گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
توی همون سفر اول به #سوریه، در #خانعسل شیمیایی☠ شد، وضع سینه اش خراب شد و #تاولهای ریزوسیاه تمام پوس
3⃣5⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠شنبه 24/آذر/1392(روز شهادتـ🕊)
🔸خط جلو بودیم.نزدیک وقت نماز📿بود. #ابوالفضل گفت برگردیم عقب تا نمازمان را بخوانیم.چون شرایط نماز خواندن توی آن منطقه ای که بودیم،وجود نداشت🚫.
🔹چندمتری برگشتیم↪️ عقب.خیلی عجله داشت #نماز بخوانیم و زود برگردیم سرکار.
🔸قبل از نماز غذا 🍲گرفتیم.من گفتم: بیا #اول غذا بخوریم و بعد بریم نماز
اما او گفت: نه #اول_نماز میخوانیم و بعد ناهار میخوریم🍜.
🔹نماز #عجیبی خواند،آنقدر که من محو او شده بودم.بعد از نماز، ⚡️بلافاصله بدون اینکه من حرفی بزنم گفت:♨️تا انسان خودش نخواد #شهادت قسمتش نمیشود
🔸بعد هم خاطره ای از #شهید_حیدری تعریف کرد و گفت: #منم_دوست_دارم_شهید_بشم😊
یک لحظه به خودم لرزیدم که چرا بدون مقدمه این حرفها را میزند.
🔹پرسیدم:چیزی شده⁉️
گفت:نه!
ساعاتی⌚️ بعد عروج کرد🕊
#شهید_ابوالفضل_شیروانیان
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@@asganshadt
🔰يكبار با او بحث كردم كه چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير?. تو هم خرج داري و...
🔰هادی خنديدو گفت: خدا خودش مي رسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت #احتياج داشتيم برامون می فرسته.
🔰بعد مكثي كرد و ماجرای #عجیبی را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول احتياج داشتم.
🔰آخر شب مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا #اميرالمومنين (علیه السلام) نزدم
🔰همين كه به #ضريح چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت: آقا اين پاكت مال شماست.
🔰برگشتم و ديدم يك آقای #روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم بعد هم بی اختيار پاكت را گرفتم.
🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از #زيارت راهی منزل شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است.
🔰هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: #حاج_باقر، همه چيز دست خداست من براي اين مردم ضعيف، ولی #باايمان كار می كنم. #خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت و می فرسته.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸
@asganshadt
•••❀•••
#خاطرات_شهدا♥️
همیشه می گفت 🗣 #سرباز_امام_زمانم و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده،📚
می گفت من صدای هل من ناصر💪 #امام_حسین(ع) را الان می شنوم.
حرف های #عجیبی می گفت که ما را مجاب می کرد.🤔
محمدرضا می گفت چون #حضرت_آقـا فرمودند ما به#سوریه کمک می کنیم و هیچ #قیدی نیاوردند که چطور کمک میکنیم😔، من به عنوان #پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و #تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.👌
میگفت شما فکر کن #امام_زمان (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه😳 من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛😔
امام زمان (عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و #آماده که ایشان را خوشحال کند؟
💪
#شهیدمحمدرضادهقان✨
🌹🍃🌹🍃
@asganshadt