eitaa logo
«ࢪه توشه مجالس ختم و تࢪحیم خوانی »
1هزار دنبال‌کننده
211 عکس
85 ویدیو
9 فایل
بسمه تعالی #ره_توشه_مجالس_ختم انتشار اشعار بروز ختم خوانی با بهره گیری از آیات، روایات، اشعار، روضه، ختم و ترحیم خوانی #مدیریت_ڪانال:خادمة الزهرا (س)_علیزاده @maddah_1367 ۰۹۰۲۰۷۱۲۲۱۶ eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علي (ع) فرمود: شما را سفارش میكنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد؛ چگونه ازچيزي غفلت مي كنيد كه او از شما غافل نيست؟ 📚« نهج البلاغه ،خطبه 188» http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام ومنبعِ اشعار و،،،شرعاً جایز نمیباشد. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب آلوده می گردد ز دامانی که من دارم.m4a
1.44M
بسیار زیبا👌 چـنان آلوده دامـانم ، ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آن‌چنــــان کز رفتــــــنِ گل، خـار می‌مانَد به جا از جـــوانی حســــــرتِ بســــیار می‌مانَد به جا آهِ افسوس و سرشکِ گـرم و داغِ حسرت است آن‌چه از عــــــمرِ سبک‌رفتــــار می‌مــــانَد به جا نیست غیر از رشـــتهٔ طولِ اَمَل چون عنکــبوت آن‌چه از ما بر در و دیــــوار می‌مـــــانَد به جــا کام‌جـــــویی غــــــیرِ ناکامی نـدارد حـــــاصلی در کفِ گل‌چیـــن ز گلشــــن خار می‌مانَد به جا رنگ و بوی عاریــــــت پا در رکابِ رحـلت است خـــــارخـــــاری در دل از گل‌زار می‌مـانَد به جا جســــمِ خـــاکی مانعِ عمـــــرِ سبک‌رفتار نیست پیش این ســــیلاب کِی دیــــوار می‌مانَد به جا غافل اســت آن‌کز حیــــاتِ رفته می‌جــویَد اثر نقــشِ پا کِی زان ســـبک‌رفتــــار می‌مانَد به جا هیچ کار از سعیِ ماچون کوه‌کن صورت نبست وقتِ آن‌کس خــــوش کـــزو آثار می‌مانَد به جا زنگِ افســـوسی به دســتِ خواجه هنگامِ رَحیل از شــــمارِ دِرهـــــم و دینـــــــار می‌مـانَد به جا نیست از کـــــردار، ما بی‌حـــــاصـلان را بهره‌ای چــــون قلم از ما همین گفتـــــار می‌مانَد به جا ظالمان را مهلت از مظلوم چــــرخ افــزون دهد بیــش‌تر از مــــور این‌جـــــا مـار می‌مانَد به جا ســـینهٔ ناصــــاف در مِی‌خـــــانه نتــوان یافتن نیســت هــــرجا صیــقلی، زنگار می‌مـانَد به جا می‌کِشـــــد حرف از لبِ سـاغر مِیِ پرزورِ عشق در دلِ عـاشـــــق کجا اســـــــرار می‌مانَد به جا عیشِ شیرین را بوَد در چاشنیْ صد چشمِ شور برگ، صـــائب بــــیش‌تر از بار می‌مــــانَد به جا شعر:صائب تبریزی http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام ومنبعِ اشعار و،،،شرعاً جایز نمیباشد. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ {بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آســمان ، سایه بر سرش دارد بــاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من ایــن است تا خدا خــواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــــادت مـــا را در بهشــت خـــــدا کند امضــا پــای برگ شــــفـــاعت مـــا را شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ امروز خواهـــم عقــده از دل وا نمایم یادی ز فــــرزنــــدم گل زیـــبا نمـــایم مــــرغ وجـــودم پـر زنــد گـــرد مزاری تا راز گــــوید با عــــزیــز گلعـــذاری فـــرزنــدم ای مهــرفـــــروزان دل من حلّ فـــراق روی تو ، شـــد مشکل مـن این خــانـه بعد رفتنت غمخــانـه گشته ای شمع مـن! تاریک ،ایـن کاشانه گشته ای جـان من گلزار بی تو خشکزار است باران آن شــورابه های داغـــدار است در باغچــــه گلها همـه پژمـــرده گشتند گـویا ز هجــر روی تو افســـرده گشتند ماه جـمالـــت را خســــوف غـــم گرفته تاریکـــی اش ســر تاســر عـــالم گـرفته هیــچ ازمـن آشفتـه می گیری سراغی؟ گفتـی روم تا برفـــروزم یک چـــراغی؟ گـــر از کــنار مدفــنت افــتــد عبــورم طاقـــت رود از پیکــر و از دیـده نورم گـر بار غم بر دوش بردن هست مشکل کشتی اندوهـــم اگـــر نـادیـده سـاحل " لاطف " تسـلّایـــم دهـــد از بیقــراری از گـــریـه کـردن مـثل ابــر نوبـهــاری گوید که:بشنو این سخن،نی از سـر پند دانم که دیدی زخم داغ و هـجـر فـرزند امّـا امانــت بـود دادی اش به صاحب پس غم مخور،این کارواجب بودواجب شاعر:یوسف لاطف آمل http://eitaa.com/ashaar_khatm8 ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ☑️ 📝 وقتی که رسیدم،،، تو در سکوت بودی،،، انگار خواب بودی،،، اطرافت شلوغ بود،،، هم همه ای به پا بود و نگاه ها خیره به من،،، فکرهایی نا باورانه،،، به خوابیدنت در آن هم همه و شلوغی فکر میکردم،،، و تو در خواب ناز بودی،،، دلم نیامد که بیدارت کنم،،، باورم نمی شد با ناله و فریاد جمعیت اینگونه آرمیده باشی،،، نا باورانه چشمهای بسته ات را نگاه می کردم،،، هاج و واج مانده بودم،،، صدایی از درون به گوشم رسید قلبم بود میگفت: تو با تمام وجود دوست داری که بیدار و چشمانش بار دیگر باز شود و سخن بگوید،،، تو بگو یقینا میشنود،،، تو در کنارم به خوابی عمیق فرو رفته بودی بغض سنگینی در حال کوبیدن به شیشه نازک چشمم بود،،، شیشه چشمم در حال شکستن بود صورتت چقدر زیبا شده بود و تبسمی وصف ناشدنی روی لبهایت غرق در رویای شیرین خودت بودی،،، فریاد زدم بیدار شو بس است خوابیدن مادر،،، ولی تو انگار نشنیدی،، بار دیگر نجوایی در گوشم گفت: بگذار بخوابد!،،، مزاحم خوابش نشو،،، اما دیگر بغض شیشه را شکسته بود،،، و اشک سرازیر،،، لحظه ای به خود آمدم،،، انجا بود که گفتم: «ای دل؛ تو غافلی!،،، او خوابش از خواب گذشته است». و امروز باری دیگر روز مادر امد و من دلتنگم مادر،،، 😭 ✍خـادم الزهرا (س)علیزاده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 🌼🍃࿐ྀུ༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خدایا،،، کار بدون  رخصــت  تو سخـــت میشود بنده فقط به عشق توخوشبخت میشود یا رب مــرا ز شـــــر گناهان خلاص کن تو یاورم نبـاشـی اگــــر، سـخت میشود گفــتم گنــــــاه کردم اگــــر توبه میکنم آیا دوباره توبــه کنـــــم وقـت میشود؟ در این جهان اگــــر تو مـرا رهنما شوی یوم جــــزا  خـــیال دلم   تخت میشود (احسـان)تراز زندگی خلق بندگـــیست بنده  بدون  عشــق  نگــونبخت میشود شعر:احسان بدر خانی http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوایت مادرم دست از سرِ من برنمی‌دارد دلم آغوش می‌خواهد که غم از سینه بردارد نه آغوش تو را دارم نه تاب زندگانی را که دنیا بی‌تو زندان است و زندانم بیازارد شعر:سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تو را قسم به آن دقایقی که زندگی به روی دست‌های مرگ به احتضار می‌رسد تو را قسم به لحظه‌ای که سخت می‌توان تو را صدا کنم و گریه‌های من به زار زار می‌رسد تو را قسم به آخرین نفس،،، حسین! تو را قسم به لحظه‌ای که هیچ‌کس به داد من نمی‌رسد که هیچکس،،، که هیچکس،،، حسین! خودت به داد من برس حسین! شعر:رضا یزدانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا