eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
980 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️«سزارین» درد بیشتری دارد رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت: 🔹بیش از نیمی از زایمان‌ها در ایران به روش سزارین است در حالی‌که استاندارد جهانی ۱۵درصد است. 🔹به مادر گفته نمی‌شود «سزارین درد بیشتری دارد» و تا زمان کشیدن بخیه‌ها حدود ۱۴ روز مادر درگیر است. 🔹اینکه گفته می‌شود بارداری زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال پرخطر است، نادرست است 🆔 @asanezdevag
💚عبا و عمامه را چند تکه کردم و با آن بچه هارا خشک و قنداق کردم ✅داستانی جالب یکی از علما تعریف می کرد یک وقتی در مشهد به منزل یکی از آشنایان که از سادات بود رفتیم. اتفاقا شبی بارانی بود و خانم خانه نیز زایمان کرده بود و چند قلو شوهرش هم سرکار بود و منزل نبود متوجه شدیم حالش مساعد نیست. به او گفتم شما استراحت کنید من از بچه ها نگهداری می کنم نصف شب دیدم بچه ها خیلی گریه می کنند فهمیدم خودشان را کثیف کرده اند به حیاط منزل رفتم تا کهنه ها را بیاورم و آن هارا پاک و قنداق کنم اما متاسفانه باران آمده بود و تمام کهنه هارا خیس کرده بود به داخل اتاق برگشتم عبا عمامه خود را چند تکه کردم و به وسیله آن بچه هارا خشک و قنداق کردم اذان صبح به طرف حرم امام رضا علیه السلام حرکت کردم در بین راه چند سگ به من حمله کردند، مشغول دفع سگ ها بودم که یک سید جلو آمد و سگ هارا رد کرد به من گفت؛ آیا کسی که تا صبح از بچه های ما مراقبت کرده ما قادر نیستیم چهارتا سگ را از او دور کنیم و غیب شد.. این داستان را که خواندم با خود گفتم وقتی به کسی که از کودکان دیگران شبانه نگهداری کرده اینگونه لطف و عنایت می شود،به من مادری که هرشب از بچه شیعه ی امیرالمؤمنین نگهداری می کنم نگاه ویژه نمی شود؟! ✅ منبع: فرزند ارشد خانواده ۱۵ نفره 🆔 @asanezdevag
1_2517085039.pdf
257.7K
❤️ جدول غذایی بعد از زایمان 🔆 غذاهایی که در لیست آمده با نمک سالم و روغن زرد آماده بشه... 🆔 @asanezdevag
✅توصیه ویژه آیت الله بهجت: 🍃تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان 🍃می نشینی بگو یا صاحب الزمان 🍃برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن.. شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب. ✅ شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی. امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرموده است "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند." 📚 کمال الدین و تمام النعمه، ص ۳۰۳ ‎‌‌‌🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۷ #فرزندآوری #سبک_زندگی_اسلامی #قسمت_دوم از خیر دانشگاه گذشتن خیلی برام سخت بود. تما
۵۶۷ پسر دومم رو بیست و یک ماه شیر دادم و برای بعدی اقدام کردم. میخواستم اختلاف سنی شون کمتر بشه، ولی خدا نخواست و تقریبا سه ماهه سقط شد. خیلی هم سخت گذشت. بعد از شش ماه دوباره باردار شدم و خدا لطف کرد و یه پسر دیگه بهمون داد. اختلاف این دو تا شد سه سال. من واقعا رزاقیت خدا رو تو زندگیمون با همه وجود لمس میکنم. پدر من و پدر همسرم هر دو کارگر بودن و توانایی اینکه ما رو از نظر مالی حمایت کنن، نداشتن. ولی شرایط زندگی من و همسرم تقریبا از خیلی از دوستان اطرافمون که تحت حمایت مالی خانواده هاشون هستن هم بهتره. واقعا اعتقاد دارم خداوند رزق و روزی و برکت رو بعد از ازدواج و بچه دار شدن تضمین کرده ولی ضمانتی بابت تجملات و زیاده خواهی های ما نداده. یعنی برکت خدا رو باید همراه با قناعت درک کرد. من به مسأله قناعت و با فکر خرج کردن همیشه توجه دارم. البته این قضیه رو از زندگی در کانادا یاد گرفتم. اونجا اگه چیزی لازم داشتیم نمی‌توانستیم سریع بخریم چون قیمت اولیه شان خیلی زیاد بود. باید صبر میکردیم تا تخفیف بخوره، گاهی تو این صبر کردن، اصلا متوجه کاذب بودن نیازمون هم می‌شدیم. الان در مورد بچه ها هم همین کار رو میکنم. وقتی بچه ها چیزی می‌خوان میگم صبر کن تا یه روز برم بازار، بعد تا من برم بازار مطالبات لحظه ای اونها هم تغییر می‌کنه و نهایتا از بین خاصه هاشون با رضایت خودشون یه چیز به درد بخورتر می‌خریم. اگر هم یه درخواست غیر منطقی باشه با دلایلی که متوجه میشن، میگم نمیتونم بخرم. در مورد لباس بچه هم که الان به علت گرانی شاید خیلی از هزینه خانواده ها رو به خودش اختصاص بده باید بگم که لباسهای بچه های بزرگتر رو برای کوچکتر ها نگه میدارم البته بین خواهر و برادرم هم لباسهای بچه هامون رو جابه جا میکنیم. پسر سومم که بیست و یک ماهه شد برای بعدی اقدام کردم ولی این بار هم خواست خدا نبود و سقط شد، با شرایط بدتر از سقط قبلی😒 حالا دیگه قرضهای خونه اولمون هم تموم شده بود، یه همتی کردیم و با لطف خدا یه آپارتمان خیلی بزرگتر خریدیم. مامانم خیلی بهمون تاکید می‌کردند که بچه زیاد و پشت سر هم بیاریم. ایشون یک سال و نیمه به رحمت خدا رفتن. معلم بازنشسته بودن و همیشه میگفتن: "ثمره و حاصل کل زندگیم شما چهارتا هستید و ای کاش شش تا آورده بودم. بعد هم میگفتن بچه پشت هم به زندگی آدم نظم و برنامه میده." مادرم میگفتن: "من هفت سال شیر دادم و کهنه شستم، در طول هفت سال شما مدرسه رفتید، وقتی برادر آخری رفت کلاس اول رفتم دانشگاه و ادامه تحصیل دادم." خلاصه تا روز آخر یکی از سفارش هاشون به ما تعداد بچه زیاد بود. اما اقوام خیلی از نظر فکری و سبک زندگی با ما فاصله دارن ولی از اونجایی که همیشه به ما به عنوان بچه های زرنگ و درس خوان و اهل فکر نگاه میکردن (برادرم هم شریفی بودن، ایشونم الان پنج تا بچه دارن ) و مهمتر از اون اینکه ما خودمون با قاطعیت در مورد فرزندآوری صحبت میکنیم، اونها هم کاملا در موضع ضعف هستن. چند وقت پیش یکی از اقوام بهم گفت بچه های من تنبلن و مثل شما چندتا بچه نمیارن. این برام خیلی جالب بود که ایشون دلیل بچه نیاوردن رو تنبلی میدونست. در مورد کار خونه و بچه داری و خستگی هم همیشه به خودم میگم هر چی کار ارزشمند تره، سختیش بیشتره. البته در مورد کار بسیار ارزشمند زنان، به لطف خدای مهربون مون سختیش با شیرینی و لذت بردن فطری همراهه. من وقتی تو خونه کار میکنم و خسته میشم، مدام به خودم روحیه میدم که خدا داره کارهام رو میبینه، انشاالله خدا ازم راضیه و این همون کاریه که من باید تو این دنیا انجام بدم و ... خدا شاهده اینقدر این فکر ها روحیه بخشه و خستگی رو از تن آدم در میاره که حد نداره‌‌. حتما امتحان کنید😊😉 شدیداً اعتقاد دارم این روح آدمه که جسم رو سر پا نگه میداره. من تا قبل از ازدواج، از نظر پدر و مادرم و خواهر و برادرام خیلی ضعیف و بی جون بودم. تازه برادرام به شوخی میگفتن ما تو جلسه خواستگاری به شوهرت میگیم که چقدر ضعیفی که جنس بد دست مردم ندیم😁 ولی من الان واقعا احساس ضعف در بارداری‌هام نمیکنم. حتی با وجود اون دو تا سقط بد که از ده تا زایمان هم بدتر بود. چون خیلی روحیه ام خوبه و اعتقاد دارم که خدا تواناییش رو بهم داده و ایشالا توانایی بیشتری هم بهم میده. من الان به لطف خدا چهارمین پسرم رو باردارم و فعلا دختر ندارم، البته به فضل خدا امیدوارم☺️، ولی اگر دختر داشته باشم اولین و مهمترین ارزشی که سعی میکنم براش جا بندازم بحث مادری هست. بحث مسئولیت خطیر انسان سازی و جامعه سازی. بحث مدیریت امور خانه و آرامش دهی به خانواده و البته در کنارش بحث تحصیل در رشته هایی که باعث ارتقای خودش و خدمت به جامعه اسلامی باشه. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علاج بالروح صَیْمُری خدمت امام رضا علیه السلام از عقیم بودن زنش شکایت کرد حضرتش تبسمی کرده و فرمودند: انگشتری از جنس فیروزه بگیر و بر روی آن بنویسند: «رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین» صَیمُری می گوید: به یک ماه نکشید که همسرم حامله شد و خداوند پسری به من عطا فرمود. مرحوم کافی در یکی از سخنرانی های خویش می گوید:«دو عدد با همان کیفیت ساخته شود و زن و مرد هر کدام به دست کنند سپس می گوید: «شاید به هزار نفر توصیه کرده ایم و بچه دار شده اند و مجرب است. » 📚 تحفة الرضویة صفحه ۲۸۹ وسائل الشيعه،ج۳،ص۴۰۶ 🆔 @asanezdevag
1_2035154398.mp3
3.13M
🎵اثر نیت مادران در سرنوشت فرزندان 🔹 یک راه‌حل قرآنی برای مادرانی که بچه‌دار نمی‌شوند حجت الاسلام 🆔 @asanezdevag
🔞🔞 خانم ها توجه كنيد ك تغییر دکور اتاق خواب جنسی باعث درمان سرد مزاجی دو طرفه ميشه... يكم خلاقيت بخرج بدين😋😁❤️ 🆔 @asanezdevag
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ لذت زندگی عاشقانه چی شد که فکر کردیم عشق و علاقه نمیتونه اساس زندگی مشترک باشه و مبنا باید پول و ثروت باشه؟ کیه که دوروبرش نداشته باشه آدم‌هایی رو که با حداقل‌ها و از سطح پایین شروع کردن ساختن زندگی رو و با تکیه به علاقه و محبت بین‌شون دوتایی ذره‌ذره جلو رفتن و بحران به بحران و چالش به چالش رو پشت سر گذاشتن و سنگ به سنگ راهشونو باز کردن و الان دارن از این عمری که کنارهم گذروندن و ثمره‌هاش کیف می‌کنن؟ الهی جوونهایی که تو شرایط ازدواج هستن ولی ترس از فرهنگ غلط و توقعات زیاد طرف مقابل دلسردشون کرده از پا پیش گذاشتن، این باشه که برن جلو و بزرگترها حمایت کنن ازشون و به همین زودیا مشمول تبریک ازدواج شن. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۶۷ #مادری #فرزندآوری #سبک_زندگی_اسلامی #رزاقیت_خداوند #قسمت_سوم پسر دومم رو بیست و ی
۵۶۸ یکی ازاقواممون تعریف میکرد متولد سال ۱۳۶۰هستن در خانواده بسیارمذهبی بزرگ شدن خودخانم معلم هستند وهمسرشون کویت کارمی کنند مهندس نفت هستند درقم سکونت دارند سال ۷۰ مادرفاطمه خانم گفتند(خواستگار اومده براشون )فاطمه خانم برباحیابودنشون اجازه پدرومادرشون شرط کردند پدرومادرفاطمه خانم رضایت دادند روز خواستگاری فرارسید فقط بزرگترهااومده بودند برای خواستگاری آقاپسرنیومده بودند فاطمه خانم چای بردن و تعارف کردند صحبت مهریه واینچیزهاشد تما م فقط یه جلسه صیغه خوندن که بتونن صحبت کنند آقا علی گفتن(من ۲۰سالمه و مهندسی نفت دارم میخونم کارم کویته جوریه که فقط یه ماه فردوردین وسه ماه تابستان تعطیلی دارند )فاطمه خانم هم قبول کردند عروسیشون رفتن مکه بعدولیمه ساده دادند تصمیم گرفته بودندکه هزینه عروسی آنچنانی بدهندبه زوج جوان که بتوانندزندگیشان شروع کنند ازوسایل جهزیه هم تلویزیون و یخچال آنچنانی وگازوفرومبلمان دادندبه آن زوج جوان با توکل بر خدا زندگیشون درزیرزمین مستاجربودند شروع کردند آقا علی و فاطمه خانم شش ماه بعد بابرکت این اتفاق تونستن خونه