.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حاج_غلامرضا_سازگار ✍
سپرت سينۀ مجروح و ،زره پيرهنت
اجلَت يار و، عسل لختۀ خون در دهنت
روي هر زخم تو باشد اثر زخم دگر
جاي مرهم که گذارند به زخم بدنت
آبِ غسلت شده خون و ،کفنت زخمِ فزون
تو شهيدي، چهنياز است به غسل و کفنت؟
ميزند چاک، گريبانِ جگر را يوسف
گر ببيند که به خون شسته شده پيرُهنت
جگر سنگ بسوزد ز غمت چون دل من
تو چهکردي که شودسنگ، جواب سخنت؟
قتلگاه تو شده حجلۀ دامادي تو
ميچکد خونِ سر از زلف شکن در شکنت
چاک چاک است تنت چون جگر پاکِ حسن
اي ز سر تا به قدم حُسن ِ حَسن در حَسَنت
من نگه کردم و تو ديده به هم دوختهاي
جگرم سوخت از اين ديده به هم دوختنت
هر دلي شمع صفت سوخته در ماتم تو
چون دل «ميثم» دل سوخته در انجمنت
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#سید_حسین_همایونی ✍
یادگار مجتبا شد جانب میدان روان
نجمه از پی، سرزنان باناله های بی امان
رخصت میدان گرفته از عموی نازنین
سجده ی شکری به جا آورد آن سرو چمان
در سر قاسم بود شوق شهادت، وصل یار
در دل مادر شرر افتاده از هجرِ جوان
آمده میدان کند بر حرف بابایش عمل
هیبتش را همچو سردار جمل کرده عیان
تاخت بر قلب عدو با نعره ی تکبیر خود
لرزه افکنده به جان لشکر از پیر و جوان
همهمه شد در سپاه کین که حیدر آمده
دشمنی فریاد زد عباس دیگر آمده
گفت ای لشگر منم قاسم ز نسل حیدرم
مقتدای من حسین و جان فدای رهبرم
هست بابایم حسن ،جدم رسول مؤتمن
داده عم من ابوفاضل چنین بال و پرم
آنقدرخون از شما ریزم در این دشت جنون
تا بگیرم انتقام خون پاک اکبرم
داغ فرزندان ازرق را نهم بر سینه اش
تا رجز دیگر نخواند آل هاشم را سرم
قاسم از باران سنگ کوفیان گشته شهید
کرده بابایش حسن را پیش جدش رو سفید
#رجز #حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#رضا_رسولزاده ✍
ظلمِ سپاهِ زخم گذاران، شروع شد
طرز جدیدِ کشتنِ یاران شروع شد
تا حال اگر که نیزه و شمشیر میزدند
اکنون هجوم سنگ بیاران شروع شد
میریختند روی سرش سنگ ،جای نُقل
در خیمه ، اشک آینه داران شروع شد
تا زیر سنگها نفس او تمام شد
افتاد و جذر و مدّ سواران شروع شد
وزن سوار و اسب که افتاد روی گُل
فصل گُلاب گیر بهاران شروع شد
دنده شکسته است که زهرا رسیده است ؟
تجدید خاطرات نگاران شروع شد
افتاد ابر رحمت حق روی پیکرش
یعنی عمو رسیده و باران شروع شد
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#سید_رضا_مؤید ✍
کیست ماهی کهچنین چهره برافروخته است
وز عطش بر لب دریا جگرش سوخته است
سیزده ساله جوانیست که در عرصۀعشق
قامت افراخته و چهره برافروخته است
قاسم است این پسرِ حُسن، که خیاط ازل
جامۀ سرخ شهادت به برش دوخته است
از شرار عطش و تابش خورشید دریغ
همرخشهمجگرشهمدهنش سوخته است
این بود نیروی طوفنده که در کرببلا
بهر امداد برادر، حَسَن اندوخته است
بر عمو هدیه کند با تن پامال از اسب
آنچه ایثار و وفا از پدر آموخته است
قاسما آنچه «مؤید» به تو تقدیم کند
گوهر اشکی و شعری و دلی سوخته است
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#سید_رضا_مؤید ✍
اول شهید عشق که پامال شد تنم...
در صحنۀ منای تو ، جانِ عمو؛ منم
روحم گشوده بال ،چه حاجت به مرکبم
حِرزم دعای توست ،چه حاجت به جوشنم
شد باز ،عقدهام، تو چو بستی بهدست خویش
شمشیر را به قدّ و کفن را بگردنم
هر چند کوچکم به تو دل بستم ای حسین!
