eitaa logo
به وقت شاعری
398 دنبال‌کننده
442 عکس
445 ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 ادمین تبادل👇👇 @hrpb1371 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا بدون لطف حسن های اهل بیت جایی برای زندگی شاعرانه نیست هرچه که گفته اند ادیبان و شاعران عشق مجازی است ولی عاشقانه نیست دل در بر دو غربت پر غم سپرده ام غربت که سهل تر ز نی و تازیانه نیست عارف کسی که حب حسن در دلش بود شعرِ بدونِ حُسنِ حسن عارفانه نیست
آغاز امامت امام زمان (عج) مبارک باد🌱
میلم به گفتگوست ولی قیل‌وقال نه عاشق سکوت می‌کند اما جدال نه
والعن یزید خامسا... بر شبه یهود و هرچه نعثل لعنت بر تفرقه اندازیِ اَحول لعنت ای دوست! یزید پنجمین متهم است بر متهم ردیف اول لعنت!
علی را دوست میدارم چنان باران چنان لبخند علی آزاد از دنیا ومن در عشق او در بند همیشه فاش میگویم امیر من تویی تنها منم آشفته از عشقت تویی شیرین تر از هر قند شراب عشق مینوشم و از خود چشم میپوشم منم مشتاق دیدارت بزن بر روی من لبخند
39.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محمد عربی آبروی هر دو سراست
🔹یوسف گمگشته🔹 ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها... پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها... در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها ای در صدای مهربانت حجتی کامل! ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها! هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگشته! باز آیی به کنعان‌ها...
جمعه ها بی تو دلِ تنگ ِ زمین بی تاب ست و تمنّای دلم دیدن آن ارباب است جمعه‌ها حال دلم،حال همان سیل زده‌ ست که نیایی همه‌ی زندگی اش بر آب ست!
نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی نیم باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی دست یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترک خانه عادت داشتی ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته است کاش اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع کاش قدری بر لبانت آه حسرت داشتی
ای بی خبر از سوخته و سوختنی عشق آمدنی بود نه آموختنی !!
نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد ما همانیم اگر یار همان است که بود