#عطش
#شکوهی_تهرانی
ز جور تو ز کفم رفت صبر و تاب، ای آب!
بده سؤال مرا از وفا جواب، ای آب!
ز ظلمها که نمودی به اهلبیت حسین
شکایت است مرا از تو بیحساب، ای آب!
ز دیو و دد همه سیراب از تو گردیدند
ز جیش کوفی و شامی ز شیخ و شاب،ای آب!
بگو دگر به چه رو ماندهای به کرببلا؟
نمای شرم تو از روی بوتراب، ای آب!
تو مَهر حضرت زهرا و تشنهکام، حسین
فتاده با تن صد چاک بر تُراب، ای آب!
خجل نگشتی از روی مادرش زهرا
دمی که شد به فلک، نالۀ رباب؟ ای آب!
دمی که نالۀ اطفال او به چرخ رسید
حیا نکردی از روی آن جناب؟ ای آب!
نوای «العطشِ» کودکان آل رسول
نمود گوش فلک کر ز التهاب، ای آب!
تو موجزن به فراتی ز تشنگی جان داد
علیّ اصغر وی، روی دوش باب، ای آب!
حسین را به لب آب، تشنهکام کُشی
چه میدهی به پیمبر بگو جواب؟ ای آب!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#شب_هفتم_محرم