#پارت302 با من بمان💐💐💐 من هم صدایم را بالا بردم و گفتم تو کثافتی. تو عشق منو که ازم گرفتی هیچ با کاری که جلوی امامزاده کردی شوهرمم به جونم انداختی . نباید ماجرا رو به دیاکو میگفتی. دیاکو به من زنگ زد کلی دری وری نثارم کردو گفت اینکارو با زندگی من. و مریم کردی حلالت نمیکنم. قید همتونو میزنم دیگه پشت گوشتون رو دیدید منم ببینید. ناصح از ناراحتی اینکه دیاکو کجاست سکته کرد و مرد. دیاکو تو تشییع جنازه باباشم نیومد. کسی ازش خبر نداره که کجاست زنده ست یا مرده. هیچ کس نمیدونه. فکر میکنم حتی ندونه که پدرش مرده. اینهاهمه مقصرش تویی من چیزی به دیاکو نگفتم پس کی گفته؟ عثمان به من گفت تو به دیاکو زنگ زدی من زنگ نزدم. عثمان بهت دروغ گفته حمله کردم به خونه بابات که بکشمت ولی اونجا نبودی . اونروز جلوی در امامزاده میخواستم تورو بکشم که نشد. دارم میگم من نگفتم میفهمی؟ پس کی گفته؟ باحرفهایی که اونروز زدی زندگی من خراب شد . شوهرم داره طلاقم میده . مکثی کردو گفت طلاق بگیری زن دیاکو بشی اره؟ کور خوندی من تورو میکشم به چه گناهی نامرد عوضی. من ازدواج کردم که تو دست از سرم برداری اونوقت تو باعث شدی که شوهرم میخواد طلاقم بده تو. از دیاکو خبر داری درسته؟ نه. اگر ازش خبر داشتم شمارشو میدادم به شوهرم .‌تا از دهن خودش بشنوه بین ما فقط یه قول و قرار ازدواج بود و بس.‌ در به در داره دنبال دیاکو میگرده. میخواد حقیقت. و از دهن اون بشنوه. گفته اگر دیاکو رو پیدا نکنه منو طلاق میده. اگر بفهمم از دیاکو خبر داری و به من نمیگی تا دنیا دنیاست و ماجد زنده ست با خیال راحت نخواب ببین اقا ماجد من پدرم فوت شده.... کلامم را بریدو گفت فوت نشده سَقَط شده از حرف او عصبی شدم اما باید برخودم مسلط میماندم ادامه دادم. مادرم و عیسی از من حمایت نمیکنند. شوهرم داره منو طلاق میده. من اگر زندگیم از هم بپاشه بدبخت میشم. منم دنبال بدبختی تو اَم. دنبال اوارگیت و کُشتنتم. خوشحال میشم اگر بفهمم بیچاره شدی. با فریاد گفت تو قاتل ناصح خانی . اگر منو طلاق بدن. اواره میشم. میگردم دیاکو رو پیدا میکنم باهاش ازدواج میکنم. عربده ایی گوش خراش کشیدو گفت تو غلط میکنی. اگر با دیاکو کوچکترین ارتباطی بگیری میگردم پیدات میکنم .... مثل طبل تو خالی اینقدر تهدید نکن صدایش تهدید شدو گفت با من اینطوری حرف نزن برات گرون تموم میشه ها یا دیاکو رو پیدا کن شوهرم بره باهاش حرف بزنه خیالش راحت بشه بین من و اون چیزی نبوده یا یه طوری خودت حالیه شوهرم بکن که اون فقط ازمن خاستگاری کرده. و من بهش جواب نه دادم. والا طلاقم میده. اگر طلاقم بده من دیاکو رو پیدا میکنم. تو اگر میتونی دیاکو رو پیدا کنی چرا الان پیداش نمیکنی که به شوهرت.... میان کلامش امدم و گفتم چون منو توی خونه زندانی کرده. من نمیتونم از خونه بیام بیرون والا پیدا کردن دیاکو برام کاری نداره لحن ماجد عوض شد.‌گویا قصد داشت از زیر زبان من بکشد که دیاکو کجاست. خوب کجاست؟ خونه ش که نیست. بوکان که نیست. خونه زبیر هم نیست. پیش فامیل های مادریش هم نیست. وجب به وجب تهران و گشتم پیداش نکردم. تو بگو از کجا برات پیداش کنم. من نمیدونم. فقط اینو میدونم اگر دیاکو پیدا نشه شوهرم منو طلاق میده . مگه نمیگی. میگردی دیاکو رو پیدا میکنی خوب کجارو میگردی بگو من برم اونجا رو بگردم کت بسته میبرمش پیش شوهرت مجبور میکنم هرچی تو میخوای بهش بگه برای خرید نسخه کامل این رمان کافیست مبلغ ۶۰۰۰۰ تومان به شماره کارت زیر واریز کنید .‌ بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه . ‏‪6393461031718550 فریده علی کرم. @fafaom