آیه بامداد سه شنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ
وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ
وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «21»
.
آيا خدايانِ باطلِ مشركان، احكامى از #دين كه خداوند به آن اذن نداده براى مشركان قرار داده اند
و اگر فرمان قطعى (خداوند مبنى بر مهلت دادن به منحرفان) نبود قطعاً ميان مشركان (به #هلاكت) حكم مىشد
و همانا ستمكاران برايشان عذابى دردناك است.
نكته ها:
امام على عليه السلام به فرزندش مىفرمايد: «لو كان لربك شريك لأتتك رسله» اگر پروردگارت شريكى مىداشت پيامبرانى از جانب او نزد تو مىآمدند.
اين آيه همان معنا را مىفرمايد:
آيا شركايى كه براى خدا مىپنداريد مكتب و آيينى به شما عرضه كرده اند؟
.
امام زين العابدين عليه السلام دربارهى #مهلت هاى الهى مىفرمايد:
«كان جزائى منك فى اول ما عصيتك النار»
خدايا كيفر من در اولين #معصيت ، دوزخ بود (ولى تو به من مهلت دادى).
.
پيامها:
1- انسان نيازمند #قانون است و اين نياز را خدا مىتواند برآورده سازد، نه ديگران.
«أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ»
2- شريعت بر حقّ تنها با اذن الهى محقق مىشود و بدون اذن او هيچ چيز جنبه شرعى و الهى ندارد. «ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ»
3- #بدعت در دين و تشريع قوانين خارج از اذن خدا شرك به اوست.
«شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ»
4- سنّت قطعى خداوند آن است كه همهى مردم مهلتى براى نشان دادن جوهره خود داشته باشند. «وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ»
5- #مهلت دادن به منحرفين يك لطف الهى است
تا شايد به فكر توبه يا ايمان بيفتند
و اگر اين لطف نبود انسان با اولين گناه خود به كيفر نابودى مىرسيد.
«لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ»
6- شرك ظلم است و مشرك ظالم. أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ ... إِنَّ الظَّالِمِينَ
آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ
وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ
وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «16»
و همانا ما به بنى اسرائيل كتاب (آسمانى تورات) و حكومت و نبوّت داديم
و از (خوردنى هاى) پاكيزه و دلپسند روزى كرديم
و آنان را بر اهل زمانه برترى داديم.
.
نكته ها:
از آنجا كه «رَزَقْناهُمْ» بعد از «آتَيْنا» آمده است مى فهميم كه رزق دلپسند در كنار قانون و #رهبر و حكومت الهى معنا دارد
وگرنه درآمدهاى خارج از قانون الهى گرچه زياد باشد طيب نخواهد بود.
بنى اسرائيل نتوانستند الطاف الهى را كه در اين آيه از آنها سخن رفته، براى خود حفظ كنند
و لذا عظمت و عزّت آنها به خاطر نافرمانى و خلافكارى به ذلّت و لعنت تبديل شد.
«لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ»
پيامها:
1- برترى جامعه، وابسته به فرهنگ و اقتصاد برگرفته از #قانون الهى است. آتَيْنا ...
الْكِتابَ ... رَزَقْناهُمْ ... فَضَّلْناهُمْ
2- هر چه داريم از خداست، پس نبايد مغرور شويم.
آتَيْنا ... رَزَقْناهُمْ ... فَضَّلْناهُمْ
3- نعمتهاى معنوى در اولويّت قرار دارند. در اين آيه كتاب، حكم و نبوّت قبل از رزق و روزى مطرح شده است. آتَيْنا ... رَزَقْناهُمْ
4- #حكومت دينى سابقه طولانى دارد. «الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ»
5- فرهنگى كامل است كه قانونش الهى، رهبرش معصوم و قضاوت و حكومتش عادلانه باشد. «الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ»
آیه بامداد پنجشنبه :
#قرآن
.
سوره حجرات : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشندهى مهربان.
.
سوره حجرات : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «1»
.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! (در هيچ كارى) بر (حكم) خدا و پيامبر او #پيشى نگيريد
و از خداوند پروا كنيد، كه خداوند شنوا و دانا است.
.
