#پارت270
با من بمان💐💐💐
نشستم و او گفت
هنوز گلوت درد میکنه؟
سرتایید تکان دادم چایش را خوردو گفت
پاشو بریم بخوابیم.
لیوان چایم. را برداشتم و گفتم
بخورم میام.
حلقه من را برداشت و به اتاق خواب رفت.
چایم را داغ داغ خوردم و به دنبالش رفتم لباس راحتی هایش را پوشیده بود روی تخت دراز کشید. هفت روز بود که به خاطر حال پدرش کنار او میخوابید و من در اتاق نیما با ارزو خانم میخوابیدم. عیسی هم اتاق لیلا را وِل نمیکرد. هرچند شاهد بودم که درست نمیخوابید چیزی هم نمیخورد.اما به نظرم عیسی برای یک عمر از دست لیلا راحت شده بود.
با کمال تعجب دیدم که نیما رو به سمت من خوابیده.
دراز کشیدم. چشمانش بسته بودمن هم چشم هایم را بستم.
شاهکار من ناراحت و افسرده اش کرده بود مرگ لیلا هم به ان اضافه شده بود و حسابی دمق بود.
صبح زود بیدارم کرد به ازمایشگاه رفتیم من پیاده نشدم . رفت و با برگه ازمایشمامد.
وارد مطب شدیم خوشبختانه خلوت بود . دلم میخواست زود به خانه بروم و آمار کار ماجد را در بیاورم. خراب کردن دیوار هم مانده بود.
دکتر که پیرمردی حدود شصت ساله بود.
مرا معاینه کرد و گفت
این چیه توی گلوت ورم کرده ؟
برگه ازمایشم را باز کردو گفت
این چند وقته کاهش وزن نداشتی؟
روی وزنه نرفتم اما خودم متوجهم که لاغر شدم.
لاغر شدی یا خیلی لاغر شدی؟
نیما گفت
خیلی لاغر شده. اخه غذا هم نمیخوره
دکتر رو به من گفت
چرا غذا نمیخوری؟
اقای دکتر موقعی که میخوام غذا رو قورت بدم گلوم خیلی درد میگیره
دکتر نگاهی به نیما انداخت و گفت
جوون . تو نگاه که به زنت میکنی نمیگی این چرا روز به روز داره لاغرتر میشه؟
به کمک نیما رفتم و گفتم
این چند وقته ما شرایط خیلی بدی داشتیم. هم پدرم فوت کرد هم خواهر شوهرم که همسر برادرم هم بود به رحمت خدا رفت.
برگه را بست تکیه دادو گفت
بله. ناراحتی. غم و غصه. نگه داشتن بغض. استرس و ترس. همه باهم میتونه علت پرکاری تیروئید باشه.
نگاهی به نیما انداخت و گفت
اندازه یه تخم مرغ گلوی خانمت باد کرده و تو متوجه نشدی.
نیما که از لحن دکتر خوشش نیامده بود گفت
دارو داره
دارو که بله داره. ولی این تورم نشونه خوبی نیست.من براش یه سونو گرافی مینویسم برید سریع انجامش بدید و برگردید.
در کاغذی چیزی را نوشت و گفت
طبقه پایین سونوگرافی هست برو انجام بده بیا بالا
از اتاق خارج شدیم. در پله ها نیما گفت
این دکترها هم شورشو در اوردند . یه دستگاه سونوگرافی میخرن بعد همه رو میفرستند برید انجام بدید. پول میخوای بگو بهت بدم چرا وقتمو میگیری هزار تا کار دارم.
خدا را شکر انجا هم خلوت بود. به دنبال من به اتاق سونوگرافی امد . خانم دکتر دستگاه را روی گلویم گذاشت با اخم به مانیتور نگاه کردو گفت
قبلا هم سابقه ندول داشتی؟
ندول چیه؟
نگاهی به من انداخت و گفت
تازه متوجه شدی؟
بله