eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
627 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣5⃣4⃣ 🌷 💠شنبه 24/آذر/1392(روز شهادتـ🕊) 🔸خط جلو بودیم.نزدیک وقت نماز📿بود. گفت برگردیم عقب تا نمازمان را بخوانیم.چون شرایط نماز خواندن توی آن منطقه ای که بودیم،وجود نداشت🚫. 🔹چندمتری برگشتیم↪️ عقب.خیلی عجله داشت بخوانیم و زود برگردیم سرکار. 🔸قبل از نماز غذا 🍲گرفتیم.من گفتم: بیا غذا بخوریم و بعد بریم نماز اما او گفت: نه میخوانیم و بعد ناهار میخوریم🍜. 🔹نماز خواند،آنقدر که من محو او شده بودم.بعد از نماز، ⚡️بلافاصله بدون اینکه من حرفی بزنم گفت:♨️تا انسان خودش نخواد قسمتش نمیشود 🔸بعد هم خاطره ای از تعریف کرد و گفت: 😊 یک لحظه به خودم لرزیدم که چرا بدون مقدمه این حرفها را میزند. 🔹پرسیدم:چیزی شده⁉️ گفت:نه! ساعاتی⌚️ بعد عروج کرد🕊 🌹🍃🌹🍃 @@asganshadt
" " را برای ما جا گذاشت ، تا روزی بدانیم ، از ما بود... " هویتش " بود! اما " دلش " را به زد... راز است. ✨شهدا شرمنده ایم ✨ 🌷 @asganshadt
🔰يكبار با او بحث كردم كه چرا برای كار پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير?. تو هم خرج داري و... 🔰هادی خنديدو گفت:‌ خدا خودش مي رسونه، آدم برای بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت داشتيم برامون می فرسته. 🔰بعد مكثي كرد و ماجرای را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب تو همين مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول احتياج داشتم. 🔰آخر شب مثل هميشه رفتم تو و مشغول شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا (علیه السلام) نزدم 🔰همين كه به چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت:‌ آقا اين پاكت مال شماست. 🔰برگشتم و ديدم يك آقای پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم بعد هم بی اختيار پاكت را گرفتم. 🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از راهی منزل شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است. 🔰هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: ، همه چيز دست خداست من براي اين مردم ضعيف، ولی كار می كنم. هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت و می فرسته. 🌷 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌸 @asganshadt
•••❀••• ♥️ همیشه می گفت 🗣 و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده،📚 می گفت من صدای هل من ناصر💪 (ع) را الان می شنوم. حرف های می گفت که ما را مجاب می کرد.🤔 محمدرضا می گفت چون فرمودند ما به کمک می کنیم و هیچ نیاوردند که چطور کمک می‌کنیم😔، من به عنوان حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.👌 می‌گفت شما فکر کن (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه😳 من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛😔 امام زمان (عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و که ایشان را خوشحال کند؟ 💪 ✨ 🌹🍃🌹🍃 @asganshadt