eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
276 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم علت این است اگر ذکرِ علی می‌گوییم ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند ‌ یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضرب در سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا شانه‌ام اُنس گرفته است به درهایِ حرم در کنار خودش آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرُهنش ، پیرُهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ای ضامن غریبان یاثامن الائمه پناه بی پناهان یاثامن الائمه چشم امید سویت گرد وغبار کویت دوای دردمندان یاثامن الائمه گیرم که خوب یا بد هر کس که بر تو رو زد نمیشود پشیمان یاثامن الائمه من قطره ام تو دریا من بنده ام تو مولا من مور و تو سلیمان یاثامن الائمه ماو هدایت تو باشد ولایت تو شرط قبول ایمان یاثامن الائمه ای مشهد الرضایت ایوان باصفایت خوشتر ز باغ رضوان یاثامن الائمه ای قبله گاه ایمان قبر تو در خراسان شد کعبه فقیران یاثامن الائمه من زارک کمن زارالله فوق عرشه کوی تو عرش رحمان یاثامن الائمه یکبار اگر مزارت هر کس کند زیارت سه جاست بر تو مهمان یاثامن الائمه با زائرت رفیقی با سائل همنشینی سلطان ندیدم اینسان یاثامن الائمه خیلی گناه کردم نامه سیاه کردم جرم مرا بپوشان یاثامن الائمه خورده گره به کارم جز تو کسی ندارم امید ناامیدان یاثامن الائمه دیدی که روسیاهم دادی دوباره راهم کردی کرم فراوان یاثامن الائمه الحق اباالجوادی لب وا نکرده دادی حاجات مستمندان یاثامن الائمه از بسکه مهربانی همیشه ازدحام است دور تو از گدایان یاثامن الائمه عالم به خود ندیده شاهی کند ضمانت بر آهوی بیابان یاثامن الائمه من روی رافت تو خیلی حساب کردم ای پادشاه خوبان یاثامن الائمه آقا به جان زهرا این سائل درت را نومید برنگردان یاثامن الائمه فقیر بی نوایم محتاج کربلایم از مرحمت کن احسان یاثامن الائمه به گریه جوادت در موقع وداعت لطفی به این پریشان یاثامن الائمه دردا که زهر مامون زد بر دلت شراره رسید بر لبت جان یاثامن الائمه بر خاک حجره خود لب تشنه سر نهادی می گفتی ای حسین جان یاثامن الائمه به جای خواهر تو کردند نوحه خوانی بر تو زنان نوغان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اماجنازه ات را کردند لاله باران یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما پس از شهادت نشد تن تو عریان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما نشد تن تو پامال سم اسبان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما سرت نیفتاد به دست نیزه داران یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما تنت کفن شد با آیه های قرآن یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما ندید خواهر جسم تو در بیابان یاثامن الائمه تویی غریب اما، غریب تر حسین است آن سید شهیدان یاثامن الائمه ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین در هر عزای دل‌ شکنی فَابکِ لِلحُسَین در خیمه‌ ی مراثی و اندوه اهل‌ بیت قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین در مکتب ارادت ابن‌ شبیب‌ ها هم ناله با أباالحسنی فَابکِ لِلحُسَین إن کُنتَ باکیاً لِمُصابٍ کَالأنبیاء فِی الإبتلاءِ و الحَزنِ فَابکِ لِلحُسَین شب‌ های جمعه مثل ملائک میان عرش با بوی سیب پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین در تند باد حادثه‌ ای گر کبود شد بال نحیف یاسمنی فَابکِ لِلحُسَین دیدی اگر میان هیاهوی تشنگی طفلی و لب به‌ هم‌ زدنی ! فَابکِ لِلحُسَین لب تشنه جان سپرد اگر عاشقی غریب یا روی خاک ماند تنی فَابکِ لِلحُسَین گرم طواف ، نیزه و شمشیر و تیرها دور شهید بی‌ کفنی فَابکِ لِلحُسَین در لحظه‌ ی تلاوت قرآن که دیده است ؟ غرق به خون شود دهنی فَابکِ لِلحُسَین با نعل تازه جای دگر غیر کربلا تشییع شد مگر بدنی ؟ فَابکِ لِلحُسَین رحمی نکرده‌ اند در آن غارت غریب حتی به کهنه پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین
باز باران با ترانه با نوایی از خراسان میخورَد بر بامِ قلبم السلام ای شاه خوبان اشکبار شوق یارم بیقرارِ بیقرارم خانهء موسی بن جعفر شد گل افشان از حضورش چشم نجمه گشته روشن از فروغ فوق نورش باز آمد نوبهاری بر زمین از لطف یزدان نسل هفتم را خدا زد گوییا بر نام ایران شد خراسان کوی جانان از شمیم و عطر قرآن باقدوم مهربانی خاک ما شد آسمانی در خراسان چون حرم زد خانه نه بیت الکرم زد سایه گستر شد به خاکم عشق او راسینه چاکم حاجی سلطان طوسم زائرش را پای بوسم تا قدم را در سرایِ ضامن آهو کشیدم بی هوا بین حریمش نعره ی یا هو کشیدم مست گشتم روبرویِ گنبد و صحن امامم بستم احرامی که گفتم زائر بیت الحرامم شکر میدارم خدارا زائرم کوی رضا را سر به سجده دیدم آنجا خیل شاهان و گدا را گر مهیا نیست من را طاق و فرش کعبه بوسم حاجی سلطان عشقم خادم دربار طوسم دیدم آن نقاره خانه نغمه ای از او گرفته دم ز سلطان خراسان ضامنِ آهو گرفته جمله شاهان و فقیران همرهِ نقّاره داران از سرِ شب دم گرفته تا به وقتِ بامدادان یا رضا جان یا رضا جان یا رضا جان یا رضا جان میلاد با سعادت امام رضا (ع) بر تمام مسلمانان مبارک باد🌹🌹
ای مطرب مهتاب رو حرفی بزن، چیزی بگو زان شاه صاحب آبرو فخر سریر ارتضا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * تسبیح سبحانی رسید ارباب ربانی رسید ماه شبستانی رسید شمس‌الشموس، آقای ما سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای نجمه خاتون آفرین خورشید آوردی چنین موسی‌بن‌جعفر را ببین نامیده این مولود را سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * در عرش اقبال نبی‌ست در فرش اجلال نبی‌ست او عالم آل نبی‌ست تمثال ختم الانبیاء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * شد این علیِ سومین مثل امیرالمومنین با مستمندان همنشین هم‌سفره می شد با گدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * گنبد طلایش دلبری کرده‌است از انس و پری دل می‌بری،‌دل‌‌می‌بری ای دلبر خیرالنساء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای خانه‌ام آباد تو ذکر خدایم یاد تو از پنجره فولاد تو دارم امید یک شفا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * دل در حرم پابست شد در پای عشقت پست شد نقاره خانه مست شد از آسمان آمد صدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * من آهوی سرگشته ام بی تاب‌ و‌ مضطر گشته ام سائل به این در گشته ام یا ضامن آهو، الا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای که به دعبل از کرم دادی عبا، صدها دِرَم بر من که عبد این درم از هر‌چه خواهی کن عطا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * از آب سقاخانه ات خوردم شدم دیوانه ات من از در میخانه ات دارم امید کربلا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا
رخسار رضا به مهر والا صلوات هر لحظه نثار او چو دریا صلوات بر نجمه به مادر امام هشتم آن مادر مهربان والا صلوات بر اختر هشتمین ایمان صلوات سرچشمه ی نور و قلب ایران صلوات بر آنکه رواق و صحن او همچو بهشت بر نور و سرور و مهر رحمان صلوات به علی زاده ی موسی به گل شاخه ی طوبا صلوات به همین مظهر تسلیم و رضا به عزیز دل طاها صلوات بر فخر تمام اهل ایران بر روی نگار رضا در خراسان صلوات رخسار رضا هشتمین ماه ولا آرام روان و مهر تابان صلوات از بهر سرور اهل ایمان بر ضامن آهو در خراسان صلوات بر کهف و پناه بی پناهان بر مهر غریب در خراسان صلوات بر شاه کرم رضای عالم صلوات بر او که مراست درد و مرهم صلوات هم بر حسن و علی و زهرا و حسین هم بر شه دین رسول اکرم صلوات برضامن غربت غريبان صلوات بر پادشه ملك خراسان صلوات يارب به رضاي تو رضا بود رضا خشنودي جمله اهل ايمان صلوات ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
هدایت شده از کانال اطلاع رسانی جلسات حضوری خادم الحسین محمد حسین تبع منش
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ سلام علیکم خواهرها روزهای چهارشنبه از ساعت 2 و چهل و پنج دقیقه بعد الظهر حتما سر ساعت تشریف بیاورید. موضوع جلسه: علیکم منی سلام الله ابدا دوستان سوالات خود را می توانند در خصوصی و اول جلسه مطرح کنند. آدرس: میدان هلال احمر خ گلستان پائین تر از پارک فدک نرسیده به چهار راه گلستان خ نجف پور انتهای کوچه حسینیه جواد الائمه ع عزیزانی که با مترو تشریف می اورند ایستگاه فدک پیاده و به خ گلستان بیایند. ‌دوستان محب سید الشهداء را با خود بیاورید. التماس دعا کانال اطلاع رسانی جلسات استاد تابع منش تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEJhNdDxXU7gynjPtQ. در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1070596117C2e808a7d8a
مانند شمعی سوختن را یاد من ده آتش بگیرم از جدایی از جدایی در ظلمت و دام گناهان گیر کردم ای آخرین راه نجات من کجایی خارم ولی شادم به پای گل نشستم بوی تو عمری کرده از من دلربایی ای انتهای عشق و احساس و عطوفت کاری نکردم بهر تو جز بی وفایی من مطمئنم از کران های ره عشق با لشگرت با آسمانهایی می آیی چشم انتظارم از سفر برگردی آقا چشمم بگیرد با تو انوار خدایی محمدحبیب زاده
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین است عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین است زیباییِ احساسِ من این است که جانم آن عاشقِ‌ دیوانه وُ مفتونِ حسین است این دل که اسیر است و در این دام گرفتار چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است یا لیتنی کنُتُ مَعکم وردِ لبِ ماست دنیا به ابد یکسره مدیون حسین است گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ شمشیر چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است در ظهرِ عطش کرببلا وُ تهِ گودال این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است تا نبضِ جهان می زند، این دایره ی عشق عالم همه چون نقطه ای در نونِ حسین است! هستی محرابی
این زندگی بی روضه‌ها لطفی ندارد دنیای ما بی کربلا لطفی ندارد تا کربلایت هست بین سینه زن‌ها طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد دردم تویی، درمان تویی، آقای عالم بی تربتت حتی شفا لطفی ندارد باید برای نوکری خالص شد ارباب این نوکری با ادعا لطفی ندارد من مدعی عشق بودم تا که بودم این ادعا بی ابتلا لطفی ندارد تا یک قدم سوی تو نزدیکم نیارد میدانم اصلا اشک ما لطفی ندارد وقتی میان روضه ها حرف سه ساله است این گریه های بی صدا لطفی ندارد بابا رسید از طشت و دختر ناله می زد: دیر آمدی ای با وفا ... لطفی ندارد حالا که چشمانم نمی بیند رسیدی ای با وفا حالا چرا؟ ... لطفی ندارد دیر آمدی این آمدن بابای خوبم حالا که افتادم ز پا لطفی ندارد وحید محمدی
مست مستم همه دم از می و مینای حسین دل من گشته فقط عاشق و شیدای حسین می تپد دل به تمنای نگاهش آری نخل جان در عطش قطرۀ دریای حسین هر کجا سر زدم از عشق ندیدم اثری جز عزاخانه که بودند معزای حسین عاشقم بر پسر فاطمه و کرب و بلا کربلایی که شده منزل و ماوای حسین گفت هیهات به تن جامۀ ذلت پوشم گشت گلرنگ ز خون قامت طوبای حسین بهر احیای شریعت ز علمدار گذشت نهر علقم خجل از ماه دل آرای حسین من نگویم که چه شد شبه رسول مدنی ای قلم بگذر از این یوسف لیلای حسین گر چه مهریۀ زهرای بتول است فرات سوخت از سوز عطش نو گل زیبای حسین نهضتی را که بپا خاسته از خون حسین شده فرمانده آن زینب کبرای حسین تا قیامت علمی زد به جهان دخت علی این علم زنده کند مکتب والای حسین چارده قرن ز عاشور حسین می گذرد باز هم از همه جا میرسد آوای حسین در طلب جنت و رضوانی اگر باب فردوس شود باز به امضای حسین
یا صاحب الزمان... به عشقت گر نمي شد مبتلا دل نمي ديد اين همه رنج و بلا دل اگر گردد جدا از جسم من جان نشايد از غمت گردد جدا دل برآرم خنجر و خونش بريزم اگر خواهد زتو غير از تو را دل زيانش با خدا بيگانگي بود اگر با تو نمي شد آشنا دل محبت در فضايش فرش گسترد كه آمد برتر از عرش خدا دل به درياي غمت آواره گشته بسان كشتي بي ناخدا دل زتار طراه ات بايد بپرسم كه آخر مي‌كشد ما را كجا دل سفر كردم به سوي كعبه عشق حرم دل مروه دل سعي و صفا دل بيا بر چشم ما بگذار پايي و گر نه ميرود از دست ما دل گرفته در هوايت دامن درد گذشته از طبيب و از دوا دل زمين و آسمان را نينوا كرد نوا دادي چو بر اين بي نوا دل به اميد ولايت با بلا ساخت از آن رو آمده بيت الولا دل به قربان خيال صبح وصلت كه برد از «ميثم» بي دست و پا دل ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .