قیس بن عاصم كه از اصحاب رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است نقل كرده كه روزی با گروهی از «بنی تمیم» خدمت پیغمبر اكرم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) شرفیاب شدم، گفتم یا رسول اللّه! ما در صحرا زندگی می كنیم و از حضور شما كمتر بهره مند می گردیم، ما را موعظه فرمایید.
رسول اكرم نصایح سودمندی فرمود و از آن جمله چنین فرمود:
«برای تو به ناچار همنشینی خواهد بود كه هرگز از تو جدا نمی گردد؛ با تو دفن می گردد در حالی كه تو مرده ای و او زنده است. همنشین تو اگر شریف باشد تو را گرامی خواهد داشت و اگر نابكار باشد تو را به دامان حوادث می سپارد. آنگاه آن همنشین با تو محشور می گردد و در رستاخیز با تو برانگیخته می شود و تو مسئول آن خواهی بود. پس دقت كن كه همنشینی كه انتخاب می كنی نیك باشد زیرا اگر او نیك باشد مایه ی انس تو خواهد بود و در غیر این صورت موجب وحشت تو می گردد.
آن همنشین، كردار تو است»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 235
@Asemani_bashim
پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی از قبیله ازد را که ابن اللتبیة نام داشت مامور صدقات کرد. این مرد پس از بازگشت به هنگام تحویل دادن وصولی های خود چنین می گفت: یا رسول الله! این برای شما داده شده و این به من هدیه گردیده است
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با اعتراض فرمود: چرا باید در کار خدا کسی را مامور کنم که بگوید این برای شما و این برای من است؟ اگر این مرد در خانه خود می نشست و مامور صدقات نمی شود، آیا کسی به خانه اش می آمد و هدیه برایش می آورد؟! سوگند به آن خدایی که جانم در دست اوست، این مرد هر چه از این مال بردارد روز رستاخیز، سنگینی آن، بار گردنش خواهد بود، گرچه شتر و گاو گوسفند باشد! آن گاه دست به آسمان برداشت و گفت: اللهم هل بلغت؟؛ بار خدایا آیا رساندم؟
✍درس هایی از تاریخ؛ ص 157 به نقل از عظمت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) چاپ تهران، ص 243.
@Asemani_bashim
آیت الله مبشر کاشانی در مورد علم اهل بیت علیه السلام فرمودند:
ائمه طاهرین، صاحبان علم هستند و هر فردی که قصد عالم شدن و بهره گرفتن از دانشی را دارد، تنها از طریق آنها است که به او عنایت می شود و اگر می بینید آیات قرآن در مورد نعمات الهی و بهشت سخن می گویند، مقصود همان معارف الهی هستند که در آنجا نصیب مؤمنان می شود.
ایشان در ادامه همین بحث از باب نمونه فرمودند: جناب آقای حاج اسماعیل دولابی که برداشت های زیبا و خوبی از آیات و روایات داشتنه اند به این دلیل بوده است که وقتی در ایام جوانی به زیارت عتبات عالیات در کشور عراق می روند و محضر مبارک امام حسین علیه السلام در کربلا مشرف می شوند، کنار ضریح مقدس، از آن حضرت طلب علم و معرفت می کنند. ایشان در آن حال که بسیار منقلب هستند، ناگهان مکاشفه ای برایشن پیش می آید و می بینند دست مبارکی از ضریح مقدس خارج شد و سیبی را داخل سینه ایشان قرار داد.
آن گاه متوجه می شوند که امام علیه السلام به ایشان عنایت فرموده اند و آن معارفی را که بیان می کردند از حضرت سید الشهدا علیه السلام داشتند و آن سیب هم معنی اش همان معارف و علوم بود.
