eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
278 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . ................... .................. ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال اشعار حسینی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی ارسال اشعار برای ثبت در کانال @Yaghoubian1349 .
. مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام آینه دار شکوه است علی جانِ حسین همچنان سلسله کوه است علیِ جان حسین آمده مثل ابالفضل پناهش بشود یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود زلف بر شانه به سیمای نبی می آید به اُحد می رود و جای نبی می آید صفت سرو بر این قد رسا کم باشد قامتش جلوه ای از عرش معظم باشد لشکرِ ابروی او تیغ زنان می آید دشمن از کثرت کشته به فغان می آید میرود تا که ولی زنده بماند بی شک اشهَدُ اَنَّ علی زنده بماند بی شک تیر از چله ی ابروی کجش می بارد برق چشمش اثر صاعقه ها را دارد میمنه میسره را ساده بهم می ریزد دسته دسته جلویش دست قلم می ریزد دست در قبضه شمشیر شبیه علی است پدرش گفت که این شیر شبیه علی است لشکری پیش قدمهاش زمین می افتد چقدر سر جلوی پاش زمین می افتد کوفه را کشت رجز خواندن بی مانندش همه گفتند علی آمده یا فرزندش جبرییل آمده فضل علی اکبر می خواند به جوانمردی او آیه مکرر می خواند می رود میمنه تا میسره را مثل علی زرهش پشت ندارد بخدا مثل علی چین می افتد به صف لشکر اگر تیغ کشد شامْ مرگی برسد اکبر اگر تیغ کشد از عطش حیف نمانده ست رمق در جانش دستش از خستگی افتاد چو مادر جانش اسب او خواست به خیمه برود،عکسش شد خواست از حادثه ها دور شود، عکسش شد برد با حوصله در کوچه دشمن او را می سپارد به دم تیزی آهن او را ذره ذره تنش از اسب زمین می ریزد اربأ اربا بدنش مثل نگین می ریزد زخم ها پشت سر هم به بدن باز شدند عضو های تنش انگار که مقراض شدند روی زانو پدر از راه خمیده آمد از همه زندگی اش دست کشیده آمد علیه_السلام ✍ .
. علیه‌السلام یا امیرالمومنین علیه‌السلام یا علی اکبر علیه‌السلام جهان مُلکی است بی پایان  که سلطانش علی باشد صراط‌الله است آن راهی که پایانش علی باشد علی عینِ کتاب‌الله آیاتش شروح او... ولایت را کسی فهمد که قرآنش علی باشد حدیث من یمت... فرمود جان دادند عُش‍ّاقش خوشا آن خانه‌ی قبری که مهمانش علی باشد به مقداد و به سلمان و ابوذر می‌خورم سوگند کسی که پای حیدر ماند تاوانش علی باشد به قربان علی زهراست از اول، یقیناً هم به قربانش به قربانش به قربانش علی باشد پیامبر گفت در دوزخ نمی‌سوزد هر آنکس که فقط یک ذره از ذرات ایمانش علی باشد تبار عاشقان تنها به قنبر می‌رسد در اصل بزرگ است آنکه آقای نیاکانش علی باشد بهشت ماست آنجایی که نامش را نجف گفتند حرم باشد دلی  که نقش ایوانش علی باشد قیامت نامه‌ی اعمال ما را زود می‌پیچند خوشا آن نامه‌ای که جای عنوانش علی باشد حرم وقتی حرم شد که دل آرامش حسین است و... نگهدارش علمدار و نگهبانش علی باشد حرم وقتی خیالش تخت می‌باشد که می‌بیند..‌. سلحشورش علی باشد رجزخوانش علی باشد حسین از عمر می‌خواهد فقط دورِ علی گردد به دامانش علی باشد به دستانش علی باشد من از حال پدر دنبال اکبر خوب دانستم فقط جانش علی باشد فقط جانش علی باشد (حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۲) ✍ .
. علیه‌السلام در بغل می‌گیرمت افسوس دَرهَم می‌شوی گاه پیدا می‌شوی و گاه مبهم می‌شوی اینکه بر دوش من عمری بود تابوت تو بود در عبا می‌چینم اما زود دَرهَم می‌شوی بوسه‌ای حتی تنت را نامرتب می‌کند آه با نازی عزیزم  نامنظم می‌شوی پیش زینب  پیش تو  دارم خجالت می‌کشم وای داری بر سرم خاک دو عالم می‌شوی خیمه‌ام را  دخترانم را  صدایت کُشت کُشت آبرویم مرهم این چند مَحرم می‌شوی روی زین اسب بودی نیزه‌ها پیچاندنت روی زین از درد دیدم هرطرف خم می‌شوی نیزه هم قلبش به حالت سوخت وقتی که دید... طعمه‌ی یک دشت تیغ و دشنه از دَم می‌شوی روی یال اُفتاده بودی اسب راهش را ندید روی یال اُفتادی و دیدم فقط کم می‌شوی قاتلت تا دید وضعم را به حالم گریه کرد قبل آن گودال  داری قتلگاهم می‌شوی خوب شد لیلا کنارت نیست هنگام غروب بر سر سرنیزه‌ای با زور محکم می‌شوی (حسن لطفی) ✍ .
. رجز خوان رفت ، با ذکر علی مرتضی برگشت پیمبر بود انگار از دل دشت بلا برگشت همانکه زد به لشکر یک تنه با برق شمشیرش قیامت کرد و در انبوه کوه کشته ها بر گشت کسی از زیر تیغش جان به در برده است!؟هرگز نه نفس ها تازه شد گفتند تا دست خدا، برگشت... برای رفع طوفان عطش گفتند برگشته است نمی داند کسی در آن هیاهو ها چرا برگشت؟ فقط لب تشنه آمد اکبر از میدان و سیراب از جمال دلربای خامس آل عبا برگشت قصیده رفت بار آخر اما عالمی دیده است به روی دست ها در قالب صدها هجا برگشت هزاران روضه دارد ماجرای اربا اربایش رجز خوان رفت سروی ،پاره تن لای عبا برگشت علیه_السلام .
. کتاب روضه ورق خورد و صفحه گویا شد دلم برای غمت ذره ای مهیا شد ز قطره قطره ی هر اشک دیده دریا شد دوباره ورد لبم ذکر واعلیا شد  دلم شکست از این روضه ی پدر پسری به یاد مطلبی از روضه های شوشتری  حسین (ع) بود و وداع از وجود پیغمبر حسین (ع) بود و تماشای رفتن حیدر حسین (ع) بود و نوای عطش فزای پسر حسین (ع) بود و ندای سلام بر تو پدر سه بار بهر علی اکبرت تو جان دادی بجای شیخ دو دفعه تو امتحان دادی درید بند دل باب را نوای پسر پدر دوید به سوی نوای نای پسر به خاک بود پریشان هجا هجای پسر فغان عزای پدر بود یا عزای پسر  چو دید هستی خود را به دستِ باد، حسین (ع) دلش شکست و در آنجا ز پا فتاد، حسین (ع)   غروب گشته و از آسمان شفق رفته ز زانوان حسین (ع) از غمش رمق رفته چو دید مصحف اکبر ورق ورق رفته شبیه احمد مختار و شیر حق، رفته قیام سرو علی اکبرش به حال قعود زبان خشک پدر را به التماس گشود به جسم پیر پدر روح و جان من برگرد نشسته خاک، به روی جهان من برگرد عصای دست پدر ای توان من برگرد مخواه خصم ببیند فغان من برگرد  علیِّ من جگرم بود وای بر جگرم چگونه پیکر صد پاره را به خیمه برم  بیا به رسم ادب پیش پای من برخیز خلیل آمده، ای تکه تکه تن برخیز ببین که عمه رسیده کنار من برخیز بگیر دست مرا دست و پا نزن برخیز  بلند شو قدح ناب جرعه جرعه شده بلند شو تن صد چاک قطعه قطعه شده گلم که خار بیابان نموده محصورت فدای جام پیمبر نمای مکسورت ندیده چرخ و فلک ماه، مثل این صورت چرا فتاده‌ای ای طفلکم به این صورت پدر که ریخته بر خاک، نوشْ دارویش به یاد عطر خوشش رو نهاد بر رویش .
. ای دلیل ضریح شش گوشه معدن عشق و نور سرتاسر در وجودت شجاعت حیدر خَلق و خُلقا شبیه پیغمبر(ص) ای نخستین علی ز نسل حسین(ع) کربلا را نگین انگشتر مقدمت بر زمین مبارک باد ماه شهزاده ها علی اکبر(ع) ای دلیل عزیز روز جوان ،طعم شادی به قلب مان بچشان چشم مان سالها به در قفل است ،در تب دیدن امام زمان(عج) ذکر لبهای عرشیان شده است ماه شعبان و وَه عجب سحری خوشبحال چنین پدر که خدا قسمتش کرده این چنین پسری آمدی با اذان حیدریت عقل و هوش از دل جهان ببری ای علی اکبر(ع) امام حسین(ع) شب میلادتان به ما نظری ای دلیل عزیز روز جوان ،طعم شادی به قلبمان بچشان چشم مان سالها به در قفل است ،در تب دیدن امام زمان(عج) دیده دنیا به چشم، جان حسین(ع) زده زانو مقابل زینب(س) سرو هرگز زمین نمی افتد جز برای نشان عرض ادب حیدر ثانی بنی هاشم ای سلحشور مردِ قوم عرب کربلا را نصیب دلها کن علی اکبر(ع) به لطف خود امشب ای دلیل عزیز روز جوان ، طعم شادی به قلب مان بچشان چشم مان سالها به در قفل است ، در تب دیدن امام زمان(عج) نوری از خاندان نوری تو از خطا و گناه عاری تو اولین برگ دفتر نهضت در صف عشق و جان نثاری تو ای پناه حرم همان آغاز زاده گشتی برای یاری تو شک ندارم برای بخشش ما مهربان صاحب اختیاری تو ای دلیل عزیز روز جوان ، طعم شادی به قلب مان بچشان چشم مان سالها به در قفل است در تب دیدن امام زمان(عج) ✍ .
. علیه‌السلام مرا تا خیمه دارد می‌برد با احتیاط عمه تو را بر دست دارم می‌برم با احتیاط ای داد الهی نیزه‌هاشان را نشورند آن طرف ، ورنه کمی از اکبرم را می‌بَرد آب فرات ای داد شدی نذری  کمی خیرات  قدری جنس سوغاتی شیوخی هم ربودند از تنت خمس و زکات ای داد نمی‌شد پیش ما باشی به قدر یک اذان بابا نشد که پیش من باشی به قدر یک صلاة ای داد زمین خوردی  زمین خورده تمام آسمانِ من زمین خوردم  زمین خورده تمام کائنات ای داد همه دَف می‌زنند و طبل می‌کوبند، می‌خندند به تو با چشم باز ای وای  به من باچشم مات ای داد .
. علیه السلام گل محمدی من شده گل پر پر چگونه داغ تو را اکبرم کنم باور پیمبری ز حرم رفته و خدا نکند دوباره زنده شود داغ بعد پیغمبر نمی زدند تو را کاش بی هوا پسرم گهی است روی لبم اکبر و گهی مادر جلوی چشم پدر قطعه قطعه فرزندش... خدا نیاورد این غصه را سر کافر غریب کش تر از این کوفیان ندیده کسی شریک قتل تو هستند کل این لشکر ز داغ تو نفسم در شماره افتاده نفس بکش نفس من ، نفس بکش اکبر به عزت و شرف لا اله الا الله علی اکبر بابا شده علی اصغر بیا به خاطر عمه بلند شو برویم چو مادران جوان مرده می زند بر سر ✍ .
. اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً الی رسول‌الله... مات شد لشکری از شیوه جنگ آوری اش حرمی شاد شده از رجز حیدری اش "شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان" تا پدر دید قد و قامت پیغمبری‌اش- "گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان" دل من بسته به زلف تو، کجا می‌بری‌اش؟ مست بگذشت و نظر بر صف لشکر انداخت با همان شیوه چشمان علی اکبری‌اش تشنه برگشت سراغ پدر و آب گرفت از لب و چشم پدر با هنر دلبری‌اش یوسفی آمده خورشیدنشان در میدان جز خدا کیست اگر هست کسی مشتری‌اش؟ دست بر پهلوی خود داشت و بابا می دید به پسر می رسد از ارثیه مادری‌اش ✍ .