.
#مربع_ترکیب
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
گلستان امامت را گلی یکدانه پیدا شد
یَمِ مواج رحمت را یکی دُردانه پیدا شد
به گِرد شمع عشق و معرفت پروانه پیدا شد
برای جان عالم جان و هم جانانه پیدا شد
که از بیت علی امشب نوای شوق می آید
که طبع من ز شادی بر سریر ذوق می آید
علی امشب ز خوشحالی تبسم بر لب آورده
غم هجران زهرا را به پایان زینب آورده
به دنیا فاطمه نوزاد خود را امشب آورده
علی گردیده شادان ، فاطمه زِینِ اَب آورده
همه خوشحال و خندانند از میلاد نور امشب
شده چشم نبی روشن ازین جشن و سرور امشب
به دنیا کوثر پیغمبرِ حق کوثر آورده
برای مرتضی زهرای اطهر دختر آورده
ز دریاب ولایت شیر حق را گوهر آورده
حسین بن علی را اُمِّ اَب یک خواهر آورده
قدم زد در جهان زینب که الگوی زنان گردد
که روشن از وجود او زمین و آسمان گردد
به دنیا آمده تا رهبر خیل زنان گردد
چراغ روشنی در ظلمت مُلک جهان گردد
که استاد وفاداری به هر پیر و جوان گردد
که عشق آموز خیل کاروان عاشقان گردد
علی را مونس و بر فاطمه جان است این دختر
حسین بن علی را جان و جانان است این دختر
امیر کاروان عشق و ایمان است این دختر
به مُلکِ معرفت سرخیل و سلطان است این دختر
سفیر عاشقان و محو جانان است این دختر
زبانش بهر دشمن تیغ برّان است این دختر
علی را وارث نطق و بیان و علم و دین باشد
چو زهرا مادرش حُورایِ در روی زمین باشد
کجا وصفش توان کردن که حُورائیست چون زهرا
کجا مدحش توان گفتن که زهرائیست چون زهرا
به علم و معرفت دردانه ی یکتائیست چون زهرا
به گلزار ولایت گلشن آرائیست چون زهرا
بُوَد زَینِ اَب این دختر که مادر بر جهان باشد
که دین از نطق شیرینش همیشه جاودان باشد
مبارک باد یا زهرا که نورِ بحر و بر زادی
تو هستی کوثر و کوثر بر ابناءِ بشر زادی
تو زهرا هستی و زهرا و مانندی دگر زادی
حسین بن علی را یاور و نور بصر زادی
خدا از بهر قرآن یاور و یار آفرید امشب
برای قهرمان کربلا دلدار و غمخوار آفرید امشب
به روی دست زهرا یاور دین خدا را بین
فراز عرش حق محبوبه ی عرش خدا را بین
به روی دست زهرا مصدر مهر و وفا را بین
به گلزار ولایت غنچه ی سرخ ولا را بین
که نخل عصمت پیغمبری امشب ثمر داده
خدا بر آسمانِ غیرتِ هستی قمر زاده
چه شور محشری در خانه ات برپاست یا زهرا
که بر بال ملائک پای انسان هاست یا زهرا
ز تبریک ملائک خانه پر آواست زهرا
مبارک بادشان تا عرصه ی اعلاست یازهرا
مبارک باد یا زهرا تو را میلاد فرزندت
هزاران آفرین بر جان این محبوب دلبندت
علی جان زینبت آمد مبارک باد مولا جان
که جان در این تنت آمد مبادک باد مولا جان
صفای گلشنت آمد مبارک باد مولا جان
صفای دامنت آمد مبارک باد مولا جان
برای جسم عشق و معرفت او جان جانان است
برای حفظ ارزش های عاشورا نگهبان است
#محمد_مبشری✍
#میلاد_حضرت_زینب
.............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#مربع_ترکیب
#امام_حسین علیه_السلام
#شب_جمعه
#محمد_مبشری✍
آخر ای کرببلا دیدنت آرزوی ماست
روز و شب زیارت کوی تو گفت و گوی ماست
گوییا گنبد تو همیشه روبروی ماست
خواب ما خیال تو ، جرعه ی تو سبوی ماست
کِی شود بوسه زن خاک حریم تو شَویم
جان دهیم و تا همیشه ما مقیم تو شَویم
خاک تو بوی غم غریبی دلبر ماست
سایه ی گلدسته ات همیشه روی سر ماست
شور و غوغای حرم قیامت و محشر ماست
لحظه لحظه یاد تو ستاره ی باور ماست
آخر از فراقت ای کرببلا می میریم
همچو نی ناله زنان ز نینوا می میریم
محنت اهل سما زمزمه های محنتت
مجلس عزا خدا به پا کند ز غربتت
همه انبیا پی طواف تو به نوبتت
بانویی غم زده از عرش رود زیارتت
بس عزیز است برای همگان خاطر تو
مادرت هر سحر جمعه شود زائر تو
کربلا تو به برت نور دو عین را داری
کربلا هستی و شور عالمین را داری
کربلا صفای بین الحرمین را داری
کربلا به خود بناز که تو حسین را داری
کربلا از آسمان ، دیدن تو چه با صفاست
کربلا قسم به حق زائر تو خودِ خداست
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#گریزبه #کوچه_بنی_هاشم
#مربع_ترکیب
با طلوعت عرش را غَرق تَحَیُّر می کنی
ماهبانو!نان ظلمت را تو آجر می کنی
"عقلِ"بی احساس را با"عشق"دمخور می کنی
دامن سجّاده را با یاس ها پُر می کنی
آسمان دلداده ی راز و نیازت می شود
بال جبریل امین چادرنمازت می شود
تو درآغوش خدیجه مثل حور افتاده ای
مادر پیغمبری گرچه پیمبرزاده ای
قبل خلقِ کهکشان ها امتحان پس داده ای
از همان اوّل برای آخِرت آماده ای
روز محشر تک تک ما را صدا خواهی نمود
دانه دانه شیعیانت را جدا خواهی نمود
ای که با لطفت بیابان غرق باران می شود
خاک خشک یثرب از عطرت گلستان می شود
پای تسبیحات تو سلمان،مسلمان می شود
کوثر تو آبروی کُلِ قرآن می شود
روح ایمانی تجلی خدایی مادرم
لَيْلَةِ الْقَدْرِ تمام انبیایی مادرم
مادر آئینهها ای مادر اهل کسا
بانی آرامشِ پیغمبر اهل کسا
آفتابِ روی بام حیدر اهل کسا
چادرت پهن است بر روی سر اهل کسا
آینه دار امیر المومنینِ پنج تن
ریشه های چادرت حبل المتین پنج تن
یا کریم بام احمد جلد بام فاطمه است
بَضْعَةُ مِنِّ محمد در مقام فاطمه است
ذکر پیغمبر شب معراج "نام" فاطمه است
آیه های روشن قرآن کلام فاطمه است
آیه ی تطهیر هم با او مطهر می شود
کائنات از نور ایمانش منور می شود
ای که افلاک است خانُم،مُستجیر نانِ تو
می شود آزاد،هرکس شد اسیر نان تو
کاش بنویسی مرا جیره بگیرِ نانِ تو
بی نیاز از هر دو دنیا شد فقیر نان تو
چون که دستت را به وقت پخت نان بوسیده است
دست"دستاس" تو را هفت آسمان بوسیده است
تو گُل نیلوفر هِجده بهار حیدری
تو چراغ روشن شبهای تار حیدری
تو قرار چشم های بی قرار حیدری
در دل تلخی و شیرینی کنار حیدری
حرز مولا در میان کارزارش نام توست
ذکر حکاکی شده بر ذوالفقارش نام توست
آفتاب عشق را تا بی کران تابانده ای
در دل غم ها علی را باز هم خندانده ای
کهکشان را با حجابی اطلسی پوشانده ای
"پیش نابینا،میان حِصنِ چادر مانده ای"
آه!گفتم چادرت...،داغ دل ما تازه شد
بارش غم در هوای سینه بی اندازه شد
راه را تا بست..،یاسی رنگ نیلوفر گرفت
چشمزخم دشمنِ آل عبا آخر گرفت
دست سنگینی به زیر گونه ی مادر گرفت
خاک کوچه رنگ سُرخ لاله ای پرپر گرفت
خاک عالم بر سر من..،معجرش خاکی شده
پیش چشمان حسن بال و پرش خاکی شده
آه!آئینه چرا سنگی محک می زد تو را؟
بشکند دستی که در کوچه کتک می زد تو را
نا نجیب از حرص حیدر داشت چک می زد تو را
دومی با نیّت باغ فدک می زد تو را
چشم تو تار است..،راه خانه را گم کرده ای
گوشوارَت را میان کوچه ها گم کرده ای
#بردیا_محمدی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
....................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹ما أدراکَ ما زهرا🔹
زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را میستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتیهای تلمیحش
جهان این شاهمقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش
ندانمهای عالم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
غمی در جان زهرا میشود تکرار در تکرار
صدای گریه میآید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمانها میشود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه میخواند کسی انگار
برایش روضه میخواند صدایی در دل باران
که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان
خدا را ناگهان در جلوهای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم میسوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن میدوخت در باران
وصیت کرد مادر، آسمان بیوقفه میبارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنهست، بالای سر او آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: میبخشید مادر را
کفنهایم یکی کم بود، میبخشید مادر را
بمیرم بسته میشد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان میشد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه میافتد به راه آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته
بُنَّیَ تشنهای مادر برایت آب آورده...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
......................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
.
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مربع_ترکیب
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است
پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است
چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است
سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است
سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم
تا ابد زیر پر چادر مادر باشیم
نمک نام تو در کام رطب میریزد
جان فدایت که ز نام تو ادب میریزد
هرچه در ساغر این سوخته، رب میریزد
از تمسک به تو بانوی عرب میریزد
آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم
از همان روز ازل ام بنینی بودم
رشته ی چادر تو دست گداها بانو
در طواف قدمت وسعت دریا بانو
حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو
محرم راز دل زینب کبری بانو
ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها
تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها
مثل هر روز دوباره جگرش میسوزد
جگرش در غم هجر قمرش میسوزد
پسرش رفته زدستش سپرش میسوزد
زیر خورشید دوتا پلک ترش میسوزد
با عصا آمده خود را برساند امروز
باز با سوز جگر روضه بخواند امروز
روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب
وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب
روضۀ حال خراب و دل گریان رباب
جای خالی علی برروی دامان رباب
پسرش را سر نیزه به طنابی بستند
بس که افتاد به هررنج و عذابی بستند
روضه میخواند که پروانه پرش زخمی شد
بین بازار تن محتضرش زخمی شد
سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد
در بر مردم شهر پدرش زخمی شد
به جراحات تن قافله میخندیدند
وسط ساز و دف و هلهله میخندیدند
بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد
گذر آل پیمبر به کجاها افتاد
چقدر پای سرش زینب کبری افتاد
رد شلاق به روی بدن ما افتاد
روضۀ ام بنین تاکه به این حرف رسید
زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید
لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای
غارت پیرهنت هست به یادم ای وای
نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای
بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای
بدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت
بند آمد نفس مادرت از حال که رفت
دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد
دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد
پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد
گذر خنجر کندی به گلویت افتاد
زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا...
یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا...
#وفات_حضرت_ام_البنین
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#مدح_حضرت_زهرا
#مربع_ترکیب
روزی که از تجسم امکان خبر نبود
روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود
حتی مجال لحظه برای گذر نبود
جز نور احمد از دم خالق اثر نبود
در ظلمتی که صبر ملک را ربوده بود
شد نور پاک فاطمه روشنگر وجود
زهرا رسید و نور، جهان را فرا گرفت
در آسمان، تجلی توحید پا گرفت
ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت
این نور محض را به بغل مصطفی گرفت
احمد که بوده نور رخش روح کائنات
کامل نبود بی گل او گلشن حیات
عالم در انتظار هبوط فرشته بود
حوریه ای که نور، گِلش را سرشته بود
خاکی که از شعاع الهی برشته بود
دست قضا به نامه ی این گُل نوشته بود
این آفتاب جلوه ای از نور سرمد است
این نسترن ملیکه ی باغ محمد است
کوثر، یکی از آن همه الطاف داوری است
او مریم است و لایق شأن پیمبری است
چون آفتاب، سُنت او ذره پروری است
قرآن ناطق است که از هر بدی، بری است
قدیسه هست و بانوی ملک قداست است
قدرش فراتر از شب قدرِ فِراست است
دختر که بود، ام ابیها لقب گرفت
همسر که شد، حبیبه ی یکتا لقب گرفت
مادر که گشت، سرور زن ها لقب گرفت
در زندگی یگانه ی دنیا لقب گرفت
با آنکه درک شوکت او کار خاتم است
فرصت برای شرح مقامات او کم است
دنیا مجال نیست که او بی نهایت است
هر نکته از کرامت او صد حکایت است
این شاعرانگی سندش در روایت است
روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است
آن روز، قدر فاطمه فهمیده می شود
با حکم او بساط جزا چیده می شود
روزی که چشم ها همه حیران رحمت اند
یک مشت دلسپرده به دنبال فرصت اند
حتی پیمبران که بزرگان امت اند
چشم انتظار شافع روز قیامت اند
زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست
آری که اختیار قیامت به دست اوست
ای سیب دلربا که نصیب علی شدی
محبوب مصطفی و حبیب علی شدی
با گوشه ی نگاه طبیب علی شدی
در شورش زمانه، شکیب علی شدی
نامت کنار نام خداوند خورده است
جان علی به جان تو پیوند خورده است
در مردمی که جهل به آن ها سوار شد
دختر به گور کردنشان افتخار شد
تو آمدی و عزت زن آشکار شد
این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد
در مکتبی که نام تو در صدر نام هاست
یک زن، تجلی صفت رحمت خداست
خورشید سر گذاشته بر پای شوکتت
جبریل پر کشیده به بام ارادتت
سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت
ایاک نعبد است گواه عبادتت
مادر ندیده ایم به این اوج بندگی
در بندگی نمونه و در کار زندگی
تیغ علی که شهره به هر کارزار شد
خم شد به پایبوسی تو، ذوالفقار شد
برخواست موج و در قدمت آبشار شد
پاییز سمت خانه ات آمد بهار شد
در هر چمن طراوت گل ها به بوی توست
حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست
تو آن ملیکه ای که سراپا وقار بود
حوریه ای که چادر او وصله دار بود
همسایه با دعای شبت برقرار بود
آل عبا به محور تو استوار بود
قرآن ناطقی تو و قرآن داورت
بوده است همچون آینه ای در برابرت
ای رشک ساکنین جنان بیت ساده ات
دست قضا و پای قدر در اراده ات
زرین رکاب چرخ غلام پیاده ات
صبر و حیا دو ویژگی فوق العاده ات
صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود
سعی تو داد خواه امیر غدیر بود
روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت
جان دادی و به سعی تو اسلام جان گرفت
آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت
آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت
این ننگ بر حکومتشان ماند تا ابد
باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد
می سوختی هرآینه، پروانه شاهد است
دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است
بر غربت تو گریه ی مردانه شاهد است
از چاه آب آوری و خانه شاهد است
وقتی به سمت چاه می افتاد راه تو
بالا می آمد آب، به شوق نگاه تو
روزی که کارنامه ی اسلام دود شد
سکان دین اسیر هوای یهود شد
بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد
دستت به دستگیری امت کبود شد
راه علی گرفتی و گشتی فدای او
بودی در اوج غربت او آشنای او
شاعر: #سیدروح_الله_موید ✍
#حضرت_زهرا_مدح سلاماللهعلیها
.________________
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_باقر علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹مطلَعُالاَنوار🔹
آرم سخن بهنام تو، یا باقرالعلوم
تا گویم از مقامِ تو، یا باقرالعلوم
گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم
وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم
ای نام تو محمَّد و خوی تو احمدی
ایثار دَر گهت، صلوات محمَّدی
ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین
حاکمِ به ممکناتی و، عالِم به عالَمین
مشمول رحمت تو همآن باشد و هماین
تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین
سیمای تو که مَطلَعُالاَنوار سرمدیست
آیینۀ کمال و جمال محمَّدیست
ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت
لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت
مِهر فلک پدیدۀ نور سیادتت
ماه رجب طلیعۀ روز ولادتت
ماهی که باب لطف خدا، باز میشود
با سالروز جشنِ تو، آغاز میشود...
ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین
هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین
زینتفَزای انجمن زینالعابدین
چشم و چراغ محفل مولای ساجدین
بر دو امام ذات شریف تو مُنتسب
کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب
آوازۀ عدالت و وجدان، ندای تو
پیک امیدبخش بشر شد صدای تو
در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو
ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو
یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت
خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت
ای در کتاب حق به مَدیحت کلامها
از ما به حضرتت صلوات و سلامها
پیدا ز نسل پاک تو آمد امامها
پروردگان مکتب عِلمت هشامها
هر یک به علم خویش خردپرور عموم
از یُمن دانش تو، شکافندۀ علوم...
ای معنی نماز بیا و نماز کن
روی نیاز بر در آن بینیاز کن
دستی برای عرض تمنّا دراز کن
روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن
با هر نفس به پیکر ایمان حیات بخش
اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش
من کیستم که وصل تو را آرزو کنم
زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم
اما دقایقی که به سوی تو رو کنم
از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم
هر چند رو سیاه ولی من موّحدم
مدّاح اهلبیت، غلامت «مؤیّدم»
📝 #سیدرضا_مؤید
#میلاد_امام_باقر
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
#بردیا_محمدی
.
#مربع_ترکیب
#میلاد_امام_حسین علیه السلام
خبر رسیده جهان غرق روشنایی شد
از این خبر دل هفت آسمان هوایی شد
زمین خشک، نمی دانم این کجایی شد؟
مدینه ای شد و از این خبر نوایی شد..
..حسین آمده آری حسین آمده است
بگو که تاج سرِ عالمین آمده است
رسیده است به دلهای مُرده جان بدهد
رسیده است به دستِ خدا توان بدهد
رحیم باشد و بر ما خطِ امان بدهد
وَ جلوه ای زِ خدا را به ما نشان بدهد
حسین آمده بر عشق رنگ و رو بزند
جهان زِ باده عشقش به جان، سبو بزند
چه هیبت و چه کمالی به شوکتش تکبیر
چه صورت و چه جمالی به طلعتش تکبیر
چه عزت و چه جلالی به قدرتش تکبیر
چه غربت و چه ملالی به حضرتش تکبیر
پیمبر از گل رویش بخواند این کلمات
به خوی و روی و به مویش محمدی، صلوات
تمامِ عرشِ خدا پُر شد از نوایِ حسین
...نوایِ لایتناهی نینوایِ حسین
شدند جن و بشر نوکر سرایِ حسین
نوشته اند مرا از ازل گدایِ حسین
من و تو نه، همه عالم گدای این آقاست
هر آنکه نیست گدایش تمامِ عمر گداست
شب ولادت او باده بیشتر دادند
به شام تیره عالم دم سحر دادند
به ماهِ عشق،دوخورشیدویک قمر دادند
به فطرس از نظر او دوباره پر دادند
که رحمت از نفسش پخش شد در این عالم
شدند شامل فیضش زهیر و عابس هم...
فقط نه از نفس او جهان گلستان شد
که یاس خنده زد و نسترن غزلخوان شد
رسید و طایفه از نور او مسلمان شد
لب برادر او مجتبی، چه خندان شد
برای حیدر و زهراش جلوه گاه آمد
به کربلا ببرید این خبر، که شاه آمد
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_میلاد_امام_حسین_ع
......................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر عليه_السلام
مدح میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
امشب مدینه نفحه ی پیغمبری گرفت
یا شهرِ عشق جلوه ی زیبا تری گرفت
یا باغبان به بَر گل نیلوفری گرفت
یوسف رسید و دوروبرش مشتری گرفت
یعقوبِ اِیل، یوسفِ ثانی مبارکت
اربابِ عشق، دلبرِ جانی مبارکت
تکبیر می کشند ملائک به هر طرف
اهلِ سما دوباره رسیدند صف به صف
آمد حسینِ دیگری از دامنِ صدف
این است رونماییِ شاهنشَه نجف
این مرتضاست، فاطمه، یا که پیمبر است
نه؛ این علی اکبر و از نسلِ حیدر است
خَلقاً شبیه حضرت طاهاست این پسر
خُلقاً مثالِ سیدِ بطهاست این پسر
رویش تمامْ جلوه ی مولاست این پسر
خویش، بگوی حضرت زهراست این پسر
هم زینب است و هم حسن و هم حسین اوست
بر زینب و حسین و حسن نورِ عین، اوست
میلاد او خدا به حسینش هدیه داد
به به، به مادرش که چنین گلْ پسر بِزاد
که قلب فاطمه ست از این نو رسیده شاد
بر او درود و تهنیتِ هر فرشته باد..
فرزندِ ارشدِ شَهِ کرب و بلاست این..
آری عصایِ پیریِ خون خداست این..
او در کلاس حیدرِ کرار قد کشید
در لشکرِ عموش، حسن وار قد کشید
شیرِ حسین بوده که، سردار قد کشید
او پا به پای میر و علمدار قد کشید
عالم مريدِ فنِ نَبرد و بیان اوست
داود محوِ نغمه و صوتِ اذان اوست
او در جوانی اش همه شور و شهامت است
اوجِ شکوه و عزت و اوجِ درایت است
روحِ نماز و طاعت و روحِ عبادت است
او بی نقاب جلوه ی روز قیامت است
در کربلا مطیعِ کلامِ حسین بود
زيباترين شهيدِ قيامِ حسین بود
ابن الحسین، یک نظرش بَس برایمان
کافیست روزِ حَشر کند یک صدایمان
یا این که امشبی بِکُند او دعایمان
امضا کند براتِ نجف - کربلایمان
ای«ملتمس»جز او نَطلب حاجتی زِ غیر
خواهی اگر شوی به جهان عاقبت بخیر
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مربع_ترکیب
#مدح_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر
.
