صلی الله علیک یا رسول الله
دهر تاب و تبی از وصف فراتر دارد
حس اوقات کمی مانده به محشر دارد
تپشِ نبضِ جهان تندتر از هرگاهیست
خبر از شوقِ میانِ دل و دلبر دارد
ساکنان حرم حق همه حیران بودند
که خداوند در این وهله چه در سر دارد
میشد از شور جهان خواند که میخواست خدا
پرده از خوبترین خلقت خود بر دارد
کسی آورد خدا تا که پیمبر بشود
تا بنازند به او هرچه پیمبر دارد
گویی از نو همهی زندگی آغاز شده
بس جهان از قدمش جلوهی دیگر دارد
چه نیازیست از این پس بدرخشد خورشید
تا جهان جلوهی این شمس منور دارد
آسمان در قدمش خوشهی پروین ریزد
هدیه کردهست به او هرچه زمین زر دارد
و خدا خواست که نامش حرم عشق شود
دور او جمع کند هرچه کبوتر دارد
او که پیش نظرش خلق، همه یکسانند
به همه اهل زمین دید برابر دارد
او که از برکت پیغمبریاش هیچ کسی
نیست شرمنده از این قصه که دختر دارد
سینهاش مآمن آیات خداوندی شد
روح قرآن الهیست که کوثر دارد
کوثرش داده خداوند که خاموش شوند
هر کجا رحمت حق، دشمن ابتر دارد
فاطمه گلشن نوریست که در دامن خود
بوستانی پر گلهای معطر دارد
دین پیغمبر حق برکت از او یافته است
یاس عشق است و به هر فصل خدا بر دارد
نگران بود جهان، تا چه شود بعد رسول....
و خدا گفت غمی نیست، که حیدر دارد
نه فقط یاور و همراه وفادار به اوست
جانشین دارد و غمخوار و برادر دارد
پرسش و پاسخ از او نیست و بیچون و چراست
هرکه امضای علی در صف محشر دارد
او خدا نیست ولی راه از او میجوید
هرکه در راه خداوند قدم بر دارد
که علی معجزهی دین خدا بود و شناخت
عشق را، هرکه به این معجزه باور دارد
مصطفی رحمت حق است که نازل شده است
آبرو عالم از این نور مطهر دارد
خوار شد هرکه به سر داشت سرِ خواری او
سربلند آنکه به خاک قدمش سر دارد
سرخوش آنکس که در این راه شده سلمانت
به فدای تو جهان هرچه اباذر دارد
چه نصیب است کسی را که تو را گم کرده
وانکه با توست نیازی به چه دیگر دارد
نه، مسلمانی من در خور او نیست ولی
غالبا مرحمتی شاه به نوکر دارد
نوکر آنست که خاک قدم شاه شود
نوکر آن نیست که از شاه نظر بر دارد
#میلاد_پیامبر_اکرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا رسول الله یامحمدبن عبدالله یا رحمه للعالمین
روی دست آمنه جان جهان لبخند زد
حضرت خورشید آمد آسمان لبخند زد
باب رحمت باز شد بر بندگان پاک حق
بر جهان ما خدای مهربان لبخند زد
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای ما
زندگانی از کران تا بیکران لبخند زد
طفل نورانی که گوشش بر ندای دوست بود
تا خدایش گفت در گوشش اذان، لبخند زد
رنگها روزی یکی گردند در آیین او
زندگی با دیدنش از عمق جان لبخند زد
جان هستی خسته از افسردگیهایی که داشت
از حضورِ خاتمِ پیغمبران لبخند زد
مژدهی نور است بر هستی نشانیهای او
هرکه میدانست از فیضش نشان لبخند زد
خاک را شوری بهشتی بود از دیدار او
گفت: بادا مقدمت بر دیدگان، لبخند زد
طفلِ عبدالله، رحمت بر عبادالله شد
بر خداجویان گلِ باغ جنان لبخند زد
آری از این گل بهاری جاودان آمد به باغ
از بهارِ باغِ عالم، باغبان لبخند زد
#میلاد_پیامبر_اکرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei