eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
982 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚛جهیزیه 💚برای شروع زندگی داشتن امکانات اولیه کافی است. 💚نیازی نیست برای آغاز زندگی خود تمام وسایل ریز و درشت را خریداری کنید از دختران و پسران عزیز خواهش می کنیم برای ازدواج ، به والدین خود فشار مالی نیاورند. 💚گاهی والدین برای ازدواج ما متحمل فشار های مالی زیادی می شوند و تا سال ها باید زیر بار قرض قرار بگیرند. 💚برخی می گویند تا جهیزیه دختر کامل نشود اجازه عروسی نمی دهند.این مطلب بسیار غلط و اشتباه است. در امر ازدواج هم مهریه را سبک بگیرید و هم جهیزیه را... دو طرف باید ازدواج را آسان بگیرند. 🆔 @asanezdevag
🔞🔞🔞 💑 طبق طب اسلامی هویج توان جنسی رو افزايش ميده ؛ بنابراین کسانیکه در س ک س زودخسته میشن قبل رابطه حتما آب هویج،یا هویج بستنی میل کنند😋😋 🆔 @asanezdevag
❌ کودک خردسال و پدر دروغگو اتومبیل آماده است. پدر می خواهد از خانه بیرون برود. در لحظه ای که می خواهد سوار شود، پسر کوچولویش به سوی بابا می دود و خواهش می کند او را هم با خود ببرد. اصرار می کند، التماس می کند، اما پدر می گوید: نه، نمی شود کار دارم. و چون کودک هنوز نیاموخته که «نه» را به عنوان یک جواب منفی و قطعی تلقی کند، دست از سماجت برنمی دارد. پدر که احساس می کند، منصرف کردن بچه کار آسانی نیست، به سرعت حیله ای به کار می برد و می گوید: -عزیزم! این طور که نمی توانی با من بیایی، برو لباسهایت را عوض کن و بیا! پسرک با اعتماد طبیعی که به پدرش دارد، می دود تا لباسهایش را عوض کند. اما همین که باز می گردد، در انتهای کوچه، جز گرد و غباری که اتومبیل پشت سر گذارده، چیز دیگری نمی بیند. کودک به این صحنه نگاه می کند، از جا در می رود، بی طاقت می شود و فریاد می زند: - پدر! تو دروغگویی! دروغگو...! او راست می گوید، پدرش دروغگو است. آیا به نظر شما پدر می تواند به عنوان نصیحت، به فرزندش بگوید: «پسرم! دروغ نگو، دروغ چیز بدی است»؟! پس باید کودک را در محیط راستی و صداقت بار آورد. برای این منظور باید در فرصتهایی که پیش می آید، صحت گفتار خویش را در عمل به او ثابت کنیم.✅ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۵۲ #فرزندآوری #قسمت_دوم ۳ ماه بعد از عروسی فهمیدم که باردارم، شوک بدی بهم وارد شد چون
۴۵۲ دخترم که دو سال و دو ماهه شد، تصمیم گرفتیم که برای دخترم یه همبازی بیاریم ...حالا من ۱۸ ساله شده بودم و تجربه بیشتری داشتم 😅 باوجود مخالفت خانوادم و دوستام باردار شدم و تا شش ماه به کسی به جز خواهر هام نگفتم که باردارم که سرزنش نشم بابت کارم😶 بارداری خیلی آروم تری داشتم نسبت به دخترم چون کمتر نگران حرف دیگران بودم. اما اینبار نگران این بودم که کوچولوی ما پسر باشه و خانواده ها بگن دیگه کافیه شما جنستون جور هست و اینجور حرفها😕 اما خدا جواب دعاهای دخترم رو داد و برادر کوچولویی که درانتظارش بود قرار بود به زودی به جمعمون اضافه بشه😍 ماه شِشُم که مادرم و بقیه متوجه شدن. مادرم کمی بی تاب بود و نگران حال من اما خداروشکر سه ماه بیشتر نگرانیش ادامه نداشت چون خیلی زود سه ماه گذشت و آقا محمد حسن ما شب ولادت آقا امام حسن مجتبی به دنیا اومد. (و اسمش رو هم با خودش آورد😍) توی این بارداری هم دچار مسمومیت بارداری شدم اما اصلا نگران نشدم و تصمیم گرفتم که اصلا بیمارستان نرم ...کلا خیلی کم دکتر و آزمایش رفتم و بارداری خیلی آروم تری رو تجربه کردم 😊راستی این بارداری هم تنها نبودم و خواهر دومم هم همزمان با من باردار بود 😅😅 و خواهر زاده ام هم با پسرم یک ماه فاصله دارن😊 دخترم خیلییییی زیاد خوشحال بود از اومدن برادرش و این باعث خوشحالی من هم میشد و اصلا غربت رو احساس نمیکردم با وجود بچه ها.... حالا تجربه ام توی نگهداری از نوزاد بیشتر شده بود که نذاشتم مامانم بیشتر از ده روز پیشم بمونه و اون رو راهی کردم که برگرده شهرمون پیش خواهر کوچیک و پدرم. پسرم که یک سال و هشت ماهش بود از شیر گرفتمش تا بتونم کمی استراحت کنم😊که بعد از چند ماه متوجه شدم