.
#مربع_ترکیب
#مدح_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#احسان_نرگسی✍
➖➖➖
مسیح بود و اذانش به مرده جان می داد
به هر شکسته پری شوق آسمان می داد
اگر چه با رجزش عرش را تکان می داد
زمان جنگ به دشمن هم او امان می داد
به قلب معرکه می زد علی علی گویان
که خاندان علی را چه باکی از طوفان
حذر کنید که از نسل شیر کرار است
علیِ اکبرِ لیلاست ،مرد پیکار است
به حق که آینه ی مجتبی ست ،سردار است
به چهره احمد و در هیبتش علمدار است
شبیه نه خود پیغمبر است این آقا
بنازمش نوه ی حیدر است این آقا
چه کرده است که دنیا شده گرفتارش
خوشا به خالق رویش ،خوشا به معمارش
همیشه شامل ما بوده لطف بسیارش
نبوده است یَلی در جهان جلودارش
دوباره ولوله بر پاست، محشر آمده است
به اهل خیمه بگویید اکبر آمده است
=======================
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
مربع ترکیب میلاد امام زمان(عج)
ای اهل جهان مژده نگار آمده است
بَهرِ دل خشکیده بهار آمده است
بر جان جنون دیده قرار آمده است
نوری ازلی در شب تار آمده است
این مژده دگر کار خودش را کرد ست
نرجس ز حسن گل پسری آورد ست
امشب همه جا صحبت زیبایی اوست
تصویر خدا روی تماشایی اوست
عالم همه مَحوِ رخ زهرایی اوست
دلداده پی آن دل دریایی اوست
او کیست، که محشر شده با آمدنش
خورشید کم آورده ز چشمک زدنش
دنیا ز ولادتش تماشا دارد
سرتا به قدم جلوه ی مولا دارد
خلقت ز وجودش همه معنا دارد
او جا به میان دل شیدا دارد
در کودکی اش او شده دلدار خدا
قنداقه ی او رفته به دیدار خدا
با آمدنش دست خدا رو شده است
از جام طهورش همه دنیا شده مست
تا مِهر وجودش به وجودم بِنِشَست
شد نقشه ی ابلیس مساوی شکست
بی مِهر و ولایش همه درگیر غمیم
با مِهر و ولایش همگی محترمیم
او صاحب ما، نائب برحق خداست
او فُلکِ نجات بشریّت ز بلاست
او اصل شفا، ذکر شفابخش شفاست
او محور گردون همه ارض و سماست
در صورت او نور خداوند جلی ست
او حضرت مهدی، گل زهرا و علی ست
او آمده تا جلوه ی الله شود
در شام سیَه جلوه کند ماه شود
تا شیعه ی او از خطر آگاه شود...
...او آمده نور دل گمراه شود
ما نور رخش دیده و دلداده شدیم
ما شیعه ی اثنی عشری زاده شدیم
او آمده تا منجی دنیا بشود
اکسیر همه زخم زبان ها بشود
یک جلوه کند، حضرت موسی بشود
دل زنده کند، حضرت عیسی بود
یحیی و خلیل و نوح و اسماعیل است
شرح صحف و زبور و هم انجیل است
او آمده تا رهرو حیدر باشد
تا منتقم آل پیمبر باشد
مرد خطر و شیر دلاور باشد
راوی غمِ بی حَدِ کوثر باشد
گرچه ز نظر ها شده غائب مهدی
یک روز می آید که ببندد عهدی
یک روز، وَ با اذن خدا می آید
با قافله ای از شهدا می آید
از کعبه برون سمت منا می آید
سمت نجف و کرببلا می آید
ای کاش ببینیم ظهورش را هم
خاک قدمش شویم آنگه ما هم
می آید و دنیا همه سامان گیرد
باغ دل ما از نفسش جان گیرد
تا دیده کمی نعمت باران گیرد
اول همه جا غرش طوفان گیرد...
...طوفان مهیبی کند آقا بر پا
سر ها بزند از تن آن غاصب ها
آنها که دل فاطمه را آزردند
حق علی و فاطمه را هم خوردند
بعد از سه بلایی که سرش آوردند
تا مسجد یثرب علی اش را بردند
بین در و دیوار حرم زَد فریاد
کی منتقمم، فاطمه را کن امداد
او رحمت عام است و کرم عادت اوست
درمان همه خاک ره و تربت اوست
برتر ز همه اُمم فقط اُمّت اوست
بر گردن عالمی بسی بیعت اوست
ما ملتمسانه، شیعه ی مولاییم
از منتظرانِ مهدی زهراییم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مربع_ترکیب
#میلاد_امام_زمان
.
.
[خوشا مصالحه ]
#مربع_ترکیب
#مدح_امام_حسن
ز شرمساری از تو چشمه گِل شده است، رود هم
کَرَم چقدر نزد تو خجل شده است، جود هم
عدم چه ذوق میکند ز بودنت، وجود هم
قیام بوسه میزند به سجدهات، قعود هم
"فلک چه خاک بر سر است اگر حضور تو نبود
مَلک چقدر احقر است اگر که نور تو نبود"
اگر که سرنوشت ما تویی، خوش است سرنوشت
اگر بهشت وعدهی خداست، پس تویی بهشت
بهشت، خانهی تو در مدینه بود، خشت خشت
چه خوب شد چه خوب شد ، خدا تو را حسن نوشت
"حسن شدی حسن شدی، حسن تمامِ خوبی است
خوشا خوشا چنین امام! حسن امامِ خوبی است"
اگر حسن به صلح میرود، خوشا مصالحه!
خوشا که با عدوی خود نداشته مسامحه
چقدر ظلمها شده به او در این مواجهه
بخوان به دین بیجهاد تا همیشه فاتحه
"شکوه صلح مجتبی کم از قیام کربلا
نبوده و نبوده این دو لحظهای ز هم جدا "
نبوده است لحظهای جدا حسین از حسن
گرفته است درس کربلا حسین از حسن
ببین که میبرد چه فیضها حسین از حسن
خوشا دو پهلوان مرتضی؛ حسین از حسن-
"حسنتر است بیگمان، حسن حسینتر از او
یکی جهاد او به تیغ و دیگری به گفتوگو"
برادرش که بوده جز حسین؟ جان ما حسین
امام تشنهلب امام مهربان ما حسین
همانکه نام او خوش است بر زبان ما: حسین
جوانی و جنون ما همه جهان ما حسین
"اگر حسین را در این جهان مقام سروری است
حساب کن برادر بزرگ او چه محشری است!"
