.
#میلاد_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
آسمان ها شد چراغان و ملائک در سرور
چشمِ جهل از نور این ماه خدایی گشته کور
پنجمماهِ جمادی، نور حق پیدا شده
مجلسِ جشنی برای عرشیان برپا شده
دختری آورده دنیا ،حضرت خیرالنساء
میوه ی قلب علی ،محبوبه ی آل عبا
بهر پیغمبر پیامی جبرئیل آوَرده است
نام او را حضرت خالق گزینش کرده است
زینب است و زینتِ حیدر شدن در شأن او
زینب است آئینه ی مادر شدن در شأن او
احترام دختر زهرا به دنیا واجب است
بعدِ نامش یک سلام الله علیها واجب است
خانه ی اهل کسا را او نگارِ بی قرین
در مقامش مینویسم اینچنین:صبر آفرین
لفظ همدم بعد او دارد شکوهِ دیگری
آمده بهرِ بَشر کشتیِ نوحِ دیگری
در لغت خواهر به معنای حقیقش زینب است
هر که وصل یار میخواهد،طریقش زینب است
روز میلادش اگر روز پرستاری شده
چون که عشق از دامن بانو فقط جاری شده
بر نمی آید ز من مدحش ،خدا مداح اوست
راه حق، راهِ نبی و مرتضی در راهِ اوست
هرکه گوید کیست که رمز بقای مکتب است؟
فاش میگویم به او اُم المصائب زینب است
شاعر: #مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها
باز اعجازآفرین درخلقتش اعجازکرد
برهمه خلق جهان ازخلقت خود نازکرد
بانسیم مهرخود،درگلشن پُرنور وحی
غنچه ای بارنگ وبوی یاس عصمت بازکرد
زینت دامان زهرا کردتااین غنچه را
باغ هستی را ازاو،آئینه دار رازکرد
چشم زینب رابه چشمان حسین خودگشود
هردو رابا یک تبسّم مظهر اعجاز کرد
در بهشت سبز عصمت ،پیش چشم باغبان
زندگانی را کنار لاله ها آغازکرد
نورمی بارد ، زبس ازآفتاب نام او
نام اورا جبرئیل ازآسمان آوازکرد
ازهمان روزنخستین این همای صبروحلم
تا افق های بلند بندگی پروازکرد
مکتب تقواوعصمت، این بلورنوررا
درحضورنورمُطلق، بنده ای ممتازکرد
دردل دریائیش غم قطره قطره جمع شد
چشم اورا چون صدف پیوسته گوهرسازکرد
درسرشت غرق نورش دردوغم گرریشه کرد
دردخودرا باخدای خویشتن ابرازکرد
بعد عاشورا همین بانودرآفاق جهان
نغمۀ سرخ حسینی راطنین اندازکرد
شکرلله بانسیم رحمت خود،کردگار
درمدیح او«وفایی»راسخن پردازکرد
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#بحر_طویل
#میلاد_حضرت_زینب
بحرِ طویل ولادت حضرت زینب سلام اللّه علیها
سحر آمده وُ گاهِ تراویدنِ باران به چمنهاست
گهِ خندهیِ غنچه به برِ دشت و دَمنهاست
وَ شبنم متبلور به رویِ برگهیِ سبزینهیِ باغ وُ ....
