eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
723 ویدیو
35 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
تا کور شود... چون شیر به دشمنان ایران غُرّید مشتی به دهان یاوه‌گویان کوبید در عشق وطن چو عاملی باید بود تا کور شود هرآنکه نتواند دید @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
تقدیم به دایی شهیدم قاسم رفیعی وردنجانی،جمعیِ گردانِ شهدایِ کربلایِ پنج جان برادر گوش کن بر این روایت از قهرمانی نوجوان بشنو حکایت رویید باز از خاک وردنجانِ دین‌دار یک بار دیگر لاله‌ای خوشبو و بی‌خار از کودکی یاری‌رسانِ خانواده در غصه‌ی تامینِ نان خانواده قاسم به وقت غصه‌ها غمخوارِ بابا با عزم و همت بود یارِ کارِ بابا جویایِ رنجِ و محنت و غم‌هایِ مادر گلبوسه‌یِ مهرش نثارِ پایِ مادر دل کند از درس و کتاب و مشق و بازی قاسم بسیجی شد به شوقِ عشق‌بازی قاسم بسیجی شد که مردِ راه باشد با جان و دل در جمع جُندُالله باشد در نوجوانی مرد میدان عمل بود دلبسته و مشتاقِ احلی من عسل بود در جانِ خود شوری حُسینی داشت قاسم عشقِ امامِ خود خمینی داشت قاسم با آن بهاری که به جانش داشت، قاسم لبخند بر لب‌هایِ ما می‌کاشت، قاسم در جبهه‌ها شیری دلاور بود قاسم روحیه‌ی گردان و لشکر بود قاسم او را ز جنگ و تیر و ترکش بیم؟ هرگز شور و شکوهش را سرِ تسلیم؟ هرگز فرماندهان در حیرت از بی‌باکیِ او یاران ثناگویِ مرامِ خاکی او قلبش چنان پروانه در باغ شهادت هر لحظه در پرواز، مشتاقِ شهادت در کربلایِ پنج چون حاجت روا شد از این قفس مرغِ وجود او رها شد اویی که عمری بود همدم با شهادت می‌خواند هر لحظه دعایِ یا شهادت حک کرد بر خاک‌ شلمچه او به خونش از اعتقاد لشگرِ حق، غالبونش قاسم فدایی شد به راهِ حضرتِ دوست در سینه‌یِ ما تا همیشه قصه‌ی اوست قاسم به شوق وصل شد آخر فدایی در نوجوانی شد شهیدی کربلایی ای مهربان دل‌هایِ ما مانده اسیرت ما را دعا کن بهر ماندن در مسیرت مادر همیشه هر نفس یادِ تو بوده با اشک‌های خویش لالایی سروده مادر برایت خوانده زیر لب مداوم با قطره‌های اشک خود گفته‌ست: قاسم :ای شیر فرزند رشیدم، قاسمِ من! سروِ سرافرازم ،اُمیدِم، قاسم من! مادر به جانم حسرتِ دامادی‌ات ماند چشمم به یادت چشمه‌چشمه اشک افشاند با خون پاکت نوجوانم، قاسم من! بر قله می‌ماند درفش پاکِ میهن @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظلم در آتش...🔥 آن‌کس که زد بر جانِ کُلّی کشور آتش با یاری حق حال می‌سوزد در آتش در انتقام از بانیِ ظلم و جنایت حالا فرستاده خدا یک لشکر آتش این وعده‌ی حق است: خود آتش بگیرد هرکس بیاندازد به جانی دیگر آتش یعنی: ببین ظالم! که وقتی حق بخواهد سازد بساطِ ظلم را خاکستر، آتش یعنی: نخواهی داشت اصلا راهِ چاره چون شعله اندازد به هر خشک و تر‌ آتش یعنی: به کوه قدرتِ پوشالی تو این‌گونه دست حق زند ناباور، آتش می‌سوزد آمریکا میانِ شعله‌هایی از جلوه‌هایِ رنگ رنگِ منکراتش آتش! بسوزان ظلم را، نابود گردان از آه مظلومان عالم نگذر، آتش @asharahmadrafiei
سخنگوی وزارت خارجه ی ایران🌺🌺🌺
جهنم کالی‌فرنیا ای ستمکار! ترکِ عادت کن ترکِ این پیشه‌ی جنایت کن سخن از خاورِ میانه نگو به کالی فُر نیا نظارت کن @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا جواد الائمه از عشق تو شوریست شیرین در نهادم گل کرده نامت بر نهال اعتقادم تا این‌که دفتر را به یادت باز کردم... جوشید اشک شوق از چشم مدادم با هر چه در وصفت نوشتم باز، آمد بخشندگی‌های فراوانت به یادم اوج بلندی را به چشم خویش دیدم وقتی به پای آستانت سر نهادم با دست‌های لطف، دستم را گرفتی هر جا به هر حالی که از پای اوفتادم ممنون آنانم که روزی با محبت نام دلاویز تو را دادند یادم بستند حرزت را به روی بازوی من گفتند نامت را به گوش من دمادم یک عمر گفتم یا جواد و زود دیدم دادی به دست مهربان خود مُرادم هر لحظه خواهم گفت، تا جان در تنم هست شرمنده‌ی الطافِ آقایم جوادم @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلی کریمی: ناتوانی ماموران بنجل آتشنشانیِ ایران!!! در خاموش کردن آتش به روایت تصویر