eitaa logo
مُـرواریدهای‌خاکـــی🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
744 ویدیو
40 فایل
'‌‌‌﷽' ڪو‌عشق‌ڪہ‌معمورڪندخانہ‌دل‌را؟ عمریست‌زویرانۍدل‌خانہ‌خرابم♥↻ 「بہ‌رسم𝟮𝟭خرداد𝟵𝟵🗞⿻.!」 ازدل‌مینویسیم‌و‌دلۍ‌ڪار‌میڪنیم! براۍ‌گفتن‌سخن‌هاتون‌بگوشیم⇩ @fatemeh_zahra_82 @E_N_nataj ڪپۍ:حلـالتون🌱ツ .
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم نگاهتون🤩
مُـرواریدهای‌خاکـــی🕊
تقدیم نگاهتون🤩
ما که داریم براتون رمان میزاریم..کانالو معرفی کنید دیگه...😄😅😕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هم یه خبر خووووووووب😍🤩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 السلام علیک یا امام هادی (ع) 💐 میلاد باسعادت حضرت علی النقی امام هادی (ع) بر همه شماعاشقان ومحبان آن حضرت تبریک وتهنیت باد. 💐💐💐🎊🎊🎊 @aseman_del
🌸🍃 •[وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه است گدایت]• 🎉 . 🕊| @aseman_del
لبیروت سلام من قلبی:)❤️
‌ میگن شورای عالے لبنان، بیروت رو شهر مصیبت زده اعلام كرد، ناخوداگاه یادم رفت تو خرابه.. عمه جانم حضرت زینب'س' .‌. حضرت رقیه'س' ،.. . ..😞💔
... درد علی دو گونه است : یک درد. دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌کند. و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌شب‌های خاموش به دل نخلستان‌های اطراف مدینه کشانده... و به ناله در آورده است. ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرق‌اش احساس می‌کند. اما، این درد علی نیست. دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است،تنهائی است. که ما آن‌را نمی‌شناسیم. باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را… که علی درد شمشیر را احساس نمی‌کند. و...ما... درد علی را احساس نمی‌کنیم..." |دکتر شریعتی |
رمان_مدافع_عشق_قسمت9 : فضا حال وهوای سنگینےدارد. یعنےباید خداحافظـےڪنم؟ ازخاڪےڪه روزی قدم های پاڪ آسمانی ها ان را نوازش ڪرده... با پشت دست اشڪهایم را پاڪ میڪنم. در این چندروز آنقدر روایت ازنها شنیده ام ڪه حالا میتوانم به راحتےتصورشان ڪنم... دوربین را مقابل صورتم میگیرم و شما را میبینم،اڪیپـــــےڪه از14تا55 ساله در آن در تلاطم بودند، جنب و جوش عاشقـــــے... و من در خیال صدایتان میزنم. _ اهای ... برای گرفتن یک عڪس از چهره های معصومتان چقدر باید هزینه ڪنم؟... و نگاه های مهربان شما ڪه همگــــےفریاد میزنند :هیچ... هزینه ای نیست! فقط حرمت ما را حفظ ڪن... حجاب را بخر، حیا را به تن ڪن. نگاهت را بدزد از نامحرم... آرام میگویم: یڪ..دو...سه... ِ صدای فلش و ثبت لبخند خیالی شما لبخندی ڪه میدهد شاید لبهای شما با سیب حرم ارباب رابطه ی عاشق و معشوق داشته... دلم به خداحافظـے راه نمیدهد،بےاراده یڪ دستم رابالا می آوردم تا... اما یڪےاز شما را تصور میڪنم ڪه نگاه غمگینش را به دستم میدوزد... _ با ما هم خداحافظی میڪنے؟؟ خداحافظے چرا؟؟... توهم میخوای بعداز رفتنت ما رو فراموش ڪنے؟؟....خواهرم توبـی وفا نباش دستم را پایین می آورمو به هق هق می افتم؛احساس میڪنم چیزی در من شڪست. ... نگاه ڪه میڪنم دیگر شما را نمیبینم... بال و پر هستند و خاڪےڪه زمانـےروی ان سجده میکردند عرش میشود برای .. ... ڪاش ڪمڪم ڪنیدڪه پاڪ بمانم... شما را قسم به سربندهای خونی تان... در تمام مسیر بازگشت اشڪ میریزم... بی اراده و از روی دلتنگے.... شاید چیزیذڪه پیش روداشتم ڪار شهداست... بعنوان یڪ هدیه... هدیه ای برای این شڪست و تغییر هدیه ای ڪه من صدایش میڪنم: نویسنده:میم‌سادات‌هاشمی✨ 『🌙 @aseman_del○°.』