@Asemani_bashim
فرزند گرامی آیت الله قاضی نویسند:
مرحوم قاضی هیچ وقت صورت درویشی و صوفی گری و امثال این حرفها را اعتنایی نداشت؛ بلکه عرفان را یک صورت والایی از زندگی انسانهای مسلمان صحیح الاسلام می دانست و سیره بارز شاگردان دست اول ایشان معروف است و توصیه ایشان به هر کس نزد ایشان می آمد این بود که برو آنچه از نیکی که می دانی، درست عمل کن در نهایت دقت و سعی و بدان که تو عارف خواهی بود و معلوم است که هیچ فرد مسلمانی یافت نمی شود که خوبیها و بدیها را درست نداند. بله؛ کاهلی در عمل است.
✍از یادداشتهای استاد سید حسن قاضی طباطبایی، با اندکی تغییر.(سایت اطلاع رسانی غدیر)
@Asemani_bashim
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معلم اخلاق ساواکی
آیت الله حائری شیرازی
https://eitaa.com/joinchat/3916169218C1b02e7befc
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb
https://t.me/+O89zpgj_eeae6IDf
صدها نفر از جنون جا مانده
سالار درین قافله تنها مانده
دلها شده پر درد مگر علت چیست؟
چند روز دیگر تا به محرم مانده
@Asemani_bashim
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعا با ذکر فضیلت امیرالمومنین علیه السلام
حاج آقا کاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3916169218C1b02e7befc
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb
https://t.me/+O89zpgj_eeae6IDf
مرحوم آیت الله اراکی از مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی (صاحب فتوای تنباکو) نقل کرد که او فرمود: من برای زیارت مرقد منور امام حسین علیه السلام از سامرا به سوی کربلا روانه شدم. در مسیر راه به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند رسیدم و به آنها وارد شدم. رییس طایفه از من احترام شایانی کرد . در این میان زنی نزد من آمد و گفت: سلام بر تو ای خادم عباس.
من از این گونه سلام کردن زن تعجب کردم از رییس طایفه پرسیدم این زن کیست؟ گفت: خواهرم می باشد. گفتم: چرا او این گونه بر من سلام کرد آیا علتی دارد؟ گفت: آری. گفتم : علت چیست؟ گفت:
من سخت بیمار بودم به طوری که همه ی بستگان از درمان و ادامه ی زندگی من ناامید شدند. مرگ هر لحظه به من نزدیکتر می شد . در حال احتضار بودم ناگهان منظره ای در برابر چشمم آشکار شد. دیدم خواهرم بر بالای تپه ای که در جلوی محل طایفه ی ما قرار دارد رفت, رو به سوی بارگاه حضرت عباس علیه السلام کرد . با گیسوی پریشان و دیده ی گریان گفت: یا ابالفضل ! از خدا بخواه به برادرم شفا دهد.
ناگهان دیدم دو نفر بزرگوار به بالینم آمدند . یکی از آنها به دیگری عرض کرد: «برادرم حسین, ببین این زن مرا وسیله ی شفای برادرش نموده از خدا بخواه او را شفا دهد.»
امام حسین علیه السلام فرمود:« برادرم (عباس) , این شخص نزدیک است از دنیا برود . کار از کار گذشته.»
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از مولانا العباس علیه السلام تقاضای عنایت و لطف کرد . دیدم عباس علیه السلام با دیده ی اشکبار به امام حسین علیه السلام عرض کرد:« ای برادرم! از خدا بخواه این بیمار شفا یابد . وگرنه لقب[باب الحوایجی] را از من سلب کن و بگیر.»
امام حسین علیه السلام با توجهی کامل فرمود:«ای برادر, خدایت سلام می رساند و می فرماید این لقب و موقعیت گرانبها برای تو برقرار بوده و تا قیامت پابرجاست و ما به احترام تو این بیمار را شفا دادیم.»
من سلامتی خود را بازیافتم . از آن پس خواهر من به هرکسی که ارادت خاصی داشته باشد او را «خادم العباس» می خواند. این است راز سلام دادن خواهرم با این طرز مخصوص به شما.
✍🏻منبع: پرچمدار نینوا ص 221 تا 223
مولف: محمد محمدی اشتهاردی
@Asemani_bashim
42.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ۱۴ دقیقه
فیلم روز مباهله
@saatibarayagha
@Asemani_bashim
https://chat.whatsapp.com/DvFmp20Qar8ArJU48BclWb