دعا بخوان دعا! که ربنا حریص میشود
"کرامت" آه میکشد، "عطا" حریص میشود
به ببخششت غریب و آشنا حریص میشود
میان کوچه میروی، گدا حریص میشود
"گدا کشیده روی دیده خاکِ مقدمِ تو را
کریمی و کسی ندیده در جهان کمِ تو را"
زیاد باید از تو خواست؛ کم به تو نیامده
تو لطف مطلقی! به جز کرم به تو نیامده
ببخش اگر که مرقد و حرم به تو نیامده
قسم به تو قسم به باورم به تو! نیامده-
"کسی شبیه تو! که مجتبی فقط فقط یکی است
چنان که ذات اقدسِ خدا فقط فقط یکی است"
نوشتهاند مجتبی غریب و بیپناه بود
نوشتهاند شاه ما همیشه بیسپاه بود
خلافت تو در زمین حدود هشت ماه بود
که چند ماه اشک بود و چند ماه آه بود
"ولی امامت تو در زمان ندارد انتها
تویی تو رود بیکران، تویی تو چشمهی بقا"
تویی تو جان ما حسن، تویی جهان ما حسن
تویی تو مصطفی حسن، تویی تو مرتضی حسن
چقدر تو مدینهای، چقدر کربلا حسن
چه خوب شد که در جهان شدی امام ما حسن
"تپش تپش پر از تو شد تمام قلب من حسن
حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن"
#رضا_یزدانی✍
#میلاد_امام_حسن
.
.
#مربع_ترکیب
تقدیم به #حضرت_عبد العظیمِ حسنی علیه السلام
*************
از نسلِ ریحانه ، گلی در ری مقیم است
عطرِ حسن دارد کریم ابنِ کریم است
با نعمتِ او شهرِ ری بابُ النّعیم است
این شاه ،نامش حضرتِ عبدالعظیم است
چون بندگی کرده خدا را بی بهانه
نامش نشان دارد ز معبودِ یگانه
#
عبدِ خداوندِ کبیر است و کبیر است
تنها به ری نه ، بر جهان خیرِ کثیر است
چون مجتبی ،افتادگان را دست گیر است
عبد العظیمِ نسلِ مولای غدیر است
دیده از او خلقِ خدا لطفِ پیاپی
کوی کرامت گشته با او خطّه ی ری
#
ای مجتبی زاده سلام ما به جودت
با بندگی گشته عجین هر تار و پودت
آرامشِ ری هست وابسته به بودت
شد کربلایی خاکِ ایران با وجودت
ری با مزارت تکیه گاهِ عالمین است
آب و گلش آغشته با عطرِ حسین است
#
وقفِ حسین بن علی بوده جهانت
تا کربلا وسعت گرفته آسمانت
این شد دلیلی بر مقامِ بی کرانت
محبوبِ زوّارالحسین است، آستانت
بر مرقدت هر کس گُلِ بوسه بکارد
حسّی شبیهِ بوسه بر شش گوشه دارد
#
از بس که در دل داشتی بر حق ارادت
از بس که خالص بوده ای وقت ِ عبادت
از بس که آقا بوده ای و با سیادت
از بس که راسخ بوده ای در اعتقادت ...
از تو ، امامِ عصرِ تو تمجید کرده
ابنُ الرضا هادی تو را تایید کرده
#
ای جان به قربانِ تو و صحن و سرایت
قربانِ زوّارِ غریب و آشنایت
جانم فدای هر که گشته مبتلایت
ای کاش اینجا خاک گردم با دعایت
مانند طیب ، طیّبم کن از گناهم
تا که شود صحنِ شما آرامگاهم
****************
#رضا_یزدی_اصل✍
.
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی
باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی
مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی»
مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی
بوی حسن می آید از صحن وسرایت
تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت
با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو
می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو
با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو
«ری» را حسینیة زهرا می کنی تو
ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم
مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم
عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری
بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری
این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری
«تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری»
از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی
الحق زیارانِ امامِ هادی هستی
مارا تو از دستان غم آزاد کردی
از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی
در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی
این سرزمین را تو حسین آباد کردی
بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران
مدیون تو هستیم وآقای خراسان
خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم
با نوکران بی قرارت گریه کردیم
هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم
سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم
شاید تسلایِ دل مادر نماییم
شاید که از شرمندگی ها در بیاییم
صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست
هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست
صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست
چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست
داده و سرگشته ایم الحمدلله
مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله
با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم
تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد
#قاسم_نعمتی
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مدح_و_مرثیه
#مربع_ترکیب
تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد
فصل تنهایی ام دگر طی شد
وطن مادری من ری شد
پیش پای تو سر نمیخواهم
جز دلی دربدر نمی خواهم
به منی که جگر نمی خواهم
میدهی هر قدر نمی خواهم
جرأت پر زدن به من دادی
بسکه عشق حسن به من دادی
حسنی هستی و کرم داری
خوشبحالت که تو حرم داری
چه قدر عزت و حشم داری
نکند از درت برم داری!
میروم بی تو رو به حیرانی
ملجأ مردمان تهرانی
نامت عبدالعظیم آقا جان
لقبت هم کریم آقا جان
همگی از قدیم آقا جان
با تو همسایه ایم آقا جان
سایه ات مستدام همسایه
شخص عالی مقام همسایه
شب جمعه در ازدحام حرم
شده ام خم به احترام حرم
زندگی ام شده به نام حرم
پرچم سبز روی بام حرم...
... آبروی تمام "ایران" است
نفس تازه ای به هر جان است
داده ام در هوای تو پر را
میدهم پای تو تن و سر را
میزنم حرف های آخر را
ناله های غریب مادر را
ما شنیدیم از دل صحنت
جان به قربان سفره ی پهنت
بانی روضه های مسلمیه
گریه های عزای مسلمیه
اشک جاری به پای مسلمیه
سوز و ساز صدای مسلمیه
حرمت پاتوق حسینی هاست
حرمت مثل کربلا زیباست
حرف کرببلاست یاالله
روضه هایی به پاست یا الله
این سری که جداست یاالله
سر ارباب ماست یاالله
بر سر نیزه هاست هجده سر
سر مردان آل پیغمبر
تا که او را نشانه میکردند
سنگ ها را روانه میکردند
گریه اش را بهانه میکردند
قسمتش تازیانه میکردند
تازیانه ، به روی یک خواهر
تازیانه... مدینه... یک مادر
#جعفر_ابوالفتحی
#محمد_حسن_بیات_لو
#حمزه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیله ی هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن می خواند
روضه ی شاه بی کفن می خواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله ای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم
#محمد_فردوسی
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مناجات
#مربع_ترکیب
گاهی مسیر عشق طولانی و باریک است
این راه، پر پیچ و خم است و غرق تشکیک است
دنیای شهر من اگرچه گاه تاریک است
احساس من این است که خورشید نزدیک است
هر چند تا خورشید راهی دور را دارم
در شهرم اما شعبه ای از نور را دارم
با اینکه از این خاک هستم اهل ایرانم
در خانه ام بر خان آل الله مهمانم
عمریست زیر دین سلطان خراسانم
در شهر تهران نیز این را خوب می دانم
روزی خور لطف حضور یک کریمم من
چون میهمان خان شاه عبدالعظیمم من
ما از شراب گندم این خطه مِی داریم
از این شراب ناب، مستی ها ز پی داریم
دیگر هوای جنت و فردوس، کی داریم؟
وقتی جنانی را نهان در خاک ری داریم
درّی ز دریای ولا را در صدف داریم
یکجا مدینه، کربلا، مشهد، نجف داریم
همسایه زیر سایه ات عمریست آرامم
از کودکی جلد تو و این دانه و دامم
با آب سقا خانه هایت تر شده کامم
شب های جمعه در حریمت گرم احرامم
شب های جمعه روضه دار اهل تهرانی
با زائران یا نور یا قدوس می خوانی
عبدالعظیمی و تو را تعظیم، مرسوم است
هر کس که منکر شد تو را از فیض محروم است
اوج مقاماتت برای شیعه معلوم است
در ذیل اوصاف تو تصدیقات معصوم است
با چار معصوم زمانت همنفس بودی
بعد از امامانت برای شیعه بس بودی
تو کیستی که از سراپایت خدا جاریست
در غربت نام تو حسّی آشنا جاریست
در گلشن جود تو عطر مجتبی جاریست
در هر سلام زائرانت کربلا جاریست
ما را به سمت کربلا چشم تو راهی کرد
باب محرم را تو بر ما باز خواهی کرد
#محمد_بیابانی
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
چشم پر گریه ای که رزق من است
علتش بندهء خدا شدن است
وصلِ یوسف به بوی پیرهن است
دست سائل به دامن حسن است
هرچه داریم جام و بادهء اوست
سید شهرری نوادهء اوست
گله ام از دیار کرببلاست
دل تنگم دچار کرببلاست
آرزویم غبار کرببلاست
هرکسی بیقرار کرببلاست...
