.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#استاد_سازگار ✍
نه ز شمشیر نه از تیر، تو را واهمه بود
از ازل مرغ دلت شیفتۀ علقمه بود
زائر پیکر صدپارۀ تو فاطمه بود
آب را با تو به دور حرمت زمزمه بود
کای شرار عطشت در جگر آب، عباس!
آب از شـرم لـب تشنۀ تو آب عباس!
****
آبها تشنۀ داغ لب عطشان تواند
نخلها سوخته و سربهگریبان تواند
اشکها وقف تو و زخم فراوان تواند
دستها تا ابدالدّهر به دامان تواند
چه شـود تـا ز گنـه، نامـۀ او پاک کنند
«میثم» دلشده را در حرمت خاک کنند
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#استاد_سازگار ✍
#زبانحال_اباالفضل_العباس
آتش بگیری ای آب، آتش زدی به جانم
از سردی، تو افروخت، تا مغز استخوانم
هرگز مرا نشاید، نوشم تو را، تو باید
سیراب گردی ای آب، از اشک دیدگانم
تو میدهی نمایش، امواج سرد خود را
من شعلۀ دلم را، با تشنگی نشانم
آتش گرفته قلبم، از گریۀ سکینه
امروز دادِ او را، از آب، میستانم
با نفْس، در ستیزم، از بحر، میگریزم
ای آب هر چه خواهی آتش بزن به جانم
من تشنۀ حسینم، این تشنگی است دینم
پیش از شب ولادت کردند امتحانم
آتش بوَد از آن به، کز آب تر کنم لب
از تشنگی اگر چه بند آمده زبانم
دست از عطش نشویم، تا اوفتد دو دستم
آب روان ننوشم، سوزد اگر روانم
امروز باشد ای آب روز ولادت من
زیرا که با شهادت، تا حشر جاودانم
هر زخم پیکر من، گردد کتاب مدحم
صدها هزار «میثم» گردد مدیحهخوانم
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#استاد_سازگار ✍
سقّا بـه غیر خون جگر در بصر نـداشت
آبی که چشم خود کند از گریه تر، نداشت
پـوشید چشم از سـر و از دامـن حسین
تا دست داشت در بدنش، دست بر نداشت
دریـا نگـه بـه داغ لب خشـک او نکرد
آب از شــرارة جگــر او خبـر نداشت
تاریخ شاهد است که در عمر خود حسین!
بعد از حسن بـرادر از او خوبتـر نداشت
باران تیـر دشمـن و او پیـش روی دوست
جز چشم ودست وسینه وصورت سپرنداشت
دست امـام بـود و دو دستش ز تـن فتـاد
چشم حسین بود، ولی چشم و سر نداشت
از شیـرخوارگـی دل او را حسیـن بـرد
حتی قرار بـر سرِ دستِ پــدر نـداشت
هجده ستاره داشت سر نیزهها حسین!
مثـل سـر بریـدة او یک قمـر نـداشت
وقتی که عکس تشنه لبان را در آب دید
از بس که سوخت اشک خجالت دگرنداشت
از آه او اگـر دلـش آتـش نمیگــرفت
اینقــدر ســوز سینه «میثم» اثر نداشت
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد
فلك نگاه خود از آفتاب بردارد
اگر كه قطره ای از آب مشك او برسد
خدا ز اهل جهنم عذاب بردارد
به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست
كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد
كسی كه نقش نگینش حسین شد بی شك
ز خاك علقمه باید ركاب بردارد
به سنگفرش حریمش هر آنكه معتقد است
اگر كه آب بریزد،گلاب بردارد
قلم شده است دو بازوی او كه در محشر
بیاید و ز محبان حساب بردارد
زمان زیاد نمانده برای شش ماهه
خدا كند بتواند كه آب بردارد
برای بوسه ز چشمان ساقی سرمست
ببین سه شعبه چگونه شتاب بردارد
محسن عرب خالقی✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
مَردِ مُشکل گُشا اَبَاالفضل است
دَردها را دَوا اَبَاالفضل است
.
ذِکرِ تَسبیحِ عارفان، اَلله
ذِکرِ تَسبیحِ ما اَبَاالفضل است
.
شُهداء غِبطه میخورَند به او
مَلکِ کِبریا اَبَاالفضل است
.
آنکه بابُ الحُسِین هَست و مَرا
می بَرَد کَربَلا اَبَاالفضل است
.
تشنه لَب دَر کنارِ عَلقمه با
دَستهای جُدا اَبَاالفضل است
.
شَرمگین از سَکینه و اَصغر
تا به روزِ جَزا اَبَاالفضل است
.
