فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انتقاد حجتالاسلام رفیعی
🔻از سلبریتیهایی که در مقابل جنایات اسرائیل سکوت کردهاند!
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴استاد رحیم پور ازغدی
🔻 آقایونی که به فلسطین و سوریه و لبنان کمک میکنید، مگه اینا قبل انقلاب یا تو جنگ، کمک کردن به ما که حالا ما کمکشون کنیم؟
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺مقایسه آمارهای تلفات صهیونیست ها در جنگهای مختلف نشان میدهد چرا طوفانالاقصی ۲۰۲۳ شکست غیرقابل ترمیم برای اسرائیل است.
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺همزمان با نزدیک شدن به موعد تهاجم زمینی ارتش اسرائیل به نوار غزه، ارتش مصر نیز از برگزاری یک رزمایش در سطح گسترده خبر داد!
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺به گزارش وزارت دفاع اسرائیل صبح امروز چهل و پنجمین هواپیمای ترابری حامل آمبولانسهای نظامی و تجهیزات پزشکی مورد نیاز ارتش اسرائیل در فرودگاه رامون واقع در جنوب این کشور به زمین نشست، در روزهای اخیر چیزی در حدود هزار تُن سلاح وارد اسرائیل شده است!
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان های مذهبی...🍃:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۹۷ و ۹۸
فخرالسادات: _عاشق دخترش بود. اینقدر دوستش داشت که انگار سالها با این بچه زندگی کرده، چه آرزوها داشت برای دخترش!
فخرالسادات نگاهی به افراد اتاق کرد و گفت:
_شبیه مادرشه، مهدی همهش میگفت دخترم باید شبیه مادرش باشه!
وقت ملاقات تمام شد و همه رفتند،
قرار بود رها پیش آیه بماند. رها برای بدرقهشان رفت و وقتی برگشت، نفس نفس میزد.
آیه: _چی شده چرا دویدی؟
رها: _باورت نمیشه چی شنیدم!
آیه: _مگه چی شنیدی؟
رها: _داشتم میرفتم که دیدم حاج خانم، آقا ارمیا رو کشید کنار و یه چیزی بهش گفت. نشنیدم چی گفت اما آخرش که داشت میرفت گفت تو مثل مهدیِ منی! ارمیا هم رو زانو نشست و چادر حاج خانم رو بوسید!
آیه: _گوش وایستادی؟
رها: _نه... داشتم از کنارشون رد میشدم! اونا هم بلند حرف میزدن! همهی حرفاشونو که نشنیدم!
آیه: _حالا کی مرخص میشم؟
رها: _حالا استراحت کن، تا فردا!
****
یک هفته از آن روز گذشته بود.
دوستان و همکارانش به دیدنش آمدند و
رفتند. سیدمحمد دلش برای کسی لرزیده بود. سایه را چندباری دیده بود و دلش از دستش سر خورده بود.
آیه را واسطه کرد، وقتی فخرالسادات فهمید لبخند زد. مهیای خواستگاری شده بودند؛ شاید برکت قدمهای کوچک زینب بود، که خانه رنگ زندگی گرفت.
حاج علی هم شاد بود. بعد از مرگ همسرش، این دلخوشی کوچک برایش خیلی بزرگ بود؛ انگار این
دختر، جان دوباره به تمام خانوادهاش داده است.
ساعاتی از اذان مغرب گذشته بود ،
که زنگ خانه به صدا درآمد. حاج علی در را گشود و از ارمیا استقبال کرد:
_خوش اومدی پسرم!
ارمیا: _مزاحم شدم حاج آقا، شرمنده!
صدای فخر السادات بلند شد:
_بالاخره تصمیم گرفتی بیای؟
ارمیا: _امروز رفتم قم، سر خاک سیدمهدی ، من جرات چنین جسارتی رو
نداشتم!
حاج علی به داخل تعارفش کرد. صدرا و رها هم بودند. همه که نشستند،
فخر السادات گفت:
_یه پسر از دست دادم و خدا به جاش یه پسر دیگه به من داد تا براش
خواستگاری برم!
حاج علی: _مبارکه انشاءالله، امشب قراره برای سیدمحمد برید خواستگاری؟
فخرالسادات: _نه؛ قراره برای ارمیا برم خواستگاری!
حاج علی: _به سلامتی... خیلی هم عالی! دیگه دیر شده بود، حالا کی هست؟
آیه از اتاق بیرون آمد و بعد از سلام و خیر مقدم کنار رها نشست.
فخرالسادات: _یه روزی اومدم خونهتون با دسته گل و شیرینی برای پسر
بزرگم. با حرفام دل دخترمو شکستم... حالا اومدم برای ارمیا، که جای مهدی رو برام گرفته از آیه خواستگاری کنم!
آیه از جا برخاست:
_مادر! این چه حرفیه؟ هنوز حتی سال مهدی هم نشده، سال هم بگذره من هرگز ازدواج نمیکنم!
حاج علی: _آیه جان بابا... بشین!
آیه سر به زیر انداخت و نشست.
فخرالسادات: _چند شب پیش خواب مهدی رو دیدم! دست این پسر رو
گذاشت تو دستم و گفت:
"بیا مادر، اینم پسرت! خدا یکی رو ازت گرفت و یکی دیگه رو به جاش بهت داد. بعد نگاهشو به تو دوخت و گفت مامان
مواظب امانتم نیستید، امانتم تو غربت داره دق میکنه!"
دخترم، تنهایی از آن خداست، خودتو حروم نکن!
آیه: _پس چرا شما تنها زندگی میکنید؟
فخرالسادات: _از من سنی گذشته بود. به من نگاه کن... تنها، بیهمزبون! این ده سال که همسرم فوت کرده، به عشق پسرام و بچههاشون زندگی کردم، اما الان میبینم کسی دور و برم نیست! تنها موندم گوشهی اون خونه و هرکسی دنبال زندگی خودشه، یه روزی دخترت میره پی سرنوشتش و تو تنها میمونی، تو حامی میخوای، پشت و پناه میخوای!
آیه: _بعد از مهدی نمیتونم!
حاج علی: _اول با ارمیا صحبت کن، بعد تصمیم بگیر، عجله نکن!
آیه: _اما... بابا!
حاج علی: _اما نداره دختر! این خواستهی شوهرت بوده، پس مطمئن باش بهش بیاحترامی نمیشه!
آیه: _بهم فرصت بدید، هنوز شش ماه هم از شهادت مهدی نگذشته!
ارمیا: _تا هر زمان که بخواید فرصت دارید، حتی شده سالها! اگه امروز اومدم به خاطر اینه که فردا دارم برای ماموریت میرم سوریه و معلوم نیست کی برگردم، فقط نمیخواستم اگه برگشتم شما رو از دست داده باشم! حقیقت اینه که من اصلا جرات چنین جسارتی رو نداشتم! حاج خانم گفتن، رفتم سر خاک سیدمهدی تا اجازه بگیرم! الانم رفع زحمت میکنم، هر وقت اراده کنید من در خدمتم! جسارتم رو ببخشید!
فخرالسادات با لبخند ارمیا را بدرقه کرد.
آیه ماند و حرفهای ارمیا...
آیه ماند و حرفهای فخرالسادات...
آیه ماند و حرف مردش...
آیه ماند و بیتابیهای زینبش!
بعد از آن شب، تک تک مهمانها رفتند.
زندگی روی روال همیشگیاش افتاده بود. آیه بود و دخترکش..
آیه بود و عکس مردش...
نام ارمیا
در خاطرش آنقدر کمرنگ بود که...
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۱۰۱ و ۱۰۲
من خودمو در حد شما نمیدونم، شما کجا و من جامونده
کجا؟ خواستن شما لقمهی بزرگتر از دهن برداشتنه، حق دارید حتی به
درخواست من فکر نکنید.
روزی که شما رو دیدم، عشقتون رو دیدم، علاقه و صبرتون رو دیدم، آرزو کردم کاش منم کسی رو داشتم که اینجوری عاشقم باشه! برام عجیب بود که از #شما گذشته و رفته برای #اعتقاداتش کشته شده! عجیب بود که #بچهی تو راهشو ندیده رفته! عجیب بود با اینهمه #عشقی که دارید، اینقدر #صبوری کنید! شما همهی آرزوهای منو
داشتید. شما همهی خواستهی من بودید... شما دنیای جدیدی برام ساختید. شما و سید، من و راهمو عوض کردید.
رفتم دنبال #راه_سید!
#خودش کمکم کرد... راه رو #نشونم داد... راه رو برام #باز کرد... روزی که این کوچولو به دنیا اومد، من اونجا بودم! همهی آرزوم این بود که پدر این دختر باشم! آرزوم بود بغلش کنم و عطر تنشو به جون بکشم! حس خوبیه که یه موجود کوچولو مال تو باشه... که تو آغوشت قد بکشه!
حالا که بغلش کردم، حالا که حسش کردم میفهمم چیزی که من خیال میکردم خیلی خیلی کوچکتر از حسیه که الان دارم! تا ابد حسرت پدر شدن با منه... حسرت پدری کردن برای این دختر با من میمونه... من از شما به خاطر #زیبایی یا #پولتون خواستگاری نکردم! حقیقتش اینه که هنوز چهرهی شما رو دقیق ندیدم! شما همیشه برای من با این چادر مشکی هستید. اولا که شما اجازه نمیدادید کسی نگاهش بهتون بیفته، الان
خودم نمیخوام و به خودم این اجازه رو نمیدم که پا به حریم سیدمهدی بذارم.
از شما خواستگاری کردم به خاطر #ایمانتون، #اعتقاداتتون، به خاطر #نجابتتون! روزی که این کوچولو به دنیا اومد، مادرشوهرتون اومد سراغم. اگه ایشون نمیاومدن من هرگز جرات این کار رو نداشتم... شما کجا و من کجا... من لایق پدر
شدن نیستم، لایق همسر شدن شما نیستم! خودم اینو میدونم! اما اجازهشو سیدمهدی بهم داد! جراتشو سیدمهدی بهم داد. اگه قبولم کنید تا آخر عمر باید سجدهی شکر کنم به خاطر داشتنتون! اگه قبولم نکنید، بازم منتظر میمونم. هفتهی دیگه دوباره میرم سوریه! هربار که برگردم، میام به امید شنیدن جواب مثبت شما.
ارمیا دوباره زینب را بوسید و به سمت آیه گرفت دخترک کوچک دلنشین
را...
وقتی خواست برخیزد و برود آیه گفت:
_زینب... زینب سادات، اسمش زینب ساداته!
ارمیا لبخند زد، سر تکان داد و رفت...
آیه ندید؛ نه آن لبخند را، نه سر تکان دادن را... تمام مدت نگاهش به عکس حک شده روی سنگ قبر مردش
بود... رها کنارش نشست.
صدرا به دنبال ارمیا رفت. مهدی در آغوش پدر خواب بود.
رها: _چرا بهش یه فرصت نمیدی؟
آیه: _هنوز دلم با مهدیه، چطور میتونم به کسی فرصت بدم؟
رها: _بهش فکر میکنی؟
آیه: _شاید یه روزی؛ شاید...
صدرا به دنبال ارمیا میدوید:
_ارمیا... ارمیا صبرکن!
ارمیا ایستاد و به عقب نگاه کرد:
_تو اینجا چیکار میکنی؟
صدرا: _من و رها پشت سر آیه خانم ایستاده بودیم، واقعا ما رو ندیدی؟
ارمیا: _نه... واقعا ندیدمتون! چطوری؟ خوشحالم که دیدمت!
صدرا: _باهات کار دارم!
ارمیا: _اگه از دستم بر بیاد حتما!
صدرا: _چطور از جنس آیه شدی؟ چطور از جنس سیدمهدی شدی؟
ارمیا: _کار سختی نیست، دلتو #صاف کن و یاعلی بگو و برو دنبال دلت؛ خدا خودش راهو نشونت میده!
صدرا: _میخوام از جنس رها بشم، اما آیهای ندارم که منو رها کنه!
ارمیا: _سید مهدی رو که داری، برو دنبال سید مهدی... اون خوب بلده!
صدرا: _چطور برم دنبال سید مهدی؟
ارمیا: _ازش بخواه، تو بخواه اون میاد!
ارمیا که رفت، صدرا به راهی که رفته بود خیره ماند.
"از سید بخواهم؟ چگونه؟"
****
زینب از روی تاب به زمین افتاد...
گریهاش گرفت... از تاب دور شد و زد زیر گریه!
آیه رفته بود برایش بستنی بخرد.
بستنی نمیخواست! دلش تاب میخواست و پسرکی که جایش را گرفته بود و او را زمین زده بود.
پسرکی که با پدرش بود...
گریهاش شدیدتر شد! او هم از این پدرها
میخواست که هوایش را داشته باشد. تابش دهد و کسی به او زور نگوید!
مردی مقابلش روی زمین زانو زد. دست پیش برد و اشکهایش را پاک کرد.
-چی شده عزیزم؟
زینب سادات: _اون پسره منو از تاب انداخت پایین و خودش نشست! من کوچولوئم، بابا ندارم!
زینب سادات هقهق میکرد و حرفهایش بریده بریده بود. دلش شکسته بود.
دخترک پدر میخواست...
تاب میخواست! شاید دلش مردی به نام پدر میخواست که او را تاب بدهد... که کسی او را از تاب به زمین نیندازد! ارمیا دلش لرزید...دخترک را در آغوش کشید و بوسید.
زینب گریهاش بند آمد:
_تاب بازی؟
ارمیا به سمت تاب رفت و به پسرک گفت:
_چرا از روی تاب انداختیش؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از_روزی_که_رفتی
قسمت ۱۰۳ و ۱۰۴
ارمیا به سمت تاب رفت و به پسرک گفت:
_چرا از روی تاب انداختیش؟
پسرک: _بلد نبود بازی کنه، الکی نشسته بود!
زینب: _مامان رفت بستنی، مامان تاب تاب میداد!
پدرِِ پسر: _شما با این بچه چه نسبتی دارید؟ ما همسایه
پدر شون هستیم، شما رو تا حالا ندیدم!
صدای آیه آمد:
_زینب!
ارمیا به سمت آیه برگشت:
_سلام! یه کم اختلاف سر تاب بازی پیش اومده بود که داره حل میشه!
آیه: _سلام! شما؟ اینجا؟
ِارمیا: _اومده بودم دنبال جواب یه سوال قدیمی، زینب سادات چقدر بزرگ شده!
سه سالش شده؟
آیه: _فردا تولدشه! سه ساله میشه!
زینب را روی زمین گذاشت و آیه بستنیاش را به دستش داد. زینب که بستنی را گرفت، دست ارمیا را تکان داد.
نگاه ارمیا را که دید گفت:
_بغل!
لبخند زد به دخترک شیرین آرزوهایش:
_بیا بغلم عزیزم!
آیه مداخله کرد:
_لباستون رو کثیف میکنه!
ارمیا: _پس به یکی از آرزوهام میرسم! اجازه میدید یه کم یا زینب سادات بازی کنم؟
زینب سادات خودش را به او چسبانده بود و قصد جداشدن نداشت. آیه
اجازه داد... ساعتی به بازی گذشت،
نگاه آیه بود و پدری کردنهای ارمیا... زینب سادات هم رفتار متفاوتی داشت! خودش را جور دیگری لوس میکرد، ناز و ادایش با همیشه فرق داشت، بازیشان بیشتر پدری
کردن و دختری کردن بود.
وقت رفتن ارمیا پرسید:
_ایندفعه جوابم چیه؟ هنوز صبر کنم؟
آیه سر به زیر انداخت و همانطور که زینب را در آغوش میگرفت گفت:
_فردا براش تولد میگیریم، خودمونیه؛ اگه خواستید شما هم تشریف بیارید!
ارمیا به پهنای صورت لبخند زد! در راه خانه آیه رو به زینبش کرد و گفت:
ِ _امروز دختر من با عمو چه بازیایی کرد؟
زینب: _عمو نبود که، بابا مهدی بود!
زینبش لبخندی به صورت متعجب مادر زد و سرش را روی شانهی مادر گذاشت.
**********
روز تولد بود و فخرالسادات هم آمده بود. صدرا و رهایش با مهدی کوچکشان. سیدمحمد و سایهی این روزهایش.
حاج علی و زهرا خانمی که همسر و خانم خانهاش شده بود. آنهم با اصرارهای آیه و رها!
محبوبه خانم بود و خانهای که دوباره روح در آن دمیده شده!
زینب شادی میکرد و میخندید.
از روی مبلها میپرید. مهدی هم به دنبالش بدون جیغ و داد میدوید! صدای زنگ در که بلند شد زینب دوید و از مبل بالا
رفت و آیفون را برداشت و در را باز کرد. از روی مبل پایین پرید و به سمت در ورودی رفت.
