.
🔸شعر نو( #بحر_طویل)
🔸#میلاد_حضرت_علی_اکبر (ع)
🔸بنداول
دلم در هوای شما سوی شهر مدینه روان شد
تمام هوای دل من به عشقت چو باغ جنان شد
شنیدم که ثانی احمد ز بیت ولایت عیان شد
مقاماتش از سوی حیدر برای همه اهل عالم بیان شد
و گفتا که این گل پسر چون قمر
شده تا به نخل حقیقت ثمر
علی نور طوراست
علی شادی سینهها و سرور است
علی نغمههای حجاز و حسینی و شور است
علی همچو نای نی نینوائیست
علی، اکبر دشت کرببلائیست
🔸بنددوم
علی اولین ماه بیت ولایت که بر فاطمه نور عینی
علی اکبر املیلا که فرزند دلبند شاه دوعالم حسینی
تو شبه پیمبر تو ثانی حیدر امید شه عالمینی
پناه همه هستی اما تو غمخوار و یار دل زینبینی
به نسل جوان رهبری تو
گل ام لیلا علی اکبری تو
ز عالم سری سروری تو
برای حسین شبه پیغمبری تو
علی همچو نای نی نینوائیست
علی، اکبر دشت کرببلائیست
🔸بندسوم
تو تکرار تکبیر و ذکر نماز شب زینب هستی
به ظلمت به شام سیاه همه همچو ماه شب هستی
برای پدر لحظه لحظه تو جانا که جان بر لب هستی
تو باب الحوائج چو عباس حلّال این مطلب هستی
تو شور حجازی فرود و فرازی
برای نیایش اذان نمازی
تو گاه مناجات در سوز و سازی
علی همچو نای نی نینوائیست
علی، اکبر دشت کرببلائیست
🔸بندچهارم
رقم خورده با نام تو کربلای معلای ارباب
به پای تو افتاده از عشق صدها مسیحای ارباب
بهار آمده عطر و بوی تو دارند گلهای ارباب
عوض میشود با نفسهای پاکت سحرهای ارباب
تو مصداق یاسینی و آل طاها
جهان از وجود تو گشته مصفا
کلام تو در کربلا شد معما
شدی تاکه مستغرق ذات حی توانا
علی همچو نای نی نینوائیست
علی، اکبر دشت کرببلائیست
#مرتضی_محمودپور ✍
.
.
🔸️#مدح_حضرت_علی _اکبر (ع)
🔸️به بهانهی شب تولدش
🔸️و #روز_جوان
سحر گردید وحق یار آفریده
خدای عشق و ایثار آفریده
دوباره باز کرار آفریده
برای عشق آثار آفریده
علی اکبر نگار عالمین است
بود شبهالنبی جان حسین است
به ساغرها شراب ناب آمد
میان دشت سوزان آب آمد
به رسم عاشقان آداب آمد
به شهر شور شیرین باب آمد
نهال عشق تا زیر و زبر شد
طراوت از قدومش بارور شد
امیر عشقباز و ساده آمد
به پیر میفروشان باده آمد
برای بندهگی سجاده آمد
حسن را گو برادر زاده آمد
برای پرگشودن تا پر است این
همه گفتند علیِ اکبر است این
اذان در گوش او حیدر سروده
که دل از حضرت زینب ربوده
نداند هیچکس اکبر که بود
که سر را بر قدوم شاه سوده
نماز عشق را اکبر اذان شد
شب میلاد او روز جوان شد
شده از نور او تا عرش آذین
روان شد سوی دلها منطق و دین
نه تنها دین که شهد شور شیرین
جهادش شد جهاد عشق و تبیین
به محشر از شهادت توشه دارد
دو گوشه از همان شش گوشه دارد
نجف یا کربلا فرقی ندارد
نبوت با ولا فرقی ندارد
حسین با مجتبی فرقی ندارد
حرم با نینوا فرقی ندارد
علی اکبر چو شبه مصطفی شد
موذن بر نماز کربلا شد
قدش سرو و لبش آب حیات است
زخونشجاودان صوم و صلات است
ولایش بر همه باب نجات است
به دستان محبانش برات است
خط و خالش خط و خال نبی شد
پر و بالش پر و بال علی شد
#مرتضی_محمودپور
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#مربع_ترکیب
*********************
سلام ای آفتاب ، ای ماهِ تابانم علی اکبر
سلام ای چارمین مولودِ شعبانم علی اکبر
نخستین آیه از والفجرِ قرآنم علی اکبر
علی بنِ حسینِ بنِ علی جانم علی اکبر
شراب ناب لبریز است از پیمانه ی دنیا
خبر دارید نوکرها؟ که شد اربابِمان بابا
ببین از شوق امشب امّ لیلا پر در آورده
عجب ماهی، چه خورشیدی ، ز هر دو بهتر آورده
به کوری حسودانِ علی یک حیدر آورده
عروس فاطمه یک پارچه پیغمبر آورده
علی با دیدنش اول به پیغمبر خوش آمد گفت
هر آن کس دید او را ابتدا یک یا محمّد گفت
چه خوش نخلِ حسینِ فاطمه امشب به بار آمد
گلی رویید در خاک و به لطف او بهار آمد
مدینه چشم وا کن که برایت سفره دار آمد
حسن با شوق می گوید کریمِ روزگار آمد
در او دیدند از وجهِ خدا صدها علامت را
کسی آمد که برده از حسن ارثِ کرامت را
رسیده تا که چون اجداد خود خیرالبشر باشد
پس از عباس در این آسمان دوّم قمر باشد
خدا میخواست در این خانه او اوّل پسر باشد
به دنیا آمده تا که اذان گوی پدر باشد
جهان روی محمّد را دوباره شوقِ دیدن داشت
اذان با صوت زیبای علی اکبر شنیدن داشت
همین که چشم او واشد قرارِ قلبِ بابا شد
و کم کم پیش چشمان پدر خوش قدّ و بالا شد
شهادت نامه اش قبل از بقیه زود امضا شد
علیِ اکبرِ خوش قدّ و بالا ارباً اربا شد
نگاهم کن تو ای شهزاده میلِ کربلا دارم
به عشق تو هوای بوسه بر پایینِ پا دارم
************************
#رضا_یزدی_اصل ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
برای آقا علی اکبر علیه السلام
خورده ابلیس، دگرباره رکب اینگونه
جلوه کرده به زمین حضرت رب اینگونه
نام او را نشود بُرد به لب اینگونه
قبلِ هر چیز کند حکمْ ادب اینگونه
که بگویم من از آن شاه عرب اینگونه
جبرئیل آمد و پروانهی پیغمبر شد
گوش یک دهر از این واقعه حالا کر شد
چشم مادر-پدرش شاد و کمی هم تر شد
همه دلتنگیِ فقدان پیمبر سر شد
گویمش ختم رسل، نیست عجب اینگونه
از تکاپو همهی مدعیان افتادند
به قدمهای همین مرد جوان افتادند
همهی عقربهها از ضربان افتادند
وه چه پیغمبری! از تاب و توان افتادند
«بولهبها» همه در بستر «تب» اینگونه
مَلَک صور، زَنَد صور: دوباره حیدر
شده در عرش بپا شور - دوباره حیدر-
چشم شوریدهی بَد دور - دوباره حیدر-
آمد از طایفهی نور دوباره حیدر
میشود روز، دگر ظلمت شب اینگونه
بنهد نام علی را به پسرها هر بار
روی هر خصمِ علی، ریخته گویی آوار
میثم آمد که برایش برود باز به دار
علیِ دیگری آمد که ببیند انگار
ماه شعبان به خودش ماه رجب اینگونه
پدرش آمده او را چو گلی بو کرده
جامهی رزمِ علی را به تن او کرده
اکبر از شوق، به آن وجه خدا رو کرده
آمده در وسط رزم، هیاهو کرده
دشمن از هیبت او رفته عقب اینگونه
پدری آمد و از خنده قشون بنشسته
عمه از خیمهی خود نیز برون بنشسته
پدر از غم چقدَر سخت کنون بنشسته
آه از آن لحظهی خون، لختهی خون بنشسته
در گلوی پسرش مثل رطب اینگونه
نشود گفت چه شد پیکر پیغمبر را
هم چه شد ساقی لب تشنهی آب آور را؟
ای حسین بن علی، بوسه نزن خنجر را
قوت قلب تو دادی همه را، آن سر را
کرده پرتاب اگر اموهب اینگونه
#حسن_معارف_وند ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
منم آن خاک آستان علی
نوکر کل خاندان علی
ذره ای ام در آسمان علی
مستحقم به لقمه نان علی
تا علی اکبر است امّیدم
ذره ای در پناه خورشیدم
پرده از روی ماه تا وا شد
روی ماه نبی تماشا شد
مرتضایی دوباره پیدا شد
شاه مظلوم عشق، بابا شد
آسمان در تدارک عید است
ماه امشب کنار خورشید است
به علی رفته دست و بازویش
به پیمبر کشیده ابرویش
شب یلداست طرز گیسویش
عطر زهرا وزیده از رویش
او چو پروانه و پدر شمع است
هر چه حُسن است در علی جمع است
می چکد از لبش شراب بهشت
محو چشمش ابو تراب بهشت
خنده هایش شمیم ناب بهشت
عکس او آبروی قاب بهشت
جان تازه دمیده شد به حسین
گل لبخند دیده شد به حسین
مثل حیدر صلابتش زیباست
به ابالفضل قامتش زیباست
حسن است و ملاحتش زیباست
طلعت ماه صورتش زیباست
آمده تا مسیر گم نشود
تا قیامت غدیر گم نشود
او علی اکبر است و جان حسین
بر سر مأذنه اذان حسین
آسمانی به کهکشان حسین
حیدر جانِ خاندان حسین
به اذانش اذان بها گیرد
درد از محضرش دوا گیرد
سکناتش پیمبری باشد
وجناتش چه محشری باشد
حسنی هست و حیدری باشد
یا ابالفضل دیگری باشد
تا ابد نام مطلقش جاری ست
"اَوَلَسنا علی الحقش" جاری ست
علیِ اکبر ست ای دنیا
مثل باران سخاوتش دریا
در کرم مثل مجتبی آقا
خُلق و خویش فقط خودِ طاها
هم علی اکبر ست در قامت
هم ابالفضلی است در سیرت
ذوالفقاری ست وقت جنگیدن
کی شود خسته از علی گفتن
می سراید مدیح او دشمن
او امامش حسین بود و حسن
می زند سر ز دشمن خونخوار
چون جوانی حیدر کرار
می درخشد به جنگ چون حیدر
میزند بر یهود کوفه شرر
برگ ریزان کند ز دشمن سر
بر لب لشکر است این مَفر
سرعت ضربه هاش بس غوغاست
پرچم مرتضی علی بالاست
#حسن_کردی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
آسمان باز پر قمر شده است
شب اندوهمان سحر شده است
به همه سائلان نظر شده است
چونكه اربابمان پدر شده است
آمد از راه قرص ماه حسين
دومين حيدر سپاه حسين
خلق و خويش پيمبرى ديگر
على اكبر نه،حيدرى ديگر
پهلوان دلاورى ديگر
تو بگو شير لشكرى ديگر
هست پيغمبرى سراپايش
به عمو رفته قدوبالايش
چهره اش ماه آسمان حرم
سايه اش قوت زنان حرم
حنجرش گرمى اذان حرم
چشم بد دور از جوان حرم
مثل عباس سايه ی سرهاست
سرپناه تمام خواهرهاست
آمد از هر نظر على باشد
از همه بيشتر على باشد
بازهم يك نفر على باشد
چقدر اين پسر على باشد!
مثل حيدر قويست او عزمش
چند بيتى بگويم از رزمش
بين گرد و غبار مى آيد
روى مركب سوار مى آيد
پسر ذوالفقار مى آيد
حيدر روزگار مى آيد
عشق مى ريزد از سر و رويش
ذوالفقار است تيغ ابرويش
پاش تا در ركاب مى افتد
دشت در پيچ و تاب مى افتد
سر ز تن بى حساب مى افتد
به تلاطم عقاب مى افتد
بهت در چشمهاى اين دشت است
بسكه در حال رفت و برگشت است
خوب فهميده رزم فن دارد
هنر جنگ تن به تن دارد
فن از روبرو زدن دارد
اين شگرد از عمو حسن دارد
آى لشكر ببين جوان اين است
پسر شير نهروان اين است
خشم او تيغ و نيزه و تیر است
هرنگاهش دو قبضه شمشير است
چقدر رزم او نفسگير است
نوه ی شير غالبا شير است
تيغ مى زد همين كه از چپ و راست
ازحرم بانگ ياعلى برخاست
رزم با اين جوان گره خورده
حنجرش با اذان گره خورده
در دهان ها زبان گره خورده
ابرويش آنچنان گره خورده
كه همه ياد حيدر افتادند
ياد آن روز خيبر افتادند
رعد و برق است يا كه طوفان است
كه دقيقا ميان ميدان است
يا جوان حرم رجز خوان است
روى لب هاى عمه ها جان است
شور و غوغاست در دلش هرچند
دارد ارباب مى زند لبخند
مى رود دشت را به هم بزند
وسط معركه علم بزند
خواست تا حرف مى روم بزند
ديد بايد كمى قدم بزند
پيش چشم پدر جوان مى رفت
داشت ازجسم شاه جان مى رفت
رفت در نيزه زارها افتاد
بين گرد و غبارها افتاد
زير پاى سوارها افتاد
وسط نيزه دارها افتاد
پاى نيزه به پيكرش وا شد
به زمين خورد اربااربا شد
#علی_زمانیان ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
ای همه تاب و تب خاطر بی تاب سلام
روشنی بخش دل حضرت ارباب سلام
وجه پیغمبر خاتم به رخت قاب سلام
خم ابروی شما محور محراب سلام
امدی و همه را محو نگاهت کردی
معنی تازه ای از واژه عشق اوردی
دارد از خاک قدومت برکت میبارد
گل شادی به دل شیعه خدا میکارد
پدرت انقدر اگاهی از علمت دارد
حق هم این بود علی اسم تو را بگذارد
غم و پیری دل از نام تو ارام گرفت
روز میلاد شما روز جوان نام گرفت
نوری از نور خداوند جلی هستی تو
بین مخلوق خدا بی بدلی هستی تو
در بنی هاشمیان هم مثلی هستی تو
غرق در ذات خدا مثل علی هستی تو
صف کشیدند ملائک که تماشات کنند
سرمه ی چشم خود از خاک کف پات کنند
یک علی اکبری و اینهمه اکبر هستی
هر چه از وصف تو گفتند توبهتر هستی
شاه زاده نوه ی ارشد حیدر هستی
همه گفتند که تمثال پیمبر هستی
به فلک طعنه زند صورت هم چون ماهت
نه فقط دوست عدو هم شده خاطر خواهت
#حمید_رحیمی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
نوشتم اول خط سیدی علی اکبر
خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر
خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر
خوشا به حال هرآنکس که نام خادم داشت
علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت
و جلوه کرد در عالم علی دوباره علی
که برد نام علی را به هر مناره علی
علیست وارث والایی و وقار علی
به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی
حسین بر لبش الله اکبر آورده
خدا برای جهان باز حیدر آورده
به سینه مُهر(( انا فاطمی نسب )) دارد
زمان زمان تبراست، پس غصب دارد
به انتقام،سر از دشمنان طلب دارد
همیشه نعره ی یا فارس العرب دارد...
