eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣2⃣6⃣ 🌷 💠او را در خواب میبینم 🔹زمانی که در# معراج_شهدا چهره آرام😌 او را دیدم که خوابیده، او را . یک هفته بعد خواب امین را دیدم 🔸که گفت "مامان من که نبودم🚫. وقتی من را بوسیدی تو را می‌کردم." خیلی وقت‌ها چشمم را که می‌بندم و باز می‌کنم را پیش‌رویم می‌بینم. 🔹وقتی ✓امام حسین(ع) و ✓حضرت زینب(س) را گوش می‌دهم🎧، را فراموش می‌کنم. 🔸روزی بر سر مزارش روضه می‌خواندم که صدای امین را از پشت سرم شنیدم که گفت " ". پشت سرم را نگاه کردم. هیچ‌کس در گلزار🌷 نبود. امین برای من . راوی:(مادرشهید) @asganshadt
: در دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود: آقای امین کریمی به عنوان درهای حرم حضرت زینب(س)منصوب شد. پایین نامه هم حضرت زینب سلام الله علیها بود. 🍃🌹🍃🌹
خواهرش خواب رو دیده بود با محمد تماس گرفت و داستان رو براش تعریف کرد. بعد از کمی صحبت، خواهرش خورد.محمد بهش گفت:خواهرم اگر دوست داری به مقام شهادت برسی بهترین برای شوهرت، بهترین برای فرزندانت باش. اگر همین دو کار را انجام بدی مطمئن باش به مقام می رسی 🌷 به روایت همسر @asganshadt
🌸🌿🍁 🌿🍁 🍁 💌 #خاطره مادرش #چهل روز میهمان امامزاده شد و در این چله پیکر پسرش را از حضرت زینب س #طلب کرد. روز چهلم از هوش رفت...تو #خواب دید چند خانم جلوی درشون اومدن و یه خانم چادری و با کرامت که رو گرفته بود با #دلخوری گفت، امانتی این زن رو بهش برگردونید، نگذاشت امانتی اش پیش من بمونه...🌸 دو ماه بعد از #شهادت هاشم دوباره اون روستا فتح شد و پیکر تکه تکه شده ی هاشم از گوشه و کنار پیدا شد... #شهید_هاشم_دهقانی_نیا🌸🍃 #مدافع_حریم_عشق💚 پ ن: عکس از لحظه #وداع با دوقلوهایش #روحمان_با_یادش_شاد @asganshadt
👈 مزار این شهید همیشه شلوغ است! 🌱مزار سجاد خیلی #شلوغ می‌شود، اوائل این موضوع برای خود ما هم عجیب بود، می‌رفتیم و می‌دیدیم یکی از شیراز به #عشق سجاد بلند شده آمده تهران، یکی در گرگان #خواب سجاد را دیده و آمده بهشت زهرا، یکی در قم، یکی در اصفهان و ... اولش نمی دانستیم #حکمتش چیست بعد دیدیم حکمت این شلوغی، برمی گردد به #وصیت_نامه سجاد که خطاب به مردم گفته: « اگر درد دلی دارید یا خواستید مشورتی بگیرید بیایید سر #مزار من . به لطف خداوند من همیشه #حاضر هستم. » شاید باورتان نشود اما ما هر وقت سر مزار سجاد می‌رویم می‌بینیم مزار پر از دسته #گل است و اصلا احتیاجی نیست ما با خودمان گل ببریم. » #شهید_سجاد_زبرجدی 🌷 #راوی_خواهر_شهید شهادت ۱۳۹۵ حلب سوریه مزار مطهر👈 قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم🌷 🍃🌹🍃🌹 @asganshadt
یک روز به #خوابم آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که #شهادت بود، رسیدم☺️🕊 وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید #حاج_محمد_شالیکار، هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره #خواب او را دیدم😳. انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ. آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!👀 جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت👀 و با لحن #تلخی پرسید: از #حضرت_زینب چی نوشتی😑؟ نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی #ننوشتم😓! گفت: از مصیبت #حضرت_زینب(ع) بنویس...😔💔 از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.😭😭 #شهید_مدافع_حرم #شهید_محمد_شالیکار🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇🌷. @asganshadt
⏰وقت #خواب است! و من بیدارم ✘نکند پشت، به آرمانم بزنی! یا که دراین #دل_شب🌔 نور ایمان✨ #تو خاموش شود تا #سحر وقت نمانده ای دوستـ❤️ سر به کوی اش بزن و زاری کن... #شهید_علیرضا_بریری🌷 #شبتون_شهدایی🌙 @asganshadt
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt🌹🍃
💞 ♥️محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم می‌رفتند☺️ خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن خیلےتمایل داشتند وصلتے💞 صورت بگیره. اما چون فاصله سنے‌من و آقا زیاد بود قبول نمے‌کردم😕 ♥️من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ 📆 محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم (ع) به این بزرگوار شده و از ایشون همسر و محب اهل‌بیت (ع) را می‌خواد👌 ♥️️همزمان با این موضوع یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر💬 کنم نمیدونم چیشد که کردم که بیاد☺️ ♥️از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و پیش روم بذاره😇 وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از برگشته بود💐 ♥️اول صحبت‌هامون یه روایت برام گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.» تا این حرف رو شنیدم یه کم ای رو هم که داشتم برطرف شد😇 ♥️گفت من دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو می‌بخشه😍 و همسری خوب و مهربان دارم، ولےهمه این چیزها رو میگذارمو در راه خدا رو انتخاب می‌کنم✅ خواب‌های محمد آقا همیشه بود.... 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌹🌹
💠او را در خواب میبینم 🔹زمانی که در# معراج_شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را . یک هفته بعد خواب امین را دیدم 🔸که گفت "مامان من که نبودم🚫. وقتی من را بوسیدی تو را می‌کردم." خیلی وقت‌ها چشمم را که می‌بندم و باز می‌کنم را پیش‌رویم می‌بینم. 🔹وقتی ✓امام حسین(ع) و ✓حضرت زینب(س) را گوش می‌دهم🎧، را فراموش می‌کنم. 🔸روزی بر سر مزارش روضه می‌خواندم که صدای امین را از پشت سرم شنیدم که گفت " ". پشت سرم را نگاه کردم. هیچ‌کس در گلزار🌷 نبود. امین برای من . راوی:(مادرشهید) اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌷🍃
سردے ست و هوا منتظر باران🌧 است وقت است و دلمـ♥️ پیش تو سرگردان است اے نفست شرح پریشانی من مـاه پیشانے🌝 مـن بارانے مـن 😍 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت @asganshadt 🌸
یک روز به #خوابم آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که #شهادت بود، رسیدم☺️🕊 وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید #حاج_محمد_شالیکار، هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره #خواب او را دیدم😳. انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ. آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!👀 جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت👀 و با لحن #تلخی پرسید: از #حضرت_زینب چی نوشتی😑؟ نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی #ننوشتم😓! گفت: از مصیبت #حضرت_زینب(ع) بنویس...😔💔 از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.😭😭 #شهید_مدافع_حرم #شهید_محمد_شالیکار🌷 @asganshadt
✍ خاطره ای از شهید 🌷پس از دیپلم با کمک خواهرش وانتی خرید و ۹ ماه از صبح تا شب کار می‌کرد و هر روز که برمی‌گشت سهم خواهرش را اول می‌داد. حسین بسیار مقید به کسب مال حلال بود و از اسراف دوری می‌کرد. 🌷سال اول با پرداخت ۵۰۰ هزار تومان پیاده به کربلا مشرف شد و سال دوم نیز قرار بود ۷۰۰ هزار تومان پرداخت کند و به پیاده‌روی اربعین برود، ولی پول را برای پرداخت اجاره خانه یک مستحق پرداخت کرد. در عوض در به زیارت حرم امام حسین(ع) رفت. 🌷حسین قبل از اعزام به سوریه وانت را فروخت و در خواب دیده بود که سفرش بازگشت ندارد. در خواب دیده بود که خانمی سه ساله دست تعدادی را می‌گیرد و جلو می‌برد و یکی از این افراد حسین بود. شب شهادتش نیز خواب دیده بود که امام حسین(ع) وی را دعوت کرده است. 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌈 @asganshadt
اگر چه نیاید به چشمِ کم سویم😔 ولی شب بخیـ♥️ــر میگویم! من از هجومِ خیالِ تو💭 باز ، راحت و خوش ای نگارِ مـ🌝َـــه رویم... 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
★خیالت برده از ما و ❣خود آسوده می خوابی😌 ★بخواب آسوده، ❣که جز این آرزویم نیست✘ 🌷 🌙
دو بیتی از زبان همسر و مادر ❤️🕊 ★از ، شبیه بچه ها بیزارم ❣با غصه و درد رفتنت، بیمارم ★بس مزد خاطرات تو شیرین است ❣تا آخر لحظه های 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asganshadt
🍃🍃🍃🍃*🕊🌟🕊*🍃🍃🍃 گاهی تـ❤️ـو را احساس ميکنم اما چقـدر دل خوشـی ها کم استــ ..😔 📎برادر جان می روی 🕊 بسلامتــ؛ سلام ما هم برسان✋ 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
❣🌟❣🌟❣🌟❣🌟❣ 🕊ارزوی رخِ تـ✨ـو گرفته ز دو چشم 🕊قدر یک لحظه 🕊طلوعت ما را بس با نام جهادی سید ابراهیم 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ☺️ @asganshadt
❄️💥❄️💥❄️ 🌴صبح 🌤زود یکی از خیلی که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای تشییع .برایم بود که چطور ما را پیدا کرده و سر از اینجا درآورده. تعریف کرد: 🌴که از حضرت عباس (ع)حاجتی داشتم قبل از پسرتان خواب عباس(ع)را دیدم.توی خواب حضرت به من گفتند:نماینده من در روز تاسوعا 🏴داره میاد پیشم.برید پیش اون.وقتی بیدار شدم متوجه منظور عباس(ع)نشدم. 🌴دوباره ‌‌‌دیدم،اینبار مادر مرحومم رو دیدم.گفت:چرا نرفتی پیش نماینده حضرت عباس(ع) و بعدش عکس🖼 رو نشونم داد. بعد از بیدار شدن با پرس و جو# فهمیدم که از فامیلای خودمون هست این شهید. بنقل از مادر مدافع حرم🌷 🌷 (سیدابراهیم) اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
♥️★♦️★♥️ 🌸وقت است و دلــم💕پیش تـ★ـــو 🍃سـرگـردان است..! ای نفست...شرح من... 🌷 🌙 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt