eitaa logo
آسایش تن و جان
293 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
14.5هزار ویدیو
43 فایل
« صِرَاطُ‌ عَلِيٍ‏ مُسْتَقِيم،‌صِرَاطُ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ،‌اللَّهُمَ‏ إِيَّاكَ‏ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ‏ نَسْتَعِينُ‏» Admin7 @AmiriiiiHosein
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خاطرات نوه ی مستر همفر
🖊خاطرات نوه مستر همفر 🔸جدایی دین از سیاست در طول تاریخ بزرگترین مانع ما در منطقه، آخوندها و ملاهای شیعه بودند البته نه همه آنها بلکه بخشی از آنها که احساس تکلیف کرده و وارد سیاست می شدند. هر چه ما رشته کرده، اینها پنبه می کردند. لذا بایستی برای این معضل فکری می کردیم. هدف و چشم انداز ما بر اساس یک جمله ساده و مهم بود، جدایی دین از سیاست. اگر می توانستیم به مردم بفهمانیم که دین از سیاست جداست و با هم فرق دارند و نباید در کار هم دخالت کنند، آن وقت می توانستیم جلوی دخالت ملاهای شیعه در سیاست را هم بگیریم. کار، کار بسیار سختی است قرار است جلوی حرف ملاهای بزرگی مانند میرزای شیرازی که می گفت دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست بیاستیم. برای عملی شدن این هدف بایستی از راه های مختلف وارد می شدیم. باید توسط رسانه ها، مطبوعات و قلم به دستان به مردم می فهماندیم ، اسلام با سیاست کاری ندارد و ملا و آخوند، مرد سیاست نیستند. دیگر اینکه بایستی از دل حوزه های علمیه زمزمه جدایی دین از سیاست بلند شود. برای این منظور چند نفر را مامور کردیم تا در منابع اسلامی ببینند چه چیزهایی مرتبط با جدایی دین از سیاست است تا آنها را استخراج کرده و بین خود آخوندها پخش می کردیم. در مرحله بعدی باید آخوند ضد سیاست تربیت می کردیم. می گشتیم ببینیم کدام مرجع و ملای شیعه با سیاست مخالف است زیر پر و بالش را می گرفتیم، مطرحش می کردیم برایش وجوهات و امکانات می فرستادیم، از طریق رسانه ها مشهورش می کردیم. نظرات و آرائش را نشر می دادیم و از او یک چهره سرشناش، دوست داشتنی، معنوی و ... می ساختیم. کار بعدی هم در خود حوزه ها بود. باید دوری از سیاست را برای آخوندها یک ارزش و امتیاز و ورود به سیاست را یک ضد ارزش و کار اشتباه نشان می دادیم. صِرفِ چسبیدن به درس و بحث یا نشستن در کنج خلوت و حلقه ذکر و ورد بایستی بالاترین ارزش در حوزه ها می شد و آخوند حکومتی، امام جمعه و جامعه شدن، ورود به سیاست و دولت و مجلس و ... بایستی یک کار ضد ارزش برای طلبه ها می شد. باید خود حوزه این گروه ها را به چشم حقارت می دید تا مردم و جامعه هم این افراد را طرد کنند. پیشتر، این طرح را در عراق پیاده کرده بودیم. به طوری که اگر آخوندی وارد سیاست می شد از چشم مردم می افتاد. اما اجرای این طرح در ایران خیلی سخت بود. در ایران نمونه های موفقی وجود داشت که نمی گذاشت ورود آخوندها به سیاست را ضد ارزش کنیم. از میرزای شیرازی گرفته تا آیت الله مدرس و کاشانی و در عصر حاضر هم آیت الله خمینی، نمونه های بارز ورود آخوندها به سیاست بودند. لذا کارمان بسیار سخت بود. برای خنثی کردن فعالیت این افراد یک راه وجود داشت و آنهم ورود آخوندهای بی کفایت به صحنه سیاست بود. برای این کار مدت زیادی را در حوزه ها می گشتیم و طلبه هایی که کله شان باد داشت، حس قدرت طلبی ، تایید طلبی، میل ریاست و شهرت داشتند را شناسایی و روی آنها کار می کردیم. برای ورود به سیاست و حکومت شیرشان می کردیم. برایشان هوادار و سوت و جیغ زن جمع می کردیم تا باورشان شود که مرد سیاست اند اما وقتی وارد میدان سیاست می شدند دائم گند می زدند. بایستی تا می توانستیم آخوندهای بی سواد، بی لیاقت، ناتوان، بی تقوا، دنیا دوست و ... را وارد سیاست می کردیم تا با گند کاری هایشان، مردم ایمان بیاورند که اسلام و آخوندها نباید وارد سیاست شوند. و در مقابل افرادی را که حس می کردیم اگر وارد سیاست شوند کلاهمان پس معرکه است را یا توسط نفوذی ها از ورود به سیاست منع می کردیم یا از طرق مختلف ترور شخصیتی می شدند و کنار می کشیدند. https://eitaa.com/joinchat/2542272635C1ac69b1a07