#شعر #جمعه_نصر طوفان شد و کوه هم‌چنان نشکسته دریا به شکوه تو دلش وابسته از بودن توست، گرمی دل‌هامان خورشید به قامت تو قامت بسته ✍️ شعر از محمد معروفی ♻️حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان♻️ 🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛ ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ ایتا | تلگرام | سایت | اینستاگرام ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄

#روایت(۴٣) #واکنش_هنرمندان_زنجانی #نماز_جمعه_باشکوه #جمعه_خشم #جمعه_نصر بعد از زایمان پسر دومش حال و روزش این‌طور شد. داروها به بدنش نساخت در یک نیمه شب زمستانی حس کرد نفس‌هایش سخت بالا می آید. سینه‌اش می‌سوزد نیمه راستش گز گز می‌کند. سحر که زد نتوانست دست و پایش را تکان دهد. وقتی به بیمارستان رسانند دکتر گفت: سکته کرده و دست و پای راستش لمس شده است. معصومه خانم که می‌دانست شغل مادرانگی استراحت ندارد با همان اوضاع به کارهایش رسید. فقط یاد گرفت دست راستش دیگر از آرنج باز نمی‌شود و کج مانده است و راه رفتنی پایش بلند نمی‌شود باید روی زمین بکشد. صبح گوشی مامان زنگ خورد. بعد از سلام و احوال پرسی، مامان گفت: می‌خواهی بعد از نماز جمعه راهپیمایی هم بروی؟ دو دل قبول کرد. بعد از قطع کردن تماس رو به من گفت: معصومه خانم است می‌گوید برویم نماز جمعه، ما هم جهاد خودمان را انجام بدهیم. کاری جز این از دست ما بر نمی آید. چرا از همین هم دریغ کنیم؟ می‌گوید: هنوز یک دستم برای اینکه مشتم را به دهان اسرائیل بکوبم سالم است. ✍️ روایت از ليلا دوستی فرد؛ از لحظات حضور پرشور مردم غیور زنجان در نماز جمعه و راهپیمایی جمعه خشم و نصر شما هم راوی باشید👇 🇮🇷@revayat_zanjan لینک کانال👇 🇮🇷 https://eitaa.com/revayat_zanjan ❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان 🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛ ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ https://zil.ink/artzanjan.ir ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄

#روایت_مردمی(۴۴) #واکنش_هنرمندان_زنجانی #نماز_جمعه_باشکوه #جمعه_خشم #جمعه_نصر «ما با مردم ایران هیچ خصومتی نداریم.» توئیت را منتشر می‌کند. بی‌سیم را بر می‌دارد و دستور حمله به خانه اساتید دانشگاه ایران را می‌دهد. دقایقی بعد، خون دخترک کف خیابان جاری می‌شود. در این میان حق با چه کسی است؟ رژیمی که در پرونده‌اش قتل ۱۸ هزار کودک مظلوم ثبت شده یا مردمی که تنها حرفشان دفاع از مظلوم است. می‌گویند جنگ بد است. آری جنگ هیچ وقت محبوب نبوده و نیست اما گاهی برای ایجاد صلح باید جنگید، باید قدرت خود را به رخ بکشی تا دندان طمع لاشخور‌های جهانی را بشکنی. ۲۴ خرداد سال ۱۴۰۴، تاریخی که بار دیگر رذالت صهیونیسم در مقابل جهانیان به نمایش گذاشته شد. چیز جدیدی نبود. کودک‌کشی از کارهای روزمره این قوم هست. فقط نمیدانم چرا کم‌کم داشت برای ما هم عادی میشد. در این روزهای گذشته دیگر صدای ناله کودکان غزه به گوشمان نمی‌رسید تا اینکه صدای کودکان خودمان بلند شد. اسرائیل تشکیل شده از همان قومی است که در قرآن نفرین شده. همان قومی که خون به دل انبیاء الهی کرد و دستش آغشته به خون اولیا خداست. خدا در قرآنش وعده نابودی این قوم رذل را به ما داده. قومی که با لبخند می‌کشد و با رسانه‌هایش خود را تبرئه می‌کند و سازمان مللش سکوت اختیار می‌کند. قومی که با شیطان بزرگ عهد اخوت بسته است و آمریکایی که همیشه در تحمیل درد به ملت‌ها نقش داشته و دارد. عجبا از جماعتی که مانند سگ دم‌بریده پشت سرش له‌له میزنند برای مذاکره. بدا به حال امتی که از تاریخ درس نگیرد. پیر جمران چهل سال پیش گفت اگر هر مسلمان یک سطل آب روی اسرائیل بریزد، اسرائیل نابود می‌شود، حال در این وانفسای جبهه‌بندی حق و باطل سطل آب من و تو چیست؟ حق عیان است. دفاع از وطن و مقابله با دشمن اما آیا این واقعه در آینده درست روایت خواهد شد؟ ملت ما تجربه های تلخی در زمینه جنگ روایتها دارد. آیا به حقیقت شرح ظلم این قوم برای نسل نوجوان ما تبیین خواهد شد؟ وظیفه ما شاید در همین نقطه باشد. روایت! سلاح ما قلم است و زبان و رسانه و کلاس درس و خانه. باید فداکاری‌های سردارانمان را در دل نوجوانانمان حک کنیم. نباید یادمان برود که برای انسان گرد آمدیم و چه چیزی مهم تر از فهم این انسان. باید شرح این درد و حماسه را ما روایت کنیم! ✍️ روایت از مریم موسوی؛ از همشهریان دغدغه‌مند وطن شما هم راوی باشید👇 🇮🇷@revayat_zanjan لینک کانال👇 🇮🇷 https://eitaa.com/revayat_zanjan ❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان 🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛ ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ https://zil.ink/artzanjan.ir ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