🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش دوم
🔰 منابع مطالعاتی سازمان/ قسمت نخست
🔺 منابع مطالعاتی سازمان، بعد از قرآن و نهجالبلاغه، عمدتاً کتابهایی است که توسط نهضت آزادی نوشته شده بود، کتابهایی مانند: «راه طی شده»، «خدا در اجتماع»، «بینهایت کوچکها»، «ذره بیانتها»، «کار در اسلام»، «عشق و پرستش»، «مسأله وحی»، «اسلام مکتب مبارز و مولد»، که همگی نوشته مهندس بازرگان است.
🔺 «جهاد و شهادت» و «تفسیر پرتوی از قرآن» نوشتهآیتالله طالقانی، «خلقت انسان» و «قرآن و تکامل» نوشته یدالله سحابی، «آیا انسان زاده میمون است» نوشته محمود بهزاد، «انسان و کهکشانها» از جانففر، «منشأ تکامل و حیات»، از اپارین، «علم به کجا میرود»، تألیف ماکس پلانک، «چهار مقاله فلسفی»، از استالین.
🔺 «دوزخیان روی زمین»، «مبارزات مردم الجزایر»، «سرگذشت ویتنام»، «تاریخ مشروطه ایران» نوشته کسروی، «چه باید کرد»، از لنین، و کتابهای مائو از قبیل: «علیه لیبرالیسم»، «اصلاح سبک کار حزبی»، «آموزش خود را از نو بسازیم» و کتابهایی مانند: «چگونه میتوان یک کمونیست خوب بود» از شائوچی، کتاب «سیر تحولات اجتماعی» و یک سری کتابهای دیگر.
🔺 منابع یاد شده عمدتاً منابعی هستند که حالت روشن فکری داشتند، یعنی از دیدگاه روشن فکرانه به مسائل میپرداختند، نتیجه چنین مطالعاتی، برداشت نوینی از مفاهیم اسلامی است که معمولاً با تفسیری که روحانیت از اسلام داشت ناسازگار بود.( شایان ذکر است در اینجا مقصود از روحانیت عمدتاً مراجع، محققان و بزرگان روحانیت است.)
🔺 در این مرحله هسته مرکزی و فکری مجاهدین خلق برای اینکه بتواند کادر سازی کند، از مجموع مطالعات ذکر شده شروع به تدوین ایدئولوژیهای سازمان و کتابهایی در این زمینه برای مطالعه اعضاء کرد و بعداز مدتی این کتب تازه تدوین شده ملاک و معیاری برای عمل اعضای جدید هم بهشمار میرفت.
🔺 این مطالعات بهصورت دستجمعی و گروهی انجام و در ادامه هر یک ازاعضاء تدوین یک بخش را برعهده گرفت. برای مثال حسین روحانی کتاب «متدولوژی یا روششناختی» را نوشت که در حقیقت معرفت شناسی سازمان در قالب این کتاب منعکس شده بود؛ لیکن دیدگاهی که حسین روحانی در این کتاب مطرح میکند عمدتاً همان دیدگاه مارکسیستی است.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1516
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش سوم
🔰 منابع مطالعاتی سازمان/ قسمت دوم
🔺 محمد #حنیفنژاد کتاب «راه انبیاء راه بشر» را براساس تئوریهای بازرگان و پوشاندن یک لباس #مارکسیستی برآن نوشت؛ در لابهلای این کتاب آشکارا خوانندگان به مطالعه کتابهای مائو توصیه میشوند.
🔺 کتاب بعد که نوعی تاثیر پذیری از اندیشههای مارکسیستی در آن هویداست کتاب «راه تکامل» تألیف علی میهندوست است، به عنوان مثال در تفسیر آیه ۸۵ از سوره مبارکه آل عمران که خداوند متعال میفرمایند: «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» دین اسلام به عنوان راه کمال معرفی شده است؛ اما مقصود میهندوست از تکامل، همان تکامل اجتماعی است که در #ماتریالیسم_تاریخی مورد بحث قرار میگیرد، پس به وضوح در آثار و تألیفات سازمان غلبه تفکر مارکسیستی قابل لمس و مشاهده است.
🔺 #منافقین قبل از وارد شدن به فاز نظامی این سه کتاب یاد شده را توسط حنیف نژاد خلاصه و در یک کتاب منتشر کردند، همچنین کتابی بهنام «اقتصاد به زبان ساده» توسط محمود عسگریزاده به رشته تحریر در آمد و خواننده این کتاب هم به راحتی در خواهد یافت که این کتاب چیزی جزء اندیشههای مارکسیستی نیست.
🔺 کتابی با نام «امام حسین(ع)» تحت سرپرستی احمد رضایی نوشته شد. سعید محسن جزوه «مقدمهای بر مطالعات مارکسیستی» را نوشت و در آن ضرورت مطالعات مارکسیستی را به اعضاء گوشزد نمود. همین جزوه بود که زمینه را برای تألیف کتاب «چگونه قرآن را بیاموزیم (دینامیزم قرآن)» در سال ۱۳۵۸ آماده کرد. حسن نیک بین معروف به عبدی که در سال ۱۳۴۷ رسماً کمونیست شد، جزوه «مبارزه چیست» را نوشت و در آن مارکسیسم را به عنوان راه مبارزه معرفی نمود.
🔺 در همه آثار یاد شده که بیانگر دینشناسی مجاهدین خلق است، مارکسیسم به عنوان هسته و اسلام به عنوان پوسته پذیرفته شده است. و از اینجا بود تفکر التقاطی بین اسلام و مارکسیسم در این سازمان شکل گرفت، و اعضاء سازمان را به جایی رساند که در عین حال که مدعی اسلام هستند و اصول پنجگانه دین و مذهب را قبول دارند، اما مارکسیسم را به عنوان علم مبارزه و علم اداره جامعه بپذیرند که نتیجهاش به نقص دین اسلام و حتی انکار عصمت پیامبر و ائمه علیهم السلام میکشید.
🔺 به طور خلاصه مرحله اول یا مرحله مطالعاتی مرحله ای است که آنها را به التقاط اسلام با مارکسیست کشاند و این میتواند نقطه اصلی انحراف سازمان به شمار آید بهطوریکه از ابتدا شکلگیری مطالعاتیشان نه براساس تفکرات خالص اسلامی بلکه براساس تفکر وارداتی که با اسلام سازگاری نداشت، شکل گرفت.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1516
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش چهارم
🔰 ریشه تفکر #مارکسیستی
🔺 شاید این سؤال در ذهن مخاطبان ایجاد شود که چگونه مارکسیسم در تفکرات سازمان مجاهدین وارد شد؟ دقت در نوشتهها و تفکرات اعضای سازمان ما را به این نتیجه میرساند که ریشه این مسأله به دو چیز بر میگردد:
1️⃣ علم زدگی
🔺 مقصود از علم زدگی یا علم گرایی این است که کسی علوم تجربی را حلال همه مشکلات بشر بداند و دین خدا را نیز بر اساس دادههای علوم تجربی تفسیر کند.
🔺 در حالی که همه متون، احکام و آموزههای دین قابل تفسیر با علوم تجربی نیست، زیرا تئوریها و نظریات علوم تجربی قطعیت ندارند و علوم تجربی نمیتوانند سخن قطعی بگویند، چون روش آنها استقراء است که هیچگاه تام نخواهد بود و لذا به نتیجه قطعی نخواهد رسید.
🔺 بر همین اساس در هیچ یک از تئوریهایی که علوم تجربی بیان میکنند، قطعیت وجود ندارد. آری، ممکن است در طول تحولات تاریخی و گذشت سالیان متمادی بشر به این نتیجه رسد که این قوانین قطعی هستند؛ اما در حال حاضر علوم تجربی قادر به ارائه قوانین قطعی نبوده و تنها چیزی که علوم تجربی میتواند بیان کند این است که بگویدآنچه که من تا به حال دیدهام این است و قادر به ارائه قوانین علمی قطعی برای بشر نیست.
🔺 از آن طرف دین حرفهایی دارد که گزارههایی قطعی هستند و اگر بنا به مطالعه دین با علوم تجربی بود در بسیاری از موارد بشر با مشکل روبهرو میشد.
🔺 برای بهتر روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید: در چندین آیه قرآن کریم تعبیر «سماوات سبع» یا «آسمانهای هفتگانه» آمده است.
🔺 هنگامیکه منجمان منظومه شمسی را کشف کردند، دریافتند منظومه شمسی شامل هفت سیاره است، بلافاصله علمگرایان، سماوات و سبع آن را به هفت سیاره منظومه شمسی معنا کردند، بعد از مدتی تعداد سیارات منظومه شمسی هشت و مدتی بعد نه سیاره شد.
🔺 مجدداً همین سالهای اخیر اعلام کردند تعداد سیارات منظومه همان هشت است، اگر کسی بخواهد سماوات سبع را که یک نمونه بود براساس فرآوردههای علوم تجربی معنا کند وقتی تعداد این سیارات به هشت رسید چه میکند؟
🔺 یا باید بگوید قرآن اشتباه کرده که چنین حرفی قطعاً صحیح نیست و یا باید چاره دیگری بجوید، چارهاش این است که بگوید علوم تجربی اشتباه کرده و مطالعه دین را از طریق علوم تجربی پیگیری نکند؛ لذا یکی از مشکلات اساسی مجاهدین خلق علم زدگی بود که ریشه در تفکرات نهضت آزادی، به خصوص مرحوم #بازرگان و یدالله #سحابی داشت.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1516
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش پنجم
🔰 ریشه تفکر #مارکسیستی
2️⃣ عدم پذیرش تفسیر روحانیت از اسلام
🔺 عدم پذیرش تفسیر روحانیت از اسلام یکی دیگر از علل گرایش سازمان به سمت مارکسیست بود البته همانطور که قبلاً نیز اشاره شد در اینجا منظور از روحانیت همان #مرجعیت_دینی است که در ادامه این عدم پذیرش را بیشتر توضیح خواهیم داد.
🔺 سازمان به بهانه اینکه تنها جایی است که مجهز به علم مبارزه است و فقط آنها در شرایط پیچیده امروز قادر به ارائه تفسیر صحیح از شرایط خواهند بود، دست به یک تفسیرات جدیدی از دین زد که با اصل آن سازگار نبود.
🔺 روی آوردن بنیانگذارن سازمان مطالعات به یک سری مطالعات در زمینه اسلام و دیگر زمینهها، امری غیرقابل انکار است؛ اما مجاهدین اطلاعاتی ابتدائی و بسیار ضعیف از اسلام داشتند، کسانیکه در زندان با آنان بودهاند، میگویند سران آنان به ظاهر بچههای خوبی بودند، ولی حتی وضو گرفتن صحیح را هم نمیدانستند.
🔺 اما به چیزی به نام #تقلید معتقد نبودند و با اینکه هیچگونه تخصصی در علوم اسلامی نداشتند خود را صالحترین افراد برای فهم دین میدانستند.
🔺 با توجه به موارد مطرح شده مشخص گردید که نباید ورود انحراف به سازمان را امری دانست که در ادامه حیات سازمان پیدا شده است، بلکه از همان اول، شکلگیری مجاهدین همراه با انحراف بود. منتها این انحراف در ابتدا خودش را نشان نداد و با گذشت زمان ظهور و بروز پیدا کرد.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1516
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش ششم
🔰 تغییر #ایدئولوژی
🔺 پس از اینکه کار تدوینایدئولوژی سازمن پایان یافت، از اواخر سال ۴۹ سازمان وارد فاز نظامی شد، یکی از عواملی که ورود به فاز نظامی را تسریع کرد عملیات #فدائیان_خلق در منطقه سیاهکل در بهمن ۴۹ بود که به دنبال آن سازمان تصمیم گرفت از حالت انفعال بیرون آید.