دستگیر اَست، گَرچه بی دَست است
پِسَرِ مُرتضی اَبَاالفضل است
شاعر: #رضا_رسول_زاده ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#دوبیتی
با سوز و گداز و شور و اخلاص بخوان
با حنجرۀ زخمی احساس بخوان
صحن دل من عین حسینیه شده
ای عشق! بیا روضۀ عباس بخوان
در چشم حسین، نور عین است عباس
فرمانده بینالحرمین است عباس
مانند دو آیینه مقابل هستند
عباس حسین است و حسین است عباس
«یا من هو اسمُهُ دوا» عباس است
«یا من هو ذکرُهُ شفا» عباس است
کعبه است حسین و کربلا هم قبله
در مذهب ما قبلهنما عباس است
#جلیل_صفربیگی ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
ستون خیمه ی عشق و وفا ابالفضل است
شکوه غیرت و حسن و حیا ابالفضل است
گره به کار شوم رو نمی زنم به کسی
گره گشای من خسته تا ابالفضل است
ز آستانه ی لطفش نمی روم جایی
امید این دل درد آشنا ابالفضل است
قلم قلم شده دستان او که بنویسد
حساب نوکر ارباب با ابالفضل است
نه بین روضه و در تکیه ی محرم ها
همیشه زمزمه ام ذکر یا ابالفضل است
وزیر و یار و علمدار و ساقی طفلان
بگو که لشگر خون خدا ابالفضل است
هنوز می رسد آوای العطش بر گوش
نوای اهل حرم یکصدا ابالفضل است
کنار پیکر سقا ، حسین آمد و دید
تمام علقمه و کربلا ابالفضل است
به ذکر "کاشف کرب الحسین" فهمیدم
کمیل ، شرط قبول دعا ابالفضل است
#کمیل_کاشانی ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#غزل_مصیبت
رفتی و رفت دگر سایهء تو از سرمن
بی تو پاشید زِ هم هیمنهء لشکر من
همه از قَدّ رشید تو سخن میگفتند
شده ای از چه کنون مثل علی اصغر من
با زمین خوردن تو شاه زمینگیر شده
این قد و قامت درهم نشود باور من
روبھان آمده بالای سرت می رقصند
غُرّشے کن که بترسند ز شیر نَرِ من
دستھايت که دلِ معرکه بر خاک اُفتاد
همه گفتند دگر خاک شده بر سر من
کاش میشد که نقابے بزنی بر چھره
چشم خوردی که شدی مُحتضری در برِمن
تیر ، هَم مردُمکِ چشم تورا پاشیده
هم که انداخته از پا و کمر پیکر من
خونِ پیشانے تو پاک شده قبل از من
گوئیا دست کشیده به سرت مادر من
بی تو سردار به بَد دردسرےاُفتادم
می شود ختم به بد غائله ای آخر من
بی نگهبانے زن های حرم از یک سو
تشنگیِ حرمم دردسرِ دیگر من
نَبرم خیمه تورا روے سرت میریزند
ببرم خیمه تو را جان بدهد دختر من
زده صدھا گرهء کور غمت بر کارم
بی تو بر باد رود مقنعهء خواهر من
مجتبی صمدی شهاب ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#امام_زمان
#شب_تاسوعا
آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی
از جاده های روشن فردا بیایی
دوری تو بغضی نشانده در گلویم
ای کاش میشد یا بمیرم یا بیایی
دارد توسل میکند چشمان خیسم
ای حاجت روز و شب دنیا بیایی
پیچیده شد کار تمام شیعیانت
باید برای رفع مشکل ها بیایی
دیشب دعا کردم برای دیدن تو
دیشب دعاکردم که این شبها بیایی
امشب دخیلم برعموجانت اباالفضل
شاید میان روضه ی سقّا بیایی
در انتظار تو تمام لحظه ها را
آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
#تاسوعا
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#امام_زمان
#شب_تاسوعا
دو چشم تو مُحَرّم در مُحَرّم
پر از اندوه و اشک و حزن و ماتم
فقط یک حرف از غمهات کافیست
ز یادم میرود غمهای عالم
بُوَد ذکر سوارانت: اباالفضل
شود لبیک یارانت: اباالفضل
فرات خون شده چشمان عالم
بیا جان عموجانت اباالفضل
بیا تا قلب خسته جان بگیرد
بیا تا غصهها پایان پذیرد
بیاور با خودت مشک عمو را
بیا تا کودکی عطشان نمیرد
ببین از دست رفته، صبر و چاره
صدای مادری آید دوباره
شده لالایی اش: «برگرد آقا
به حق این گلوی پاره پاره»
بیا آرام کن چشم تری را
نگاه نیمه جان و پرپری را
شده چشمان مقتل حلقهٔ اشک
بیا و پس بگیر انگشتری را
فدای اشکهای بیامانت
چه بارانیست امشب آسمانت
بیا ای التیام روی نیلی
بخوان از غصههای عمهجانت
یوسف رحیمی✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
#تاسوعا
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#امام_زمان
#شب_تاسوعا
چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند
کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند
به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند
گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند
من که از روضهی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند
غیر تو حال حرم را چه کسی میفهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند
هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند
حتم دارم که بیایی، شب عباسه شماست
بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند
حسن لطفی ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
#تاسوعا
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#امام_زمان
#شب_تاسوعا
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا
صاحب عزای ماه محرم بیا بیا
خیمه به خیمه، روضه شدم در فراق تو
ای همنشین گریهٔ نمنم بیا بیا
اشک فراق، شور شعور آفرین بود
شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا
شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها
بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا
در خیمه ای که روضه عباس شد به پا
من با امید قول تو ماندم بیا بیا
ما نوکریم، خوب و بد از هم سوا نکن
ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا
افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا
نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا
گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو
اما گرفته است حرم، دم بیا بیا
چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم
طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا
سعید نسیمی✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
#تاسوعا
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
چون کمر بهرِ طواف عشق بست
در طواف اولش افتاد دست
طوف دوم ،در مطاف داورش
شد فدای دوست ،دست دیگرش
دور سوم، خون به جای اشک خورد
تیر دشمن آمد و بر مشک خورد
دور چارم داشت عزمِ ترکِ سر
کرد پیش تیر ، چشمش را سپر
دور پنجم با عمود آهنین
گشت سروِ قامتش نقش زمین
گشت در دورِ ششم از تیغِ تیز
عضو عضوش، قطعه قطعه ،ریز ریز
دور هفتم داده بود از کف قرار
خویشتن را دید در آغوش یار
شد سراپا چشم ، زخمِ پیکرش
دید زهرا (س) را به بالای سرش
با زبان حال میگفتش بتول :
آفرین عباس من حجت قبول
عابد تبریزی ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
خدا کند که دگر خیمه ای بنا نشود
بنا اگر شده بی صاحبش رها نشود
خدا کند که قد و قامت یلان غیور
کنار جسم برادر ز غصه تا نشود
خدا کند که اگر هر که داغ دید و شکست
شبیه آینه ی خُرد کربلا نشود
عموی ساقی من رفته آب بردارد
دعا کنید که دستش ز تن جدا نشود
ستون خیمه که افتاد عمه ام آمد
به معجرم گره ی کور زد که وا نشود
محسن ناصحی✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
تو بِری ،کسی برام نمی مونه
تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟
تو بِری علم می مونه رو زمین
تو بِری پس کی علمداری کنه ؟
تو که باشی خاطرم جَمعه داداش
تو باشی دلی پر از غم نمی شه
هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها
مویی از سرِ کسی کم نمی شه
تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟
تو بِری من تک و تنها می مونم
تو بِری اُمیدی هم نمی مونه
دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم
نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست
نه برام مونده علی اکبری
ولی بازم همه دلخوشیم اینه
یه تنه برای من یه لشگری
ای بنازم به سر دوش تو که
تکیه گاهی واسه دخترم می شد
چه قَده خواستنیه رقیه جان
بغل تو خواستنی ترم می شد
دل زینب به تو قُرصه ای داداش
قول داده که از تو چشم برنداره
تو که باشی دختر سه ساله مون
دیگه دلشوره ی معجر نداره
بی کسم ولی همه کسم شدی
تو بِری گره میفته به کارم
سرپناه من بازم خداروشکر
اگه اکبر ندارم تو رو دارم
آب تکون نمی خوره تو دل من
خدا واسم از تو بهتر نداره
این قَده خوبی باید داد بزنم
هیچ کی مثله من برادر نداره
هرچی از وفای تو بگم کَمه
تو فداکاری زبون زَدی داداش
دشمنت امان نامه آورده بود
دست رد به سینه شون زدی داداش
الهی فدای تو بشه حسین
یکی از خاطرخواهات خود منم
یه جوری برادری کردی برام
که نمی تونم ازت دل بکَنَم
هر دو پاره ی تن من اید داداش
برا من فرقی نداری با حسن
مادر من به تو میگه پسرم
پس تو هم منُ داداش صدا بزن
شدی آب آور خیمه های من
مشک آب بچه ها به دوش تو
جگرت می سوزه وقتی می رسه
ناله ی واعطشا به گوش تو
نکنه می خوای به میدون بزنی
نکنه وعده ی آب می خوای بِدی
نکنه برا علی اصغرش
یه امیدی به رباب می خوای بدی
می دونم می خوای که با دست خودت
روی زخم سینه مرهم بذاری
می دونم به چی داری فکر میکنی
دل به دریا بزنی آب بیاری
ولی ۴هزار کمون به دست میخوان
تا می شه خون به دل حرم کُنن
من از این می ترسم آخر توی راه
بی هوا دو دستتُ قلم کنن
به خدا به شب نمی کِشم اگه
تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن
می دونی چی به سَرَم میاد اگه
به سرت عمود آهن بِزَنَن
با خسوف تو خودت هم می دونی
ماه خوش منظر من دِق می کنم
تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت
تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم
الهی یکی باشه عصر دهم
چشمای خواهرمونُ بگیره
چه جوری طاقت بیاره ببینه
سرت از پهلو رو نیزه ها میره
تو بِری همین قَده برات بِگَم
گره از روسریا وا می کُنَن
سر گوشواره ی دخترای من
خولی و حرمله دعوا می کُنَن
بعد تو شمر و سنان جَری می شَن
می زَنَن به روی نیزه سرِ تو
می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن
به اسیری می بَرَن خواهرتو
بچه هام بعد تو همسفر می شَن
با سَنان بی حیا و بد دهن
هر چی که لایق مادرشونه
شمر و حرمله به خواهرت میگَن
اینا قصدشون اینه با کُشتنت
منُ هم با غصه ی تو بکُشَن
تو دلت میاد که من گریه کنم
ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن
علیرضا خاکساری ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
اگر تیر و عمود و نیزه و شمشیر بگذارد
علمدار از علمداری نباید دست بردارد
سرش پرخون و مشکش خون، تمام پیکرش پرخون
بماند خون دل هائی که از شرم حرم دارد
چرا جان بر لب است از مشک آبی که به دندان داشت
چه شد از مشک پاره پاره خون تازه میبارد
برای صورت ماهش پناهی نیست، آه ای کاش
که دست تکیه گاهش را به تیر و تیغ نسپارد
به خیمه میرسد یک مشت یاس پرپر از آن یل
اگر تیر و عمود و نیزه و شمشیر بگذارد
🔸شاعر: #فاطمه_معصومی
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
با تو می شد که جهان غرقِ ولایت بشود
خاندانِ علوی ..پُر ز صلابت بشود..
ای علمدارِ رشیدِ حرمِ عشق..بمان
تا که از دخترکان خوب حمایت بشود
پشتِ من می شکند گر بروی از پیشم..
بی تو اصلاً چه نیازی ست قیامت بشود
مطمئنم که پس از رفتنِ تو ..ماهِ زمین..
محضرِ زینب کبرا چه جسارت بشود
معجرِ اهلِ حرم را به حراجی ببرند
بعدِ تو زیور هر غمزده غارت بشود
می پسندی پسرِ اُمّ بنین..آلِ علی...
بعدِ پروازِ تو مقهورِ حقارت بشود
مطمئن باش که بعدِ از تو، همین خواهر مان
بند بر سلسله و بندِ اسارت بشود
به روی نیزه سرت رفت اگر..دخترِ من
روبروی سرِ تو غرقِ شکایت بشود
🔸شاعر : #محسن_راحت_حق
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
هرچند ساده قامت او تا نمیشد
اما حریف این کف و هورا نمیشد
تیر درون چشم خود را با تلاشش
میخواست بیرون آورد اما نمیشد
از شدت ضرب عمود از اسب افتاد
طوریکه دیگر از زمین هم پا نمیشد
سنگینی جسمش دلیل دیگری داشت
تیری دگر روی تن او جا نمیشد
شمشیرها وقتی به بالینش رسیدند
حتی شبیهش اکبر لیلا نمیشد
این دست و پای قطعه قطعه بر روی خاک
دیگر برای پیکرش اعضا نمیشد
آمد حسین او را ببوسد حیف حتی
یک جای سالم در تنش پیدا نمیشد
#حسين_جعفرى ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلي
یعنی « الان کمرم شکست و چاره ام کم شد و امیدم قطع و دشمن مرا زخم زبان می زند و غصّه تو مرا می کشد
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
ای به دست خدای داور دست
از تو بوسیده چار رهبر دست
تا ابد پایدار مکتب عشق
از ازل داده با برادر دست
ظهر عاشورا در رکاب حسین
کرده تقدیم بر پیمبر دست
به تو دل داده یوسف زهرا
ز تو بوسیده شخص حیدر دست
ناز کردی به بحر با لب خشک
آب دریات بوسه زد بر دست
نه عجب گر به ظهر عاشورا
از تو بوسد علی اکبر دست
گر نهی پا به چشم گریانم
می برم از فلک فراتر دست
موج زد سر به سنگ و بحر گریست
که ز آب روان کنی تر، دست
یک بیابان سپاه و یک عباس
یار تو چشم بود و یاور دست
نه به چشم تو بود دیگر نور
نه به جسم تو ماند دیگر دست
رنگ از چهرة حسین پرید
تا جدا شد تو را ز پیکر دست
گشت پامال چون کتاب خدا
از تو در زیر پای لشکر دست
از چه حاجت روا شدی با تیر؟
ای کلید حوائجت در دست
تو ز پا اوفتادی و زینب
بین دشمن نهاد بر سر دست
به که گویم که از تن پاکت
زخم ها می رسید از هر دست
ای زده روز و شب به دامانت
جن و انس و ملک مکرر دست
فاطمه بر شفاعت امت
آورد از تو روز محشر دست
شود از لطف بر سر "میثم"
بکشی لحظه های آخر دست؟
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حسن_لطفی
شبِ حرم شبِ احرام شامِ تاسوعاست
میان خیمهیِ اصحاب روضهی زهراست
شب است و باز به گِردِ خیام میگردد
دوباره دورِ خیامِ امام میگردد
صدایِ پایِ نگهبان خیمه میآید
دوباره خواب به چشمانِ خیمه میآید
کسی خیالِ حرم را نمیکند تا اوست
سکینه صحبتِ غم را نمیکند تا اوست
عَلَم به دوشِ علمدار تا قدم میزد
هراس را به دلِ دشمنان رقم میزد
اگر صدایِ قدمهاست جایِ غربت نیست
میان لشکرِ دشمن نگرد جرات نیست
به مَشک سمتِ حرم بُرده آب را عباس
حرام کرده به بیگانه خواب را عباس
گذشته نیمهای از شب مدام میگردد
شب است و باز به گِرد خیام میگردد
که دید بِینِ سیاهیِ شب کسیآید
زِ دور سمتِ امیر عرب کسیآید