می رود تا مزار عبدالعظیم
می نشیند کنار عبدالعظیم
عاشقم بر بلای لاجَرَمش
روزی ام شد گدایی از کرمش
من دخیل عبای محترمش
تا به کی دور باشم از حرمش
از زمانی که کربلا بسته است
همه درها به روی ما بسته است
باورم شد اجل رسیدنی است
مرغ جانم دگر پریدنی است
حال و روزم خراب و دیدنی است
به حسین اشک من خریدنی است
شِکوه را پیش دلبرم ببرید
قبل مرگم مرا حرم ببرید
جام عشق است ابتلای حسین
سر من نذر خاک پای حسین
خانه ام خانهء عزای حسین
همهء هستی ام فدای حسین
دل در خون نشسته آوردم
کمری که شکسته آوردم
جگرش سوخت، لشکرش افتاد
آی مردم! برادرش افتاد
فرق او ریخت، هی سرش افتاد
بغلش کرد پیکرش افتاد
طاقت و استقامتش کم شد
روزگار حسین درهم شد
بعد عباس، ماجرایی شد
ته گودال، سر صدایی شد
شمر آمد عجب بلایی شد
خنجری کُند رونمایی شد
مادرش آمده، چه آمدنی!
سر او شد جدا، چه سر زدنی!
گفت عریان شدی و چاره که نیست
پسرم آن لباس پاره که نیست
زخمهای ترا شماره که نیست
نظرت بر حرم اشاره که نیست
دست زینب به روی معجرش است
لشکری حمله ور به زیورش است
#رضا_دین_پرور✍
#شهادت_حضرت_حمزه
.
﷽
#مربع_ترکیب
#امام_صادق_علیه_السلام
#گلو
« عطــر شــفاعت »
حقپرستان را امامی هست،دینش دلبری
نور رویـش کـوثری،شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریختـه در ساغری:
آیـههای احـــمدی را با حــدیـث جعفـری
حرف اوعشق است،فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشــان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سـیدِ طاووسها، طاووس بُستانش همه
شیخها، عـلامـهها، طفل دبسـتانش همه
گــردنافرازانِ دانــش، گَرد میدانش همه
جامی از «اَلعِلمُ نورٌ»ریخت تا درجان ما
ازهَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسیدایمان ما
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حــدیثش، زد گــره با نورها
نور، مجــــرم بود امــا، در نظام کـــورها
ترس میانداخت حقش،در دل منصورها
درهراساند از وجودش،چون که میدانندکیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علیست
باز از این کوچه، امام دیگـری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غـــریــب مــادری را میبرند
پا برهــنه، ســیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را،بانیمهشب بردن نبود
حق پــیر آســمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست،آخر از زبان کوچه است
باز معصــومی، پریشان در میـان کوچه است
پیــــر ما، یادِ گل یاس جـــوان کـــوچه است
باطنابی بردو دستش،روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشــد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای ازخیمههای کربلاست
باز آتــش، شــعلهور در خـانۀ آل عباست
حضرت شیخالائمه در میان کوچههاست
گــرد، بر پیشــــانیِ آییــنۀ روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعــیان! فرزند زهـرا از نفس افتاده است
خواسـتم دورت بگـردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قالَ صــادقها و باقـرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بیـن شاعــرها، نشد
بر خـــلاف زندگـــیِ از خــطا آکنــــدهام
صادقانه گفتم این یک بیت را،شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه ایـن جــهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فــرزندت، به فردا بنگرم
روی مهدی را بـبینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
درتنور غیبت،آن مردان که میباید شدند
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهماند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالماند
غــم نـدارند اولیاءالله، غمخــوار هـماند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکماند
دولت فـردا از آنِ صـالحان عــاشـق است
صبح نزدیک است آری!وعدۀ حق صادق است
#قاسم_صرافان✍
.
.
#مدح_امام_جواد (ع)
#مربع_ترکیب
جود و کرم طفل دبستان توهستند
کبر و ریا محصور زندان تو هستند
باب المراد عالمی خیرالعبادی
امثال حاتم از گدایان تو هستند
نورالهدی خیرالامم ابن الرضایی
باحرزخود برشیعیان دفع بلایی
فضل ابن شاذان محو زیبایی رویت
صفوان زشاگردان اخلاق نکویت
دعبل ز انفاس ملیحت گشته شاعر
راوی درس مکتبت حتی عدویت
داده عصایت بر وجود توشهادت
بهرخدا درهرزمان هستی تو حجت
ای چهره ی ماهت شبیه روی موسی
دادی به مرده روح تازه مثل عیسی
منفورگشته ازعلومت ابن اکثم
ازقطره ای چون او نیاید کار دریا
بادست تو گردیده نقره برگ زیتون
گشته خراب ازهیبت توکاخ مامون
توپادشاه طوس را دردانه هستی
تو دامن ریحانه را ریحانه هستی
آقاگدا پیش شما فرقی ندارد
مشکل گشای هردل بیگانه هستی
هستم (بهار) اما کم از برگ خزانم
بگذار چون خاری در اطرافت بمانم
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
.
این کانال زیر مجموعه کانال ضامن اشک است مطالب مقتل را در اشعار در کانال مقتل ببینید. دوستان اگر در خصوص اشعار سوال داشتند در خصوصی استاد سوالشان را ارسال کنند.
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
@Yaghoubian1349
آیدی استاد 👇برای پرسش
@m_h_tabemanesh
.
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#مربع_ترکیب
ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله
پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست
شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست
این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده
کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو
ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت
شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین، دور تو یک بار نگشت
در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را
چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب
تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی
وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر
علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر
فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش
پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش
گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب
مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش
#محمد_حسین_رحیمیان✍
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
سحر است و دمیده دولت عشق
نوبتی باشد است نوبت عشق
کوه می لرزد از اُبُهَت عشق
می نویسم به نام "حضرت عشق"
ما همه عاشقیم و شیداییم
همه مجنون عشق لیلاییم
عرش خوشبو شده است با کرمت
می چکد عطر مریم از قدمت
قُدسیان مات ذات محترمت
عرشیانند خادم و حشمت
آمده سوره ی وفا،"زینب"
السلام ای عقیله یا زینب
بال جبریل بالِش سر توست
کوچه باغ بهشت معبر توست
ظلمت شب نخی ز معجر توست
شاه کرببلا برادر توست
ما همه نوکر حسین تواییم
تا قیامت به زیر دِین تواییم
نوکری تو کار نوکرها
ای همه اعتبار نوکرها
مایه ی افتخار نوکرها
حرمِ تو قرارِ نوکرها
شرزه شیرانِ دشت ایرانیم
دشمنت را ز شام می رانیم
ما همه ریزخوار خوانِ حرم
لاله ی سرخ بوستان حرم
تنمان فرشِ آستان حرم
لقبِ ما:"مدافعان حرم"
از عدوی تو کشته می سازیم
و از این کشته پُشته می سازیم
مقتدای نماز من زینب
خواهر شاه بی کفن زینب
"فاطمه،حیدر و حسن..،زینب
یک تنه کلِّ پنج تن زینب"
تو صدای رسای قرآنی
تو تجلّی روحِ ایمانی
ای کران تا کرانه ی کوثر
آیه ی دخترانه ی کوثر
غزل عاشقانه ی کوثر
روشنی بخش خانه ی کوثر
پای مادر چقدر غم خوردی
مثل یاس مدینه پژمردی
نقشه ای شوم،روزگار،کشید
ناگهان ابر تیره گون بارید
باد پائیزی مدینه وزید
دست ظلمت ستاره ای را چید
کاش می شد همیشه مدح سرود
ختم شعرم شروع روضه نبود
رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد
روزگارِ خوش علی سر شد
حرف مسمار و آتش و در شد
پیش چشم تو یاس پرپر شد
کهکشان سوخت تا دمِ خانه
آتش افتاد روی پروانه
تا در افتاد پیکرش افتاد
وسط خانه حیدرش افتاد
رد مسمار بر پرش افتاد
صدف افتاد،گوهرش افتاد
آه!اهل سقیفه بد کردند
چادرش را چرا لگد کردند
#بردیا_محمدی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای
و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای
خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام
علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست
مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست
اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است
همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش
خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش
ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری
از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد
در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد
چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر
نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن
چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب پنج تن
به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا
چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن
هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن
تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو
چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است
به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است
زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام
چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود
یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود
به ام البنین مرحمت کرده است
ابالفضل را تربیت کرده است
اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست
ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست
خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند
#علی_ذوالقدر
.
#میلاد_حضرت_زینب
تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها
************
السلام ای دخترِ والا مقامِ فاطمه
زینب ای آیینه دارِ صبح و شامِ فاطمه
جلوه کرده در وجودِ تو تمامِ فاطمه
آمدی دنیا و دنیا شد به کامِ فاطمه
گرچه ای بانو تو سر تا پا شبیهِ مادری
در زمین و آسمان زینت برای حیدری
جمعِ زهرا و علی ، بالاتر از باور تویی
وارثِ حجب و حیا و عصمتِ مادر تویی
کوهِ صبری که بُوَد از کوه محکم تر تویی
زینتِ حق حیدر است و زینتِ حیدر تویی
نامِ زیبای تو را خالق معین کرده است
با تو یا زینب ، ولایت را مزیّن کرده است
کیستی بانو؟ تویی جمعِ صفاتِ پنج تن
در شجاعت چون حسین و در کرامت چون حسن
دیده ی تاریخ مثل تو ندیده شیر زن
کفر می لرزد به خود هر گاه می گویی سخن
هر زمان مثلِ علی تفسیر قرآن می کنی
با کلامت نامسلمان را مسلمان می کنی
دفترِ عمرِ تو غرقِ عشق باشد خط به خط
هر زمان حرفِ فداکاری است می آیی وسط
بارها و بارها در وصفِ تو گفتم غلط
چون که اوصافِ تو را معصوم می فهمد فقط
انبیا و اولیا را برده صبرت زیرِ دین
ما کجا و مدح تو! مدحِ تو باشد با حسین
ثبت گشته مدحِ تو در متنِ دیوانِ حسین
آمدی دنیا که باشی روح و ریحانِ حسین
روز اول تا رسیدی روی دامانِ حسین
رازِ لبخندِ تو را فهمید چشمانِ حسین
بینِ آغوشِ حسینت چشم هایت باز شد
از همان دم عاشقی بینِ شما آغاز شد
با نگاهت قول دادی تا که باشی یاورش
عهد بستی با حسینت تا شوی پیغمبرش
نذر کردی تا شوی پروانه ای دورِ سرش
هم که بعد از فاطمه باید تو باشی مادرش
کربلایی شد دلم با اشک می گیرم وضو
یادم آمد از وداع و بوسه ی زیر گلو
یادم آمد جای مادر بوسه بر حنجر زدی
یا که در گودال بر او مادرانه سر زدی
ناله ها با دیدن آن لاله ی پرپر زدی
رو به یثرب حرف هایی را به پیغمبر زدی
یا رسول الله، یا جَدّا ، حسینت را ببین
زینتِ دوش تو افتاده رها روی زمین
**********************
#رضا_یزدی_اصل✍
#مربع_ترکیب
.
.
#میلاد_امام_باقر
#مربع_ترکیب ولادت امام محمد باقر علیه السلام
رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه
نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه
گرفته است بهانه دلم برای مدینه
فدای چار امام گره گشای مدینه
کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر
سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر
نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی
نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی
نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی
نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی
بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت
غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت
تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت
تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت
شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت
شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت
همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را
نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا
امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو
بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو
فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو
خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو
تویی که وارث جمع فضائل حسنینی
امام امتی و میوه دل حسنینی
همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت
زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت
بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت
و در مرام شما نیست دین به غیر محبت
تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان
همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان
تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است
به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است
به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است
بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است
به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت
حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت
تو یادگار شهید غروب حادثه هایی
تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی
ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی
تو داغدار امام ِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی
چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد
رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد
#محمدحسین_رحیمیان ✍
#امام_باقر
.
.
#مربع_ترکیب
#مدح
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
امشب مدینه نفحه ی پیغمبری گرفت
یا شهرِ عشق جلوه ی زیبا تری گرفت
یا باغبان به بَر گل نیلوفری گرفت
یوسف رسید و دوروبرش مشتری گرفت
یعقوبِ اِیل، یوسفِ ثانی مبارکت
اربابِ عشق، دلبرِ جانی مبارکت
تکبیر می کشند ملائک به هر طرف
اهلِ سما دوباره رسیدند صف به صف
آمد حسینِ دیگری از دامنِ صدف
این است رونماییِ شاهنشَه نجف
این مرتضاست، فاطمه، یا که پیمبر است
نه؛ این علی اکبر و از نسلِ حیدر است
خَلقاً شبیه حضرت طاهاست این پسر
خُلقاً مثالِ سیدِ بطهاست این پسر
رویش تمامْ جلوه ی مولاست این پسر
خویش، بگوی حضرت زهراست این پسر
هم زینب است و هم حسن و هم حسین اوست
بر زینب و حسین و حسن نورِ عین، اوست
میلاد او خدا به حسینش هدیه داد
به به، به مادرش که چنین گلْ پسر بِزاد
که قلب فاطمه ست از این نو رسیده شاد
بر او درود و تهنیتِ هر فرشته باد..