آیه: _کی بود در رو باز کردی؟
زینب: _بابا اومده!
اشارهاش به عکس روی دیوار بود. سید مهدی را نشان میداد:
_از اونجا اومده!
سکوت برقرار شد.
همه با تعجب به آیه نگاه میکردند. آیه هم به علامت
ندانستن سر تکان داد.
صدای ارمیا پیچید:
_سلام خانم کوچولو، تولدت مبارک!
زینب به آغوشش پرید و دست دور گردنش انداخت و خود را به او چسباند.
"چه میخواهی جان مادر؟ چرا اینگونه بیتاب پدر داشتن شدهای؟ حسرت در دل داری مگر؟ مادرت فدایت گردد!"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خمپاره
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سی سال است که نخوابیدم اما دیگر نمیخواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرات بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی پناه را سر ببرند.
🔹️ بخشی از نامهی شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندشان
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
41.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 فوری / سخنگوی ارتش رژیم،بمباران بیمارستان توسط اسرائیل را لو داد/ نه نه با کمیته حقیقت یاب مخالفیم
🎥 سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی روی آنتن العربیه اصل ماجرای بیمارستان را لو داد / ما مقصر نیستیم، هرکس ما را تحریک کرد را مقصر در این فاجعه بدانید. ما با آمدن کمیته حقیقت یاب برای بررسی بی طرفانه مسئله صد در صد مخالفیم ....
✅ لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی
🚨 تمام محور مقاومت برای دفاع تمام عیار آماده شد
🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت
در سروش 👇👇
🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat
در ایتا 👇👇
🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat
در بله 👇👇
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ فریادهای نمایندهٔ مسلمان کنگرهٔ ایالات متحده بر سر سیاستمداران آمریکا
🔹 ایلهان عمر: اسرائیل در روزهای گذشته بیشتر از یک سال ما در افغانستان بمب بر سر مردم ریخته و شما بیتفاوت هستید؟ انسانیت شما کجاست؟ عصبانیت شما کجاست؟
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی جوان های ایرانی، اروپایی ها را کنف کردند!
🔹کاتالیست ایرانی حاصل شکست تحریم و عدم اعتماد به وعده خارجی ها
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴بیش از ۶۰ درصد جمعیت غزه آواره شدهاند
🔹دفتر سازمان ملل برای امور هماهنگیهای انسانی: حدود ۱.۴ میلیون نفر در غزه آواره شدهاند و بیش از ۵۴۴ هزار نفر در ۱۴۷ پناهگاه اضطراری سازمان ملل اسکان داده شدهاند.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراض شهروند مصری به جانبداری خبرنگار CNN
شما دروغ میگویید. انسانیت شما کجاست؟ از شما میخواهم که اسرائیل را محکوم کنید.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴دادستانی تهران علیه رکنا اعلام جرم کرد/ مدیرمسئول رکنا احضار شد؛ هیچ مستندی در موضوع افزایش قیمت داروهای سرطانی ارائه نشد
🔹مرکز رسانه قوه قضائیه:هفته گذشته رسانه رکنا خبری مبنی بر افزایش 4 برابری قیمت داروهای سرطانی نسبت به ماه قبل منتشر کرد. خبری که با واکنش زیادی همراه شد.
🔹پس از انتشار این خبر دادستانی تهران مدیرمسئول پایگاه خبری رکنا را در رابطه با موضوع فراخواند تا مستندات خود را برای چنین گزارشی ارائه دهد.
🔹پس از احضار مدیرمسئول پایگاه خبری رکنا هیچگونه مستنداتی برای این گزارش ارائه نشد و در بررسیهای به عمل آمده مشخص شد عدم توجه به تفاوت ریالی و تومانی مبالغ درج شده در فاکتور باعث تولید گزارش اشتباه شده است.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥منابع محلی: کامیون های کمک های بشردوستانه از طریق گذرگاه زمینی رفح وارد نوار غزه شده اند.
🔹گذرگاه رفح بعد از عبور ۲۰ کامیون امدادی بسته شد
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تعرض به 30 زن به بهانه جذب پرستار در سایت سفارش آگهی!
🔹افسر آگاهی جزئیات پرونده :این آقا در سایت سفارش آگهی به سراغ آگهیهایی می رفت که خانمها آمادگی خود را برای پرستاری سالمند و کودک یا کار در خانه و نظافت اعلام کرده بودند؛ بعد به آنها زنگ میزد و میگفت به یک پرستار یا کارگر برای نظافت نیاز دارد، اما از قبل یک خانه ساعتی مجردی اجاره میکرد.
🔹خانم بخت برگشته که برای کار میآمد، با تهدید چاقوی این مردم مواجه میشد و در ادامه مورد آزار و اذیت قرار میگرفت.
🔹متهم خودش به ۳۰ مورد آزار و اذیت اعتراف کرده، اما تا به حال ۱۵-۱۰ نفر شکایت کردهاند.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراف اینترنشنال به ضعف رژیم صهیونیستی در مواجهه با محور مقاومت
🔹کارشناس شبکه اینترنشنال در گفتوگوی خبری:حماس حریف قدری است، ارتش رژیم صهیونیستی اکنون آمادگی لازم برای ورود به غزه را ندارد.
🔹آنها هیچگونه اطلاعاتی از ۵۰۰ کیلومتر تونل زیرزمینی در غزه ندارند.
🔹این رژیم توانایی ورود به یک جنگ منطقهای با حزبالله لبنان را ندارد.
🔹مرزهای مذهبی شکسته شده و احساسات همه جهان نسبت به حملات اسرائیل در غزه غلیان پیدا کرده است.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴درخواست ستارگان سینمای جهان برای آتشبس در غزه
🔹شماری از چهرههای مشهور سینما از جمله «واکین فینیکس، کیت بلانشت، جان استوارت، کریستن استوارت، و سارا ساراندون در نامهای خطاب به رئیسجمهور آمریکا خواستار توقف جنگ و حملات به غزه شدند.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بنفرحان: از جامعهٔ جهانی میخواهیم اسرائیل را ملزم به احترام به قوانین بینالمللی کند
🔹وزیر خارجهٔ عربستان در نشست قاهره ضمن محکومکردن جنایات رژیم صهیونیستی و تأکید بر لزوم تشکیل کشور فلسطین بر مبنای اراضی ۱۹۶۷ گفت: جامعهٔ بینالملل برای توقف محاصره غزه باید به اسرائیل فشار بیاورد. اولویت اول ما توقف فوری تنش نظامی در غزه است.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴ضربه کاری مقاومت فلسطین به اقتصاد صهیونیستها
🔹همزمان با شروع دفاع مشروع مقاومت فلسطین، رژیم موقت صهیونیستی اقدام به بستن برخی کارخانهها کرد تا کارگران را به عنوان سرباز ذخیره راهی میادین جنگ کند.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
✨✨✨✨✨
زلال احکام
🔊 اگر #دستمال_نجسی در جیب نمازگزار باشد، آیا نماز او صحیح است❓🔰
✅👈 اگر به قدری کوچک است که نمی توان با آن عورت را پوشاند (مثل دستمال کوچک): در صورتی که از مردار یا حیوان نجس العین (سگ و خوک) و حیوان حرام گوشت یا ابریشم خالص و یا طلا (برای مردان) درست نشده باشد، مانعی ندارد.
👁👁 «وسایلی مانند کلید، چاقو، انگشتر و عینک نجس نیز حکم دستمال کوچک را دارند، از این رو همراه داشتن آنها در نماز با شرایط مذکور مانعی ندارد».
🔴 همچنین همراه داشتن تلفن همراه، دستمال کاغذی، جوراب ساقه کوتاه نجس، در نماز اشکالی ندارد ( به شرطی که نجاست به لباس یا بدن نمازگزار سرایت نکند.)
➖➖➖➖➖
🔺 توضیح المسائل ده مرجع، م ۸۶۱ و۸۶۲.
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هنر کاریکاتور در افشای جنایات صهیونیستها زبان گشود
🔹امروزه کارتون به عنوان یک هنر و زبان بین المللی تبدیل به رسانهای فراگیر و تأثیرگذار شده است و استفاده از این زمینه هنری برای نشان دادن واقعیات عرصه جهانی، خصوصا افشا کردن جنایات رژیم صهیونیستی اسرائیل تأثیر بسیار عمیقی بر دنیا گذاشته است.
.
#کانال_عاشقان_ولایت
خبری در ایتا
http://eitaa.com/ashaganvalayat
قرآنی در بله
🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat
خبری در بله
🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