نكته ها:
سه سورهى مائده، حجرات و ممتحنه كه درباره مسائل حكومتى و #اجتماعى است، با جملهى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» شروع شده است.
.
در آغاز سورهى مائده مىخوانيم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به پيمانهاى خود وفادار باشيد
و در سورهى ممتحنه مىخوانيم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ» اى كسانى كه ايمان آورده ايد! دشمن من و دشمن خود را #سرپرست خود قرار ندهيد
و در اين سوره مىخوانيم: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بر حكم خدا و رسول پيشى نگيريد.
.
اين آيه مىخواهد مؤمنان را همچون فرشتگان تربيت كند، زيرا قرآن دربارهى آنها مىفرمايد: در سخن بر خدا سبقت نمىگيرند و تنها طبق دستور او عمل مىكنند.
«لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»
.
قرآن، موارد تقدّم و پيشى گرفتن بر پيامبر را بيان نكرده است
تا شامل نهى از انواع پيش افتادنها در امور عقيدتى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى و غير آن در گفتار وكردار گردد.
.
خداوند از تقدّم بر #رهبر جامعه اسلامى به شدّت نهى نموده است،
زيرا كسى كه در كارهايش از خدا و پيامبر پيشى مىگيرد، در مديريّت نظام اسلامى خلل وارد كرده و جامعه را به هرج ومرج مىكشاند
و در حقيقت نظام قانونگذارى را بازيچه تمايلات خود قرار مىدهد.
.
عمل به اين آيه، جلوى بسيارى از خطاها را مىگيرد.
زيرا گاهى خواستهى مردم، پيروى انسان از حدس و تخمين يا ميل به ابتكار ونوآورى و يا قضاوت عجولانه و يا گمان آزادانديشى،
انسان را وادار به گفتن، نوشتن و يا گرفتن تصميماتى مىكند كه ناخودآگاه از خواستهى خدا و رسول جلو مىافتد.
همان گونه كه گروهى به گمان عبادت، قاطعيّت، انقلابى بودن و زهد و ساده زيستى، از خدا و رسول پيشى گرفتند
و به قول معروف كاسهى داغتر از آش شدند.
.
پذيرش و عمل به آن دسته از آداب و عادات و رسوم اجتماعى و يا مقرّرات و قوانين بشرى كه ريشه در قرآن و حديث ندارد و برخاسته از عقل و فطرت نيست، نوعى پيش افتادن از خدا و رسول است.
.
پيامها:
1- پيش از درخواست و دستور به كارى، بايد ابتدا زمينه هاى روانى پذيرش را در مخاطب ايجاد كرد.
جملهى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به مؤمنان شخصيّت مىدهد و رابطهى آنان با خدا را كه زمينهى انجام دستور است، بيان مىكند.
2- از آنجا كه فرمان پيش نيفتادن از خدا و رسول، فرمان ادب است،
خود اين آيه نيز مخاطب را با ادب ويژه صدا مىزند. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...
3- حرام كردنِ حلال خداوند و يا حلال كردن حرامها، نوعى پيشى گرفتن بر خدا و رسول است. لا تُقَدِّمُوا ...
4- هرگونه #بدعت و جعل قانون در برابر قانون الهى ممنوع است. لا تُقَدِّمُوا ...
5- سرچشمهى #قانون و رفتار ما بايد قرآن و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله باشد. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
6- حكم رسول، حكم خداست و بى احترامى به او بى احترامى به خداست. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
7- پيشى گرفتن از خدا و رسول، بى تقوايى است. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا
8- براى انجام تكاليف، دو اهرم ايمان و تقوا لازم است. آمَنُوا ... وَ اتَّقُوا
9- التزام عملى بايد همراه با تقواى درونى باشد. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ
10- كسانى كه به خاطر سليقههاى شخصى يا آداب اجتماعى، بر خدا و رسولش پيشى مىگيرند،
از ايمان و تقوا دور شده اند. لا تُقَدِّمُوا ... وَ اتَّقُوا
11- تندروىهاى خود را توجيه نكنيم. لا تُقَدِّمُوا ... إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
12- ايمان به حضور و آگاهى خداوند، زمينه پرهيز و خداترسى مىگردد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»