فرزندِ ارشدِ شَهِ کرب و بلاست این..
آری عصایِ پیریِ خون خداست این..
او در کلاس حیدرِ کرار قد کشید
در لشکرِ عموش، حسن وار قد کشید
شیرِ حسین بوده که، سردار قد کشید
او پا به پای میر و علمدار قد کشید
عالم مريدِ فنِ نَبرد و بیان اوست
داود محوِ نغمه و صوتِ اذان اوست
او در جوانی اش همه شور و شهامت است
اوجِ شکوه و عزت و اوجِ درایت است
روحِ نماز و طاعت و روحِ عبادت است
او بی نقاب جلوه ی روز قیامت است
در کربلا مطیعِ کلامِ حسین بود
زيباترين شهيدِ قيامِ حسین بود
ابن الحسین، یک نظرش بَس برایمان
کافیست روزِ حَشر کند یک صدایمان
یا این که امشبی بِکُند او دعایمان
امضا کند براتِ نجف - کربلایمان
ای«ملتمس»جز او نَطلب حاجتی زِ غیر
خواهی اگر شوی به جهان عاقبت بخیر
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مدح_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر
.
.
مربع ترکیب میلاد امام زمان(عج)
ای اهل جهان مژده نگار آمده است
بَهرِ دل خشکیده بهار آمده است
بر جان جنون دیده قرار آمده است
نوری ازلی در شب تار آمده است
این مژده دگر کار خودش را کرد ست
نرجس ز حسن گل پسری آورد ست
امشب همه جا صحبت زیبایی اوست
تصویر خدا روی تماشایی اوست
عالم همه مَحوِ رخ زهرایی اوست
دلداده پی آن دل دریایی اوست
او کیست، که محشر شده با آمدنش
خورشید کم آورده ز چشمک زدنش
دنیا ز ولادتش تماشا دارد
سرتا به قدم جلوه ی مولا دارد
خلقت ز وجودش همه معنا دارد
او جا به میان دل شیدا دارد
در کودکی اش او شده دلدار خدا
قنداقه ی او رفته به دیدار خدا
با آمدنش دست خدا رو شده است
از جام طهورش همه دنیا شده مست
تا مِهر وجودش به وجودم بِنِشَست
شد نقشه ی ابلیس مساوی شکست
بی مِهر و ولایش همه درگیر غمیم
با مِهر و ولایش همگی محترمیم
او صاحب ما، نائب برحق خداست
او فُلکِ نجات بشریّت ز بلاست
او اصل شفا، ذکر شفابخش شفاست
او محور گردون همه ارض و سماست
در صورت او نور خداوند جلی ست
او حضرت مهدی، گل زهرا و علی ست
او آمده تا جلوه ی الله شود
در شام سیَه جلوه کند ماه شود
تا شیعه ی او از خطر آگاه شود...
...او آمده نور دل گمراه شود
ما نور رخش دیده و دلداده شدیم
ما شیعه ی اثنی عشری زاده شدیم
او آمده تا منجی دنیا بشود
اکسیر همه زخم زبان ها بشود
یک جلوه کند، حضرت موسی بشود
دل زنده کند، حضرت عیسی بود
یحیی و خلیل و نوح و اسماعیل است
شرح صحف و زبور و هم انجیل است
او آمده تا رهرو حیدر باشد
تا منتقم آل پیمبر باشد
مرد خطر و شیر دلاور باشد
راوی غمِ بی حَدِ کوثر باشد
گرچه ز نظر ها شده غائب مهدی
یک روز می آید که ببندد عهدی
یک روز، وَ با اذن خدا می آید
با قافله ای از شهدا می آید
از کعبه برون سمت منا می آید
سمت نجف و کرببلا می آید
ای کاش ببینیم ظهورش را هم
خاک قدمش شویم آنگه ما هم
می آید و دنیا همه سامان گیرد
باغ دل ما از نفسش جان گیرد
تا دیده کمی نعمت باران گیرد
اول همه جا غرش طوفان گیرد...
...طوفان مهیبی کند آقا بر پا
سر ها بزند از تن آن غاصب ها
آنها که دل فاطمه را آزردند
حق علی و فاطمه را هم خوردند
بعد از سه بلایی که سرش آوردند
تا مسجد یثرب علی اش را بردند
بین در و دیوار حرم زَد فریاد
کی منتقمم، فاطمه را کن امداد
او رحمت عام است و کرم عادت اوست
درمان همه خاک ره و تربت اوست
برتر ز همه اُمم فقط اُمّت اوست
بر گردن عالمی بسی بیعت اوست
ما ملتمسانه، شیعه ی مولاییم
از منتظرانِ مهدی زهراییم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مربع_ترکیب
#میلاد_امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
#میلاد_امام_حسن
﷽
#ولادت
#ماه_رمضان
#امام_حسن علیه السلام
#مربع_ترکیب
مضمون هر قصیده، مُخمّس، غزل، حسن
حلوای ماست ذکر سلامًُ عَلَی الحسن
حیدر گرفته آینه ای در بغل، حسن...
بوده ابوتراب و دگر شد اَبَاالحسن
تنها دلیل خنده ی مولا رسیده است
اول امامزادهی دنیا رسیده است
ماه کریم و ماه کَرم، ماه مجتبی است
هرکس که مادری شده دلخواه مجتبی است
خیرات مومنانه به درگاه مجتبی است
روزیِ ما به اشکِ سحرگاه مجتبی است
جانم به شال سبز سر دوش تان حسن
تنها پناه ما شده آغوشتان حسن
لب وا نکرده ایم و به ما می کنی نظر
با این حساب کاسه ی سائل بزرگ تر
از سفره ها "نمک" ز شما می رسد اگر؛
ما "شور" خواستیم و شده رزق ما "شِکر"
این زندگی ما همه از نعمت شماست
حرف از کریم شد، همه جا صحبت شماست
آقا، غبار گیر از آییـنه های ما
سرمایه ای است عشق تو در سینه های ما
سفره نشین تو همه پیشینه های ما
حرف و حدیث تو شده گنجینه های ما
حرفی بزن که آب شود قند در دلم
با دست توست حل شده هر بار مشکلم
سمت تو از وجودِ خودم هم فراری ام
چون رود هر دوشنبه به سمت تو جاری ام
رَدّم کنی اگر، به چه کس می سپاری ام
رحمی بکن به بی کسی و بی قراری ام
پیش توییم با لبِ خشک و دو چشم تر
ما را شده به یک "ثمنِ بَخس" هم بخر
گُلهای خشک از قدمت سبز می شود
قلب سیاه ما ز دَمَت سبز می شود
یک روز می رسد علمت سبز می شود
رنگ ضریح محترمت سبز می شود
یک روز سمت قبر تو ایجان روان شویم
ما با گلاب قمصر کاشان روان شویم
آقا همان گدای قدیمی و ساده ام
هستیم نوکرت خودم و خانواده ام
یک عمر دل به عشق حسین تو داده ام
من اربعین به یاد شما توی جاده ام
عرض سلام ما به مدینه بَرَد نسیم
یک اربعین به تربت پاک تو می رسیم...
🖍️ #امیر_طاهری✍
.
ایام #میلاد_حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹لیلة القدر🔹
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
📝 #یوسف_رحیمی ✍
.