🔺 آنها معتقد بودند که اگر وارد فاز جدید نشوند، برخی نیروهای انقلابی آن زمان که به سازمان نزدیک شده بودند به سمتوسوی سازمانهای تماماً #مارکسیستی کشانده شده و در نهایت آنها را از دست خواهند داد.
🔺 اولین اقدام سازمان، تلاش برای بمب گذاری در کارخانه صنایع الکتریکی تهران بود؛ اما این عملیات لو رفت و منجر به دستگیری تعداد زیادی از اعضاء سازمان گردید که مجاهدین از آن به «ضربه شهریور ۵۰» یاد میکنند.
🔺 در این حادثه اکثر اعضاء کادر مرکزی سازمان نیز دستگیر و چند نفر از آنان هم در ۴ خرداد سال ۵۱ اعدام شدند و از مرکزیت آن تنها رضا رضایی موفق به فرار شد و چند روز بعد از فرار، با سیانور خودکشی کرد.
🔺 بعد از این حوادث مرکزیت سازمان به دست سه نفر افتاد: تقی شهرام، بهرام آرام و مجید شریف واقفی. از این سه نفر تنها مجید شریف واقفی مذهبی بود و دو نفر دیگر مارکسیست بودند و اعتقادی به مذهب نداشتند.
🔺 شکستهای سازمان و ضربه وارده بر آن از یک سو، و ورود #تقی_شهرام به مرکزیت سازمان از سوی دیگر، زمینه را برای یک حرکت ارتدادی در سازمان مهیا کرد.
🔺 با تصمیم کادر مرکزی، تجدید نظر در ایدئولوژی سازمان در دستور کار قرار گرفت و در سال ۵۲ یک گروه ده نفره که سه نفر از آنها از مرکزیت بود، مطالعات بر روی ایدئولوژی سازمان را شروع کردند.
🔺 نتیجه این مطالعات اعلام گرایش به مارکسیسم و عیان کردن هسته تفکرات واقعی سازمان بود. لذا در مهرماه سال ۱۳۵۴ «بیانیه اعلام مواضعایدئولوژیک» توسط تقی شهرام تدوین شد و چرخش فکری سازمان را از اسلام به مارکسیسم اعلام نمود.
🔺 این شخص چون گرایش شدیدتری نسبت به مارکسیسم داشت، گرایش اولیه سازمان را به سمت این تفکر شدت بخشید و با صدور بیانیهای به نام «تغییر مواضع ایدئولوژیک»، عدول سازمان را از اسلام و گرایش آن را به مارکسیسم رسماً اعلام کرد.
🔺 دو نفر از اعضاء در مقابل این ارتداد ایستادگی کردند. یکی مجید شریف واقفی بود که توسط همسرش لیلا زمردیان به تقی شهرام و بهرام آرام لو داده شد و به وسیله «حسین سیاه کلاه» اعدام گردید و دیگری مرتضی صمدیه لباف بود که توسط مرتدین مجروح، سپس توسط ساواک دستگیر و اعدام گردید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هفتم
🔰 همکاری مسعود رجوی با ساواک
🔺 کسانی که معتقدند سازمان مجاهدین با انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک و ورود تقی شهرام وارد انحراف شد دچار اشتباه هستند چراکه سازمان از ابتدا انحراف داشت ولی این انحرافات را به صورت علنی بیان نمیکرد.
🔺 این یک امر بدیهی است که اگر در کنار خط مستقیمی خط کجی را هرچند با زاویهای بسیار اندک رسم کنیم، این زوایه هر روز بزرگتر خواهد شد و این انحراف تا بینهایت ادامه خواهد یافت، گرچه این زاویه تا شدت نیافته خود را نمایان نخواهد ساخت ولی وقتی این خط امتداد پیدا کند زاویه خود را بهطور مشخص نشان میدهد.