من عاشق تو هستم و فریاد میزنم
در خاک و خون فتاده یتیم برادرت
دست مرا بگیر که پامال دشمنم
جان عمو به دیدن قاسم شتاب کن
زان پیشتر که فاطمه آید به دیدنم
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#مصطفی_متولی ✍
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی
یکتنه باغی از آلالۀ پرپر شدهای
تَنِش تیغ و تنت، کرببلا را لرزاند
زخمیِ صاعقهء خنجر و حنجر شدهای...
سنگ بر آینهات خورده و تکثیر شده
مثل غمهای دلم، چند برابر شدهای...
مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز
ولی امروز، تو مهمان برادر شدهای
ای به کام تو شهادت ز عسل شیرینتر
تو در آیین وفا، آینهباور شدهای...
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شدهای
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#محمدحسین_رحیمیات ✍
السلام ای قاسم داماد یا ابن الکریم
مرد میدان ، شاخه شمشاد یا ابن الکریم
همچو عباس و علی اکبر ، حسین و مجتبی
پهلوان بودی تو مادر زاد یا ابن الکریم
با ابالفضل است حسابش ، نه کرام الکاتبین
هر کسی که با تو در افتاد یا ابن الکریم
مرگ در راه عمو را گفتی احلی من عسل
عشق را این حد ، که یادت داد؟ یا ابن الکریم
بس بود در مدح و توصیفت همین که داشتی
چون ابالفضل علی استاد ، یا ابن الکریم
ازرق شامی شده با همتت خانه خراب
تا قیامت خانه ات آباد یا ابن الکریم
تا ابالفضلی شود قدت ، شبیه غیرتت
نعل ها بر جان تو افتاد یا ابن الکریم
جان نجمه بیشتر از این عمو را دق نده
زیر دست و پا نزن فریاد یا ابن الکریم
...............................................
#حسن_مجتبی_علیه_السلام
خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی
هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی
قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن
آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی
روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش
بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی
قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست
گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی
هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش
وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی
وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند
تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی
تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او
حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی
با حسینی که تمام هستی اش غارت شده
در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی
مثل بابا می شود تنها میان دشمنان
می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی
.........................................
پرواز می کنم به خدا با حسن حسن
دردم همیشه گشته دوا با حسن حسن
مانند سال های گذشته قبول کرد
زهرا حسین حسین مرا با حسن حسن
بالاترین سعادت عالم به ما رسید
پر شد همیشه سفره ما با حسن حسن
این حاء و سین و نون به خدا اسم اعظم است
حاجت همیشه گشته روا با حسن حسن
روز دهم تمامی اشرار کوفه را
می کشت سید الشهدا با حسن حسن
بردند لذتی دگر آنانکه اربعین
رفتند سوی کرببلا با حسن حسن
ما نذر کرده ایم که روزی بنا کنیم
بین بقیع صحن و سرا با حسن حسن
#امام_حسن
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#قاسم_نعمتی
دست بر سینه همه مهمان قاسم می شویم
دیده گریان، سائلِ احسان قاسم می شویم
سفره دارِ امشبِ ما شد کریم ابن کریم
ریزه خوارِ لطفِ بی پایانِ قاسم می شویم
هر زمانی که دلِ ما می شود تنگِ حسن
بانگاهی زائرِ چشمان قاسم می شویم
سینه چاکانِ حسن خرجِ علیِ اکبرند
پس حسینی ها همه قربانِ قاسم می شویم
روزِ فتحِ مکه با سربندِ سبزِ یاحسن
ما همه رزمندة گردانِ قاسم می شویم
چند تا ایوان طلا سازیم در صحنِ بقیع
ماگدایِ گوشة ایوانِ قاسم می شویم
سِرِّ بابُ القاسم کرببلا دانید چیست؟
روز محشر دست بر دامانِ قاسم می شویم
جملة «الموت اهلی من عسل»توحید ِ ماست
واله ودلدادة ایمانِ قاسم می شویم
ماهِ خیمه بود، اما چهره اش تغییر کرد
مثلِ نجمه بی سروسامانِ قاسم میشویم