بخرن و اتومبیل خوب سه سال گذشت و خبری از بچه نشد البته اطرافیان هم می گفتند چ زمانی بچه دار می شوید با توکل بر خدا واهل بیت علیهم السلام فاطمه خانم باطب اسلامی آشنا شدند توانستند با اصلاح تغذیه وحجامت ساکرال باردارشدند آقا علی وقتی فهمید ازکوبیت اومدن ایران و که پیش فاطمه خانم باشند و کمک حالشان رفتن سونوگرافی که دکتر گفتند(دوقلو یه پسر یه دختر باردارن)خیلی خوشحال شدند بارداری راحتی داشتن ولی دیابت بارداری داشتند که رژیم غذایی تونستن کنترل کنند درهمین حین بارداری فاطمه خانم به معنویات خیلی علاقمندشده بودند که هرروززیارت عاشورا می خواندندوصوت حدیث کسا پخش می کردنددرمنزل نمازشب می خواندندهم خودشان وهمسرشان سرانجام ۵تیرماه آقامحسن وفاطمه زهرا خانم به دنیااومدن زندگی ساده داشتندودارندباوجوداینکه درآمدعالی دارند آقا علی همیشه خمس و زکات مالشان پرداخت می کنند وقتی بدنیاآمدنداین فرشته ها اقوام فاطمه خانم خیلی طعنه وتمسخرمی کردند ولی فاطمه خانم ارتباطشان با هم چنین افرادی حذف کرد آقامحسن وفاطمه زهرا خانم بچه ها آرامی بودند وباهوش دوقلوهابدنیاآمدند ولیمه دادند وگوسفندقربانی کردند درهمین حین فاطمه خانم خواب زیباوشیرینی میبینه خواب حضرت زهرا می بینند وفاطمه خانم تصمیم میگیره نقاب میزنند آقامحسن وفاطمه زهرا خانم کلاس قرآن می رفتند توانستنددررشته حفظ قرآن موفق شوند آقا علی ده سال ایران بودندکه دوباره رفتندکویت سال ۸۳ تاسال۸۸ کویت بودند که اومدند ایران فاطمه خانم به علی آقا گفت(برای دخترشان درسن۱۵سالگی خواستگاراومده،آقاپسرباایمان وبااخلاقییه ،جنم کارداره) ولی علی آقامخالفت کردند که سرانجام فاطمه خانم موفق شد آقا مجتبی وفاطمه زهرا خانم ازدواج کردند و با پنج سال اختلاف سنی،آقامجتبی هم مداح ومعلم هستند وفاطمه زهراخانم هم معلم هستند. و۱۴سکه مهریه فاطمه زهراخانم هستش رفتن زیریه سقف ودرهمین حین آقا محسن وقت وغنیمت شمردوگفتن به پدرشان(میخوان ازدواج کنند وآقاعلی که به ازدواج فاطمه زهراخانم وآقا مجتبی دلش نرم شده بود رضایت دادندازدواج کنند )رفتندخواستگاری ملیحه خانم دختریکی ازعلماقم آقامحسن شرایطشون گفتن (بعدازدرسم میخوام برم کویت و انجاکارکنم)ملیحه خانم هم که معلم بودند قبول کردند رفتن مکه ولیمه ساده دادندازدواج کردند فاطمه خانم حالاهم عروس داشت وهم داماد البته پرانتزبزارم(فاطمه خانم دخترشان رفتن خریدجهیزیه فقط ضروریات وخریدند ازتجمل دوربودجهیزیشون ولی علی آقا گفتن (چون جهیزیه درحدضروریات اصلی دادند درخریدخانه کمکشان می کنم )و همین کار هم کردند خانه خریدند فاطمه زهراوآقامجتبی با کمک پدرمادرهایشان ) فاطمه خانم زنگ زدند به حاج خانم مادرملیحه خانم که در تهیه جهیزیه افراط نکنند ومادرملیحه خانم هم قبول کردو ازدواج این دو جوان هم سرگرفت البته فاطمه خانم در ازدواج عقیده دارند جوانها بایدمزاج شناسی شوندچون باعث دوام زندگی می شود وخانم هرخانه باید به مزاج افرادخانواد صبحانه وشام طبخ کند دوسال گذشت وآقاعلی ومحسن کویت بودندکه اومدندتابستان ایران که اون زمان حضرت آقا برروی فرزندآوری تاکییدداشتند یکسال گذشت سال ۹۱اقدام کردندبه فرزندآوری 😍از روش طب اسلامی شکوفه سنجد وروشهای دیگراقدام کردند پزشکشون سکینه سادات لطیفی که مشوق به فرزندآوری هستندرفتند سونوانجام دادند که فهمیدن ۴قلو ۲دخترودوپسرباردارن فاطمه زهراخانم پیش مادرشون بودندومیخواستن هرموقع به پزشک مراجعه کنند باهاشون می رفتند ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا