هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#مستزادبند چیست؟
نوعی قالب ابداعیاست که نخستینبار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند.
#مستزادبند، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه میشود؛ که کوتاهتر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کنندهی معنی مصراع است.
این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی میباشد و به شاعر اجازه میدهد که اندیشهی خود را به راحتی بیان کند.
نکتهی دیگر اینکه در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کنندهی اندیشهی شاعر است؛ اما به جهت تنوع میتوان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد.
در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر میدهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونههای نوین هنرآفرینی کند.
هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند همقافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند همقافیهاند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیهای مجزا و وزنی کوتاه سروده میشود که میتوان گفت: (مستزادبند مثلث) است.
بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث» سه نوع قافیه وجود دارد.
✍شاهد مثال :
دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار
کجرو چو کژدم است
بیگاه و گاه میکُشد از نیش زهربار
چون خصم مَردم است
خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار
در آستین، گم است
زاهدنمای پیر
روباه شیرگیر
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلن
مفعول فاعلن
#قالب_مستزادبند :
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا----------+
ا----------+
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا----------❃
ا----------❃
کامل اثر فوق را اینجا بخوانید.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
آیا واژهی #کاندید درست است یا #کاندیدا؟
برخی معتقدند این دو کلمه را نباید بهجای هم بهکار برد. #کاندید واژهای فرانسوی (candide) بهمعنای «سادهدل» و «معصوم» است.
#کاندیدا نیز واژهای فرانسوی (candidat)، اما بهمعنای #داوطلب یا #نامزد برای اجرای کاری یا احراز مقامی است. بنابراین بهجای
«آقای فلان کاندید نمایندگی است»
باید گفت:
«آقای فلان کاندیدای نمایندگی است»
و اساساً بهجای آن بهتر است که واژهی فارسی #نامزد یا #داوطلب را بهکار ببریم.
#پاسخ :
١. کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم #نامزد است:
"رأی من این است #کاندید از برای انتخاب
اندرین دوره مناسبتر کس از شداد نیست"
(کلیات عشقی، ص ٣٤٢)
"خیانتی که در این دوره بهدست وکلای دروغی یا وکلای #کاندیدهای سفارت انگلیس یا اشراف … به این مملکت شده … در هیچ دورهای نشده است."
(دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥).
"بهنام هرکس که از طرف دولت #کاندید شده بود، آرا در صندوق انتخابات میریختند."
(بزرگ علوی، گیلهمرد، ص ١٨١)
"اگه از این چاله دراومدم، میتونم #کاندید نمایندگی کنگره بشم."
(نجف دریابندری، بیلیباتگیت، ص ١٧٧).
"یکدسته که کاندید جدیدند همه
سال و مه و هفته ها دویدند همه
اکنون که ز رأی خوانده گردیده دو ثلث
ناچار سه ربع ، نا امیدند همه"
(دیوان فرخی یزدی)
٢. گاه سخنگویان یک زبان برخی واژههای بسیطِ معمولاً قرضی را متشکل از یک ریشه و یک وندِ زبان بومی خود میپندارند و سپس آن بهاصطلاح وند را از آغاز یا پایان واژه حذف میکنند. در زبانشناسی، به این قاعده «پسسازی»، «پسینسازی»، «اشتقاق معکوس» یا «اشتقاق پسین» (back formation) میگوییم.
#دوجین از #دیوژینای روسی
(مثالها از: علیاشرف صادقی، «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آنها»، مجلهٔ زبانشناسی، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴)؛
#رتیل از #رتَیلاء عربی؛
#قلع از #قلعیِ عربی.
این فرایند در دیگر زبانها نیز روی میدهد؛ چنانکه در انگلیسی، واژهی بسیطِ editor را بهاشتباه مشتق از edit و پسوند or- انگاشتهاند و از آن فعلِ edit را ساختهاند.
٣. در فرهنگ بزرگ سخن، نیز #کاندیدا را به واژهی فارسیشدهی #کاندید ارجاع دادهاند.
#نتیجه :
در فارسی، #کاندید و #کاندیدا گونههایی از یک واژهاند و با یکدیگر مترادفاند. هر دو نیز درست هستند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@arozghafie
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ شاعر انقلاب یا شاعر انقلابی؟
تفاوتهای عمیقی بین این دو واژه است!
به برخی از آنها اشاره میشود. :
۱. شاعر انقلاب در مدح و تأیید انقلاب به عنوان قدرتی که زیر پرچم آن زندگی میکند شعر میسراید، چون صرفهاش در این است، چه بسا اگر قدرت دیگری سر کار بود برای آن میسرود. اما شاعر انقلابی دل در گرو انقلاب دارد، دلسوز و همراه است، پیشرفتها را میستاید و کمبودها را به نحو شایستهای گوشزد میکند.
۲. شاعر انقلاب در پی چسباندن خود به افراد و مجموعههای منتسب به انقلاب است، برای به دست آوردن جایگاه و قدرت تلاش میکند، هدفش رسیدن به نام و نان است. اما شاعر انقلابی در پی انجام وظیفهاش در جبههی کنونی انقلاب است، برای خدمت به انقلاب و مردم تلاش میکند، هدفش رسیدن به رضای خدا و امام است.
۳. شاعر انقلاب از هر وسیلهای برای مطرح کردن خود استفاده میکند، چه بسا اگر به مسئولیتی رسید از آن برای ارضای خودخواهیهایش بهرهها میبرد. اما شاعر انقلابی از هر موقعیتی برای تحقق آرمانهای انقلاب استفاده میکند، با مسئولیتهای اداری خیلی میانهی خوبی ندارد ولی مسئولانه و متعهدانه برای انقلاب کار میکند.
۴. شاعر انقلاب در مدح انقلاب و منتسبانش محدود شده است، اما شاعر انقلابی افقهای پیش روی انقلاب را میبیند و آنها را برای مردم ترسیم میکند.
۵. شاعر انقلاب چون احتمالا سر سفرهی انقلاب جای خوبی نشسته است خیلی محتاط و محافظهکار عمل میکند، مبادا جایگاهش به خطر بیفتد، از کنار تبعیضها و ستمها با تغافل عبور میکند. اما شاعر انقلابی در خط مقدم مبارزه است، از گلوله خوردن نمیترسد، خودش و قلمش وقف انقلاباند، از بیان تبعیضها و ستمها ابایی ندارد، چون آن را موجب تقویت انقلاب میداند حتی اگر تضعیف خودش را به همراه داشته باشد.
۶. شاعر انقلاب از وضع موجود راضی است، چون جایگاه دارد، رفاه دارد، به خیلی از اهدافش رسیده است یا در شُرف رسیدن است، شاید اصلا آرمانهای انقلاب برایش اهمیتی نداشته باشد. اما شاعر انقلابی تا رسیدن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلیاش راضی نمیشود و برای بهبود شرایط همواره در تلاش و نبرد است.
۷. شاعر انقلاب ممکن است روزی ضدانقلاب شود، اما شاعر انقلابی ممکن است روزی شهید...
http://eitaa.com/shamssaghi
فراق اربعین.شاعر و ذاکر و آهنگساز.علیرضاصباحی .mp3
6.05M
«فراق کربلا»
شاعر و ذاکر و آهنگساز
جناب علیرضا صباحی
از اعضای کانال آموزش
@arozghafie