🔺 دقیقاً سازمان مجاهدین خلق هم همینگونه بود انحراف خود را به مدت ده سال در درون خود حفظ کرد؛ اما با گذشت زمان انتشار این بیانیه، از افکار انحرافی و مارکسیستی سازمان پرده برداشت.
🔺 با انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک، عدهای از بازماندگان خارج نشین سازمان گروهی به نام دانشجویان مسلمان ایرانی در آمریکا را تشکیل دادند و در همان ابتدا جزوهای به نام «گامی فراتر در افشای منافقین» منتشر کردند که در آن ماهیت منافقین، #تقی_شهرام و نزدیکان او را رسوا ساخت. این اولین باری بود که کلمه منافقین برای عدهای از اعضای سازمان اطلاق شد.
🔺 در این هنگام #مسعودرجوی از اعضای کادر مرکزی سازمان که در زندان بهسر میبرد و جزء کسانی بود که باید اعدام میشدند، با وساطت برادرش کاظم رجوی که هم وکیل بود و هم از افراد صاحب نفوذ در سازمان ملل محسوب میشد از اعدام رهایی و بعداً از زندان آزاد شد. البته #روزنامه_کیهان آن روز و همینطور گزارشهای ساواک علت رهایی از اعدام را همکاری او با ساواک ذکر کردهاند.
🔺 مسعود پس از آزادی از زندان، در برابر این بیانیه اینچنین موضع گرفت، این بیانیه، بیانیهای انحرافی است و عده ای که به تعبیر او «اپورتونیستهای چپنما و فرصت طلب» لقب گرفتند، در داخل سازمان کودتا کردند.
🔺 در مقابل این بیانیه تقی شهرام در دادگاهش، رجوی و طرفدارانش را منافق خطاب کرد و با گفتن اینکه شما همگی در باطن مارکسیست هستید ولی در ظاهر اقرار به اسلام میکنید پرده از چهره منافقانه سازمان برداشت.
🔺 مشاهده سیر تحولات سازمان مجاهدین صحت حرفهای تقی شهرام را تأیید میکند، چراکه هنوز چیزی از انقلاب نگذشته بود که مسعود رجوی سلسله درسهایی در #دانشگاه_صنعتی_شریف برای اعضاء و هواداران سازمان گذاشت که محصول آن در جزواتی بنام «تبیین جهان» منتشر گردید. مطالعه این جزوات هر انسان صاحب اندیشهای را به صحت ادعای تقی شهرام خواهد رساند.
🔺 کسانیکه دم از مبارزه با #امپریالیسم میزدند و فریاد رهایی ملت ایران و دیگر خلقها را از چنگال امپریالیسم شعار خود کرده بودند، امروزه بهجایی رسیدهاند که در دامن همان امپریالیسم و نظام سرمایهداری لانه گزیدند و به اتکاء آنان زندهاند.
🔺 در حال حاضر اعضای سازمان زیر چتر حکومتهای امپریالیستی هستند که خون مردم دنیا را به شیشه کرده و مکیدهاند این چه چیزی جز نفاق میتواند باشد که انسان شعار مبارزه با تفکری را سر دهد و خود را داعیه دار مبارزه با آن بداند؛ اما از طرف دیگر در دامن صاحبان آن تفکر نفس بکشد و زندگی کند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هشتم
🔰 عقاید و خط مشیها
🔺 براساس سیر مطالعاتی منافقین و مطالعه نوشتهجات به یادگار مانده از آنها میتوان عقاید و خطمشی سازمان مجاهدین خلق را در چند بعد خلاصه کرد:
1️⃣ اعتقاد به اسلام منهای #روحانیت
🔺 سازمان این تز را عمدتاً مدیون دکتر #شریعتی است چون وی اولین فردی بود که تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه اسلامی و شیعه بنا کرد.
🔺 این مطلب در کتاب «مجموع آثار دکتر شریعتی» بخش با مخاطبهای آشنا قابل مشاهده است. در این قسمت از کتاب در اولین نامه دکتر شریعتی به پدر نوشته شده است: «همانطور که دکتر(دکتر مصدق) تز اقتصاد منهای نفت را بنا نهاد ماهم باید تز اسلام منهای آخوند را بنیانگذاری کنیم.»
🔺 مجاهدین خلق و همچنین گروه فرقان متاثر از همین افکار شریعتی، به همین سمت و سو رفتند که اسلام را منهای روحانیت مطالعه و خودشان را جایگزین روحانیت کنند.
2️⃣ اسلام علم مبارزه نیست
🔺 همانطور که قبلاً مطرح شد سازمان معتقد بود، اسلام علم مبارزه نیست و هرچند که ممکن است در قدیم توانایی اداره جامعه را داشته است؛ اما توان اداره مبارزه و به تبع آن توان اداره جامعه کنونی را ندارد. آنها براین باور غلط بودند که جامعه پیچیده امروز را نمیتوان با احکام و نظامهایی که در اسلام آمده اداره کرد.
3️⃣ علمگرایی
🔺 از عقاید دیگر سازمان میتوان تلفیق علم گرایی و عقل گرایی را برشمرد که حتی اسلام را نیز با همین دو شیوه مطالعه میکردند. تفکر سازمان این را به اعضا القاء میکرد که #عقل توان فهم هر چیزی را دارد و همین تفکر بود که به بینیازی از وحی منجر میشد و دور شدن از دین و دستورات دینی را به دنبال داشت.
4️⃣ التقاط
التقاط در عقیده، یکی دیگراز عقاید سازمان به شمار میرود بهگونهای که اسلام را فقط به عنوان دینی که میتواند رابطه انسان و خدا را شکل دهد قبول داشتند؛ اما برای اداره جامعه و برای مبارزه به سمت #مارکسیست روی گرداندند و آن را با اسلام التقاط کردند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #هادی_غفاری/ بخش نخست
🔰 ردّ صلاحیت شده
🔺 هادی غفاری فرزند آیت الله #حسین_غفاری در سال ۱۳۲۹ در آذرشهر تبریز به دنیا آمد. مادرش دختر آیتالله مقدس تبریزی بود. هادی غَفّاری عضو شورای مرکزی مجمع «#نیروهای_خط_امام» و رئیس مؤسسهی الهادی است. وی نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و در انتخابات مجلس چهارم، پنجم و هفتم #رد_صلاحیت شد.
🔸 هادی غفاری نقطه شروع مبارزات سیاسی خود را نه سالگی میداند و میگوید: «مبارزه سیاسی من از سن ۹ سالگی آغاز شد. پرونده فعالیت سیاسی من در #دبستان_رضوی، دبیرستان فخر رازی، دانشکده الهیات، ادبیات، فنی ، معماری و حتی پزشکی دانشگاه تهران عقبه سیاسی کاملا گرانسنگی برای من رقم میزند.»
🔺 هادی غفاری در این دوران با گروههای مختلف دانشجویی اعم از سیاسی و غیرسیاسی از جمله #نهضت_آزادی، #سازمان_مجاهدین_خلق، فدائیان اسلام و حتی گروههای #کمونیستی مراوده داشت و بعضا در مناظرههای درون گروهی شرکت میکرد.
🔺 وی طی دوره دانشجویی و طلبگی بر روی تفسیرهای قرآن کار کرد که ماحصل آن تفسیر سوره حمد بود که با عنوان «حمد میآموزد» نوشته هادی دهخوارقانی منتشر شد.
🔺 وی سال ۱۳۵۷ با #چادر_زنانه رفت و آمد میکرد. غفاری در مصاحبه با #روزنامه_اعتماد_ملی در این زمینه میگوید: «با چادر زنان به مسجد میرفتم، در بین زنان با عبا برمیخاستم و سخنرانی میکردم و باز با چادر و همراه زنان از مسجد خارج میشدم.»
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4815
🆔 @asbaat_ir