eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
620 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهیدقدیرسرلک نماز اول وقت روترک نمی کرد، حتی روز #عقد همه دنبالش بودن که رفته بود #مسجد بیشتر دنبال امربه معروف جوانان بودو به بسیج و #هیئت تشویقشون میکرد، وهرسال خونه ش رو #دراختیار هیئت میگذاشت 🍃🌹🍃🌹 @asganshadt
جای تومیان روضه #هرشب خالیست در بین صفوف پاک #هیئت خالیست امسال میان سینه زنهای #حسین جای #مدافعان زینب خالیست #شبتون_شهدایی🌙 @asganshadt #شهید_علی_میرعلیزاده #شادی‌روحش‌‌صلوات
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
فراموش نمی کنم، گفت: من #فرصت زیادی ندارم، به این آسمان پر ستاره اروند بیش از سی سال عمر نمی کنم! از
7⃣7⃣7⃣ 🌷 💢دامنه کارهای پشت پرده به محل کار او هم کشیده شده بود. عده ای علناً در حضورش به او بد🚫 می گفتند. به رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل سطح کشور بود، می گفتند هیئت غشی ها و ... 💢من را صدا کردند📢، رفتم دفتر آقای ... در سپاه، آن موقع من در تبلیغات ساری مسئولیت داشتم. پرسید: «از علمدار چه می دانی⁉️» گفتم: «چطور!؟🤔» 💢گفت: «خواهش می کنم، مطلب مهمی پیش آمده، هر چه که می دانی .» گفتم: «پشت سر او👥 خیلی حرف می زنند، ⚡️اما من از زمان جنگ با او دوست هستم💞، هیچ کدام این حرف ها صحیح نیست❌. سید مجتبی یک است.» 💢بعد ادامه دادم: «سید با خوب برخورد می کند. همه سربازها عاشق او هستند😍، اما برخی از از این کار خوششان نمی آید. سید به برخی از افراد می دهد که کارشان را درست انجام دهند✅ اما خیلی ها خوششان نمی آید. بنابر این پشت سر سید حرف می زنند🚫 و ...» 💢آن مسئول یک به یک می کرد و من با دلیل جواب سخنان او را می دادم. در پایان گفت: «خیلی از تو ممنونم😊. مشکل مرا حل کردی!» تعجب کردم😟. پرسیدم: «چه مشکلی؟!» نمی خواست جواب دهد اما با من گفت 💢«برای پرونده درست شده بود📑. قرار بود من پرونده را امضا کنم📝 و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت می خواستم امضا کنم، ⚡️اما گفتم بگذار فردا پرونده را بعد.» 💢دیشب در عالم خواب ، نماینده امام (ره) در ، را دیدم، ایشان فرمودند: «حضرت امام (ره) از تو راضی نیست!😔» من گفتم: «چرا؟!» گفتند: «این پرونده چیست که می خواهی امضا کنی⁉️» 💢من از خواب پریدم🗯. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده بود. برای همین شما را صدا کردم. 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt
اینکه برای #زحماتی ک همسرتون میکشه ازش #تشکر میکنید خیلی خوبه...اما تشکر فقط #زبانی نباشه گاهی به پاس تشکر او را به ابمیوه خوردن یا رستوران دعوت کنید. گاهی برایش دسته گل وحتی یک #شاخه_گل بخرید خاطره: حمید شبهای جمعه #هیئت میرفت؛ چندین بار به من میگفت ولی چون #خجالت میکشیدم نمیرفتم این بار حرفش را #رد نکردم. فردای ان روز بعد از کلاس حمید طبق معمول با #موتور دنبالم اومده بود ولی این بار با #دسته_گل_قشنگ🌹 پرسیدم به چه مناسبت گرفتی گفت این #گلها قابلتو نداره ولی از اونجا که قبول کردی بیای هیئت این دسته گل رو برای #تشکر برات گرفتم... ✍ همسر شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🍃🌹🍃🌹 🌷 @asganshadt
🏴دو ماه و صفر را لباس مشکی می‌پوشید. اطرافیانش را هم همینطور بار آورده بود. قداست خاصی برای ایام قائل بود. 🏴دهه محرم روی پایش بند نبود. قبل از ظهر عاشورا توی خانه خودش مجلس خصوصی می گرفت. به سر و سینه می‌زدند. ظهر توی زیارت داشتیم، می آمد. سیر نمیشد. 🏴دیوانه میشدم وقتی میخواند. دل پاکی داشت و اشک روان. در روضه حرف های دلی میزد. قسمت هایی از را می خواند. 🔹 🔹 🔹 🔹 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🏴
🔸نزدیک ایام که میشد؛ دیگه دل تو دلش نبود. بود و پیراهن مشکی🏴 که کل ایام ماه محرم و صفر تنش بود 🔹خیلی مقید بود هر شب حتما در حضور داشته باشه. اکثر وقتها هم تو آشپزخانه مسجد بود و مشغول آماده کردن هیئت... 💥جواد کرد بچه هیئتی آخرش میشه🕊🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🏴
💞 ♥️محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم می‌رفتند☺️ خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن خیلےتمایل داشتند وصلتے💞 صورت بگیره. اما چون فاصله سنے‌من و آقا زیاد بود قبول نمے‌کردم😕 ♥️من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ 📆 محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم (ع) به این بزرگوار شده و از ایشون همسر و محب اهل‌بیت (ع) را می‌خواد👌 ♥️️همزمان با این موضوع یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر💬 کنم نمیدونم چیشد که کردم که بیاد☺️ ♥️از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و پیش روم بذاره😇 وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از برگشته بود💐 ♥️اول صحبت‌هامون یه روایت برام گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.» تا این حرف رو شنیدم یه کم ای رو هم که داشتم برطرف شد😇 ♥️گفت من دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو می‌بخشه😍 و همسری خوب و مهربان دارم، ولےهمه این چیزها رو میگذارمو در راه خدا رو انتخاب می‌کنم✅ خواب‌های محمد آقا همیشه بود.... 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌹🌹
🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش👨✈️ جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل باشد... 🔸ولی آن روز شلوار کتان👖 پوشیده بود و خیلی شده بود. جلو رفتم و گفتم: ! شما هم ؟! سید گفت : به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره⁉️ 🔹گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره❌ ولی برای خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از ها فوتبال بازی⚽️ کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به . 🔸بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون👥 باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو میکنند.» ✍ راوی : دوست شهید 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌷
😍😍 دسٺ منم بگیر داداشم...محتاج اینروزا😭😭 🍃محمد حسین جان سلام . سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و سخت برای ما . فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید..شاید آن دلیل که ها از روزگارمان رخت بر بسته اند. برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست.😔 . 🍃ردِّ‌پاهایت را در شهر می بینم ، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا عکست را جلوه دار زده اند.حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند.😊 . 🍃تفریحم بود آن هم که به چشم بر هم زدنی از دست رفت.سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود هم دور شهر هم دور هم... سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده و از سر بیکاری و سرگرمی..😞 . 🍃محمد حسین، روز به روز قد می کشد، رشید می شود.شاید او بتواند راهت را ادامه دهد. من هنوز در پیدا کردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام .😓 . 🍃قبلا مزه تلخ قهوه های کافه ای که را به دیوار داشت هشیارم می کرد.اما الان همان قهوه برایم بی مزه است.😐 . 🍃اشتهایم رابرای زندگی از دست داده ام.تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم اولی الامر بودی.اما من هرروز سر سفره پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است.آنقدر چاق شده ام که حال و حتی فردی را ندارم.😰 . بی معرفت،حالا که در تلاطم دنیا دارم می شوم و امید به دستگیری ات دارم ،دل کنده ای و رفتی چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت ،دست و پا می زنم را رها کرده ای .نگاه کن من به تو بسته ام.مهرت را به دل...💔 . 🍃محمد حسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده.از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت.😭 . 🍃هرروز را وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود . با دین تیغ می زنند و زخم می ماند از عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل..❗️ . 💚 . ✍نویسنده: . 🍃به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ . |❥ ••@asganshadt
🔰پنج پسر داشتم، اما چیز دیگری بود. ♦️یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس رو بدی⁉️ ✳️گفتم: مادر نرو🚷 سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو و مسجد🕌 ♦️در روضه ضجه می زدی😭 و می گفتی: کاش بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که من و بچه هام فدات بشیم. ✳️بفرما الان شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون💓 مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا ام کرد. ✍🏻راوی: مادر شهید اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
9⃣1⃣3⃣1⃣🌷 ☘️ ☘️ 🔰ابراهيم در اول سال 1336📅 در محله الله سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.😍 او فرزند خانواده بشمار ميرفت. با اين حال پدرش، محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت. او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد. 🔰ابراهيم نوجوان بودکه تلخ يتيمي را چشيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبستان را به مدرسه طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس و کريم خان زند. سال 1355 توانست به دريافت ادبي نائل شود.✅ از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد. 🔰حضور در جوانان وحدت اسامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود. در دوران پيروزي انقلاب هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به و پرورش منتقل شد. 🔰ابراهيم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد. او اهل ورزش بود. با پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع کرد. در وکشتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد.مردانگي او را مي توان در سر به فلک کشيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشت هاي سوزان مشاهده کرد. 🔰حماسه هاي او در اين هنوز در اذهان ياران قديمي تداعي مي کند.در مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي 👥 هاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند. 🔰سرانجام در 22 سال 1361 بعد از فرستادن بچه هاي باق يمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد.او هميشه از مي خواست گمنام بماند، چرا كه صفت ياران محبوب خداست. خدا هم دعايش📿 را مستجاب كرد. سال هاست كه و غريب در فكه مانده تا خورشيدي ☀️باشد براي نور.💥 بࢪگࢪفتھ‌ازڪتاب‌سلام‌بࢪابراهیم📚 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt