از شيخ رجبعلي خياط نقل شده است كه:
«شبي حوالي غروب از نزديك مسجدي در اوايل خيابان سيروس تهران عبور ميكردم - براي درك فضيلت نماز اول وقت - وارد شبستان مسجد شدم ديدم شخصي مشغول اقامه نماز است و هالهاي از نور اطراف سر او را گرفته، پيش خود فكر كردم كه بعد از نماز با او مأنوس شوم ببينم چه خصوصياتي دارد كه چنين حالتي در نماز براي او پديدار است. پس از پايان نماز همراه او از مسجد خارج شدم نزديك در مسجد، وي با خادم مسجد بگو مگويي پيدا كرد و به او پرخاش كرد و به راه خود ادامه داد، پس از عصبانيت ديدم آن هاله نور از روي سرش محو شد!»
✍️تبیان(کتاب کيمياي محبت، حجة الاسلام محمدي ري شهري،با تصرف)
@Asemani_bashim
مرحوم کل احمد آقا می فرمودند:
« در کربلا، مدتي بود که حال معنوي خوبي نداشتم. لذا با ناراحتي و کدورت، به حرم حضرت سيد الشهدا عليه السلام مشرف شده و با توسل عرض کردم که يا ابا عبدالله ، مدتي است که نمي توانم مانند گذشته، در مصائب شما گريه کنم. علتش چيست؟
پاسخ فرمودند:
تنها دليلش اين است که اختيار زبانت را از دست داده اي و هر چه پيش مي آيد مي گويي!
✍️منبع : کتاب رند عالم سوز
@Asemani_bashim
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیام برای خداوند چگونه است
ما در چه حد قیام برای خداوند متعال میکنیم
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توسل به حضرت عباس علیه السلام
آیت الله قائنی رحمت الله علیه
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشتباهی که بعضی ها میکنند
@Asemani_bashim
در میان بنی اسرائیل عابدی به نام برصیصیا زندگی می کرد، او زمان طولانی عبادت کرده بود و در این راستا به حدی از قرب الهی رسیده بود که مردم بیماران را نزد او می آوردند تا او دعا می کرد، آنها سلامتی خود را باز می یافتند
روزی زن جوان بیماری را که از یک خانواده با شخصیت بود، برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد آن زن مدتی در نزد برصیصیا بماند تا شفا یابد.
شیطان از فرصت استفاده کرد و به وسوسه گری پرداخت، و آن قدر زن را به نزد او زینت داد که آن مرد عابد به آن تجاوز کرد، چیزی نگذشت که معلوم شد آن زن بار دار است، عابد خود را در تنگنای سخت دید، برای این که گناهش، کشف نگردد، آن زن را کشت و در گوشه ای در بیابان دفن کرد.
برادران آن زن از این جنایت هولناک، آگاه شدند، و این خبر در تمام شهر پیچیده و به گوش امیر رسید، امیر با جمعی، به تحقیق پرداختند پس از قطعیت خبر، آن عابد را از عبادتگاهش فرو کشیده، و فرمان اعدام او صادر گردید.
در روز معینی در حضور جمعیت بسیار، عابد را بالای چوبه دار بردند، وقتی او بالای چوبه دار قرار گرفت، شیطان در نزدش مجسم شد و به او گفت: این من بودم که تو را به این روز افکندم، و اگر آنچه را می گویم، اطاعت کنی تو را از این مهلکه نجات خواهم داد.
عابد گفت: چه کنم.
شیطان گفت: تنها یک سجده برای من انجام دهی کافی است.
عابد گفت: در این حال که می بینی، نمی توانم سجده کنم.
شیطان گفت: اشاره ای کفایت می کند.
عابد، با گوشه چشم خو یا با دستش اشاره کرد، و شیطان را این گونه سجده نمود و همان دم جان سپرد و از دنیا رفت
✍️مجمع البیان، ج 9، ص 265، - تفسیر روح البیان ج 9، ص 466، و تفسیر قرطبی، ج 9، ص 6518.
@Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نبش قبر حر
آیت الله قائنی
@Asemani_bashim
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان یحعلنی معکم
حاج آقا کاشانی
@Asemani_bashim
روایت از علی(علیهالسلام) است که حضرت فرمود: «شر الأشرار من لا يستحيي من الناس»یعنی اگر بخواهیم انسانها را دستهبندی کنیم و بگوییم یک دسته اشرار هستند، در برجستهترین آنها از نظر شرارت آن شخصی است که از مردم خجالت نکشد (حیا نکند)
✍🏻سایت معاونت تهذیب حوزه های علیمه
درس اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی
@Asemani_bashim