خـــادم الشــღـدا:
سرسپردند و سرفدا ڪردند
ارباً اربا، مُقَطَعُ الاعَضاء
ذڪر لبهـایشان دمِ آخر
"لَڪِ لبیڪ زینب ڪبری"
#شهـدای_تاسوعا
#شهـید_پویا_ایزدی
#شهید_امین_ڪریمی
#شهـید_عبدالله_باقری
#شهـید_حجت_اصغری
#شهید_محمد_جاودانی
#شهـید_ابوذر_امجدیان
#شهـید_سجاد_طاهـر_نیا
#شهـید_روح_الله_طالبی_اقدم
#شهـید_سیدمحمدحسین_میردوستی
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt 🖤
💠همسر بزرگوار شهید عبدالله باقری:
⭐️دختر کوچکم می گوید:
بهشت تلفن☎️ ندارد تا من با #بابا حرف بزنم؟
🌟خب #من دلم تنگ شده و می خوام صداش رو بشونم؛ بابا دلش💔 برای ما تنگ نمیشه⁉️
#بهشت_تلفن_ندارد
#شهید_عبدالله_باقری
#شبتون_شهدایی🌙
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt 🌷🌷
🔰پنج پسر داشتم، اما #عبدالله چیز دیگری بود.
♦️یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. #نگاهش دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس #پسرهات رو بدی⁉️
✳️گفتم: مادر نرو🚷 سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو #هیئت و مسجد🕌
♦️در روضه ضجه می زدی😭 و می گفتی: کاش #کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که #خانم_زینب من و بچه هام فدات بشیم.
✳️بفرما الان #وقت_عمل شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون💓 مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا #راضی ام کرد.
✍🏻راوی: مادر شهید
#شهید_عبدالله_باقری
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
@asganshadt
🔆يه روز #منتظرش بودم بياد دنبالم
از زمان قرارى كه با هم داشتيم گذشت نگران #شدم بهش زنگ زدم گفتم:
" عبدالله كجايى⁉️ "گفت:" نزديكم "ازش آدرس #دقيق خواستم كه كجاست. گفت:" اول خيابون شما هستم. "صداى يه زن رو پشت گوشى شنيدم كه داشت #دعاش ميكرد. گفتم:
" عبدالله چيكار دارى ميكنى؟😐 "
🔆حرف رو عوض كرد. گفت:" الان ميام. "🚶♂بهش اصرار كردم چيزى نگفت. از اونجايى كه #خيلى دلسوز 💓بود حدس زدم به دو نفرى كه غالباً سر خيابون تَكَديگرى ميكنن داره كمك
ميكنه. گفتم:" نه عبدالله لزومى نداره بهشون چيزى بدى. "ولى كار از كار گذشته بود داداشمون حدود يك ميليون ونیم بهشون پول داده بود. خيلى خوش قلب بود و مزد دل گندگيش رو از خدا گرفت.❤️
#شهید_عبدالله_باقری🌷
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
@asganshadt