eitaa logo
به وقت شاعری
660 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
عشق حسین"ع" خوب ترین انتخاب بود مدیر کانال: طلبه ای که شعر شعارش است تا شعائر را احیا کند @Jalali_1378 🚫اشعار فقط فوروارد شود😗
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب چگونه بالش پر زیر سر نهی؟! وقتی که گشته بالش اطفال پاره سنگ
از رشته ی حیات ندیدم ضعیف تر این تار و پود با نَفَس از بین می رود
ز تاریکی شکایت می کنی از بس که تاریکی تو روشن باش اطراف تو هم روشن شود از تو
چنان غفلت حجاب دیده ما شد در این دنیا که حتی برده از چشمان ما، مرگ‌ِ مقابل را
چنان‌که باید و شاید، نکردم گریه بر داغت به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را
کجا محراب گیرد از من آن ابرو هلالی را خدا بر من نیارد هرگز این نعمت زوالی را اگر از دست های مهربان یار من باشد به گوهر می دهم ترجیح آری گوشمالی را گهی مشمول مهرش میکند ما را و گاهی قهر مگیر از ما خدایا دلبر حالی به حالی را بهار وصل را وقت خزان هجر فهمیدم چنان پیران که می فهمند قدر خردسالی را جسارت کرده ام نام تو را گر بر لب آوردم بزرگی کن ببخش این بار هم این لاابالی را از آن‌ روزی که دل بستم به پیچ و تاب گیسویت به دنیایی نخواهم داد این آشفته حالی را شبی در خواب دیدم خاک راه کوی تو هستم ز جا برخاستم از شوق، بنگر خوش خیالی را شنیدم که شبی از کوچه‌ ما هم گذر کردی از آن شب سخت می بوسم زمین این حوالی را
بیگانه ز هر تفکرت می سازند دلباخته ی تحیرت می سازند چون چاه اگر ز جوش خود پُر نشوی چون ظرفی، این و آن پُرت می سازند
در پِی ات چهل منزل، سخت جستجو کردم از قفایِ هر نیزه با تو گفتگو کردم سایه ات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم بعد عصر عاشورا غصه آنقدر خوردم خنده در دهانم مُرد، گریه در گلو کردم کُهنه معجرِ خود را، ای پدر به سر دارم زیر ضربِ سیلی هم، حفظِ آبرو کردم پهلوی پر از درد و صورت ورم کرده آیه آیه کوثر را شرحِ مو به مو کردم از جفای این دنیا آنقدر کشیدم‌ که مثل مادرت زهرا، مرگ آرزو کردم
ای گمشدهٔ اصلی انسان برگرد ای دادرس داد ضعیفان برگرد اطفالِ فلسطین و یمن منتظرند فریادرس فغان افغان برگرد
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم نگاهش روشنی بخش مسیر سالکان باشد هدایت میشود از چشم های او هدایت هم سراپا مثل پیغمبر، سراسر حیدری دیگر به خَلق و خُلق و رفتار و به گفتار و ملاحت هم تجلّیِ جمال حق، تداعیِ جلال حق نجابت دارد آری در نگاه خود، صلابت هم حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد محبت کرد بر آن کس که بود اهل اهانت هم ضمانت می کند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری میکند، آنجا شفاعت هم فدای غربت مردی که مظلوم است و مسموم است جگر از زهر پر خون است و از زخم شماتت هم چه داغی بدتر از این؟! همسر او قاتلش بوده غریبی بود سهم او از این دنیا، شهادت هم *مصراع از هلالی جغتایی
به حشر خواهی اگر در کنار حق باشی ز هرچه غیر ولایِ علی، کناره بگیر اسیر لحنِ کدامین صدای فتّانی؟! "تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر" مرا ز کنگره عرش مقصدم نجف است مرا دوباره به درگاه خویش خوانده امیر اگر که دورم و دیر آمدم، خیالی نیست نه دور معنا دارد برای او نِی دیر اگر که ساقی ما اوست غم مخور ای دل به محضرش مکنی صحبت‌ از قلیل و کثیر
به حشر گر‌ که شفاعت کنی گناه مرا ثواب می خورد آن روز غبطه بر عصیان