29.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرخط
🔹 حمله پهپادی به دو پایگاه نظامی آمریکا در سوریه
🔹 رئیسی : نماز خواندن در بیت المقدس به زودی به واقعیت تبدیل می شود
🔹 هشدار همزمان فرمانده کل ارتش و سرلشکر باقری به آمریکا و اسرائیل
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
31.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرخط
🔹 هشدار تل آویو به ۲۴ بیمارستان غزه برای تخلیه فوری
🔹 ریشی سوناک : میخواهیم جنبش حماس را بطور کامل نابود کنیم
🔹 اعتراف ژنرال صهیونیست : آماده حمله زمینی به غزه نیستیم
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
39.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 ناگفته های وزیر خارجه ایران از ترو حاج قاسم: گفتند هرچه بخواهید میدهیم فقط حمله نکنید
🎥 مهم / نا گفته های وزیر امورخارجه ایران از روزهای پس از شهادت حاج قاسم / ابتدا آمریکایی ها ایران را تهدید کردند، پس از آن گفتند حاضریم یک امتیاز جذاب بدهیم یا حتی تحریم ها را برداریم، بعد که موشک باران انجام شد پیام دادند: خواهش میکنیم عملیات را متوقف کنید...
✅ 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۹۱ و ۹۲
همین که خواستند از خانه بیرون بروند، صدای هلهله بلند شد.
"خدایا چه کند؟
مردش با دیدن داماد این عروسی میشکست! مرد بود و غرورش...
خدایا... این کِل کشیدنها را خوب میشناخت! عمههایش در کل کشیدن استاد بودند، نگاهش را به صدرا دوخت. آمد به سرش از آنچه میترسیدش!"
رنگ صدرا به سفیدی زد و بعد از آن سرخ شد. صدایش زد:
_صدرا! صدرا!
صدای آه محبوبه خانم نگاه رها را به سمت دیگرش کشید. دست محبوبه خانم روی قلبش بود:
_صدرا... مادرت!
صدرا نگاهش را از رامین به سختی جدا کرد و به مادرش دوخت. مهدی را دست رها داد و مادرش را در آغوش کشید و از بین مهمانها دوید!
جلوی سیسییو نشسته بودند که صدرا گفت:
_خودم اون برادر نامردت رو میکشم!
رها دلش شکست! رامین چه ربطی به او داشت:
_آروم باش!
صدرا: _آروم باشم که برن به ریش من بخندن؟ خونبس گرفتن که داماد آیندهشون زنده بمونه؟ پدر با تو، دختر با اون ازدواج کنه؟ زیادیش میشد!
رها: _اون انتخاب خودشو کرده، درست و غلطش پای خودشه! یه روزی باید جواب پسرشو بده!
صدرا صدایش بلند شد:
_کی باید جواب منو بده؟ کی باید جواب مادرم رو بده؟ جواب برادر ناکامم رو کی باید بده؟
رها: _آروم باش صدرا! الان وقت مناسبی نیست!
صدرا: _قلبم داره میترکه رها! نمیدونی چقدر درد دارم!
محبوبه خانم در سیسییو بود ،
و اجازهی بودن همراه نمیدادند. به خانه بازگشتند که آیه و زهرا خانم متعجب به آنها نگاه کردند.
صدرا به اتاقش رفت و در را بست.
رها جریان را که تعریف کرد زهرا خانم بغض کرد... چقدر درد به جان این مادر و پسر ریخته بود پسرِ همسرش!
آیه در اتاقش نشسته بود و به حوادث امشب فکر میکرد.
"اصلا رامین به چه چیزی فکر میکرد که با زن مقتول ازدواج کرده بود؟ یادش بود که رها همیشه از رفت و آمد زیاد رامین با شریکش میگفت، از اینکه اصلا از این
شرایط خوشش نمیآید!
میگفت رامین چشمانش پاک نیست، چطور همکارش نمیداند! امشب هم همین حرفها را از صدرا شنیده بود! صدرا هم همین حرفها را به سینا زده بود. حالا که در یک نزاعِ سر مسائل مالی، سینا مرده بود، معصومه بهانهی شرکت را گرفته و زن قاتل همسرش شده بود!"
آیه آه کشید...
خوب بود که صدرا، رها را داشت، خوب بود که رها مهربانی را بلد بود، همه چیز خوب بود جز حال خودش!
یاد روزهای خودش افتاد:
" یادت هست که وقتی دلشکسته بودی، وقتی ناراحت و عصبانی بودی، میگفتی تمام آرامش دنیا را لبخندم به قلبت سرازیر میکند! یادت هست که تمام سختیها را پشت سر میگذاشتیم و دست هم را میگرفتیم و فراموش میکردیم دنیا چقدر سخت میگیرد؟ حالا رها یاد گرفته که آرامش مردش باشد! "
َ به عکس روبهرویش خیره شد
"نمیدانی چقدر جایت #خالیست مرد.... خدایا، چقدر زود پر کشیدی... مرد من جایت کنارم خالیست! به #دخترکت سخت میگذرد! چه کنم که توان زندگی کردن ندارم؟ چه کنم که گاهی سر نقطهی صفر میایستم؟ روزهای آیه بعد از رفتنت خوب نیست! روزهای دخترکت بعد از رفتنت خوب نیست... راستی موهایم را دیدهای که یک شبه #سپید شدهاند؟ دیدهای که خرمایی خرمن موهایم را خاکسترپاش کرده و رفتهای؟ دیدهای که همیشه روسری بر سر دارم که کسی نبیند آیه یک شبه پیر شده است؟
دیدی که کسی نپرسید چرا
همیشه موهایت را میپوشانی؟ اصلا دیدهای سپیدی و عسلی چشمانم با هم درآمیختهاند؟دیدهای پوستم از سپیدی درآمده و زردی بیماری را به خود گرفته؟ دیدهای ناتوان گشتهام؟دیدهای شانههای خم شدهام را؟ چگونه کودکت را به دندان کشم وقتی تو رفتهای؟
از روزی که رفتی آیه هم رفت! روزمرگی میکنم دنیا را تا به تو برسم... دنیایم تو بودی! دنیایم را گرفتی و بردی! چه ساده فراموش کردی و گفتی فراموشت کنم! چطور مرا شناختی که با حرفهای آخرت مرا شکستی؟ اصلا من کجای زندگیات بودم که رفتی؟ دلت آمد؟ از نامردی دنیا نمیترسیدی؟"
َدلش اندکی خواب و بیخبری میخواست.
دلش مردش را میخواست و آیهی این روزها زیادی زیادهخواه شده بود.
دلش لبخند از ته دل رها را
میخواست،
نگاه مشتاق صدرا به رها را میخواست،
دلش کمی عقل برای رامین میخواست، شادی زهرا خانم و محبوبه خانم را میخواست،
اینها آرزوهای بزرگ آیه بود...
آیهای که این روزها زیادی زیادهخواه شده
بود.
نفس گرفت ؛
"چه کنم در شهری که قدم به قدم پر است از خاطراتت! چه کنم که همهی شهر رنگ تو را گرفته است؟ چگونه یاد بگیرم بیتو زندگی کردن را؟ مگر میشود تو بروی و من زندگی کنم؟ تو نبض این شهر بودی!
حالا که رفتی، این شهر، شهر مردگان است!
********
سه ماه گذشته بود.
سه ماه از حرفهای ارمیا با حاج علی و آیه گذشته بود... سه ماه بود که ارمیا....
نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۹۳ و ۹۴
سه ماه بود که ارمیا به خود آمده بود!
کلاه کاسکتش را از سرش برداشت.نگاهش را به در خانهی صدرا دوخت. چیزی در دلش لرزید.
لرزهای شبیه زلزله!
"چرا رفتی سید؟ چرا رفتی که من به خود بیایم؟ چرا داغت از دلم بیرون نمیرود؟ تو که برای من غریبهای بیش نبودی! چرا تمام زندگیام شدهای؟ من تمام داشتههای امروزم را از تو دارم."
در افکار خود غرق بود که صدای صدرا را شنید:
_ارمیا... تویی؟! کجا بودی این مدت!
ارمیا در آغوش صدرا رفت و گفت:
_همین حوالی بودم، دلم برات تنگ شده بود اومدم ببینمت!
ارمیا نگفت گوشهای از دلش،...
نگران زن تنها شدهی سیدمهدی است.نگفت دیشب سیدمهدی سراغ آیه را از #او گرفته است، نگفت آمده دلش را آرام کند.
وارد خانه شدند، رها نبود ،
و این نشان از این داشت که طبقهی بالا پیش آیه است!
صدرا وسایل پذیرایی را آماده کرد و کنار ارمیا نشست:
_کجا بودی این مدت؟ خیلی بهت زنگ زدم؛ هم به تو، هم به مسیح و یوسف؛ اما گوشیاتون خاموش بود!
ارمیا: _قصهی من طولانیه، تو بگو چی کارا کردی؟ از جنس رها خانم شدی؟ یا اونو جنس خودت کردی؟
صدرا: _اون بهتر از این حرفاست که بخواد عقب گرد کنه مثل من بشه!
ارمیا: _خب چیکار کردی؟
صدرا: _قبول کرد دیگه، اما حسابی تلافی کردها!
ارمیا: _با مادرت زندگی میکنید؟
صدرا: همسایهی آیه خانم شدیم، یکماهی میشه که رفتیم بالا و مستقل شدیم!
ارمیا: _خوبه، زرنگی؛ سه ماه نبودم چقدر پیشرفت کردی، حالا خانومت کجاست؟
صدرا: _احتمالا پیش آیه خانومه، دیگه نزدیک وضع حملشه، یا رها پیششه یا مادرم یا مادر رها! حاج علی و مادرشوهر آیه خانمم فردا میان!
ارمیا: _چه خوب، دلم برای حاج علی تنگ شده بود.
صدای رها آمد:
_صدرا، صدرا!
صدرا صدایش را بلند کرد:
_من اینجام رها جان، چی شده؟ مهمون داریما! یاالله...
در داشت باز میشد که بسته شد و صدای رها آمد:
_آماده شو باید آیه رو ببریم بیمارستان، دردش شروع شده!
صدرا بلند شد:
_آماده شید من ماشین رو روشن میکنم.
ارمیا زودتر از صدرا بلند شده بود.
"وای سید مهدی... کجایی؟! جای خالی
پ کند؟ شاید در روزهای کودکی می ر می
ِی تو را چه کسی پر میکند؟ شاید در روزهای کودکی، میشد جای خالی کلمات را پر کرد، اما امروز چه کسی میتوانست جای خالی تو را
پر کند؟"
صدرا کلید خودرواش را برداشت.
محبوبه خانم با مادر رها برای پیادهروی رفته و مهدی را هم با خود برده بودند. رها مادرانه خرج میکرد برای آیهاش!
آیه فریادهایش را به زور کنترل میکرد،
و این دل رها را بیشتر میآزرد. عزیز دلش، دلش هوای مردش را کرده بود! زیر لب مهدیاش را صدا میکرد...
ارمیا دلش به درد آمده بود ،
از مهدی مهدی کردنهای آیه... کجایی مرد؟
کجایی که آیهی زندگیات مظلومترین آیهی خدا شده است.
ارمیا دلش فریاد میخواست.
"سید مهدی! امشب چگونه بر آیهات میگذرد؟ کجایی سید؟ به داد همسرت برس!"
آیه را که بردند، ارمیا بود و صدرا.
انتظار سختی بود. چقدر سخت است که مدیون باشی تمام زندگیات را به کسی که زندگیاش را در طوفانهای سخت، رها کرد تا تو آرام باشی!
" چه کسی جز تو میتواند پدری کند برای
دلبندت؟ چطور دخترک یتیم شدهات را بزرگ کند که آب در دلش تکان نخورد؟ شبهایی که تب میکند دلش را به چه کسی خوش کند؟ چه کسی لبخند بپاشد به صورت خستهی همسرت که قلبش آرام بتپد؟ سیدمهدی! چه کسی برای آیه و دخترکت، #تو میشود؟!"
صدرا میان افکارش وارد شد:
_به حاج علی زنگ زدم، گفت الان راه میافتن.
ارمیا: _خوبه! غریبی براشون اوضاع رو سختتر میکنه!
صدرا: _من نگران بعد از به دنیا اومدن بچهام!
ارمیا: _منم همینطور، لحظهای که بچه رو بهش بدن و همسرش نباشه بیشتر عذاب میکشه!