باردارم😁 خداروشکر این بارداری رو هم اینبار فقط با خواهرهام درمیون گذاشتم (عاشقشونم که سنگ صبورم بودن و هستن❤) و نذاشتم تا شش ماه اطرافیان به خصوص مادرم متوجه بشن. ماهه هشتم بارداری بودم که کرونا شروع شد😕 و مادرم نگران حال من، به اصرار مادرم وسایلمون رو جمع کردیم که برای مدتی بریم کنار مادرم باشم تا کمتر نگران حالم باشن.. چمدونه کوچیکی رو برداشتیم تا زود برگردیم به خونه مون و راهی شدیم ماه آخر هم به سختی گذشت چون همه نگران کرونا بودیم. چون دختر اولم ۸ ماهه به دنیا اومده بود دکترها بهم گفته بودن که زایمان زودرس دارم و باید مواظب باشم اما حالا ۴۲ هفته گذشته بود اما رضوانه خانوم ما به دنیا نمیومد😕 بالاخره بعد از پایان ۴۲ هفته توی فروردین ماه به بیمارستان مراجعه کردم و سیر زایمان رو پشت سر گذاشتم... خداروشکر توی بارداری رضوانه خانوم خیلیییی خیییلی کمتر دکتر رفتم و بارداری به شدت آرومی رو تجربه کردم 😊 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️اینستاگرام با ما و فرزندان چه کرد 📍بشر عصر رسانه در کنار اقیانوسی از اطلاعات، لب‌تشنه جان می‌دهد؛ درحالیکه... 📌تاملی بر آمار ساعات مصرف فضای مجازی و تلویزیون در کنار دقایق اندک مکالمه همسران و فرزندان... 🎙به‌روایت محمد جوانی 🆔 @asanezdevag
22.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نقش آرامش در زندگی بخش دوم آرامش ،هدف از تشکیل خانواده 🆔 @asanezdevag
✅ ‏پدر و مادر عزیز قبول کنید که شما باید مشاوران خوبی باشید و نه تصمیمگیر. 🌺 قرار نیست آنچه که شما بعد از سی سال زندگی بهش رسیدید بچه هاتون از همون روز اول داشته باشن بگذارید شیرینی "ساختن" رو بچشند تا برای نگهداشتنش بجنگند 🆔 @asanezdevag
🌶 مصرف غذاهای تند در هنگام بارداری, موجب ایجاد لکه در بدن نوزاد میشود. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۵۲ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #قسمت_سوم دخترم که دو سال و دو ماهه شد، تصمیم گرفتیم که ب
۴۵۲ الان در سن ۲۴ سالگی با افتخار❤ مادر سه تا فرشته هستم با فاصله سنی سه سال یعنی حنانه خانوم متولد۹۳ آقامحمدحسن متولد۹۶ و رضوانه خانوم متولد۹۹😍 دخترم بعد از به دنیا اومدن خواهرش بسیار مستقل شده و کمک کار من هست توی خونه جوری که با اطمینان میتونم بگم بچه سومم رو خیلی راحت تر دارم بزرگ میکنم چون کمک کار دارم توی خونه😘 هم کارهای برادرش رو انجام میده هم توی نگهداری از خواهرش خیلی کمک میکنه و هم توی کارهای خونه .. همیشه هم با افتخار میگه خواهر و برادرم آرزوهای من بودن که من به اونها رسیدم و خیلی دوستشون دارم😍 از برکت و رزق و روزی بچه ها هم که هرچی بگم کم گفتم با ورود هر بچه ای ما به عینه وفور رزق و روزی و رحمت خدارو توی زندگیمون متوجه میشیم ❤ خرید ماشین... رهن کردن خونه خوب... و رزق های معنوی زیادی که نصیبمون شده 😍 خدایا شکرت❤ درسم رو این چند سال رها کرده بودم اما دوسالی هست که شروع کردم به ادامه تحصیل😍 زبان انگلیسی رو خودم توی خونه تمرین میکنم .. به تازگی تابلو فرشی رو شروع کردم که خیلی با بافتنش آرامش میگیرم😍 خدا خیلی به زمانم و به ذهنم برکت عجیبی داده و الان با نیم ساعت درس خوندن همه چیز رو متوجه میشم در حالی که زمانی که مجرد بودم ساعت ها باید مطالعه می کردم.... هر وقت به گذشته نگاه میکنم از خودم خیلی راضی هستم که زود ازدواج کردم و فاصله سنی کمی با بچه ها دارم😊 حالا هر وقت که فکر میکنم دخترم وقتی ۲۰ ساله بشه من تازه ۳۶ ساله میشم و قرارِ با دخترم کلی بهمون خوش بگذره خیلی انرژی میگیرم💪 این در حالیه که اطرافیان من، تو سن سی سالگی تازه ازدواج میکنن😶 برنامه های زیادی برای آینده دارم و دوست دارم که بازم برای امام زمانم سرباز تربیت کنم اگه آقا لایق بدونن😊 جا داره اینجا از همسره عزیز و مهربونم هم تشکر کنم که درهمه لحظات کنارم بودن و پشتیبانم هستن و بهشون میگم که خیلیییی دوستشون دارم و امیدوارم که بتونیم باز هم با کمک هم توی زندگی قدم های بزرگ برداریم 😊 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا