eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
3.9هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
53.3هزار ویدیو
71 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه و نظرات مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 ادمین: @salar220
مشاهده در ایتا
دانلود
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنان جالب شهید درباره علیه‌السلام و سلام‌الله علیها 💥 خضر عدنان: اگر در راه شهادت، حسینی نیستی، زینبی باش 💢 عضو ارشد جنبش جهاد اسلامی که امروز در زندان رژیم جعلی و تروریست صهیونیستی به رسید، در یکی از مصاحبه‌های خود گفته بود: اگر در راه شهادت، حسینی نیستی، پس زینبی باش؛ که این کمترین کاری است که در دفاع از خاک و مقدساتمان و در حق آزادیمان انجام می‌دهیم. 💥 السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷 #آزادی_قدسhttp://eitaa.com/ashaganvalayat🌷
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆افتتاح تل زینبیه سلام الله علیها ؛ کربلای معلا😍😍 🔸چقدر زیبا و در شان دختر آقا امیرالمومنین علی علیه السلام☺️☺️ #کربلاhttps://eitaa.com/ashaganvalayat🌴🌴
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم عطر افشانی و گلباران حرم مطهر حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🌹🌻🌺 سالروز میلاد باسعادت حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار گرامی باد💐 میلاد س مبارک 🍃🌺🌹❤️🌹🌺🍃پروفایل 💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
1.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜أ اَنتَ أخي.. إن زينب لما علمت بالوقعة، خرت مغشيا عليها هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... فلما أفاقت من غشيتها ركضت نحو المعركة وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... و هي تارة تعثر بأذيالها، و تارة تسقط على وجهها، من عظم دهشتها، حتى انتهت إلى المعركة گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به گودال و قتلگاه مقدس رسید. فجعلت تنظر يمينا و شمالا، فرأت أخاها الحسين عليه السلام على وجه الأرض در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. و الدم يسيل من جراحاته كالميزاب، فطرحت نفسها على جسده الشريف، و جعلت تقول: خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش حسین علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: أ أنت الحسين أخي؟! أ أنت أبن امي؟! تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! أ أنت نور بصري؟! أ أنت مهجة قلبي؟! تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! أ أنت حمانا؟ أ أنت رجانا؟ أ أنت كهفنا؟ أ أنت عمادنا؟! تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! أ أنت ابن محمد المصطفى؟ أ أنت ابن علي المرتضى؟ أ أنت ابن فاطمة الزهراء؟! تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹ (س) 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat