eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
237 دنبال‌کننده
226 عکس
72 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
پلک‌های تو زخمی اشک‌ست لحظه‌های تو زخمی کینه‌ست غصه دارد جهان تو اما نام لبخند ما فلسطین‌ست بی گمان اشک شوق می‌ریزند ابرها بر فراز تو یک روز لحظه‌ای که درخت می‌فهمد طعم زیتون چقدر شیرین‌ست می‌تکانیم آسمانت را تا هوایت دوباره تازه شود تا دوباره ستاره برگردد آسمان با ستاره رنگین‌ست روی دیوار مسجدالاقصی می‌نشینند باز قمری‌ها بی هراس از صدای تیر و تفنگ مسجد آن روز غرق آذین‌ست باز می‌گردد آسمان سمتت تا بگیرد دوباره دستت را باز هم ذره‌ای تحمل کن بی گمان اسب آسمان زین‌ست سوی شب‌های مسجدالاقصی مردی از مسجد الحرام آری عزم معراج می‌کند، آن روز روز لبخند بهترین دین‌ست ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
پلک‌های تو زخمی اشک‌ست لحظه‌های تو زخمی کینه‌ست غصه دارد جهان تو اما نام لبخند ما فلسطین‌ست بی گمان اشک شوق می‌ریزند ابرها بر فراز تو یک روز لحظه‌ای که درخت می‌فهمد طعم زیتون چقدر شیرین‌ست می‌تکانیم آسمانت را تا هوایت دوباره تازه شود تا دوباره ستاره برگردد آسمان با ستاره رنگین‌ست روی دیوار مسجدالاقصی می‌نشینند باز قمری‌ها بی هراس از صدای تیر و تفنگ مسجد آن روز غرق آذین‌ست باز می‌گردد آسمان سمتت تا بگیرد دوباره دستت را باز هم ذره‌ای تحمل کن بی گمان اسب آسمان زین‌ست سوی شب‌های مسجدالاقصی مردی از مسجد الحرام آری عزم معراج می‌کند، آن روز روز لبخند بهترین دین‌ست ✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه) @ashare_ali_goli
گریه کن رنگین کمانی تازه تر ترسیم کن جای موشک را میان آسمان ترمیم کن آسمان از دست رفت اما دو چشمت تازه است چشم هایت را میان ابرها تقسیم کن ای که چشمت ساعتی آبی‌ست در باران اشک روی لبخند خودت آینده را تنظیم کن دست در دست عروسک‌ها زمان را فتح کن خنده‌ات را پس بگیر آینده را تسلیم کن لحظه‌ها چشم انتظار اتفاقی تازه‌اند روز لبخند خودت را بخشی از تقویم کن کانال اشعار در ایتا https://eitaa.com/ashare_ali_goli
آیینه بود و خواست که آیینه‌تر شود میخواست انعکاس نگاه سحر شود آن لحظه آسمان لب بامش نشسته بود تا با نگاه روشن او همسفر شود شب کاسه کاسه پشت سر او ستاره ریخت شاید مسیر رفتن او بی خطر شود او رفته زنده‌تر بشود وای بر شما از لحظه ای که داغ دلش شعله ور شود پیراهن سفید به تن کرد و ابر شد تا غزه از طراوت او پر ثمر شود تا عشق هست نام هنیه همیشه هست ای قاصدک بگو که جهان با خبر شود کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/510
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
؛ ؛ زیر پر و بالم آسمان گُم شده است دریا شده‌ام، وقت تلاطُم شده است ای کودک مظلوم ! امشب لبخند بزن! وقت تبسُم شده است@hosseinieh_net
دلنوشته‌ی درخت زیتون برای مردم غزه جایی برای زندگی نمانده است این روزها گرسنگی تنها شهروندی است که هر لحظه با مردم غزه معاشرت دارد هر بار کودکی به سختی نفس می‌کشد احساس می‌کنم غروب غزه پر رنگ تر می‌شود. ای کاش ابرها کاسه‌ای آب به من می‌رساندند ای کاش در خاک بی رمق غزه غذایی پیدا می‌شد ای کاش خورشید جرعه‌ای نور زلال در گلوی من می‌ریخت شاید دوباره جان می‌گرفتم شاید دوباره میوه می‌گرفتم شاید دوباره شاخه‌های تکیده‌ام را سرشار از زیتون‌های سبز می‌دیدم تا کودکان و مردمان گرسنه را از رنج گرسنگی و سایه‌ی سوزان آفتاب نجات میدادم شرمنده ام که شاخه‌هایم آنقدر بی رمق شده‌اند که نه غذایی برای گرسنگان دارم نه سایه‌ای برای آفتاب زدگان و نه شانه‌ای برای گریستن. خدایا مرگ از جان این مردم چه می‌خواهد؟