به رویِ صورتِ گلهاست
آفتابی به زمین تاخته و ُ
ظلمت و اندوه برانداخته و ُ
بعدِ بارش هفت رنگی به سماوات مهیّاست
آسمان گلشنِ عشقِ علوی گشت
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
بیایید درِ خانهیِ حیدر
که کنون اسوهای از حُجب وُ عفافِ نبوی
شهرهیِ آفاق به ایثار و پرستاریِ دلدار
بلیٖ زینبِ کبری به رویِ دامنِ زهراست
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
شگفتا که شکوفا شده گلواژهیِ صبر و ُ
همهیِ معنی وُ اندازهیِ یک لیلهیِ قدر و ُ
صورتِ ماهِ شبِ چاردهِ بدر و ُ
پس از فاطمه چون مریم و ساره
همچنان مادرِ غمپرورِ موسی
مینشیند به اِرم بر رویِ تختِ افضل و صدر و ُ
میفروشد به تمامِ بانوانِ جنّتی فخر
که من یارِ حسینِ ابنِ علی فخرِ جهانم
عاشق و مستِ حسینم مقتدایِ عاشقانم
قلبِ من میتپد از عشقِ وی و ُ
میرود از تن به در از غصّهیِ او تابم و جانم
عشقش آمیخته با گوشتم و پوستم و روح و روانم
آتشِ ماتم و داغش میزند بر استخوانم
ضربانِ دلِ من نامِ حسین و مدحِ او وِردِ زبانم
من پلی بینِ دو دریایِ کمالم مَظهرِ یَلتَقیانم
بحرِ صبر است حسن بحرِ کرامات حسین و ُ
در میانِ این دو دریا من نشانم
عصرِ عاشور به آن قافلهیِ بیسر وُ سامان ساربانم
مادرِ ماتم وُ اندوه وُ غم وُ دردِ زمینم
در صبوری آسمانم
من گرفتارِ حسینم دل و دلدارِ حسینم
بی حسینم نتوانم بی حسینم نتوانم
زینبم دخترِ صبر وُ زینبم مادرِ ایثار
زینبم خواهرِ عشق وُ عمّهیِ سرورِ بیمار
زینبم بانویِ ویرانهنشینِ مَهجبین وُ
اُختِ عبّاسِ علمدار
منم انگشتنشانِ شهرِ کوفه
منم آنکه دست بسته میکند شام گرفتار
من سخنور چو علیام صابرم من حسنیام
باحیایم فاطمیام مونسِ خونِ خدایم
سِپرِ دوّم علیام
عمّهیِ داغ به جان دیدهیِ یابنالعسکریام
زینبم من زینبم من
#بحرطویل #میلاد
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
شب اگر مثل امشب است خوش است
اگر از می لبالب است خوش است
هر کسی که به زیر چرخ کبود
آستان بوس زینب است خوش است
شب گرفتار خانه ی علی است
حق پدیدار خانه ی علی است
غصه ای نیست دیگر از امشب
او پرستار خانه ی علی است
آمد و خود قرار فاطمه شد
لحظه ی انتظار فاطمه شد
مثل زهراست صبر و حوصله اش
زینب آئینه دار فاطمه شد
میکده هست مست باده هنوز
دست ما عشق کار داده هنوز
شاهکار است و مادر دنیا
دختری اینچنین نزاده هنوز
او پرستوی در هوای علیست
او طلای پر از بهای علیست
اخم در چهره اش ابهت داشت
صوت خندیدنش صدای علیست
او جواب دعای بی کسی است
ناطق او صدای بی کسی است
با نگاهش به مجتبی فهماند
یاور روزهای بی کسی است
خنده مادرش دلیلی داشت
اول و آخرش دلیلی داشت
طالعش سخت و صبر فقط
اشک پیغمبرش دلیلی داشت
از حسن راز را مگو آموخت
باده شد باده شد سبو آموخت
پدرش مرتضی ست پس بی شک
خطبه خوانی خود به او آموخت
به سر سفره ها نمک انداخت
فاطمه پای او فدک انداخت
از همان ابتداش قنداقه ش
لرزه بر جان نُه فلک انداخت
مرد تر از همه ست گرچه زن است
تکیه گاه حسین با حسن است
نطق حیدر ، صلابت زهرا
زینب اصلا تمام پنجتن است
#امیرفرخنده
#ولادت_حضرت_زینب
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
قمری باز رسید و به دلم نور افتاد
ناخودآگاه مسیرم به رهِ طور افتاد
بیخبر بودم از آن حال و دلم شور افتاد
قافیه بر ورقم جفت شد و جور افتاد
گفت بنْویس که آن روح عبادات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
دست بردم به قلم قافیه ام نام گرفت
نام زینب به لبم خورد و لبم جام گرفت
و از این حالت خوش سینه ام آرام گرفت
مهر او از دل من غصه ی ایام گرفت
ازقدومش به دلم شوق مناجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
عرض تبریک که یا فاطمه دختر زادی
دختری با جَنَم و هیبت حیدر زادی
کوثری بر نبی و کوثر دیگر زادی
بهرِ دین نبوی خودْ تو پیمبر زادی
دختر شیر خدا قبله ی حاجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
گفت در حالت بیداری و در خواب حسین
جان نثار توام ای حضرت ارباب حسین
شده از داغ تو جسمم به تب و تاب حسین
کوفه و شام شدم بهر تو نوّاب حسین
تبرِ بت شکن کوفه وشامات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
#داریوش_جعفری✍
#ولادت_حضرت_زینب
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
زینب رسیده پای پیمبر بایستد
از شوق روی فاطمه حیدر بایستد
زینب رسیده باز که قرآن بخواند و
چشمش به روی سوره کوثر بایستد
زینب رسیده است که وقت تنزلش
قلب فرشته در صف محشر بایستد
زینب رسیده زینت اسم علی شود
اسمش کنار واژه ی مادر بایستد
زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است
باید قبول کرد که زهرای دیگر است
قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی
زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی
در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی
این دستِ خالی است یکی و گدا یکی
زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم
`ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی”
تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید
می گیرد از هزار دم ربنا یکی
با او یکی یکی به خدا می رسیم ما
دور ضریح کرببلا می رسیم ما
باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند
یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند
از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست
سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند
موران کنار بارگهت صف کشیده اند
بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند
وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه
اصلا” چرا که زیره به کرمان بیاورند
دوران غربت تو گذشته اشاره کن
عباس های لشکر دوران بیاورند
ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است
بعد از حسین، قافله سالار زینب است
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
ایام #میلاد_حضرت_زینب
نذر حضرت زینب کبری ( س )
-------------
ای جلوه ی بی کرانه زینب
زیبایی هر ترانه زینب
ای سوره ی مصحف صلابت
ای گوهر روشن نجابت
از روی تو ماه آفریدند
گل بینِ گیاه آفریدند
ای دختر کوثر محمّد
زهرای مکرّر محمّد
حق چون تو صنوبری ندارد
مانند تو گوهری ندارد
خورشید امید و باوری تو
سرشار ز نور حیدری تو
ای رؤیت مهر و ماه زینب
بر عشق تویی پناه زینب
ای مکتب تو پُر از کرامت
درس تو قیام و استقامت
تفسیرِ صریح عزّتی تو
برداشتی از حقیقتی تو
ای روح طواف مثل زهرا
بانوی عفاف مثل زهرا
ای جاری نور در طوافت
جان مُحرم کعبه ی عفافت
ای شهپر طایر ولایت
ای نور سپهرِ بی نهایت
ای شرح بلند آیه ی نور
در گلشن آفتاب محصور
ای همچو نسیم عطر و بویت
همسایه ی آفتاب رویت
گنجینه ی ناب زینبی تو
بانوی حجاب زینبی تو
ای دختر روشن سپیده
چون نور ز آسمان دمیده
آورده بهشت گل برایت
خورشید نشسته زیر پایت
از چشم تو ماه آفریدند
تصویر پگاه آفریدند
مانند تو دختری نباشد
چون چشم تو گوهری نباشد
در کُلِّ جهانِ آفرینش
چون فاطمه مادری نباشد
مانند تو ای عزیز زهرا
آئینه ی کوثری نباشد
از بهر حسین و مجتبی نیز
مانند تو خواهری نباشد
در دامن آسمان شبیه ات
مهر و مه و اختری نباشد
جز چهره ی در حجابت ای گل
خورشید مکرّری نباشد
از چشم تو و سرشک پاکت
سرچشمه ی بهتری نباشد
بر فُلکِ نجاتِ اهل عالَم
جز نام تو لنگری نباشد
در گلشن عشق غیرِ حُسْنَت
گلهای معطّری نباشد
مانند تو ای مدافع حق
بانوی دلاوری نباشد
ای بانوی اقتدار زینب
تصویر گل و بهار زینب
ای دختر قهرمان حیدر
اِستاده به پیش هر ستمگر
تو آینه دارِ هَلْ اَتایی
بانوی قیام کربلایی
ای بُرده به سمت نور جان را
برچیده بساط ظالمان را
بر نخل وفا تو ریشه باشی
فریادگرِ همیشه باشی
ای واژه ی مصحف حقیقت
وی وارث اقتدار عترت
زینب دلِ بی قرار دارد
چون فاطمه اقتدار دارد
بانوی حجاب زینب است و
سرچشمه ی ناب زینب است و
یک شیر زن از تبار هاشم
ویرانگر کاخ ظلم و ظالم
مردان جهان که با خدایند
باید به وی اقتدا نمایند
چون شیر خدا سخن بگوید
جز راه خدا رهی نپوید
اِستاده چو کوه پیش دشمن
غم دید ولی نکرد شیون
بانوی مدافع حرم اوست
آتش زنِ پیکر ستم اوست
در هیبت باب خویش حیدر
اِستاد مقابل ستمگر
بر عزّت دین فزود زینب
همراه حسین بود زینب
او بنده ی حضرت کریم است
در نهضت کربلا سهیم است
آنجا که خیِام بی ستون شد
پیغامبرِ قیام خون شد
در عالَم عشق رو سفید است
چون مادر و خواهر شهید است
هم باغ دلش به خون کشیدند
هم مادر و باب او شهیدند
غم گشت همیشه جرعه نوشش
شد پرچم کربلا به دوشش
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
مدح حضرت زینب(س)
تضمین از استاد علی اکبر لطیفیان
امشب شب ولادت خاتون محشراست
یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است
از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است
مانند مادر و پدرش ذره پرور است
نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد
شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها
دادند دست او همه ی اختیارها
معنای واقعیِّ حیا و وقارها
درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها
تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد*
زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب
زینت گرفته از ادبش عفت و ادب
هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب
بی شک به دشمنان علی می کند غضب
یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد*
هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود
هر دختری تجلی بابا نمی شود
جایش میان دامن زهرا نمی شود
هر زینبی که زینب کبری نمی شود
بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد*
درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است
نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است
در حنجرش صدای علی جا گرفته است
از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است
میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد*
اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش
خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش
می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش
زینب همان کسی است که در راه عفتش*
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد*
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
*ابیات استاد لطیفیان
.
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای
و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای
خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام
علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست
مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست
اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است
همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش
خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش
ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری
از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد
در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد
چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر
نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن
چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب پنج تن
به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا
چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن
هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن
تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو
چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است
به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است
زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام
چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود
یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود
به ام البنین مرحمت کرده است
ابالفضل را تربیت کرده است
اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست
ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست
خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند
#علی_ذوالقدر ✍
#میلاد_حضرت_زینب
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
غرق نور است خانهی مولا
بیقرار است همسر زهرا
شوق دیدار دختر اول
جلوهی آیه های اعطینا
کیست او وصف سورهی کوثر
کیست او نقش دوم از مادر
زینت زینت زمین و زمان
علت خنده های پیغمبر
کیست او ماه در شب تاریک
کیست او وصف عشق از نزدیک
جبرئیل با پیام عرش آمد
یاعلی یا ابالحسن تبریک
کیست او صاحب اختیار نسیم
کیست او هم وقار را تکریم
کیست او هم عفاف را معنا
کیست او خواهر امام کریم
کیست او شادی دل حسنین
کیست او هم شرافت کونین
رحمت و حکمت و حماسه به عین
الگوی عشق عاشقان حسین
زین مولاست وصف او سخت است
'هیچ' از اوصاف اوست خوشبخت است
وصف اورا همین بیان بس که
بهر زهرا و مرتضی دخت است
قدرت و اقتدار شیر خدا
چه شده در جوار شیر خدا
گریه های مدام دخترکی
میرسد از کنار شیر خدا
مادر او را گرفت در آغوش
خاطر آرام دست مام نشد
حیدر او را بغل گرفت اما
گریهی دخترک تمام نشد
حضرت خاتم النبییین گفت
دخترم را به بنده بسپارید
رفت در گاهوار دست نبی
همچو ابر بهار میبارید
هم جوار کریم شد اما
مگر این گریه بند می آمد
گویی از عمق بیکران دلش
دخترک عشق را صدا میزد
در همین لحظه کودکی زیبا
چهر و خورشید رو به خانه رسید
در کنار حسن به حکم رسول
خواهرش را به عمق سینه کشید
دخترک در میان چشمهی اشک
چشم وا کرد و نور او را دید
به دلش نقش بست نور حسین
خانه آرام و دخترک خندید
شبنم عشق ناگهان گل کرد
در نم دیدهی بهاری او
هم قرار دلش حسین شد و
هم معمای بیقراری او
کاتب دهر هم قلم برداشت
تا کند وصف آن عفیفهی عشق
روی جلد کتاب با خط خوش
اینچنین کرد حک: صحیفهی عشق
بار عشق تمام عالم را
دخترک یک تنه به دوش کشید
سالیانی گذشت و قصهی ما
از مدینه به غاضریه رسید
بعد پنجاه و چند سال تمام
حال وقت وداع آخر شد
در فراق برادرش ای وای
حال خواهر دوباره مضطر شد
زینت دوش حضرت خاتم
تاکه از مرکبش زمین افتاد
بر بلندای تل زینبیه
ناگهان زینبش زمین افتاد
وای از ساربان و انگشتر
وای از درد بوسهی آخر
بین شمشیر ها اسیر حسین
بین زنجیر اسیر شد خواهر
وای از راس های بر نیزه
وای از دختران سرگردان
تا نگاهش به راس یار افتاد
دختر بوتراب ماند حیران
دیده اش را به راس خونین دوخت
عشق را با نگاه او گره زد
بر زبان یک حسین آورد و
شعله بر تار و بود سلسله زد
در تمام مسیر کوفه و شام
این حسین از لبش نیفتاده
راس بر نیزه گرچه افتاده
عفت زینبش نیفتاده
گرچه او در غل اسارت بود
عزم بر خفت معاویه کرد
انقدر از حسین دم زد تا
شام را عاقبت حسینیه کرد
#ولادت_حضرت_زینب
#محمد_سجاد_اخلاقی ✍
.
.
تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت #میلاد_حضرت_زینب
گل خانه ی خیرالنسا را عطر و بو دادند
وقتی گلی مانند زینب را به او دادند
تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت
فخر امیرالمومنین زینب تولد یافت
زینب نگو حوریه ی انسیه الحوراست
زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست
مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر
عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر
در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعا
او دست و دلباز است مانند حسن قطعا
روح دو پهلوی علمدار حنین است او
بهتر بگویم قره العین حسین است او
در باطن خود نوری از جدش محمد داشت
زینب یگانه ست المثنایی نخواهد داشت
در جشن میلاد عقیله مثل من امشب
نذر قدم هایش مکرر کف بزن امشب
با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن
هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن
پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب
گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب
ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم
می پروراند لشگری آماده یا زینب
قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب
مانند مرحوم موذن زاده یا زینب
با یاری اش سمت فلسطین راه می افتیم
ذکر بسیجی ها میان جاده یا زینب
تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو
جانم به ان تحلیل فوق العاده یا زینب
ای دختر مشکل گشا مشکل گشایی کن
در کار مان کلی گره افتاده یا زینب
از ظلم بیزار است و قطعا یار مظلوم است
هر کس به آیین شما دل داده یا زینب
عمری به راه راست دعوت کرده ای ما را
با فعل و تقریرت هدایت کرده ای ما را
الصبر مفتاح الفرج در گوش مان خواندی
دعوت به صبر و استقامت کرده ای ما را
از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی
هر روز مشتاق شهادت کرده ای ما را
حریت و آزادگی مان یادگار توست
مانند کوهی با صلابت کرده ای ما را
منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی
اینگونه سرباز ولایت کرده ای ما را
"والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد
حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد
نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست
مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست
از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی
تا زاهدی ؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی
تسبیح شیعه ما رایت الاجمیلا بود
آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود
نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد
فریاد ما در جبهه ی تبیین اثر دارد
پیچیده است اوازه ی ایمان نصرالله
قربان خاک زینبیه جان نصرالله
سید که خار چشم دشمن های غاصب بود
شاگرد درس مکتب ام المصائب بود
سید اشداء علی الکفار را فهمید
آموزه های حیدر کرار را فهمید
غیر از خدا از هیچ کس اصلا نمی ترسید
از زوزه های گله ی دشمن نمی ترسید
مانند شیر شرزه ای همواره غران بود
از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود
میراث سید لشگری در اوج باورهاست
الگوی حزب الله لبنان زینب کبری ست
فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد
احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد
امروزه احوالی شبیه محتضر دارد
گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد
وقتی به فکر هتک شان مرجعیت بود
قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود
سید علیِ سیستانی را هواداریم
ما وارثان مالک و مقداد و عماریم
ما در مصاف دشمن بیگانه می مانیم
زیر زمین نه پشت بام خانه می مانیم
سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است
طوفان مان از جنس طوفان های چمران است
کوری چشم شور عمال یهود آن روز
خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است
نامی از اسرائیل در جایی نمی بینید
آن روز روز شادی اطفال لبنان است
آن روزها با چشم خود زوار می بینند
از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است
بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان
آن روزها دیگر بلندی های جولان است
#علیرضا_خاکساری آبان ماه ۱۴۰۳✍
#ولادت_حضرت_زینب
#مناجات_با_حضرت_زینب
#مقاومت_اسلامی
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
آمد به جهان، زینت شاه مکتب
روشن شده با نور جبینش هر شب
ای شیعه بگو مثل ملائک در عرش:
عجّل لولیّک الفرج بِالزِّینب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.