eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
271 عکس
172 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
کارِ ما نیست از شما گفتن ما کـجا وُ خـدا خـدا گفتن گفتن از این قبیله کارِ خداست این عشیره عشیره یِ زهراست اهلِ منبر به  رویِ این منبر تکیه داده سـُلاله یِ حـیدر هر که از عشق گفت عاشق نیست راستی این امامِ صادق کیست؟! او امامِ زمـین وُ اَفـلاک است فطرتش آسمانی وُ پاک است معنی فَـضل وُ دانش وُ تقـوا چشمه یِ بندگی وُ عشقِ خدا شرحی از آیه هایِ قرآن است وَجهی از جلوه هایِ رحمان است اَبری از نور وُ رحمت وُ برکات بَر جـمال وُ جـلالِ او صلوات خرجِ حق می شود نَفَس به نَفَس دین ما قـالَ صـادق است وُ بَس هر دو عالم در اختیار اوست وَ احـادیث ذوالفـقارِ اوست سیرتش سِیْری از مسلمانی نُطـقِ او حیدری وُ طوفانی در کلاسَش نشسته جبـرائیل کشته یِ یک نِگاهش عِذرائیل قیمتِ هر کـلامِ این آقا سَر تَر از کـُلِّ جنه الاعلی من که چیزی از او نمی دانم در حَریمَـش ستاره بارانم اشکـهایم به رویِ گـونه نشست هِق هِقَم بُغضِ صحنِ یار شکست دستِ من رویِ سینه جا دارد دل هـوایِ مـدینه را دارد در حریمِ شما غبـار منم بی قـرارِ وصالِ یار منم ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
« عطــر شــفاعت » حق‌پرستان را امامی هست،دینش دلبری نور رویـش کـوثری،شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریختـه در ساغری: آیـه‌های احـــمدی را با حــدیـث جعفـری حرف اوعشق است،فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشــان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سـیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، عـلامـه‌ها، طفل دبسـتانش همه گــردن‌افرازانِ دانــش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ»ریخت تا درجان ما ازهَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسیدایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حــدیثش، زد گــره با نورها نور، مجــــرم بود امــا، در نظام کـــورها ترس می‌انداخت حقش،در دل منصورها درهراس‌اند از وجودش،چون که می‌دانندکیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگـری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غـــریــب مــادری را می‌برند پا برهــنه، ســیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را،بانیمه‌شب بردن نبود حق پــیر آســمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست،آخر از زبان کوچه است باز معصــومی، پریشان در میـان کوچه است پیــــر ما، یادِ گل یاس جـــوان کـــوچه است باطنابی بردو دستش،روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشــد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای ازخیمه‌های کربلاست باز آتــش، شــعله‌ور در خـانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گــرد، بر پیشــــانیِ آییــنۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعــیان! فرزند زهـرا از نفس افتاده است خواسـتم دورت بگـردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صــادق‌ها و باقـرها، نشد شاعر خوب تو باشم بیـن شاعــرها، نشد بر خـــلاف زندگـــیِ از خــطا آکنــــده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را،شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه ایـن جــهان را بنگرم مثل تو، با یاد فــرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را بـبینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند درتنور غیبت،آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غــم نـدارند اولیاءالله، غمخــوار هـم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فـردا از آنِ صـالحان عــاشـق است صبح نزدیک است آری!وعدۀ حق صادق است ✍ .