صدرا: _خدا خودش رحم کنه؛ از خودت بگو، کجا بودی؟
ارمیا: _برای ماموریت رفته بودیم سوریه!
صدرا: _سوریه؟! برای چی؟
ارمیا: _همه برای چی میرن؟
صدرا: _باورم نمیشه!
ارمیا: _راهیه که #سیدمهدی و #زنش جلوم گذاشتن!
صدرا: _اونجا چه خبر بود؟
ارمیا: _میخوای چه خبری باشه؟ جنگ و مرگ و خاک و خون! راستی...آیه خانم کسی رو ندارن؟ هیچوقت ندیدم کسی دور و برشون باشه جز رها خانم!
صدرا: _منم تو این سه چهار ماه کسی رو جز پدرش و مادرشوهرش و سیدمحمد ندیدم، یه روز از رها پرسیدم! این دختر عجیب تنهاست ارمیا!
رها میگفت مادر آیه خانم، مادرشو چند سال پیش از دست داد، یه برادر داشته که چهار ساله بوده تو یه تصادف عجیب میمیره! مثل اینکه میخواستن برن مسافرت. آیه خانم و برادرش تو کوچه....
نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۹۵ و ۹۶
این دختر عجیب تنهاست ارمیا!
رها میگفت مادر آیه خانم مادرشو چند سال پیش از دست داد، یه برادر داشته که چهار ساله بوده تو یه تصادف عجیب میمیره! مثل اینکه میخواستن برن مسافرت.
آیه خانم و برادرش تو کوچه کنار ماشین بودن که مادرشون صداش میزنه. همون لحظه حاج علی میخواسته ماشین رو جابهجا کنه. ماشین که روشن میشه برادرش میدوئه بره پیش پدرش، حاج علی که داشته دنده عقب میرفته، نمیبینه و برادر آیه خانم تو اون حادثه میمیره! همسر حاج علی هم که افسرده میشه و مجبور به عوض کردن خونه میشن! بعد از فوت همسرش هم خونه رو فروخته و یه خونه
کوچیکتر گرفته و باقی پولشو داد به دامادش که بتونه خونهی بهتری کرایه کنه!
ارمیا: _روز اولی که خونهشون رو دیدم فکر کردم بچه پولدار بوده، همهش اشتباه فکر کردم!
صدرا: _همه اشتباه میکنن.
ارمیا: تو که زندگینامهی خانوادهش رو درآوردی، نفهمیدی عمویی، عمهای، خالهای، داییای چیزی نداره؟
صدرا ابرو بالا انداخت:
_نکنه قصد ازدواج داری؟
لحنش شوخ بود و لبخند بدجنسی روی لبانش بود.
ارمیا هم ادامه داد:
_قصد ازدواج دارم، مورد خوبی داری؟
صدرا: _متاسفانه مادر آیه خانم یه دونه دختر بوده و دخترخالهای در کار نیست! از طرف پدر هم که دوتا عمو داشته که تو جنگ شهید شدن و اصلا زن نداشتن که دختری داشته باشن، روی فامیلای آیه خانم حساب نکن!
ارمیا: _رو فامیلای تو چی؟
صدرا آه کشید. هنوز زخمی که معصومه زد، درد داشت:
_فامیل من لیاقت نداره!
ارمیا: _چرا پکر شدی؟
صدرا: زن داداشم با برادر رها ازدواج کرد!
ارمیا ابرو در هم کشید. مقداری حساب کتاب کرد و گفت:
_متاسفم!
صدرا: هزار بار بهش گفتم برادر من، پای شریک و رفیق رو به خونه
زندگیت باز نکن! رفت و آمد #حدی داره، لااقل طرف رو #بشناس و زندگیت رو بپا! با کسی رفت و آمد کن که چشمش پاک باشه و پی ناموست نباشه، هرچی رها پاک و نجیب و بیآلایش و با ایمانه، رامین بویی از آدمیت نبرده! گاهی نمیتونم باور کنم خواهر برادرن!
ارمیا: _شاید چون رها خانم کسی مثل آیه خانم رو کنارش داشت.
صدرا: _آره! #دوست میتونه زندگیها رو زیر و رو کنه!
ارمیا به دوستی خود با مردی اندیشید ،
که #بعدازمرگش سر دوستی را با او باز کرده بود. چقدر دوست خوبی بود سیدمهدی! چیزی مثل آیه و رها!
ارمیا را از مرداب زندگی گذشتهاش بیرون کشید و دریا را به همه
وسعت و عظمتش پیش رویش گشود.
**********
آیه به سختی چشم باز کرد. به سختی لب زد:
_مهدی
صدای رها را شنید:
_آیه... آیه جان! خوبی عزیزم؟
آیه پلک زد تا تاری دیدش کم شود:
_بچه؟
لبخند رها زیبا بود:
ِ _یه دختر کوچولوی جیغ جیغو داری! یه کم از پسر من یاد نگرفت که...
پسر دارم آروم، متین! دختر تو جغجغهست؛ اصلا برای پسرم نمیگیرمش!
آیه: _کی میارنش؟
رها: _منتظرن تو بیدار بشی که جغجغه رو تحویلت بدن، دخترت رو مخ
همه رفته!
صدای در آمد. حاج علی و فخرالسادات، محمد، صدرا، ارمیا وارد شدند. با گل و شیرینی! سخت جای تو خالیست مرد... چرا نیستی!
آیه که تازه به سختی نشسته بود ،
و رها چادر گلدارش را روی سرش گذاشته بود. با بیحالی جواب تبریکها را میداد. مادر شوهرش گریه میکرد، جایت خالیست مرد... خیلی خالیست.
صدای گریهی نوزادی آمد ،
و دقایقی بعد پرستار با دخترک آیه آمد.
رها: _دیدید گفتم جغجغهست؟ صداش قبل از خودش میاد وروجک!
همه سعی داشتند جو را عوض کنند!
صدرا: _رها جان قول پسر ما رو ندیا! بچه بیچارهم دو روزه کر میشه!
حاج علی: _حالا کی به تو دختر میده؟ همین دختر بیچاره حیف شد، بسه دیگه!
صدرا: _داشتیم حاجی؟
حاج علی: فعلا که داریم!
سیدمحمد: _ای قربون دهنت حاجی! حالا فکر میکنه پسر خودش چیه، خوبه همین یک ماه پیش دیدمش! پسرهی تنبل همهش یا خوابه یا خمارِ خوابه، از خوابم که بیدار میشه هی خمیازه میکشه... انگار
معتاده!
صدای خنده در اتاق پیچید.
طولی نکشید که خندهها جمع شد و آیه لب زد:
_بابا...
حاج علی: _جان بابا؟
آیه بغض کرد:
_زیر گوش دخترکم اذان میگی؟ دخترکم بابا نداره!
فخرالسادات هقهقش بلند شد.
رها رو برگرداند که آیه اشکش را نبیند. چیزی میان گلوی ارمیا بالا و پایین میشد.
حاج علی زیر گوش دخترک اذان گفت
و ارمیا نگاهش را به صورتش دوخت
"چقدر شیرینی دختر سید مهدی!"
نتوانست تحمل کند، بغض گلویش را گرفته بود. از اتاق آرام و بیصدا خارج شد.
وقتی اذان را گفت،
صدرا سعی کرد جو را عوض کند:
_حالا اسم این جغجغه خانم چی هست؟
آیه: _به دخترم نگید جغجغه، گناه داره! اسمش زینبه!
فخرالسادات: _عاشق دخترش بود. اینقدر دوستش داشت که....
نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از اربعینمعلی عاشقانولایت🚩
🌺 يا سيد الكريم...
هر جا که نام توست همان جا معطر است
هر جا که ذکر توست همان جا منور است
۴ ربیع الثانی سالروز #ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی عليه السلام مبارك باد💐🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
هدایت شده از اربعینمعلی عاشقانولایت🚩
👌 هر جمعه، پنج بار، و هر روز یک بار، قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کن
سَدیر گفت: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: اى سدير! آیا هر روز قبر حسين بن علی علیه السلام را زیارت می کنی؟ عرض کردم: خیر، فرمود: چقدر شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر جمعه زیارت می کنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر ماه زيارت مي كنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر سال زيارت مي كنید؟ عرض کردم: گاهى زیارت می کنیم. فرمود: ای سدير! چقدر به حسين عليه السّلام جفا مىكنيد! آيا نمي دانى خداوند دو میلیون فرشته ژوليده موى و خاك آلود دارد که به طور مداوم بر حسین بن علی علیه السلام گريه ميكنند و قبر او را زيارت مي كنند و خسته نمي شوند؟
ای سَدیر! چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار، و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر او فرسخ ها فاصله است! فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن، و سپس به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام توجّه کن و بگو:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»
اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می شود، و هر زیارت معادل یک حجّ و یک عمره می باشد. سدیر گفت: گاهی می شد که در یک ماه بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم.
در روایت مشابهی که در «کامل الزیارات» نقل شده است، جناب سدیر در انتهای حدیث می گوید: فَرُبَّمَا فَعَلْتُهُ فِي النَّهَارِ أَكْثَرَ مِنْ عِشْرِينَ مَرَّةً. یعنی روزهایی می شد که بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم.(كامل الزيارات، ص287/ بحارالأنوار، ج101، ص365 به نقل از کامل الزیارات)
عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: يَا سَدِيرُ! تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ فِي كُلِّ يَوْمٍ؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا، قَالَ: فَمَا أَجْفَاكُمْ! قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ شَهْرٍ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ؟ قُلْتُ: قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ، قَالَ: يَا سَدِيرُ! مَا أَجْفَاكُمْ لِلْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ! أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَيْ أَلْفِ مَلَكٍ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَ وَ يَزُورُونَ لَا يَفْتُرُونَ، وَ مَا عَلَيْكَ يَا سَدِيرُ! أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ فِي کُلِّ جُمْعَةٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مَرَّةً، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَرَاسِخَ كَثِيرَةً! فَقَالَ لِي: اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِكَ، ثُمَّ تَلْتَفِتُ يُمْنَةً وَ يُسْرَةً، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَكَ إِلَى السَّمَاءِ، ثُمَّ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ» تُكْتَبُ لَكَ زَوْرَةٌ، وَ الزَّوْرَةُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ. قَالَ سَدِيرٌ: فَرُبَّمَا فَعَلْتُ فِي الشَّهْرِ أَكْثَرَ مِنْ عِشْرِينَ مَرَّةً. (کافی، ج4، ص589)
#جمعه
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
🌷🌸🌼🌸🌴🌼
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 آقا چیز خاصی نیست، یه ترکشه به اندازهی یک خال
🔹 زخمی شدن محسن مقصودی خبرنگار ایرانی و مجری برنامه ثریا در پی حملات رژیم صهیونسیتی
#فلسطین
🌴🏴🌴🏴🌴🏴
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثر خون
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت شگفت آور مسئول شکنجه اسرای ایرانی
نتیجه جهاد تبلیغی در زندان رژیم بعثی
سیره حجت الاسلام ابوترابی در زندان بعثی
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥تسلیحات و تجهیزات ضبط شده از قایق های نیروی دریایی آمریکا در منطقه خلیج فارس در جریان بازداشت تفنگداران دریایی آمریکا توسط نیروی دریایی سپاه🇮🇷
در ساعت ۱۷:۱۰ سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ (۱۲ ژانویه ۲۰۱۶) دو فروند قایق جنگی آمریکایی حامل ۱۰ تفنگدار آمریکایی توسط نیروهای تیپ ۲۱۴ تکاوران دریایی سپاه پاسداران در محدوده آبهای ایران در نزدیکی جزیره فارسی خلیج فارس به دلیل ورود غیرقانونی به آبهای سرزمینی ایران دستگیر شدند.
این تفنگداران به ادعای خودشان گم شده بودند و به دلیل اختلال در سیستم های مسیر یاب قایق ها وارد آب های ایران شده بودند.
پس از بررسی قایق ها ادعای آن ها تایید شد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بمباران شدید منطقه تل الهوی در جنوب شهر غزه
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥 ورود محموله جیپهای آمریکایی برای صهیونیستها
🔹اولین هواپیمای آمریکایی حامل خودروهای زرهی برای ارتش رژیم صهیونیستی پس از بازگشت جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از تل آویو، وارد ...
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥ارتش رژیم صهیونیستی تصمیم به استقرار زیر دریایی های خود در سراسر منطقه گرفته است
برای کنترل ایران و حزب الله
از نکات قابل توجه استفاده این زیر دریایی ها، از کلاهک های هسته ای 200 کیلویی هست
🚀
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جدیدترینکلیپ سرایا القدس با عنوان "منتظر شما هستیم" در حالی که یکی از اعضای این نیرو ، به سلاح آنتی متریال ۱۲.۷ مم صیاد مسلح هست
🇵🇸
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥 التماس آمریکا از قطر برای وساطت نزد حماس
🔹روزنامه نیویورک تایمز اعلام کرد که آمریکا پس از اطمینان حاصل کردن به اینکه از طریق نظامی امکان آزادی اسرای اسرائیلی در غزه وجود ندارد، از قطر خواسته برای آزادی آنها وساطت کند.
🔹همچنین کابینه جنگ رژیم اشغالگر قدس امشب نشست اضطراری در مقر وزارت جنگ درباره تصمیم گیری در خصوص ادامه جنگ علیه نوار غزه برگزار میکند.
🔹شبکه عبری زبان کان هم گزارش داده که رژیم اسرائیل، سفارتخانههای خود را در کشورهای بحرین، اردن، مغرب و مصر تخلیه میکند و قبلا نیز سفارت خود را در ترکیه تخلیه کرده است.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥 پایگاه عینالاسد هدف حمله پهپادی قرار گرفت
🔹شبکه المیادین در خبری فوری پنجشنبه شب از حمله پهپادی به پایگاه عین الاسد عراق محل استقرار نظامیان آمریکایی خبر داد.
🔹تاکنون جزییات از تلفات احتمالی این حمله منتشر نشده است.
🚀
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا انگلیس و آمریکا از صهیونیستها حمایت میکنند؟
🚀
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎥 القسام: آماده نبرد طولانی با دشمن هستیم
سخنگوی کتائب القسام:
🔹حمایتهای دولت آمریکا نیز هرگز رژیم صهیونیستی را نجات نخواهد داد، دشمن امروز در بدترین شرایط طی ۷۲ سال گذشته قرار دارد.
🔹نبرد طوفان الأقصی در سراسر فلسطین و در هر جایی که فرد مسلحی باشد، گسترش خواهد یافت و به رژیم اشغالگر میگوییم که تسویه حساب سخت و دردناک خواهد بود.
🔹ملتهای عربی و اسلامی به سمت مرزهای فلسطین حرکت کرده و طرح صهیونیستی را ناکام گذارند.
🔹به ملت و امت خود اطمینان میدهیم که مقاومت در وضعیت خوبی است و آماده نبرد طولانی با این رژیم اشغالگر
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
این تصویر ناوی است که یمنی ها مورد عنایت قرارش داده اند
احتمالا یمنی ها زدن
بعد طرف امریکایی گفته : داداش قضیه چیه؟
بعد انصارالله گفته :چیزی نیست ، فقط میخواستم ببینم آماده هستی یا نه ؟
دم انصارالله گرم.
پرچم بالاست 🇮🇷✌️
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از حضرت آقا که احتمالا تا کنون ندیده اید
برای سلامتی ایشان صلواتی مرحمت بفرمائید
#طوفان_الاقصی #رهبری #جهادتبیین
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خون تو رنگینتر از خون حسین بن علی نیست
🔹مادر شهید فلسطینی در مویههای سوزناکش میگوید:
🔹 «عزیزم خون تو رنگینتر از حسن و حسین نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...»
🔹فلسطينی ها ناصبی و شیعه کش نیستند
#اهل_بیت#فلسطین #غزه
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا ابد از هم جدا نخواهیم شد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از اربعینمعلی عاشقانولایت🚩
✳️ شعار امروز تو باید فلسطین باشد
✍ اگر پیغمبر اسلام زنده میبود، امروز چه میکرد؟ درباره چه مسئلهای میاندیشید؟ واللهِ و باللهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسئله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم واللهِ مرتکب گناه شدهام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است.
داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟ آیا میگفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا میگفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! اگر حسین بن علی بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #حماسه_حسینی، ج ۱
📖 صص ۲۷۳-۲۷۰🌴🏴
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen