eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
289 عکس
180 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دنیاسـت بـه زیـر دین الطاف کریم در مانـده جهـان ز ذکر اوصاف کریم با آن همه بذل ، حاتـم طائی داشت از چشمه ی معرفت فقط کاف کریم .
. مگـذار کـه آلوده ی دنیـا بشویم کوریـم مدد نمـا کـه بینا بشویم در گوشه ی صحن انقلابت ای کاش ما گـم شده هـا دوباره پیدا بشویم .
. السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله واژه ی عقل مجسم رخ زیبای تو بود عقل هم آمده و مست تمنای تو بود به گمانم که خدا در همه طول خلقت بیشتر از همه مشغول تماشای تو بود خوبرویان جهان یکسره مبهوت شدند بس که چشم همه مات رخ زیبای تو بود نه فقط آمده یوسف به خریداری تو هر چه لیلا شده مجنون پی سودای تو بود هر چه عشق است به پای قَدمت ریخته شد دل عشاق جهان مست تولای تو بود گر چه از آمدنت قلب همه شاد شده بیشتر از همه خوشحالی بابای تو بود کودکی بودی و در خانه سخنران شده ای هدیه ی مادر تو بوسه به لب های تو بود دیدنت هر چه غم از هر دل محزون می بُرد هر که از کوی تو رد می شده شیدای تو بود حسن رخساره و جود و کرم و شیدایی همچو مجنون شده آواره ی صحرای تو بود کل هستی به در خانه ات آمد به طلب نه فقط حاتم طایی پی اِعطای تو بود تو فقط وارث میراث علی در رزمی پهنه ی جنگ جمل صحنه ی غوغای تو بود ذوالفقار است فقط بهر تو شایسته به جنگ هر کسی عازم رزمت شده رسوای تو بود می زدی یک تنه چون بر صف انبوه سپاه لشکری خسته از این رزم فُرادای تو بود تا که استاد اباالفضل شدی در پیکار کربلا هیبت او جلوه ی سیمای تو بود آن چه با صلح خودت پایه گذارش بودی کربلا ، گوشه ای از محشر کبرای تو بود گر چه شد زهر ستم سهم دل خونینت قاتلت خاطره های غم و نجوای تو بود با خود از کودکی ات زمزمه ها می کردی میخ جا مانده به در سرّ سویدای تو بود بی شک از داغ غم مادر خود جان دادی چادر خاکی او شرح معمای تو بود هر کجا زخم زبان بود نصیبت ای وای صبر هم خون جگر از قلب شکیبای تو بود جمعی از لشکر تو دشمن خونین بودند شاهدم خنجر مسموم که بر پای تو بود زیر پیراهن خود از چه زره پوشیدی این هم از غربت و مظلومی بالای تو بود عاقبت جرعه ی زهر آمد و آسوده شدی لحظه ی راحتی و وقت مداوای تو بود تشتی از خون جگر شاهد اندوهت شد مهربان خواهرت آن دم به تسلای تو بود کودکی ، پیرهن سبز بپوشیدی و باز سبز از زهر ستم پیکر رعنای تو بود ذکر لا یوم کیومک به لبت بود نشان که غریبی برادر غم عظمای تو بود جرعه ی زهر جفا آخر غم هایت شد غصه هایی که به دل همدم تنهای تو بود تن و تابوت به هم دوخته شد از کینه بس که تیر از همه سو هدیه ی اعدای تو بود پدر و مادر و جدت همگی منتظرت در جنان مادر مظلومه پذیرای تو بود ✍ . .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. الا ای آنکه می سوزی ز داغم بگیر از شهر بی مهری سراغم اگر خواهی ببینی غربتم را بیا بنگر به قبر بی چراغم ✍ .
. چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟! دوباره یار سفر کرده از سفر برسد چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟! به حد وسع برای فرج مفید شوی چقدر بهر دفاعش قلم به دست شدی؟! چه روزها که فقط منفعت پرست شدی چقدر از غمش افتاده ای به کم خوابی؟! زمان پیری ات آمد هنوز هم خوابی چقدر محضر او دیده ی تر آوردی؟! ادای منتظران را فقط دراوردی بیا به کار بیاییم انحطاط بس است عمل کنیم، که بازی با لغات بس است بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم به‌ جای ننگ شدن باز زینتش باشیم بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم به جای مردم دنیا به یار رو بزنیم بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم کنار او همه راهی کربلا باشیم خدا کند که بسوزیم و  آه.. گریه کنیم بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم بخواند از بدنی که به بوریا مانده  که داغ او به دل اهل روستا مانده ✍ .
. آخرین جمعه ی ماه صفر است شیعه از صاحب خود بی خبر است اشک در چشم همه حلقه زده سالها شیعه نگاهش به در است کی خبر می رسد از عرش خدا آخرین جمعه ی هجر پدر است چه کسی ضجّه زند وقت دعا در بیابان پدرم دربه در است ساکن کوه و بیابان شده او چون که جانش همه دم در خطر است او طرید است و شرید است و فرید در همه عمر ِخودش خون جگر است مانده او منتظر روز ظهور روضه خوان در همه شام وسحر است تا به کی صبح و مساء هستی ما وسط روضه ی خود محتضر است یک به یک منتظرین کم شده اند آتش فتنه چنین شعله ور است ای خدا رحم به حالم بنما ماندنم بین سپاهش، هنر است ای خدا رفته قرار از دل ما چاره ی ما فرج منتَظَر است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. السلام علیک یا امام الرئوف ای امام مهربانی ها فدای نام تو ای ملائک مست مست از جرعه های جام تو با نگاه مهربانت تا خدا بالا رود هر دلی افتاده از حسن القضا در دام تو نامداران جهان هستند از مهر شما این کبوترهای بی نام و نشان بر بام تو رمز اطمینان عاشق غمزه ی یار است و بس ای همه آرامش ما از دلِ آرام تو هر چه داریم از تو داریم ای همه لطف و کرم می شود آیا کسی توهین کند بر نام تو ؟ هر چه گویند انبیا از مصحف فیض شماست جبرئیل آورده از سوی خدا پیغام تو بهجت حق عارف واصل چنین فرموده بود : شد مسیحا زائر همواره ی ایام تو تو رضای حقی و حق در رضای تو ولی مردمان از تو رضا ، به به از این ایهام تو راه قرب و وصل حق تنها تمسک بر شماست یعنی این که قاب قوسین است زیر گام تو واسطه ی فیض رحمانی و هم نور خدا همچو وحی حق بوَد یک چشمه از الهام تو زائر تو زائر وجه خدای عالم است کعبه می بندد به قصد معرفت احرام تو هر ملَک بالی به زیر پای تو انداخته تا مگر گردد نصیبش از کرم اِنعام تو می نشستی بر سر یک سفره با جمعی غلام اهل جنت ریزه خوار سفره ی اطعام تو دشمن خیره سرت یک عمر مانده منتظر زَهری از اندوه را ریزد میان کام تو از چه این گونه عبا بر سر کشیدی وای من سبز از زهر جفا شد چهره ی گلفام تو ؟ بند بند پیکرت گردید مسموم از ستم از چه گشته بی رمق از زهر غم اندام تو گاه از داغ مدینه گاه از کرببلا ناله کردی و شد آخر وصل حق فرجام تو دشمنت می خواست قبرت پشت هارون باشد و شد زمین سخت و ، سر افکنده عدوی خام تو در قیامت هر گروهی با امامش می رسد ما به دنبال تو می آییم با اعلام تو تا به دل قصد شفاعت می کنی دیگر خدا اهل محشر را ببخشد پیش از اقدام تو گفته ام از عمق جان و باز گویم بارها : ای امام مهربانی ها فدای نام تو ✍ . .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس .
. ۸۶۳ نفسهایم ز سوز زهر کینه گشته کم مادر به روی خاک این حجره ببین پرپر زدم مادر میا مادر که با پهلوی بشکسته کمی سخت است که من خود با سرشک دیده سویت آمدم مادر خدا را شکر معصومه نمی‌باشد کنار من نمی‌بیند دگر بر خاکها غلتیدنم مادر به روی خاک می‌غلتم از این پهلو به آن پهلو به یاد تنگی گودالم و آن قدّ خم مادر همان قدی که از داغ علمدار حرم تا شد خمیده شد گُلت-غم دید از بس روی غم مادر شنیدم پیکر پاکش میان دشت قسمت شد شنیدم که جسارت شد بر آن تن دم به دم مادر نبود حاجت به نعل تازه جسمی که لگد خورده برای آن بدن بس بود نعل کهنه هم مادر .
. صلی الله علیکَ یا امامَ الرئوف امام مهربانی ، مرام مهربانی تو هستی کل عشق و ، تمام مهربانی چو دل ها با تو هستند ، به تو پیمان ببستند کبوترها نشستند ، به بام مهربانی ببین با هر بهانه ، به مشتی آب و دانه بیفتیم عاشقانه ، به دام مهربانی دل افتاده به دامت ، فدای آن مرامت که باشد هر کلامت ، پیام مهربانی تویی ذکر نمازِ ، من و راز و نیازِ دل و هم رمز و رازِ ، دوام مهربانی گدای پر گناهت ، نشسته در پناهت که باشد هر نگاهت ، سلام مهربانی تویی اوج محبت ، تویی دریای رحمت غذای حضرتی ات ، طعام مهربانی تویی رمز دعایم ، که یادت می نمایم به سوی تو بیایم ، به گام مهربانی وجود پر ز دردم ، همه نذر تو کردم به درگاه تو گردم ، غلام مهربانی ز مهر بیکرانت ، بده بر سائلانت همیشه بر لبانت ، کلام مهربانی تو خود ذکر مدامی ، دهم بر تو سلامی که تو هستی امامی ،  به نام مهربانی تو که عشق نهانی ، همیشه هر زمانی میان قلب و جانی ، امام مهربانی ✍ ‌.
🌟 توجه توجه 🌟 کتابخانه مقتل شناسی در ایتا آماده استفاده عزیزان شد ✅ لطفا به آدرس زیر مراجعه بفرمایید 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/988479509Cc6a2515d23
. تا به کی از هجر رویت دیده ها را تر کنیم؟ تا به کی آدینه ها را از فراقت سر کنیم؟ سوخت از هجران تو جان تمام عاشقان تا به کی جان را برایت غرقه در آذر کنیم؟ ای دل آشفتگان آشفته ی هجران تو تا به کی باید دل آشفته را مضطر کنیم؟ باغ وبستان هم زهجرانت بسی پژمرده است لاله ی دل را از این پژمردگی پرپر کنیم پشت در خیل گدا بنشسته، در را باز کن تا به کی چشمان تر را پای بند در کنیم؟ سو نمانده دیده را از بسکه گریانت شدیم پرده بگشا، تا که دیدار رخ انور کنیم ای عزیز فاطمه، بازآ  که با سوز دلت دیده ها را خونجگر از روضه مادر کنیم کی شود تا پا به پای گریه های هر شبت خویش را گریان داغ کشته بی سر کنیم؟ . ✍ .