علی کنار ابالفضل مثل جان و تن اند
بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسن اند
اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد
اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد
قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد
ولی مقابل زینب همیشه زانو زد
حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت
اگر نبود...، علمدارمن رفیق نداشت
میان کرببلا خواست تا نشان بدهد_
_علی شده ، که برای حسین جان بدهد
چرا بهانه به دست حرامیان بدهد
نخواست تا به امان نامه ها امان بدهد
نظام لشکر خودکامه را به هم می زد
همین که دور و بر خیمه ها قدم می زد.
#مجید_تال ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
اللهم عجل لولیک الفرج
با درد رسیدیم و پی ِدرمانیم
در فتنه ی آخر الزمان حیرانیم
در بزم ولادت علی اکبر
عجل لولیک الفرج می خوانیم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
💢 اذان گوی حسین آمد به دنیا 💢
صدف در خویش، گوهر می پسندد
دلم دریاست، کوثر می پسندد
لبم چون ذکر حیدر می پسندد ...
مرا بابای اکبر می پسندد
صدای گریه اش پیچیده اینجا
اذان گوی حسین آمد به دنیا
دهد ذکر علی جان، جان به لیلا
رسیده جزئی از قرآن به لیلا
سلام خالق منّان به لیلا
قریش آورده است ایمان به لیلا
ببین در طور، نور منجلی را
علی بن حسین بن علی را
همین در را بزن، باب المراد است
گدایی پشت این در، فوق العاده است
کسی که پای سائل ایستاده است ...
علیِّ اوّلِ این خانواده است
خدا تا که خدای عالمین است ...
علی اسم پسرهای حسین است
عجب شوری همین آغاز دارد
پیمبر زاده است، اعجاز دارد
دو تا چشمِ کرامتْ ساز دارد
به دوش عمه زینب، ناز دارد
کسی که بر لبش صدآفرین است
بجای فاطمه، ام البنین است
خریدارش اویس صد قرن شد
قدش طوبای جنات عدن شد
مقامش رفت بالا، پنج تن شد
علی بن الحسین، ابن الحسن شد
همیشه سفره دار مجتبی بود
وجودش خرج آن دولتسرا بود
نگاهش نور مصباح الهدی داشت
به دستش پرچمِ صاحب لوا داشت
از اول در مدینه، کربلا داشت
عبا از خامس آل عبا داشت
ببین یکجا در این شهزاده اکبر
جوانی علی را با پیمبر
سحرگاهان دعا را دوست دارم
غم خون خدا را دوست دارم
اگر کرببلا را دوست دارم
همان پایین پا را دوست دارم
میان زائرانش در خروشم
صدای اکبرش خورده به گوشم
میان آنهمه غوغای مرکب
بمیرم، پیکرش شد نامرتب
همینکه مو پریشان کرد زینب
معذب شد، معذب شد، معذب
حسین آنجا نمی دانم چه ها دید؟
صد و ده تا علی را در عبا چید
#رضا_دین_پرور ۱۴۰۳ ✍
#ولادت_حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
در شهرنبی رایحه ی یاس آمد
بر خُلق نبی اشبهه الناس آمد
تکرار علی به عرصه رزم وجهاد
هم رزم یَلی برای عباس آمد
#سعیدی_تنها ✍
.
.
#روز_جوان
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
تنها نه همین آمدنت روز جوان است
هم روز جوان بوده و هم روز اذان است
هر دل که گرفتهست، به لب ذکر تو دارد
نام تو به دلهای شکسته ضربان است
ای آمدنت روشنی خانهی دلها
ای آنکه بدون تو جهان بیهیجان است
ممسوس خداوندی و در فهم نگنجی
تعریف همه از تو فقط وهم و گمان است
سود است هرآنچه رسد از دست کریمان
هرکس که گدای تو نشد، اهل زیان است
وقتی که کرامت سر خوان تو نشستهست
در محضر لطف تو چهحاجت بهبیان است
تو «ذبح عظیمی»، «وَ فدیناهُ بِه» از توست
این عهد خداوند تو با پیرمغان است
ای کاتب ارباب...! برای من بیتاب
در روز جزا نامهی تو خطّ امان است.
#مجتبی_خرسندی ✍
.