eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
276 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب اگر مثل امشب است خوش است اگر از می لبالب است خوش است هر کسی که به زیر چرخ کبود آستان بوس زینب است خوش است شب گرفتار خانه ی علی است حق پدیدار خانه ی علی است غصه ای نیست دیگر از امشب او پرستار خانه ی علی است آمد و خود قرار فاطمه شد لحظه ی انتظار فاطمه شد مثل زهراست صبر و حوصله اش زینب آئینه دار فاطمه شد میکده هست مست باده هنوز دست ما عشق کار داده هنوز شاهکار است و مادر دنیا دختری اینچنین نزاده هنوز او پرستوی در هوای علیست او طلای پر از بهای علیست اخم در چهره اش ابهت داشت صوت خندیدنش صدای علیست او جواب دعای بی کسی است ناطق او صدای بی کسی است با نگاهش به مجتبی فهماند یاور روزهای بی کسی است خنده مادرش دلیلی داشت اول و آخرش دلیلی داشت طالعش سخت و صبر فقط اشک پیغمبرش دلیلی داشت از حسن راز را مگو آموخت باده شد باده شد سبو آموخت پدرش مرتضی ست پس بی شک خطبه خوانی خود به او آموخت به سر سفره ها نمک انداخت فاطمه پای او فدک انداخت از همان ابتداش قنداقه ش لرزه بر جان نُه فلک انداخت مرد تر از همه ست گرچه زن است تکیه گاه حسین با حسن است نطق حیدر ، صلابت زهرا زینب اصلا تمام پنجتن است .
. ای ناب ترین ساغر مولا مددی حیدر ای محشرِ در محشر مولا مددی حیدر ای صاحب صبح و شب ، روح حسن و زینب ای فاطمه را همسر مولا مددی حیدر ای ماه شب تیره ، ای مصطفوی سیره ای فاتح جنگ آور مولا مددی حیدر دست تو کرم دارد ، پای تو قدم دارد بر شانه پیغمبر مولا مددی حیدر ای تو سبب خلقت ، ای شاه قَدَر شوکت بر عرض و سما لنگر مولا مددی حیدر از سِر جهان آگَه ، ای نفس رسول‌اللَه همقافیه با کوثر ، مولا مددی حیدر ای شور دل بی حد ، نامت صد و ده ابجد شیرینیِ نی شکَّر مولا مددی حیدر ای گوهر در سینه ، ای پاکی آئینه زینت ده انگشتر ، مولا مددی حیدر ای شاه جهان آرا ، هستی به جهان آقا آقای من و قنبر مولا مددی حیدر حیدر صنما شیرین ، شیرین صنما حیدر ای اول و ای آخر مولا مددی حیدر تو شاهی و ما بنده ، ای روح پراکنده در قالب هر پیکر ، مولا مددی حیدر همخانه زهرایی ، پایینی و بالایی ای شاه چهل منظر مولا مددی حیدر همسفره مسکینی ، هم تلخی و شیرینی کندی تو ز جا خیبر مولا مددی حیدر هم نور دو عینی تو ، بابای حسینی تو مرجع به علی اکبر مولا مددی حیدر گفته ست رباب آخر ، به‌به به پدر شوهر رویای علی اصغر مولا مددی حیدر هرجا سخن از حق شد ، از نور تو مشتق شد گفتیم به هر منبر مولا مددی حیدر .
. (ع) به جام چشم من امشب بیا و خواب بریز به پلک های ترم جز خودت حجاب بریز خمار باده رسیدم شراب ناب بریز کرامت تو زیاد است بی حساب بریز ز تاک های ضریح خودت شراب بریز صراط حقی و از هر طرف نمی آیی سراغ طایفه بیشرف نمی آیی خمار باده ی تو شد تلف ، نمی آیی؟ فراق کشت مرا ، از نجف نمی آیی؟! بیا و بر رخ غمدیده ام گلاب بریز خداکند که به الطاف بی حدت برسیم دوباره باز به مستی ممتد برسیم دوباره رقص کنان زیر گنبدت برسیم برای آنکه دوباره به مرقدت برسیم بیا و پشت سر زائرانت آب بریز چقدر باز شده حلقه ی دراویشش به کفر هرکه علی گفت خشک شد ریشه اش به جز نبی احدی نیست،نیست هم کیشش اجل بگیر و بزن گردن مرا پیشش و خون حلق مرا پای بوتراب بریز کسی نبود بیاید که در غدیر بجاش کسی شبیه علی نیست بی نظیر بجاش تمام هستی مارا به کف بگیر، بجاش بگیر معصیتم را و ای امیر بجاش به نامه ی عمل عاشقت ثواب بریز .