به خشم خیره شده شیرِ هاشمی غُرید
نَهیبِ غُرشِ عباس در فضا پیچید
که هستی اینهمه جرات به خویشتن دادی؟
و دودمانِ خودت را به سوختن دادی؟
عَلَم ندیده ای از دور با علمدار است
چگونه آمده ای چشم خیمه بیدار است
اگر قدم زِ قدم رویِ خاک برداری
قدم به خاک نخورده دو چاک برداری
کلام او که به پایان رسید جانش سوخت
صدایِ نالهی زینب شنید جانش سوخت
به رویِ چشمِ زمین ماهِ خاندان اُفتاد
زمین به پیشِ قدمهایِ آسمان اُفتاد
مرا ببخش چرا آمدید تا اینجا
سلام حضرت بانو شما کجا اینجا
دو چشمِ خستهیِ خاتون کربلا وا شد
تمام زمزمه اش ذکرِ واحسینا شد
رسیدهام که ببینی مرا قراری تو
وصیتِ پدرم را به یاد داری تو
گرفت دست تو و گفت ای توانِ حسین
همیشه جانِ تو و جانِ کودکانِ حسین
چه شد که خاک به دامان و چنگ بر جامه است
ببین به خیمهمان صحبتِ امان نامه است
جهان به چشمِ علمدار تار تر شده بود
تمامِ قامتِ عباس شعله ور شده بود
میانِ شب عرقِ شرم از جبین میریخت
سرش به زیر چه اشکی بر آن زمین میریخت
گرفت چادرِ بانو و بال و پَر میزد
برایِ غربت او داد از جگر میزد
سوار رفرف خود شد توان به مرکب داد
علم به دوش گرفت و توان به زینب داد
کشید تیغ دو سر را به دورِ سر چرخاند
سپاه را به نگاهی به جنبشی لرزاند
رگی به صفحهی پیشانیاش تورم کرد
تمام لشکرِ شب دست و پایِ خود گم کرد
دوباره مرکبِ خود را به رقص آورده
شبیه سینهی آتش فشان تلاطم کرد
به بیرقی که به دوشش نهاده موج اُفتاد
امیر سمت حرم آمد و تبسم کرد
کشیده نعره که امشب امانتان بِبُرم
برای حرف امان نامه دودمانتان بِبُرم
به زخم تیغ علی بازوانتان شکنم
به ضربهای همهی استخوانتان شکنم
رسید ظهرِ دهم نوبت علمدار است
تنش به رویِ زمین های گرم خونبار است
وزید سوزِ حزینی به خیمهگاهِ رباب
که ای برادرِ تشنه برادرت دریاب
میان علقمه خونش به راه اُفتاده
دو چشم خون شده و از نگاه اُفتاده
کنارِ پیکرِ او بویِ یاس پیچیده
شکسته مادری آنجا به آه اُفتاده
حرامیان همه با نیزه های خود رفتند
امیر مانده و در قتلگاه اُفتاده
حسین می رسد و جمع میکند او را
میانِ راه چرا تکه ماه اُفتاده
به پا بخیز که سمت حرم کسی نَرَود
ببین به خیمه ی زینب نگاه اُفتاده
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حسن_لطفی
به یک طرف تب و تابِ خیام دیدنی است
به یك طرف ، سر و رویِ امام دیدنی است
دو دست روی زمین و دو دست بر كمرش
مُدام خنده به بیتالحرام دیدنی است
شكسته كِتفِ یكی و شكسته پُشتِ یكی
در این وسط نَفسی ناتمام دیدنی است
در آن طرف درِ خیمه رُباب اُفتاده
در این طرف من و این گریههام دیدنی است
چه آمده به سرت ؟ سر به زیرِ اهلِ حرم
هنوز شرمِ تو وقتِ سلام دیدنی است
نظر شدی و دو چشمِ تو كار دستم داد
كه تیرِ حرمله و این دو جام دیدنی است
ز پشتِ سر زده بیرون سهشعبه ، سجده مكن
امیرِ خوش قد و بالا قیام دیدنی است
یكی كشیده زِره را ، یكی سِپر بُرده
به رویِ پیكرت این ازدحام دیدنی است
تنت به كوفه رسید و سرِ سرت دعواست
سر و صدایِ اهالیِ شام دیدنی است
جوابِ دخترِ من را نمیدهی ، برخیز
نگاه كن به حرم ، احترام دیدنی است
هزار شُكر كه زینب نیامد این دفعه
كه یک سپاه نگاهِ حرام دیدنی است
بگو دویدنِ دختر میانِ نامَحرم
بگو كشیدنِ معجر ، كدام دیدنی است؟
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#استاد_سازگار
شام تاسوعا به دشت کربلا
سرزمین البلا قالوا بلی
آن طرف آغاز راه نار بود
این طرف پایان هجر یار بود
آن طرف صحبت ز سر انداختن
این طرف حرف از سپر انداختن
حق و باطل از دو سو بستند صف
یک طرف باطل صفی سرها به کف
آن طرف فرمانده شر الناس بود
آن طرف صاحب علم عباس بود
دید آن آیینه ی الله و نور
آن سوی خیمه سیاهی ها ز دور
آن سیاهی بود شمر فتنه جو
شمر نه دنیای پست کینه جو
زهرخندش بر لب و آمد نشست
آمد و آن شب ره عباس بست
گفت : ای شیران همه در دام تو
وی شجاعت را هراس از نام تو
چند اینجا عبد دربارت کنند
پای نه آن سو که سردارت کنند
آن طرف در مقدمت سر اوفتد
این طرف دستت ز پیکر اوفتد
آن طرف بر خلق آقایی کنی
این طرف لب تشنه سقایی کنی
آن طرف در دست ساقی ها شراب
این طرف لب ها کبود از قحط آب
آن طرف تا ملک ری پر می کشی
این طرف خجلت ز اصغر می کشی
خون شیر شیر حق آمد به جوش
هان برو ای روبهک لختی خموش
بهر صید شیر دام انداختی
بی خبر عباس را نشناختی
کربلا دریای خون من ماهی ام
هر چه آید پیش ، ثاراللهی ام
آن طرف دل ها بود از حق جدا
این طرف ماییم و آغوش خدا
آن طرف خشم خدای اکبر است
این طرف ریحانه ی پیغمبر است
آن طرف شیطان صدایم می کند
این طرف زینب دعایم می کند
آن طرف بر گردنم دین است دین
این طرف دست مرا بوسد حسین
آن طرف ننگ ابد ماند مرا
این طرف زهرا پسر خواند مرا
#حضرت_عباس
#شام_تاسوعا
#امان_نامه
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
ذکـرِ لاحـول ولا قـوة الا باالله
می کند بدرقه یِ راهت اباعبدالله
تو امـیدِ حـرمِ فاطمـیـونی آری
همه یِ عشقِ منی باید عَلَم برداری
مشک برداشته باذکرِ مدد فاطمه رفت
پسرِ صف شکنِ شیرِ خدا علقمه رفت
صف به صف می شکند لشکرِ روباهان را
اسـدالله به چـَنگ آوَرَد این میـدان را
قول داده به سکینه... به رقیه... به حسین
وَ نَدارد نشدی حرفِ علـمگیر حسین
قبرِ خود کَنده اگر هر که بیاید طرفش
او رسید علقمـه یا علقمـه آمد طرفش
آب می خواست خودش را به لبِ او بزند
مـَرهـَمی بر جگرِ داغ و تبِ او بزند
جهشی کرد و کفِ دستِ اباالفضل نشست
دستها شـُل شد و افتاد و دلِ ماه شکست
یاد لبـهـایِ گلِ فاطـمه بی تابش کرد
یادِ آن غنچه که از تشنگی و غم غش کرد
با خودش زمزمه می کرد و مناجات و دعا
دیگر این دست می آید به چه کارِ سقا؟!
دستِ من خیس شده دستِ رقیه خشک است
بهتر این است که برگردم از اینجا بی دست
یادش افتاد نـظـر کرده به آبِ دریا
گفت جا دارد اگر من بدهم چشمم را
ذکرِ یاحـیدرِ او داغِ دلِ صحرا شد
گـُرز آمد سـرِ او مثلِ سرِ مولا شد
سرِ عباس شبـیهِ سرِ بابا شده بود
فرقِ سر تا دمِ اَبرویِ عمو وا شده بود
بسته شد دیده یِ ماه و کمرِ شاه شکست
چند باری پسرِ فاطـمه در راه نشست
می گذارد به رویِ چشمِ تَرَش قرآن را...
یا که بوسه زده با گـریه به دستِ سقا
پسرِ فاطمه از زندگی اش سیر شده
شیر را روی زمین دیده زمین گیر شده
زینب آمـاده یِ دورانِ اسارت می شد
عمو افتاد و به ارباب جسارت می شد
به زمین خوردنِ ارباب کـرم خندیدند
عمو افتاده و می سوخت حرم... خندیدند
نفسِ عمـّه یِ سادات شده تنگ چرا؟!
گوشواره بِبَر اما... بی حیا چنگ چرا؟!
سرِ سـاقـیِ حـرم بر رویِ نِی پهلو زد
ندبه خوان عمه شد و به محملش اَبرو زد
#ظهرتاسوعا_حضرت_عباس
#حسین_ایمانی ✍
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حبیب_الله_چایچیان
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
دشمنم در کربلا ناکام بود
تا تو بودی من پناهی داشتم
با وجود تو سپاهی داشتم
تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
اصغر ششماهه من زنده بود
تا تو بودی خیمه ها غارت نشد
گوشوار بچه ها غارت نشد
تا تو بودی دست زینب باز بود
بودنت بهر حرم اعجاز بود
تا تو بودی چهره ها نیلی نبود
دستها آماده سیلی نبود
تا که مشکت پاره و بی آب شد
دشمنت در خنده و شاداب شد
پهنه پیشانی ات در هم شکست
خیمه ات مثل حسین از پا نشست
ای که تو دست خدائی داشتی
هستی ات را بر زمین بگذاشتی
ای که زینب خواهرت گردیده است
فاطمه دور سرت گردیده است
آنکه طاق ابروانت را شکست
بعد تو بر سینه یارت نشست
بعد تو دشمن هیاهو می کند
وحشیانه بر حرم رو می کند
#حضرت_عباس
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
مرا امام انس و جان گفته اند
مهدی صاحب الزّمان گفته اند
من پسر خون خدا مهدی ام
وارث خون شهدا مهدی ام
خون خدا جدّ نکوی من است
حضرت عبّاس عموی من است
عموی من کرامت دائم است
عموی من ماه بنی هاشم است
عموی من باب مراد همه است
عموی سادات بنی فاطمه است
عموی من حسین را یار بود
حامی و سقّا و علمدار بود
عموی من تشنه ز دریا گذشت
تشنه ز دریا نه، ز دنیا گذشت
میان موج بحر بی تاب شد
آب هم از خجالتش آب شد
عموی من که بوده قلبش کباب
عکس سکینه دیده در موج آب
عموی من با همه آقائیش
همیشه بالیده به سقّائیش
عموی من باغ گل علقمه است
عموی من عزیز دو فاطمه است
عموی من در شهدا ماه بود
باب حوائج الی الله بود
عموی من کیست؟ در اهلبیت
ساقی بی دست و سر اهلبیت
عموی من تا به بدن داشت دست
چشم ز یاری برادر نبست
عموی من سلام بر صبر او
که آب گشته زائر قبر او
عموی من به آب هم ناز کرد
با جگر سوخته پرواز کرد
عموی من صورت نورانیش
شسته شده به خون پیشانیش
دو چشم او دو چشمۀ اشک بود
تمام هستیش همان مشک بود
آه که بند دلش از هم گسیخت
تمام آرزوش بر خاک ریخت
آه که چشمش هدف تیر شد
دو دست او جدا ز شمشیر شد
آه که شد قیام آن خسته دل
به سجدۀ آخر او متّصل
آه که وقت سجده آن مه جبین
دست نبودش که نهد بر زمین...
ای به تو تکمیل تمام ادب
پیمبر عشق و امام ادب
در غمت ای دار و ندار حسین
جنّ و ملک ریخت سرشگ از دو عین
داغ تو ای ساقی بی چشم و دست
پشت حسین ابن علی را شکست...
«میثمم» از بار گنه خسته ام
هر چه که هستم به تو دل بسته ام
ای به عطایت نگه عالمین
اکشف یا کاشف کرب الحسین
#استاد_سازگار ✍
#امام_زمان
#قمر_بنی_هاشم
#شب_نهم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#شب_نهم_محرم
#السلام_علیک_یا_ساقی_العطاشا
مستجاب است دعا در حرمت یا عباس
چه غم از سختی دنیاست مرا با عباس
مثل طوفان زده های شب دنیایم که
می رسم با تو به آرامش دریا عباس
آبرو یافته هر کس به شما رو زده است
خاک پای علمت آبروی ما عباس
هر کجا نام تو آنجاست غمی آنجا نیست
می کند معجزه نامت همه جا یا عباس
با تو حاجت نبرم پیش کریمان حتی
به کسی نیست مرا حاجتم الا عباس
نزنم دست به دامان کسی تا هستی
دستگیر دل هر نوکر تنها عباس
عشق هیأت شدم از عشق علم از وقتی
که توانست بگوید لبم آقا عباس
چه کسی مثل تو هر سال برآورده کند
آرزوی دل ما، کرببلا را عباس
مادرت ام بنین بود ولی بی تردید
پسرش خوانده تو را حضرت زهرا عباس
پرچمت مثل چراغی ست که بر هر خانه ست
شود آن خانه حسینیه ی دلها عباس
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حسن_کردی✍
.
.
#شب_نهم_محرم
#السلام_علیک_یابن_امیرالمؤمنین
به نسیم حرمت دست توسل دارم
به غبار علمت دست توسل دارم
به کرامت نشود هیچ کسی مانندت
رد نخواهد شَود از سمت خدا سوگندت
ماه روشن، ز تماشای شب گیسویت
حظ یلداست، بلندای شب گیسویت
اَبَدیت شده پیوند به نامت عباس
دستْ نایافتنی گشته مقامت عباس
در نگاهت جَبروتیست شبیه حیدر
حرمت را ملکوتیست شبیه حیدر
مثل آرامش یک کوه صبور و خاموش
پشت دادی به حسین و به حسن، دوشادوش
بام کعبه به قدوم تو سرافراز شده
به کلام تو دل تنگ حرم باز شده
همه جا صحبت از احسان پر آوازه ی توست
ذولفقار پدرت خوب در اندازه ی توست
ماه رویان به شما ماه ترین می گفتند
رحم الله، یلِ امِّ بنین می گفتند
هر چه مردانگی از سمت تو اثبات شده است
عبد صالح شدنت فوق اشارات شده است
کوه ایمان تو هر مرحله صد، رنگ نشد
که حریف تو امان نامه ی نیرنگ نشد
تیغ در پنجه ی تو رقص کنان می آید
جبرئیل از ضرباتت هیجان می آید
برق چشمان تو را صاعقه می فهمد چیست
ضرب شصت علی و ضرب ابالفضل یکیست
چشم صفین در آن معرکه دید اوصافت
باید از مالک اشتر شِنَوید اوصافت
ضرب شمشیر تو وقتی که چکاچک میکرد
شام را مرتبه در مرتبه کوچک میکرد
شرح طوفان بدهد چشم سیاهت عباس
ردِّ شمس است به یک مدِّ نگاهت عباس
با قدمهای تو در دشت تلاطم می شد
ماه در روشنی خال لبت گم می شد
غزل وصف تو را عصمت معصوم سرود
به چه کس غیر تو ارباب "بنفسی" فرمود
دل کجا شاعر آن شرح شقایق باشد
شاعر فضل شما حضرت صادق باشد
در شب کرببلا خال لبت مهتاب است
نام تو قند مکرر به لب ارباب است
ای که از نام تو امید ظفر می آید
" از غلامان تو هم معجزه بر می آید"
ارتفاع علمت سایه به عرش اندازد
عشق زیبای تو فردای مرا می سازد
آنچنان نفس به قربان حسینت کردی
که خدا هم به مواسات شما می نازد
هر که امروز خریدار نشد عشقت را
صبح فردا نشده قافیه را می بازد
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حسن_کردی✍
.
