eitaa logo
آسمانی باش
8.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
با رهنمودهای اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی میتوانیم آسمانی باشیم مدیرکانال @ali_reza_ayati
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله وحید خراسانی: در قضیه مباهله پیغمبر ثابت کرد خلافت بلافصل علی بن ابی طالب را. سرّش چیست ؟ سرّش این است: این بهت آور است: کسی که کتابی نوشته که ریشه شیعه را بِکند -این عقل را مبهوت می کند- در همان کتاب این را نوشته. ببینید خدا چه می کند ؟ به دست خودِ نفاق ریشه نفاق را می کند " وَمَکرُوا وَمَکرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکرِینَ ". در همان کتابی که برای بطلان مذهب شیعه نوشته، نوشته که در قضیه شورا ، امیرالمؤمنین به همه صحابه جمع حاضر این کلمه را گفت. احتجاج این است. این منطق شیعه است. فرمود: از من نزدیکتر به پیغمبر کسی هست ؟ اگر صحبتِ زن در آیه کرده نساء مرا نساء خودش قرار داده. اگر گفتگوی فرزند آمده ، فرزندان من است اما خدا فرموده: "ابنائنا"، نسبت به خاتم داده. مرا هم جان او قرار داده ، آیا از من نزدیکتر کسی هست ؟ همه گفتند... ، همه گفتند : اللهم بلی، خدا را شاهد می گیریم همین طور است. آن وقت باید گفت به همه اینها که دم از فلان و فلان می زنند، جان پیغمبر را ول کردید، کسی را جای پیغمبر نشاندید که خود او می گوید: اقیلونی اقیلونی و لست بخیرکم ، من از شما بهتر نیستم ، بیایید این گردن بند خلافت را از گردن من بردارید. دومی می آید روی این منبر می نشیند، بعد می گوید: همه مردم از من فقیه ترند حتی زنهایی که حجله نشینند. عقل ، فکر و درک این قدر تنزل کند که آن کسی که نسبتش با پیغمبر به نص قرآن این است او را خانه نشین کنند، این را سر کار بیاورند . اگر دنیا عرضه دارد جواب این را بدهد. مهم این است. این است که آن دهه(ولایت) بسیار مهم است. ✍تبیان @Asemani_bashim
امام فخر رازی یکی از علمای اهل تسنن است که در تفسیر کبیرش در ذیل آیه مباهله (آل عمران: 60) مطلب مهمی یادآور شده. او می­گوید طبق این آیه، شیعیان علی(ع) می­وانند ثابت کنند که علی بن ابی­طالب از همه انبیاء حتی انبیاء اولوالعزم نیز افضل است. زیرا خداوند در این آیه از علی(ع) تعبیر به نفس محمد(ص) فرموده است همانطور که محمد(ص) اشرف از همه انبیا است، علی هم که نفس اوست، باید از همه انبیاء افضل باشد. ✍️علی میرخلف زاده، کرامات العلویه، انتشارات مهدی یار، چاپ دوم، پاییز 1378، ص 187. @Asemani_bashim
4_5967282215074139260.mp3
7.66M
صوت ۹ دقیقه تمــام حقیقتِ مباهله حاج آقا عالی حاج آقا قرائتی محمد شجاعی @Asemani_bashim
آیت الله وحید خراسانی: وقتی سیطره اسلام جهان گیر شد، فتح مکه که شد. بعد از فتح مکه نامه نوشت به کسری، شاهنشاه ایران. نامه نوشت به امپراطور روم. عظما بشر را دعوت کرد به اسلام. فرستاد نزد نصارای نجران. آنجا تمرکز نصرانیت بود. این است که گفتم آن دهه هم نبوت زنده شد هم امامت احیاء شد. فرستاد نزد نصارای نجران: یا سر بسپارید در مقابل این آیه "إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کنْ فَیَکونُ " ، یا برای مباهله حاضر بشوید. تمام ارکان مسیحیت همه حرکت کردند، آمدند. بعد که احتجاج کرد، همه درمانده شدند. فرمود: یا بپذیرید یا حاضر برای مباهله بشوید، یکی از این دو تا. آنی که حق است آنی که برهان قاطع الهی دارد، این است. یا تسلیم یا دست به دعا بر می دارید، خود خدا حق را روشن کند. وقتی این پیشنهاد را کرد گفتند: امشب برویم فکر کنیم. رفتند. تمام ارکان مسیحیت کتب آسمانی را مطالعه کردند، عصاره مطلب این شد. آن اسقف اعظم گفت: ما فردا می رویم اگر آمد با اصحاب و انصار، حاضر بشوید، خبری نیست، اما اگر خودش آمد و اخص خواصش، آن وقت مبادا دست به دعا با او بردارید که سال نو نشده، ریشه همه شما کنده می شود. فردا صبح شد. عالَمی در انتظار است که آیا چه می شود؟ صبح که شد، فاتحه آن روز این بود... . اینها که می گویم تمام علماء عامه ملزم اند بپذیرند. هر کس که قدرت دارد دم بزند!!! همان روز آمد، امیرالمؤمنین را خواست، صدیقه کبری را خواست، حسن و حسین را خواست، زیر آن کساء برد. بعد فرمود: " إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا ". ام سلمه گفت: یا رسول الله من هم راه دارم؟ فرمود: أنت بخیر، تو بخیر باش. اینجا حریمی است که غیر از اینها احدی راه ندارد، همان هایی که این آیه درباره شان نازل شد. بعد که کساء را برداشت، خودش جلو ، سید الشهداء را در آغوش گرفت. دست امام حسن را به دستش گرفت. پشت سرش صدیقه کبری ، پشت سر صدیقه کبری امیرالمؤمنین. به این هیأت وارد میدان مباهله شد. همین که چشم اسقف اعظم افتاد، اعلام کرد گفت: چهره هایی را می بینم که اگر اینها دست به دعا بردارند یک نفر از نصاری در روی زمین باقی نخواهد ماند. آنی که نبوت را احیاء کرد-دنیا هم نمی تواند منکر بشود- این است که وقتی کار به اینجا رسید همه علماء نصاری سر سپردند، تسلیم شدند جزیه بدهند اما با او دست به دعا برندارند. 📕تبیان @Asemani_bashim
دعای روز مباهله: امام صادق علیه‌السلام به نقل از امام باقرعلیه‌السلام: اگر بگویم اسم اکبر(اسم اعظم) در این دعاست درست است و اگر مردم بدانند چه اجابتی در آن نهفته است، سراسیمه به تعلیم آن روی می‌آورند. من این دعا را بر حاجاتم مقدم می‌کنم و دعایم به اجابت می‌رسد. این همان دعای مباهله است که (پس از دستور مباهله) در آیه شریفه «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ‏» جبرئیل بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نازل شد و ایشان را از این دعا آگاه ساخت. به ایشان فرمود: تو و جانشینت (امام علی علیه‌السلام) و دو نوه‌ات و دخترت بیرون روید و با این دعا با آن گروه مباهله کنید. امام صادق علیه‌السلام : گنج‌های دانشی که نزد خداوند است، بهتر و باقی‌تر (از هر چیز) است، پس با این دعا از خداوند طلب شفاعت کنید و از کسانی که اهلیتش را ندارند _ همچون سفیهان و منافقان _ کتمان نمایید. دعا این است: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلَالِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلَالِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِأَوْسَعِهَا وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ وَاسِعَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَمَالِكَ بِأَكْمَلِهِ وَ كُلُّ كَمَالِكَ كَامِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَلِمَاتِكَ بِأَتَمِّهَا وَ كُلُّ كَلِمَاتِكَ تَامَّةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا وَ كُلُّ أَسْمَائِكَ كَبِيرَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ الَّتِي اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطِيلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِأَرْضَاهُ وَ كُلُّ قَوْلِكَ رضا [رَضِيٌ‏] اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَسَائِلِكَ بِأَحَبِّهَا إِلَيْكَ وَ كُلُّ [و كلها] مَسَائِلِكَ إِلَيْكَ حَبِيبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَسَائِلِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ سُلْطَانِكَ بِأَدْوَمِهِ وَ كُلُّ سُلْطَانِكَ دَائِمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِسُلْطَانِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مُلْكِكَ بِأَفْخَرِهِ وَ كُلُّ مُلْكِكَ فَاخِرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمُلْكِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَلَائِكَ بِأَعْلَاهُ وَ كُلُّ عَلَائِكَ عَالٍ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَلَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ آيَاتِكَ بِأَعْجَبِهَا وَ كُلُّ آيَاتِكَ عَجِيبَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِآيَاتِكَ کلّ
ِهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَنِّكَ بِأَقْدَمِهِ وَ كُلُّ مَنِّكَ قَدِيمٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَنِّكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا أَنْتَ فِيهِ مِنَ الشُّئُونِ وَ الْجَبَرُوتِ اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَ كُلِ [وَ بِكُلِ‏] جَبَرُوتٍ لَكَ اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا تُجِيبُنِي بِهِ حِينَ أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِبَهَاءِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِجَلَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِجَمَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعَظَمَةِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِكَمَالِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِقَوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِشَرَفِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعَلَاءِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِعِزَّةِ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْأَلُكَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ» سپس به اندازه‌ای که نفس قطع شود بگو: «يَا اللَّهُ يَا رَبَّاهْ» بعد از آن بگو: «أَسْأَلُكَ سَيِّدِي فَلَيْسَ مِثْلَكَ شَيْ‏ءٌ وَ أَسْأَلُكَ بِكُلِّ دَعْوَةٍ دَعَاكَ بِهَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنْتَ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ اسْتَجَبْتَ دَعْوَتَهُ مِنْهُ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ أَتَقَدَّمُ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي بِمُحَمَّدٍ يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَتَوَجَّهُ إِلَى رَبِّكَ وَ رَبِّي وَ أُقَدِّمُكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي يَا رَبَّاهْ يَا اللَّهُ يَا رَبَّاهْ أَسْأَلُكَ بِكَ فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْ‏ءٌ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ خَلِيلِكَ وَ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ بِعِتْرَتِهِ وَ أُقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي وَ أَسْأَلُكَ بِحَيَاتِكَ الَّتِي لَا تَمُوتُ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي لَا يُطْفَأُ وَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدِ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ» اکنون حاجات خود را از خداوند بخواهید تا برآورده گردد، ان شاء الله. ✍️(إقبال الأعمال، ج‏١، ص۵١٧) ✍سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت @saatibarayagha @Asemani_bashim
4_5839457902376518087.mp3
4.59M
صوت دعای مباهله (از مفاتیح که با دعای فوق کمی تفاوت دارد) حاوی اسم اکبر(اعظم) با صدای فرهمند @saatibarayagha @Asemani_bashim
با اعمال خوب سلامی خدمت حضرت حجت بفرست...! @Asemani_bashim
سالک راه خدا را بعد از توبه، لازم است از مشارطه و مراقبه و محاسبه [که ] در اول صبح، مشارطه با نفس نماید (با خویشتن شرط بندی کند که امروز تا وقت خواب، نباید از من گناهی سر بزند) ... مشارطه می کند و در عرض روز تا وقت خواب، مراقبت کامل نماید و تمام اعضا و جوارح را مراقب و مواظب باشد که برخلاف شرطی که در اول صبح با آنان نموده، رفتار نکنند و گناهی را مرتکب نشوند و در وقت خواب، محاسبه کامل از تمام آنچه در این مدت صرف کرده است و از وقتش و از قوای ظاهری و باطنی و آنچه از نعمت های الهی در آن صرف کرده و یا مهمل گذاشته به عمل آورد و دقیقاً به حساب خود برسد ✍🏻باده گلگون «چهار صد و چهل کلمه در سلوک الی الله از آیة الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» @Asemani_bashim
فقيه عارف حضرت آيةالله سعادت‌پرور تهراني(ره): ما هر روز پرده‌اي روي پرده‌هاي غفلت قبلي مي‌آوريم و مرتب وابستگي جديدي به وابستگي‌هاي قبلي‌مان اضافه مي‌كنيم مال و مقام و چيزهاي ديگر، هر كدام زنجيري است كه به روح‌مان مي‌بنديم؛ آن‌وقت، هنگامي كه ملك‌الموت مي‌آيد و مي‌خواهد چيزهايي را كه ما 60 يا 70 سال برگردن بسته‌ايم در يك لحظه قطع كند، براي‌مان دشوار است . ✍️منبع: يک قدم تا پرواز خدا @Asemani_bashim
4_5971880303982022225.mp3
11.6M
صوت ۱۶ دقیقه دنیا بدون آخرت اصلا بی معنی است ارتباط واقعی و قوی بین دنیا و اخرت هست آیت الله حسن زاده آملی ره محمد شجاعی @Asemani_bashim
ای برادر من! برای خودت توشه ای برای روز فقر و بیچارگی ات برگیر، بلکه برای حال گرفتاری و بلایت، و اگر حالت برای گریه مساعد نیست، پس لامحاله تباکی کن و اگر قساوت نگذاشت که حتی تباکی کنی، پس بدان که گناهان، تو را بیمار کرده و کدورت عیب ها، قلبت را فاسد نموده؛ مخصوصاً به زینت این دنیای پست و زیور و ظاهر فریبنده اش مغرور شدن و با این عادت های پست از قبیل: خوش گذرانی با لذت ها و حظهای دنیا انس گرفتن، که در اخبار آمده است که: دوستی دنیا سرآمد هر گناه خطرناکی است [که ] دیگر در قلب تو جایی برای ذکر خدا و فکر آخرت باقی نگذاشته است. ✍🏻باده گلگون «چهار صد و چهل کلمه در سلوک الی الله از آیة الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» @Asemani_bashim
در جنگ جمل، عایشه به مردی از قبیله «ضبّه» که زمام شتر او را گرفته بود، گفت: تو علی بن ابی طالب را در کجا می بینی؟ گفت: این است که ایستاده و دستش را به سوی آسمان برداشته است. عایشه نگاه کرد و گفت: ما اَشْبَهَهُ بِاَخیه (چه قدر به برادرش شبیه است!) مرد گفت: برادرش کیست؟ عایشه گفت: رسول الله(ص) مرد گفت: دیگر کسی مرا نخواهد دید که با مردی بجنگم که برادر پیغمبر(ص) است. آن گاه مهار ناقه را از دست انداخت و به سوی علی(ع) رفت 📗ترجمه الغدیر، ج 5، ص 212. @Asemani_bashim
شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند: حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت. وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت: حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم. گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛ در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما. پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟ فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند. حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود. برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله داستانهای شگفت انگیزص 165 - 166 @Asemani_bashim
در کتاب گرانقدر مهر تابان تألیف علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی - قدس الله نفسه الزکیه - که در شرح احوال جناب علامه سید محمد حسین طباطبایی (قدس سره) صاحب تفسیر المیزان است پیرامون طی الارض چنین آمده است: تلمیذ (علامه طهرانی (قدس سره) ): حقیقت طی الارض چیست؟ و روی چه میزان از موازین فلسفی این امر صورت می گیرد؟ [علامه طباطبایی (قدس سره) حقیقت آن پیچیده شدن زمین در زیر گام رونده است. برادر ما مرحوم آقا سید محمد حسن الهی قاضی یک روز بوسیله شاگردی که داشت و او احضار ارواح می نمود (نه با آیینه و نه با میز سه گوش، بلکه دستی بچشم خود می کشید و فورا احضار می کرد از روح مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی - رضوان الله تعالی علیه - راجع به طی الارض سؤال کرده بود. مرحوم قاضی - رحمة الله علیه - جواب داده بودند: که طی الارض شش آیه از اول سوره طه است. [از طه... تا... له الاسماء الحسنی] تلمیذ (علامه طهرنی (قدس سره): مراد از این آیات چیست؟ آیا مرحوم قاضی خواسته اند به طور رمز صحبت کنند و مثلا بگویند: طی الارض با اتصاف به صفات الهی حاصل می شود؟ علامه [طباطبایی ]: نه، برادر ما مردی باهوش و چیز فهم بود و طوری مطلب را بیان می کرد مثل آن که دستور العمل برای طی الارض را خودش از این آیات فهمیده است. و این آیات بسیار عجیب است. بخصوص آیه الله لا الا هو له الأسماء الحسنی چون آیه تمامی اسماء را در وجود مقدس حضرت حق جمع می کند و مانند جامعیت این آیه در قرآن کریم نداریم. ✍🏻آب حیات(دستور(45) نویسنده : محمد حسین اکبری ساوجی @Asemani_bashim
آیت الله مظاهری: اول چيزی‌ که بايد در اين عزاداري‌ها باشد، تقويت دين است. همينطور که اول روضه‌ای‌ که خوانده شده، روضۀ امام حسين«سلام‌الله‌علیه» در مقابل دشمن است. روضه خيلی‌ بالاست و ما منبري‌ها از امام حسين«سلام‌الله‌علیه» طرز روضه خواندن را ياد گرفته‌ايم. امام حسين«سلام‌الله‌علیه» اول خطبه خواند و بعد اخلاق گفت و بعد از اخلاق، روضه خواند. عزاداري‌ها بايد چنين باشد. ولو هفتگی‌ باشد، اما بايد دين در آنجا زنده شود. بايد هم احکام گفته شود و هم اعتقادات و اخلاق گفته شود و بعد هم روضه خوانده شود. روضه نمک آش است. اگر همه چيز باشد و روضه نباشد،‌ خيلی‌ مزه ندارد. اما قبل از آن باید احکام و اخلاق و اعتقادات گفته شود. ما بايد در اين روضه‌ها جوان‌ها را بار بياوريم با آشنايی‌ با اعتقادات. اين تشيع اصولی‌ دارد و همه جوان‌ها بايد اصول تشيع را بدانند. اين تشيع اخلاق دارد و مثل کافی‌ مرحوم کلينی‌ دارد. بايد مردم را تربيت کنيم به تربيت تشيع و تربيت ائمۀ طاهرين. امام صادق«سلام‌الله‌علیه» به روضه‌خوان می‌‌فرمود بايد طوری‌ روضه بخوانی‌ که مردم متخلّق به اخلاق الله شوند. بايد طوری‌ روضه بخوانی‌ که دشمنان من بگويند خدا رحمت کند امام صادق«سلام‌الله‌علیه» را که چقدر خوب تربيت کرده است و اين تربيت اسلامی‌ متوقف بر اينست که جوان‌ها راجع به اعتقادات بالا باشند. آشنايی‌ کامل به رساله مرجع تقليد داشته باشند و آشنايی‌ کامل به اينکه چطور بايد در خانه زندگی‌ کرد و چطور بايد تربيت بچه کرد و چطور بايد خانه داری‌ کرد. بايد بگوييم روضه متوقف بر همين است. مثل اينکه مثلا منبری‌ به منبر رود و خطبه نخواند و اسم خدا و پيغمبر و ائمۀ طاهرين را نياورد. اما همين منبری‌ بايد به اسلام عزيز و تشيع آشنا باشد و برای‌ مردم ولو کم و در عرض نيم ساعت يا بيست دقيقه هم احکام بگويد و هم اخلاق و هم اعتقادات بگويد و هم روضه بخواند و مردم با روضۀ او گريه کنند. اين شرط اول در عزاداري‌هاست. شرط دوم در عزاداري‌ها خلوص است.  اين شام و ناهار دادن‌ها مقداری‌ خلوص را کمرنگ کرده و اين صدمه به روضه‌ها و مجالس می‌‌زند. آن زمان من خيلی‌ در روضه‌ها شرکت می‌‌کردم. از اول شب تا ساعت 12 روضه بود و مرتب مجلس پر و خالی‌ می‌‌شد و صبح تا ظهر روضه بود و به فکر چای‌ هم نبودند چه رسد به فکر غذا و اينکه جلسه اول شب خلوت باشد و بعد برای‌ آن غذا شلوغ شود و از افراد باشخصيت هم در آن مجالس کم باشد. اين خلوص کلمۀ خوبيست و ما بايد در همه چيزمان اين خلوص را داشته باشيم. استاد بزرگوار ما حضرت امام، در هر فرصتی‌ به ما نصيحت می‌‌کردند و به جای‌ نصيحت، اين آيه را می‌‌خواندند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى»... بايد آنکه روضه می‌‌خواند خلوص داشته باشد و آنکه روضه می‌‌گيرد خلوص داشته باشد و آنکه در روضه می‌‌نشيند خلوص داشته باشد... شرط سومی‌ که بايد در اين عزاداري‌ها باشد، اينست که بايد در آنها اشعار مبتذل و اغراق آميز که بهانه به دست دشمن می‌دهد، نباشد. بايد حرف‌ها و کارهای‌ مبتذل و بی‌‌محتوا نباشد. بايد منبري، منبرش پرمحتوا باشد. محتوا هم بايد اول اخلاق و اعتقادات و احکام باشد و بعد هم روضه سوزناک و روضه‌ای‌ که رنگ امام حسين«سلام‌الله‌علیه» داشته باشد، مخصوصاً در دهه اول محرم ايام عزاداري خوانده شود. اگر کسی‌ در جلسه نشست و دشمن ماست يا اينکه به دنبال بهانه است، که بعضی‌ از جوان‌ها متأسفانه اينگونه هستند و در جلسه می‌‌روند و دنبال بهانه هستند که ايرادی‌ به جلسه و منبری‌ و ايرادی‌ به تشيع بگيرند، و ما بايد بهانه به دست اينگونه افراد ندهيم. بايد طوری‌ باشد که وقتی‌ از جلسه بيرون رفت، تنبّهی‌ برايش پيدا شود و روز دوم و سوم زودتر بيايد. شرط ديگری‌ که مهم‌تر از همه شرايط است، اينکه بايد در مجالس گناه نباشد. اختلاط زن و مرد چه در مجلس و چه در کوچه نباشد. نگاه‌های‌ نامناسب چه در جلسه و چه در کوچه‌ها نباشد. بايد مواظب باشيم تهمت و شايعه و توهين، در مجالس نباشد، و بالاخره بايد مواظب باشيم گناهی‌ در آن جلسه پيدا نشود. اين را به همه و مخصوصاً‌ به جوان‌ها بگويم که اگر گناهی‌ در جلسه امام حسين«سلام‌الله‌علیه» پيدا شد، نظير ظرف غذايی‌ است که خيلی‌ از نظر کمّ و کيف بالاست اما وقتی‌ می‌‌خواهند بخورند ديوانه‌ای‌ آب دهان روی‌ غذا بيندازد. اين غذا قابل خوردن نيست و اصلاً خبيث می‌‌شود. اين عزاداري‌ها مثل آن غذا از نظر کيفيت و کميّت خيلی‌ بالاست اما اگر ديوانه‌ای‌ آب دهان روی‌ اين غذا بيندازد، اين غذا بی‌‌محتوا می‌‌شود. لذا بايد اصلاً گناه در عزاداري‌ها نباشد. بايد مواظب باشيم وقتی‌ جوان از جلسه بيرون رفت نه تنها گناه نکند، بلکه حال تنبّهی‌ برای‌ او پيدا شود و از آن جلسه عزا روح تشيع و حال تنبّهی‌ پيدا کند. ✍پایگاه اطلاع رساني آیت الله مظاهری @Asemani_bashim