تاکه حرفِ دست وپاگم کرده آیددرمیان
یادِ ارباب وتنِ بی جانِ قاسم می شویم
چاره سازِ عالمی بیچاره شد بالا سرش
همچونان فضه که آمد در کنارِ مادرش
دست وپا میزد ولی جان بینِ سینه مانده بود
عالمی را ریخت بر هم ناله هایِ آخرش
زیرِ سُمِ اسبها با هر نفس قد میکشید
باز می شد ذره ذره استخوانِ پیکرش
نعل هایِ کهنه کم کم پیکرش را نرم کرد
پخش می شد هرنفس با هرتکان خاکسترش
مثلِ مویش دنده هایش هم گره خورده بهم
هیچ کاری بر نمی آمد زدست یاورش
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حسن_لطفی
چشمی که بستهای به رخم وا نمیشود
یعنی عمو برای تو بابا نمیشود
ای مهربان خیمه، حرم را نگاه کن
عمه حریف گریهی زنها نمیشود
تا جان نداده مادرت از جا بلند شو
زخم جگر به گریه مداوا نمیشود
باید مرا به سمت حرم با خودت بری
من خواستم که پا شوم اما نمیشود
باور نمیکنم چه به روزت رسیده است
اینقدر تکهسنگ که یکجا نمیشود
تقصیر استخوان سر راه مانده است
راه نفس گمان نکنم، وا نمیشود
این نعلهای تازه چه کردند با تنت
عضوی که از تو گمشده پیدا نمیشود
بیتو عمو اسیر تماشا شده ببین
قدت شبیه قامت سقا شده ببین
مثل دلم تمام تنت زیر و رو شده
دشتی از آه شعلهزنت زیر و رو شده
پیراهنی که بر بدنت بود کندهاند
پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده
از بس که اسب بر بدنت تاخت با سوار
حتی مسیر آمدنت زیر و رو شده
با من بگو به دست ِ که افتاده کاکلت
این طور موی پُرشِکنت زیر و رو شده
از بسکه سنگ بر سر و پای تو ریخته
از بسکه نیزه روی تنت زیر و رو شده
انگار جای فاصلهها پر نمیشود
از بس تمامی بدنت زیر و رو شده
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#محمد_فردوسی
بر من که جلب شد نظرت ای عزیز من
زد فکر تازهای به سرت ای عزیز من
رفتی درون خیمه و خوشحال آمدی
با دستخطی از پدرت ای عزیز من
بر دست و پای من چه قدَر بوسه میزنی
گل کرده باز هم هنرت ای عزیز من
راضی شدم... برو... به خدا میسپارمت
دور از بلا شود سفرت ای عزیز من
با رفتن تو خندهی لشکر بلند شد
پیچیده بینشان خبرت ای عزیز من
شمشیر و نیزهها همگی قد علمکنان
صف بستهاند دور و برت ای عزیز من
وقتی که نعلها به رویت پا گذاشتند
رنگ خسوف شد قمرت ای عزیز من
در زیر دست و پا چه قدَر دست و پا زدی
چیزی نمانده از اثرت ای عزیز من
چسبیدهای به خاک... شبیه عسل شدی
کندو شده است رهگذرت ای عزیز من
طشتی نداشتم که برایت بیاورم
مثل حسن شده جگرت ای عزیز من
ذهن مرا کشانده به پنجاه سال پیش
عطر مدینهی کمرت ای عزیز من
سینه به سینه میبرمت سمت خیمهها
نجمه شده است منتظرت ای عزیز من
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
اشکهای حسن از چشم ترت میریزد
نالۀ اهل حرم دور و برت میریزد
پسرم با رجزت لرزه به میدان افتاد
هیبت لشگری از این جگرت میریزد
گرچه با باقی عمامه رخت را بستم
جذبه حیدری ات از نظرت میریزد
از تماشای تو یک دشت به تکبیر افتاذ
جلوه ذات خدا از شجرت میریزد
حمله ای سوی عدو کردی و سرها میریخت
لشگر ابرهه با یک گذرت میریزد
دور تا دور تو خار است گلم زود بیا
پای این منظره قلب پدرت میریزد
ناله ات را که شنیدم نفسم بند آمد..
دیدم ای وای تن محتضرت میریزد
بکشم روی زمین پیکر تو میپاشد!
ببرم بر سر دوشم کمرت میریزد!
کاش میشد به عبایی ببرم جسمت را
دست سویت ببرم بیشترت میریزد
شاخ شمشاد من از سم فرس سرو شدی
که به هرجای بیابان خبرت میریزد..
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#سیدپوریا_هاشمی
دستت افتاده، لب افتاده وُ، سر افتاده
عمویت دیده تو را وَ زِ کمر افتاده
همه با چکمه جنگی ز تنت رد شده اند
بس که امروز تنت بین گذر افتاده
پشت لبهای تو دیگر پسرم سبز شده
روی خشکی لبت خون جگر افتاده
چشمهای حسنی تو، نه بسته ست نه باز
هرکسی دیده تورا یاد پدر افتاده
آستین پاره ی تو در بغلش خونی شد
حق بده تازه عروس تو اگر افتاده
باز انگار علی رفته احد برگشته
باز انگار روی فاطمه در افتاده
آسمانی شده ای که پر ماه است عمو
به رویت سم فرسها چقدر افتاده
مشتری های تو با سنگ خریدند تورا
عسلت ریخته و شیشه دگر افتاده...
#حضرت_قاسم
#شب_ششم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af