مادرجان @arman134
مـزار شـهید آرمـان علے وردے: قـطعـہ⁵⁰ ࢪدیـف¹¹⁷ شـمـاࢪه ¹⁵ رفیق شهیدم _عزیز ❤️ 🤲 @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله روایت دیدار - قسمت اول . چند قدمی بیشتر از ساختمون دور نشده بودم که با گفتن "وای" برگشتم به سمت خونه. ماسکم رو فراموش کرده بودم پله ها رو با سرعت بالا رفتم و از اینکه خونه امون طبقه اول ساختمون بود خدا رو شکر کردم. همونجور که گوشه ماسک رو مرتب میکردم در خونه رو مجدد بستم و به سمت ایستگاه اتوبوس سریع قدم برداشتم. اتوبوس صادقیه که از دور پیداش شد، از ایستگاه فاصله گرفتم. جایی برای نشستن نبود، به میله تکیه گاه یکی از صندلی ها تکیه زدم و برنامه تفسیر نور رو باز کردم. آیه شش حجرات: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد تحقيق كنيد، مبادا (از روى زودباورى و شتاب زدگى تصميم بگيريد و) ناآگاهانه به گروهى آسيب رسانيد، سپس از كرده ى خود پشيمان شويد.» - چقدر ما به حرفت گوش میدیم خدا، بنده های حرف گوش کن کی بودیم ما؟!! صندلی کنار پنجره ردیف اول نزدیک در که خالی شد، نشستم. با خوندن هر آیه و نکته و پیامش یه دور ایستگاه های باقیمونده تا ایستگاه صادقیه شرقی رو چک میکردم. تو ایستگاه صادقیه شرقی خدا خدا میکردم اتوبوس کوهسار زودتر برسه و گذر زمان هر لحظه اضطرابم رو بیشتر می‌کرد. تو اتوبوس خودمو مشغول خوندن قرآن کرده بودم اما هر ایستگاه تو دلم به راننده التماس می‌کردم اتوبوس رو حرکت بده. از سرما و شدت اضطراب بابت دیر رسیدن پاهام یخ کرده بود. کارت زدم و هزینه رو پرداخت و بدو به سمت میدون قدم تند کردم. ساعت رو نگاه کردم: یا خدا!! باید الان می‌رسیدم!!!! گوشی رو محکم گرفته بودم که اگر بهم زنگ زدن سریع جواب بدم. سرمای هوا اجازه نمی‌داد ماسکمو بدم پایین، از طرفی دویدن با ماسک اونم تو سر بالایی عذاب آور بود. - آقا آرمان، خدایی تو این مسیر رو طی میکردی فقط برا درس خوندن؟؟؟ من بودم صد سال ترک تحصیل کرده بودم!!! به کوچه که رسیدم پلاک ها رو با نگاه بررسی میکردم و تند تند قدم برمی‌داشتم. جمع خانوم های چادری رو که از دور دیدم، کیفمو با یه دست نگه داشتم و دویدم. با هن هن رسیدم و گفتم: من واقعا معذرت میخوام، اصلا دوست ندارم دیر برسم. جدا شرمنده. مسئولمون خیلی آروم با یه لبخند گفت: نگران نباشین دیر نشده. ماسکو کشیدم پایین و با چندتا نفس عمیق اکسیژن هوای سرد آذر ماه رو روونه دستگاه تنفسیم کردم. ضربان قلبم که آروم گرفت ماسک رو برگردوندم روی صورتم. مسئولمون زنگ رو فشار داد. پامو که رو پله های ساختمون گذاشتم زیرلبی گفتم: آقا آرمان، خودمونیم بالاشهرنشین بودیا!! ✍ خانم مسلمی نائینی ❤️ 🤲 @arman134
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه کنیم تا فرزندانمان نشوند؟! مجید رضا از آن دسته انسانهایی بوده که هم پدر و مادر مومنی داشته هم خودش مومن بوده منتها در سنی که هنوز درک درستی از مفاهیم پایه نداشته در سرزمین دشمن (اینستاگرام) بدون محافظت رها شده 🚨فرزندانمان را در سرزمین دشمن و بدون محافظ رها نکنیم ❤️ 🤲 @arman134
🔴صحنه جرم جنایت منتهی به شهادت آرمان علی‌وردی در شهرک اکباتان بازسازی شد 🔹صبح امروز یکشنبه ۲۷ آذر بررسی صحنه جرم جنایت منتهی به شهادت شهید آرمان علی ورردی با حضور بازپرس پرونده، تیم تشخیص بررسی صحنه جرم قوه قضاییه و پلیس آگاهی تهران بزرگ در شهرک اکباتان انجام شد. 🔹در جریان بازسازی صحنه شهادت آرمان علی‌وردی، متهمان پرونده به تشریح اقدمات خود در شب حادثه پرداختند تا نقش هرکدام از آن‌ها در وقوع این جنایت مشخص گردد. 🔹گفتنی است طلبه جوان شهید آمان علی‌وردی در ناآرامی‌های چهارشنبه ۴ آبان سال جاری در شهرک اکباتان بر اثر جراحت شدید ناشی از حمله اغتشاشگران مجروح و به بیمارستان منتقل شد و در نهایت به فیض رفیع شهادت نائل آمد. ❤️ 🤲 @arman134