.
#شب_نهم_محرم
مرثیه حضرت ابالفضل سلام الله علیه
لب آبی و لبت داغ تر از خورشید است
آنچه بعد از تو نبیند دل من امید است
من چگونه خبرت را برسانم به حرم
مانده ی بال و پرت را برسانم به حرم
همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند
خواهرت منتظر آمدنت می ماند
هلهله ها خبر از دست بریده داده
خبرم را به حرم قدِ خمیده داده
قامتم از غم بی دستی تو تا مانده
کوهی از تیر به روی بدنت جا مانده
بدنت پر شده از تیر تماشا سخت است
حرِکت دادن این جسم از اینجا سخت است
فرصت کندن تیر از تن تو نیست مرا
طاقت هلهله ی دشمن تو نیست مرا
بروم پیکر بی دست تو را پس چه کنم
کینه ی دشمن بد مست تو را پس چه کنم
تن بی دست تو با نیزه لگد کوب شده
حرمله با غم تو حال دلش خوب شده
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حسن_کردی
.
.
#تاسوعا
مرثیه قمر منیر بنی هاشم علیه السلام
در چشم تو صد چشمه ی خون وا شده است
با زخم سرت شکاف معنا شده است
این تیر که در چشم ترت خوابیده
انگار که در قلب منم جا شده است
هم عرش ترین ساقی خوش سیمایم
از دست عمود است تنت تا شده است؟
من از تو شنیدم که برادر گفتی؟
عمری ست که از تو این تقاضا شده است
بعد از تو نیاید که ببیند زینب
جای تو سنان است که سقا شده است
چشمان پر از زخم تو روشن سردار
دور حرمت حرمله پیدا شده است
ای کاش نبینیم که فردا چه کسی
هم قافله با زینب کبری شده است
فردا تو نباشی که ببینی زینب
در محمل بی پرده تماشا شده است
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حسن_کردی✍
.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
میان خنده ی دشمن گرفتارم به دشواری
کنار علقمه جان می دهی یارم به دشواری
مرا انداخته داغت علمدارم به دشواری
چگونه از نگاهت تیر بردارم به دشواری
میان آسمانم ماه بودی، مُنشقت کردند
به ضرب گرز سنگینی به حیدر ملحقت کردند
خمیده آمدم سویت، تنت را مختصر دیدم
نشستم بر تن آشفته ات چون ابر باریدم
چنان مصحف دو دستت را به اشک دیده بوسیدم
چرا شرمنده ای؟! از آب که چیزی نپرسیدم
به پای عهد خود آخر گذشتی از سر و جانت
خودم دیدم که مانده روی مشکت جای دندانت
دو بالت شد جدا از پیکرت با ضربه ی شمشیر
کمانداران رها کردند از چله، هزاران تیر
اگرچه پیکرت شد از هجوم تیرها تسخیر
به چوب پرچمت تیری نخورده ماه عالمگیر
سه شعبه، دیده ات را زیر و رو کرده ابوفاضل
سکینه دیدنت را آرزو کرده ابوفاضل
نمانده خیلی از آن قد و بالای دل آرایت
نمانده چیزی از آن چشم های ناز و زیبایت
تو که تا علقمه رفتی چرا خشک است لب هایت؟!
یل ام البنین، زهرا شود دیگر پذیرایت
پس از غم های طولانی بیا یک خواب راحت کن
سرت را روی دامانش گذار و استراحت کن
برای ماندن و برگشتنت انگار راهی نیست
میان خیمه، غیر از چند تا کودک، سپاهی نیست
برای زینبم بعد از کفیلش تکیه گاهی نیست
عمود خیمه ات را می کشم، یعنی پناهی نیست
ببین عباس این زن ها ز بس که آبرومندند
گره روی گره بر روسریِ خویش می بندند
نصیبت علقمه بود و نصیبم می شود گودال
چه گودالی که خواهد شد ز سنگ و نیزه مالامال
امان از هتک حرمت ها، امان از غارت و جنجال
شود در پیش چشم اهل خیمه پیکرم پامال
دو چشم نافذت را بستی و خون شد دلم عباس
قد رعنای کوچک گشته ات شد قاتلم عباس
#محمد_جواد_شیرازی
.