eitaa logo
دانلود
بانوی صبح هستی و خورشید دیگری خاتون آب هستی و پاک و مطهری آری به اتنخاب خدا و گواه او تنها تویی که لایق عشق پیمبری سلام الله علیها اشعار سلام الله علیهم اجمعین https://eitaa.com/joinchat/890830900C1804fcdf9d
ندیده در وفا مانند او؛ پیغمبری دیگر پیمبر هم ندیده مثل این زن همسری دیگر از آن آغاز، پای هم‌رکابش «یا علی» گفته‌ست ندارد مصطفی مانند او هم‌سنگری دیگر علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد و این زن با وفا و مکنتش شد حیدری دیگر تمام زَرق و بَرقِ سکه‌اش؛ شد خرجِ خورشیدش ندارد ماه، بین آسمانش اختری دیگر به دور شمع آیین پیمبر نیست تا آخر به غیر از بال‌های همسرش خاکستری دیگر به جز دامان پاک او که رحلِ نورِ «اَعْطَیْنا»ست نشد از عرش، نازل؛ هیچ جایی کوثری دیگر به غیر از دفتر مدح طلاکوبش که قرآن است نخورده مُهرِ «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر مگر جا می‌شود دریا میان کاسه‌ای کوچک ؟! ندارد امت اسلام، جز او مادری دیگر سلام الله علیها اشعار سلام الله علیهم اجمعین https://eitaa.com/joinchat/890830900C1804fcdf9d
دنیا اگر چه مثل پیمبر نداشته قطعاً نبی مثال تو همسر نداشته دادی تمام ثروت خود را به راه دین دین خدا شبیه تو یاور نداشته وقتی وجود پاک تو شد مهد فاطمه یعنی کسی شبیه تو مادر نداشته بی بی خوشا به حال تو، چون هیچ مادری داماد، مثل ساقی کوثر نداشته چشمش همیشه دوخته بر دست ها بُود هر کس ز خاک خانۀ تو بر نداشته سلطانی اش ز خادم دربار کمتر است آن کس که منصب خود از این در نداشته جن و ملک به خاک درت غبطه می خورند بر ذکر و سجدۀ سحرت غبطه می خورند تو در میان خیل زنان بهترین شدی ام الائمه، لایق صد آفرین شدی تو در گذشت عمر خودت با رسول ما بالاتر از همه، به خدا یار دین شدی بسیار با دعای تو مؤمن شدند و بعد تو مادرانه مادر این مؤمنین شدی حُسن جهان به بودن عرش برین اوست بی بی تویی که زینت عرش برین شدی از جان و مال و هستی و عمرت گذشتی و با حضرت رسول امین همنشین شدی بی بی چه شد که خسته شدی از زنان شهر بی بی چه شد که با غم و غصه عجین شدی بی بی چه شد که درد و اَلَم کم نداشتی هنگام مرگ خود کفنی هم نداشتی سلام الله علیها اشعار سلام الله علیهم اجمعین https://eitaa.com/joinchat/890830900C1804fcdf9d
چشمم به غیر خون دلی مبتلا نداشت این خانه بعد رفتن تو آشنا نداشت زهرا یتیم شد غم بی مادری رسید بی تو دل شکسته ی من هم نوا نداشت خاک عزا به روی سرم ریختم ولی خون گریه های دخترکت هم صدا نداشت رفتی و در مزار تو دیدم که پیکرت بر پای تا سرش کفنی جز عبا نداشت بابا گرفته روضه و من گریه می کنم در خانه ای که بعد نگاهت صفا نداشت می گوید از من و تو و از پارۀ تنم از تشنه ای که روی لبش جز دعا نداشت شد رسم بعد تو که عبا را کفن کنند اما برای قامت او کربلا نداشت از بس که تیغ و نیزه تنش را گشوده است گودال قتلگاه به جز بوریا نداشت سلام الله علیها اشعار سلام الله علیهم اجمعین https://eitaa.com/joinchat/890830900C1804fcdf9d